۸۷٬۹۳۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[علی بن موسی (رضا) (ع)' به '[[علی بن موسی (رضا)') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
== تاریخچه نظریه == | == تاریخچه نظریه == | ||
این آموزه نخستین بار از سوی [[علی بن ابی طالب]] تعلیم شده است، آنگاه که شخصی از امام درباره معنای [[قدر]] میپرسد، حضرت ابتدا معنای قدر را تبیین و در ادامه به امر بینالامرین اشاره میکند و میفرماید: قدر دریایی عمیق است، پس وارد آن مشو. شخص دوباره سوال میکند که ما را از قدر آگاه کن! حضرت میفرماید مکانی است تاریک پس داخل آن نشو! آن شخص باز از معنای قدر میپرسد، حضرت پاسخ میدهد که آن سرّ خدا است، پس درباره آن بحث نکن. سائل بیشتر توضیح بیشتری میخواهد، حضرت پاسخ میدهد اکنون که این پرسش را رها نمیکنی، پس بدان قدر امر بینالامرین است، نه جبر است و نه تفویض.<ref> مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ج۵، ص۵۷.</ref> | این آموزه نخستین بار از سوی [[علی بن ابی طالب]] تعلیم شده است، آنگاه که شخصی از امام درباره معنای [[قدر]] میپرسد، حضرت ابتدا معنای قدر را تبیین و در ادامه به امر بینالامرین اشاره میکند و میفرماید: قدر دریایی عمیق است، پس وارد آن مشو. شخص دوباره سوال میکند که ما را از قدر آگاه کن! حضرت میفرماید مکانی است تاریک پس داخل آن نشو! آن شخص باز از معنای قدر میپرسد، حضرت پاسخ میدهد که آن سرّ خدا است، پس درباره آن بحث نکن. سائل بیشتر توضیح بیشتری میخواهد، حضرت پاسخ میدهد اکنون که این پرسش را رها نمیکنی، پس بدان قدر امر بینالامرین است، نه جبر است و نه تفویض.<ref> مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ج۵، ص۵۷.</ref> | ||
از دیگر امامان معصوم خصوصا [[جعفر بن محمد (صادق)]] و [[علی بن موسی (رضا)]] نیز روایاتی درباره تفسیر امر بینالامرین به دست ما رسیده و همچنین از [[ | از دیگر امامان معصوم خصوصا [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر بن محمد (صادق)]] و [[علی بن موسی (رضا)]] نیز روایاتی درباره تفسیر امر بینالامرین به دست ما رسیده و همچنین از [[علی بن محمد (هادی)|امامهادی(ع)]] رساله مفصلی در تبیین این موضوع تدوین شده است.<ref> ر ک، طبرسی ابومنصور، الاحتجاج، ص 450 - 453</ref> | ||
و اما امر بینالامرین از نگاه کلامی، در قالب یک نظریه و در کنار [[نظریه کسب]] و [[خلق افعال عباد]] مطرح شده و از عقاید خاص مذهب [[امامیه]] به شمار میرود. این نظریه ثابت میکند که در [[افعال اختیاریِ]] انسان، هم [[اراده الهی]] و هم | و اما امر بینالامرین از نگاه کلامی، در قالب یک نظریه و در کنار [[نظریه کسب]] و [[خلق افعال عباد]] مطرح شده و از عقاید خاص مذهب [[امامیه]] به شمار میرود. این نظریه ثابت میکند که در [[افعال اختیاریِ]] انسان، هم [[اراده الهی]] و هم اراده انسانی با هم دخالت دارد. | ||
== تعریف نظریه امر بینالامرین == | == تعریف نظریه امر بینالامرین == | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
== اثبات امر بینالامرین در روایات == | == اثبات امر بینالامرین در روایات == | ||
در منابع روایی آمده است که بین [[جعفر بن محمد (صادق | در منابع روایی آمده است که بین امام [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر صادق]] و شخص قدری (منکر امر بینالامرین) مناظره معروفی اتفاق افتاد. امام برای قانع کردن آن شخص از این که بندگان در افعالشان نه جبری هستند و نه تفویضی، از او خواست تا [[سوره حمد]] را بخواند، مرد قدری شروع به خواندن کرد و وقتی به جمله: ایاک نعبد و ایاک نستعین رسید، امام به او گفت همین جا توقف کن و از او پرسید مگر نمیگویی ما فقط تو را میپرستیم و از تو کمک میخواهیم! پس آن کیست که تو از او کمک میخواهی؟ ا گر در کارهایت به خود واگذار شدهای و بینیازی پس چه احتیاجی به طلب کمک و یاری او داری؟ اینجا بود که مرد قدری مبهوت و ساکت ماند و مغلوب امام شد.<ref> علامه مجلسی محمد باقر، بحار الانوار، ص 56 حدیث 98</ref> | ||
