۸۷٬۱۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
# هدف از بعثت خاتم پیامبران(صلیاللهعلیهوآله) نیز به پا داشتن «عدل» در جامعه بشری است: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکتابَ وَ الْمِیزانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید/25)؛ «وَ أُمِرْتُ لأَِعْدِلَ بَینَکمُ» (شوری/15). | # هدف از بعثت خاتم پیامبران(صلیاللهعلیهوآله) نیز به پا داشتن «عدل» در جامعه بشری است: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکتابَ وَ الْمِیزانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید/25)؛ «وَ أُمِرْتُ لأَِعْدِلَ بَینَکمُ» (شوری/15). | ||
# در دستگاه قضایی اسلام، به پا داشتن عدل یک اصل اساسی و یک ضرورت است: «وَ إِذا حَکمْتُمْ بَینَ النَّاسِ أَنْ تَحْکمُوا بِالْعَدْلِ»(نساء/58). | # در دستگاه قضایی اسلام، به پا داشتن عدل یک اصل اساسی و یک ضرورت است: «وَ إِذا حَکمْتُمْ بَینَ النَّاسِ أَنْ تَحْکمُوا بِالْعَدْلِ»(نساء/58). | ||
# هدف و غایت به پا داشتن عدل، رسیدن به تقوای الهی است: «اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ | # هدف و غایت به پا داشتن عدل، رسیدن به تقوای الهی است: «اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوی» (مائده/8). | ||
# در نظام خانواده و در رفتار اجتماعی در عرصه خانواده نیز «عدل» مورد سفارش میباشد: «فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَه» (نساء/3). | # در نظام خانواده و در رفتار اجتماعی در عرصه خانواده نیز «عدل» مورد سفارش میباشد: «فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَه» (نساء/3). | ||
# در گفتار نیز مراعات «عدل» سفارش شده است: «وَ إِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَ لَوْ کانَ ذا | # در گفتار نیز مراعات «عدل» سفارش شده است: «وَ إِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَ لَوْ کانَ ذا قُرْبی» (أنعام/152). | ||
# پیراستن «عدل» از هر گونه آسیب و ناخالصی: «فَلا تَتَّبِعُوا | # پیراستن «عدل» از هر گونه آسیب و ناخالصی: «فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوی أَنْ تَعْدِلُوا» (نساء/135). | ||
# در پیمانها باید عدل مراعات شود: «وَ لْیکتُبْ بَینَکمْ کاتِبٌ بِالْعَدْلِ»(بقره/282). | # در پیمانها باید عدل مراعات شود: «وَ لْیکتُبْ بَینَکمْ کاتِبٌ بِالْعَدْلِ»(بقره/282). | ||
# در شاهد گرفتن برای اثبات یک حق، شاهدان باید عادل باشند: «اثْنانِ ذَوا عَدْلٍ مِنْکمْ» (مائده/ 106؛ همچنین ر. ک: مائده/95 و طلاق/2). | # در شاهد گرفتن برای اثبات یک حق، شاهدان باید عادل باشند: «اثْنانِ ذَوا عَدْلٍ مِنْکمْ» (مائده/ 106؛ همچنین ر. ک: مائده/95 و طلاق/2). | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
عدل همان مراعات حق است که هر گونه زیادهروی یا کوتاهی و یا افراط و تفریط در آن موجب ضایع شدن حق میگردد، و این حق به معنای «آنچه باید باشد» است و دو آیه شریفه ذیل به چنین معیاری توجه دادهاند: | عدل همان مراعات حق است که هر گونه زیادهروی یا کوتاهی و یا افراط و تفریط در آن موجب ضایع شدن حق میگردد، و این حق به معنای «آنچه باید باشد» است و دو آیه شریفه ذیل به چنین معیاری توجه دادهاند: | ||
* «وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّه یهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یعْدِلُونَ»(أعراف/181). | * «وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّه یهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یعْدِلُونَ»(أعراف/181). | ||
* «وَ مِنْ قَوْمِ | * «وَ مِنْ قَوْمِ مُوسی أُمَّه یهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یعْدِلُونَ»(أعراف/159). | ||
