۸۷٬۷۸۰
ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
انگیزه دیگر امام، مبارزه با صهیونیسم جهانی و عوامل داخلی آنها و صیانت از احکام اسلام و قرآن و حفاظت از استقلال کشور و جلوگیری از نفوذ بیشتر اعضای فرقه ضاله [[بهائیت]] به عنوان ستون پنجم اسرائیل در ایران بود. رژیم شاه در سال ۱۳۲۸، به طور غیر رسمی (دوفاکتور) اسرائیل را به رسمیت شناخته بود و زمینه نفوذ عوامل [[صهیونیسم]] را در ایران فراهم ساخته بود<ref>ر. ک. ازغندی، علیرضا. روابط خارجی ایران، "دولت دست نشانده"، ۱۳۵۷ - ۱۳۲۰، تهران: نشر قومس، ۱۳۷۶، ص. ص. ۴۲۰ - ۴۰۹.</ref>. | انگیزه دیگر امام، مبارزه با صهیونیسم جهانی و عوامل داخلی آنها و صیانت از احکام اسلام و قرآن و حفاظت از استقلال کشور و جلوگیری از نفوذ بیشتر اعضای فرقه ضاله [[بهائیت]] به عنوان ستون پنجم اسرائیل در ایران بود. رژیم شاه در سال ۱۳۲۸، به طور غیر رسمی (دوفاکتور) اسرائیل را به رسمیت شناخته بود و زمینه نفوذ عوامل [[صهیونیسم]] را در ایران فراهم ساخته بود<ref>ر. ک. ازغندی، علیرضا. روابط خارجی ایران، "دولت دست نشانده"، ۱۳۵۷ - ۱۳۲۰، تهران: نشر قومس، ۱۳۷۶، ص. ص. ۴۲۰ - ۴۰۹.</ref>. | ||
امام خمینی در پاسخ به تلگراف علمای | امام خمینی در پاسخ به تلگراف علمای همدان، در تاریخ ۱۶ [[اردیبهشت]] ۱۳۴۲، دراینباره فرمودند: | ||
"...خطر اسرائیل و عمال ننگین آن [[اسلام]] و [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] را تهدید به زوال میکند. من برای چند روز زندگی با عار و ننگ ارزشی قائل نیستم و از علماء اعلام و سایر طبقات مسلمین انتظار دارم که با تشریک مساعی قرآن و اسلام را از خطری که در پیش است نجات دهند. . .<ref>خمینی، امام (روحالله). صحیفه نور، مجموعه رهنمودهای امام خمینی، تهران: مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ۱۳۶۱، جلد اول، ص. ص. ۵۱ - ۵۰.</ref>." | "...خطر اسرائیل و عمال ننگین آن [[اسلام]] و [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] را تهدید به زوال میکند. من برای چند روز زندگی با عار و ننگ ارزشی قائل نیستم و از علماء اعلام و سایر طبقات مسلمین انتظار دارم که با تشریک مساعی قرآن و اسلام را از خطری که در پیش است نجات دهند. . .<ref>خمینی، امام (روحالله). صحیفه نور، مجموعه رهنمودهای امام خمینی، تهران: مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ۱۳۶۱، جلد اول، ص. ص. ۵۱ - ۵۰.</ref>." | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
اولین شعلههای آتش مخالفت با سیاستهای ضد اسلامی و غیر مردمی رژیم شاه، پس از تصویب [[لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی]] برافروخته شد؛ زیرا براساس این تصویبنامه که به صورت غیر قانونی و به هنگام تعطیلی [[مجلسهای شورای ملی|مجلسهای شورای ملی]] و [[سنا]] در هیات دولت [[اسدالله علم]] تهیه، تنظیم و تصویب شده بود، رسمیت [[دین اسلام]] از قانون اساسی کشور لغو میشد. نمایندگان انجمنهای مذکور، در مراسم تحلیف به جای [[قرآن|قرآن مجید]] به کتاب آسمانی [[قسم|سوگند]] یاد میکردند و بدین ترتیب، زمینههای حقوقی و قانونی به قدرت رسیدن بهائیان و عوامل اسرائیل در ایران فراهم میشد. اما رژیم شاه به دلیل مخالفت گسترده نیروهای مذهبی، مجبور به لغو رسمی این تصویبنامه شد. | اولین شعلههای آتش مخالفت با سیاستهای ضد اسلامی و غیر مردمی رژیم شاه، پس از تصویب [[لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی]] برافروخته شد؛ زیرا براساس این تصویبنامه که به صورت غیر قانونی و به