بنابراین، باید بپذیریم که در امور زندگی نمیتوانیم به طور مستقل و بدون دخالت فاعل دیگری کارهای خود را ساماندهی کنیم. پس باید فاعلی برتر باشد تا از او کمک بطلبیم. وقتی در [[نماز]] میگوییم:«ایاک نعبد» و «ایاک نستعین» یعنی ما در همان حال که داریم با خدایمان سخن میگوییم و او را عبادت میکنیم، در همان حال نیز از او کمک میخواهیم و این است معنای امر بینالامرین.! | بنابراین، باید بپذیریم که در امور زندگی نمیتوانیم به طور مستقل و بدون دخالت فاعل دیگری کارهای خود را ساماندهی کنیم. پس باید فاعلی برتر باشد تا از او کمک بطلبیم. وقتی در [[نماز]] میگوییم:«ایاک نعبد» و «ایاک نستعین» یعنی ما در همان حال که داریم با خدایمان سخن میگوییم و او را عبادت میکنیم، در همان حال نیز از او کمک میخواهیم و این است معنای امر بینالامرین.! | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
=== تفسیر شیخ مفید از امر بینالامرین === | === تفسیر شیخ مفید از امر بینالامرین === | ||
شیخ مفید در توضیح امر بینالامرین مینویسد:«والواسطه بین القولین ان الله اقدر الخلق علی افعالهم و مکنهم من اعمالهم و حد لهم الحدود فی ذلک رسم لهم الرسوم و نهاهم عن القبایح با الزجر و التخویف و الوعد و الوعید.... فلم یکن بتمکینهم من الاعمال مجبرا لهم علیها و لم یفوض الاعمال الیهم لمنعهم من اکثرها و وضع الحدود لهم فیها و امرهم بحسنها و نهاهم عن قبیحها ثم قال فهذا هو الفصل بینالجبر و التفویض...».<ref>شیخ مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ص 46</ref> | شیخ مفید در توضیح امر بینالامرین مینویسد:«والواسطه بین القولین ان الله اقدر الخلق علی افعالهم و مکنهم من اعمالهم و حد لهم الحدود فی ذلک رسم لهم الرسوم و نهاهم عن القبایح با الزجر و التخویف و الوعد و الوعید.... فلم یکن بتمکینهم من الاعمال مجبرا لهم علیها و لم یفوض الاعمال الیهم لمنعهم من اکثرها و وضع الحدود لهم فیها و امرهم بحسنها و نهاهم عن قبیحها ثم قال فهذا هو الفصل بینالجبر و التفویض...».<ref>شیخ مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ص 46</ref> | ||
یعنی قول وسط میان دو قول جبر و تفویض این است که خداوند مخلوقاتش را قادر و متمکن کرده است تا بتوانند افعال و اعمال خود را انجام دهند و برای آنها درباره افعالشان مرزهایی ترسیم کرده و آنها را با وعده و وعید از زشتیها و نیز ترس(از عذاب جهنم) باز داشته است. از طرفی چنین نیست که چون انسانها را قادر و متکمن بر اعمال میکند، آنها مجبور بر انجامش باشند، همانطور به بندگان نیز آن مقدار اختیار نداده است تا هر کاری را بتوانند انجام دهند، زیرا از بسیاری از اعمال منعشان کرده و برای خلق حدودی را وضع و آنان را به نیکی امر کرده و از بدی باز داشته است و معنای امر میان دو امر (جبر و تفویض) جز این نیست. | یعنی قول وسط میان دو قول جبر و تفویض این است که خداوند مخلوقاتش را قادر و متمکن کرده است تا بتوانند افعال و اعمال خود را انجام دهند و برای آنها درباره افعالشان مرزهایی ترسیم کرده و آنها را با وعده و وعید از زشتیها و نیز ترس (از عذاب جهنم) باز داشته است. از طرفی چنین نیست که چون انسانها را قادر و متکمن بر اعمال میکند، آنها مجبور بر انجامش باشند، همانطور به بندگان نیز آن مقدار اختیار نداده است تا هر کاری را بتوانند انجام دهند، زیرا از بسیاری از اعمال منعشان کرده و برای خلق حدودی را وضع و آنان را به نیکی امر کرده و از بدی باز داشته است و معنای امر میان دو امر (جبر و تفویض) جز این نیست. | ||