حق، همان معیاری است که با محوریت آن انسانها هدایت میشوند و عدالت نیز بر اساس حق تحقق مییابد.<br> | حق، همان معیاری است که با محوریت آن انسانها هدایت میشوند و عدالت نیز بر اساس حق تحقق مییابد.<br> | ||
و عدل، مراعات همان حق یا حد و مرز بایسته است که تجاوز و گذشتن از آن مصداق ظلم و ستم میگردد.<br> | و عدل، مراعات همان حق یا حد و مرز بایسته است که تجاوز و گذشتن از آن مصداق ظلم و ستم میگردد.<br> | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
«وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ» (توبه: 112).<br> | «وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ» (توبه: 112).<br> | ||
«وَ تِلْک حُدُودُ اللَّهِ وَ مَنْ یتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ»(طلاق/1).<br> | «وَ تِلْک حُدُودُ اللَّهِ وَ مَنْ یتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ»(طلاق/1).<br> | ||
«إِنَّ رَبِّی | «إِنَّ رَبِّی عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ»(هود/56).<br> | ||
«فَاحْکمْ بَینَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ وَ اهْدِنا | «فَاحْکمْ بَینَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ وَ اهْدِنا إِلی سَواءِ الصِّراطِ»(ص/22).<br> | ||
تعریف ستمگر به متجاوز از حدود الهی، به مفهوم تعریف عادل به مراعات کننده حدود الهی است و حدود الهی همان حق است که باید مراعات گردد. | تعریف ستمگر به متجاوز از حدود الهی، به مفهوم تعریف عادل به مراعات کننده حدود الهی است و حدود الهی همان حق است که باید مراعات گردد. | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
بحث عدل بدون شناخت کامل انسان بحثی سطحی و ناقص خواهد بود. زمانی که به تمام ابعاد وجودی انسان توجه شود، عدل معنای گسترده و فراگیر پیدا میکند.<br> | بحث عدل بدون شناخت کامل انسان بحثی سطحی و ناقص خواهد بود. زمانی که به تمام ابعاد وجودی انسان توجه شود، عدل معنای گسترده و فراگیر پیدا میکند.<br> | ||
انسان نیز باید در دو عرصه فردی و اجتماعی مورد توجه باشد و تمام ابعاد وجودی فرد و جامعه انسانی زیر ذرهبین عدل که معیار و شاخص حرکت تکاملی فرد و جامعه است قرار خواهد گرفت. | انسان نیز باید در دو عرصه فردی و اجتماعی مورد توجه باشد و تمام ابعاد وجودی فرد و جامعه انسانی زیر ذرهبین عدل که معیار و شاخص حرکت تکاملی فرد و جامعه است قرار خواهد گرفت. | ||
رابطه تنگاتنگ فرد و جامعه و ارتباط متقابل عدل فردی و عدالت اجتماعی در برنامهریزی مناسب برای تحقق آرمانهای الهی در شریعت عدلمحور، روش و مراحل عملی ویژهای میطلبد که در قرآن کریم به این بعد توجه شده است و تمام تحولات اجتماعی را به تحول درونی افراد جامعه ربط داده و اصل «إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَوْمٍ | رابطه تنگاتنگ فرد و جامعه و ارتباط متقابل عدل فردی و عدالت اجتماعی در برنامهریزی مناسب برای تحقق آرمانهای الهی در شریعت عدلمحور، روش و مراحل عملی ویژهای میطلبد که در قرآن کریم به این بعد توجه شده است و تمام تحولات اجتماعی را به تحول درونی افراد جامعه ربط داده و اصل «إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»(رعد/11) را به عنوان یک سنت اجتنابناپذیر مطرح نموده است. بنابراین آغاز تحول جامعه، از تحول افراد خواهد بود و برای تحول درونی نیز با توجه به ساختار درونی انسان، برنامهای ویژه در قرآن کریم خواهیم یافت. | ||
==6-عدلمداری در قرآن کریم == | ==6-عدلمداری در قرآن کریم == | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
==7-عدلمداری و ملکه عدالت == | ==7-عدلمداری و ملکه عدالت == | ||