هنگام تعطیلی [[مجلسهای شورای ملی|مجلسهای شورای ملی]] و [[سنا]] در هیات دولت [[اسدالله علم]] تهیه، تنظیم و تصویب شده بود، رسمیت [[دین اسلام]] از قانون اساسی کشور لغو میشد. نمایندگان انجمنهای مذکور، در مراسم تحلیف به جای [[قرآن|قرآن مجید]] به کتاب آسمانی [[قسم|سوگند]] یاد میکردند و بدین ترتیب، زمینههای حقوقی و قانونی به قدرت رسیدن بهائیان و عوامل اسرائیل در ایران فراهم میشد. اما رژیم شاه به دلیل مخالفت گسترده نیروهای مذهبی، مجبور به لغو رسمی این تصویبنامه شد. | ||
با این حال اعتراض به رژیم شاه ادامه یافت و با اعلام رفراندوم "[[انقلاب سفید]]" اوج گرفت. برای خاموشی صدای مخالفین، نیروهای مسلح و عوامل امنیتی رژیم شاه به [[مدرسه فیضیه]] [[قم]] که در آن مجلس بزرگداشت [[شهید|شهادت]] [[جعفر بن محمد (صادق)]] برپا بود حمله کردند، این واقعه خونین و حوادث بعدی، مانند دستگیری طلاب و اعزام آنان به سربازی، بر آتش خشم مردم دامن زد. سخنرانی پرشور و تاریخی حضرت امام خمینی، در عصر عاشورای ۱۳۸۳ (۱۳ خرداد ۱۳۴۲) که در آن شدیدترین حملات خود را متوجه شخص شاه، آمریکا و اسرائیل نمود و آنها را عامل بدبختی مملکت دانست، تاب و توان رژیم شاه را به پایان رساند. این رژیم، در یک حرکت انفعالی، اقدام به دستگیری و انتقال امام به تهران نمود. پخش خبر دستگیری آن حضرت، موج اعتراض اقشار گوناگون مردم ایران را به گونهای باور نکردنی برانگیخت. | با این حال اعتراض به رژیم شاه ادامه یافت و با اعلام رفراندوم "[[انقلاب سفید]]" اوج گرفت. برای خاموشی صدای مخالفین، نیروهای مسلح و عوامل امنیتی رژیم شاه به [[مدرسه فیضیه]] [[قم]] که در آن مجلس بزرگداشت [[شهید|شهادت]] [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر بن محمد (صادق)]] برپا بود حمله کردند، این واقعه خونین و حوادث بعدی، مانند دستگیری طلاب و اعزام آنان به سربازی، بر آتش خشم مردم دامن زد. سخنرانی پرشور و تاریخی حضرت امام خمینی، در عصر عاشورای ۱۳۸۳ (۱۳ خرداد ۱۳۴۲) که در آن شدیدترین حملات خود را متوجه شخص شاه، آمریکا و اسرائیل نمود و آنها را عامل بدبختی مملکت دانست، تاب و توان رژیم شاه را به پایان رساند. این رژیم، در یک حرکت انفعالی، اقدام به دستگیری و انتقال امام به تهران نمود. پخش خبر دستگیری آن حضرت، موج اعتراض اقشار گوناگون مردم ایران را به گونهای باور نکردنی برانگیخت. | ||
جمعیت انبوهی از مردم ایران، در شهرهای [[تهران]]، قم، [[مشهد]]، [[شیراز]]، [[اصفهان]]، [[تبریز]]، [[ورامین]] و... به تظاهرات و راهپیمایی پرداختند، این راهپیمایی با شدت هرچه تمامتر به خاک و خون کشیده شد و تعداد زیادی از تظاهرکنندگان به شهادت رسیدند، رژیم شاه برای چندمین بار توانست، با کشتار مردم ایران حاکمیت خود را برای پانزده سال دیگر تضمین کند. حاکمیتی که با خفقان مطلق و استبداد کامل همراه بود. حاکمیتی که به بهای کشتار قابل توجهی از فرزندان این ملت و [[تبعید]] رهبر قیام به دست آمده بود. | جمعیت انبوهی از مردم ایران، در شهرهای [[تهران]]، قم، [[مشهد]]، [[شیراز]]، [[اصفهان]]، [[تبریز]]، [[ورامین]] و... به تظاهرات و راهپیمایی پرداختند، این راهپیمایی با شدت هرچه تمامتر به خاک و خون کشیده شد و تعداد زیادی از تظاهرکنندگان به شهادت رسیدند، رژیم شاه برای چندمین بار توانست، با کشتار مردم ایران حاکمیت خود را برای پانزده سال دیگر تضمین کند. حاکمیتی که با خفقان مطلق و استبداد کامل همراه بود. حاکمیتی که به بهای کشتار قابل توجهی از فرزندان این ملت و [[تبعید]] رهبر قیام به دست آمده بود. |