=== تفسیر خواجه نصیر الدین طوسی از امر بینالامرین === | === تفسیر خواجه نصیر الدین طوسی از امر بینالامرین === | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
=== تفسیر شیخ صدوق از امر بینالامرین === | === تفسیر شیخ صدوق از امر بینالامرین === | ||
[[شیخ صدوق]] در تفسیر جبر و اختیار و نحوه مواجهه آن با افعال بندگان، مطابق با تعالیم اولیای الهی، امر بینالامرین را بر انتخاب میکند. | [[شیخ صدوق]] در تفسیر جبر و اختیار و نحوه مواجهه آن با افعال بندگان، مطابق با تعالیم اولیای الهی، امر بینالامرین را بر انتخاب میکند. | ||
وی عقیده خود را چنین بیان میکند:«اعتقادنا فی ذلک قَوْلُ الصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلَامُ لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ بَلْ أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْنِ فَقِیلَ لَهُ وَ مَا أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْنِ؟ قَالَ ذَلِکَ مَثَلُ رَجُلٍ رَأَیْتَهُ عَلَی مَعْصِیَةٍ فَنَهَیْتَهُ فَلَمْ یَنْتَهِ فَتَرَکْتَهُ فَفَعَلَ تِلْکَ الْمَعْصِیَةَ فَلَیْسَ حَیْثُ لَا یَقْبَلُ مِنْکَ فَتَرَکْتَهُ کُنْتَ أَنْتَ الَّذِی أَمَرْتَهُ بِالْمَعْصِیَةِ» [۱] اعتقاد ما درباره جبر و اختیار، حدیث امام صادق است که در مواجهه با جبر و اختیار فرمود نه جبر است و نه تفویض، بلکه امری است میان دو امر. شخصی معنای امر بینالامرین را پرسید، حضرت چنین پاسخ داد مانند آن است که مردی را در حال گناه ببینی و او را از آن نهی کنی، ولی او(به جای توجه به نهی تو) گناه را انجام دهد و تو او را رها کنی! در این صورت، اگر او سخن تو را نپذیرفت و تو در همان حال رهایش کردی به این معنا نیست که او را به گناه امر کرده باشی یعنی تو باعث گناه او شده باشی!. به نظر میرسد نهی در حدیث مذکور، اشاره به عدم تفویض دارد و رها کردن و اجبار نکردن، ناظر بر عدم جبر است. | وی عقیده خود را چنین بیان میکند:«اعتقادنا فی ذلک قَوْلُ الصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلَامُ لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ بَلْ أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْنِ فَقِیلَ لَهُ وَ مَا أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْنِ؟ قَالَ ذَلِکَ مَثَلُ رَجُلٍ رَأَیْتَهُ عَلَی مَعْصِیَةٍ فَنَهَیْتَهُ فَلَمْ یَنْتَهِ فَتَرَکْتَهُ فَفَعَلَ تِلْکَ الْمَعْصِیَةَ فَلَیْسَ حَیْثُ لَا یَقْبَلُ مِنْکَ فَتَرَکْتَهُ کُنْتَ أَنْتَ الَّذِی أَمَرْتَهُ بِالْمَعْصِیَةِ» [۱] اعتقاد ما درباره جبر و اختیار، حدیث امام صادق است که در مواجهه با جبر و اختیار فرمود نه جبر است و نه تفویض، بلکه امری است میان دو امر. شخصی معنای امر بینالامرین را پرسید، حضرت چنین پاسخ داد مانند آن است که مردی را در حال گناه ببینی و او را از آن نهی کنی، ولی او (به جای توجه به نهی تو) گناه را انجام دهد و تو او را رها کنی! در این صورت، اگر او سخن تو را نپذیرفت و تو در همان حال رهایش کردی به این معنا نیست که او را به گناه امر کرده باشی یعنی تو باعث گناه او شده باشی!. به نظر میرسد نهی در حدیث مذکور، اشاره به عدم تفویض دارد و رها کردن و اجبار نکردن، ناظر بر عدم جبر است. | ||
=== تفسیر سید مرتضی از امر بینالامرین === | === تفسیر سید مرتضی از امر بینالامرین === |