تقوا به معنای خود نگهداری و خودداری از تجاوز به حریم حدود الهی است و تجاوز از حدود الهی را قرآن کریم ستم دانسته است(طلاق/1) و تعهد نسبت به این حدود و پاسداری از آنها نشانه آراستگی به اعتدال در مسیر و حرکت تکاملی انسان میباشد(توبه/112).<br> | تقوا به معنای خود نگهداری و خودداری از تجاوز به حریم حدود الهی است و تجاوز از حدود الهی را قرآن کریم ستم دانسته است(طلاق/1) و تعهد نسبت به این حدود و پاسداری از آنها نشانه آراستگی به اعتدال در مسیر و حرکت تکاملی انسان میباشد(توبه/112).<br> | ||
بنابراین تقوا و عدالت (به معنای مراعات حقوق و حدود الهی) ملازم همدیگر و انفکاک ناپذیر بوده و میتوان هر عادلی را با تقوا و هر با تقوایی را عادل دانست. و چنانچه عدل و تقوا مترادف نباشند، دو مفهوم مساوی هم خواهند بود و از یکی به دیگری میتوان پی برد. بنابراین کلیه آیات قرآن کریم که از تقوا سخن میگوید باید مورد استفاده قرار گیرد تا رابطه نظام تشریعی عدلمدار با تحقق ملکه عدالت - که همان ملکه تقوا خواهد بود – به دست آید. تمام آیات قرآن که درباره احکام الهی سخن میگوید به جمله «لعلکم تتقون» ختم میشود که نشان میدهد این احکام تقوا را به ارمغان میآورد و انسان را به ملکه تقوا نزدیک نموده و او را در زمره متقین در میآورد؛ «اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ | بنابراین تقوا و عدالت (به معنای مراعات حقوق و حدود الهی) ملازم همدیگر و انفکاک ناپذیر بوده و میتوان هر عادلی را با تقوا و هر با تقوایی را عادل دانست. و چنانچه عدل و تقوا مترادف نباشند، دو مفهوم مساوی هم خواهند بود و از یکی به دیگری میتوان پی برد. بنابراین کلیه آیات قرآن کریم که از تقوا سخن میگوید باید مورد استفاده قرار گیرد تا رابطه نظام تشریعی عدلمدار با تحقق ملکه عدالت - که همان ملکه تقوا خواهد بود – به دست آید. تمام آیات قرآن که درباره احکام الهی سخن میگوید به جمله «لعلکم تتقون» ختم میشود که نشان میدهد این احکام تقوا را به ارمغان میآورد و انسان را به ملکه تقوا نزدیک نموده و او را در زمره متقین در میآورد؛ «اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوی»(مائده/8).<br> | ||
همچنین هدف قرار گرفتن عدالت و قیام به قسط برای تشریعات الهی و بعثت انبیاء خود دلیلی روشن بر رابطه تنگاتنگ نظام تشریعی عدلمدار با تحقق عدالت در جامعه بشری است و تحقق عدالت اجتماعی نیز از مسیر تحقق عدالت فردی و قوام عدالت فردی به تحقق ملکه عدالت خواهد بود. ملکه عدالت نیز صفتی پایدار بوده و انسان عادل به طور طبیعی از تجاوز به حقوق دیگران و از هر گونه ستمی خود را دور نگه میدارد. نظام تشریعی فراگیر با قوانین جامع خود بزرگترین نقش را در تحقق ملکه عدالت برای انسان ایفا مینماید. | همچنین هدف قرار گرفتن عدالت و قیام به قسط برای تشریعات الهی و بعثت انبیاء خود دلیلی روشن بر رابطه تنگاتنگ نظام تشریعی عدلمدار با تحقق عدالت در جامعه بشری است و تحقق عدالت اجتماعی نیز از مسیر تحقق عدالت فردی و قوام عدالت فردی به تحقق ملکه عدالت خواهد بود. ملکه عدالت نیز صفتی پایدار بوده و انسان عادل به طور طبیعی از تجاوز به حقوق دیگران و از هر گونه ستمی خود را دور نگه میدارد. نظام تشریعی فراگیر با قوانین جامع خود بزرگترین نقش را در تحقق ملکه عدالت برای انسان ایفا مینماید. | ||
==8-عدلمداری و عدالت اجتماعی == | ==8-عدلمداری و عدالت اجتماعی == | ||
با توجه به این سنت الهی پایدار و تخلفناپذیر که انسان به چیزی جز حاصل سعی و تلاش خود نمیرسد «وَ أَنْ لَیسَ لِلإِْنْسانِ إِلاَّ ما | با توجه به این سنت الهی پایدار و تخلفناپذیر که انسان به چیزی جز حاصل سعی و تلاش خود نمیرسد «وَ أَنْ لَیسَ لِلإِْنْسانِ إِلاَّ ما سَعی». (نجم/39)<br> | ||
و همچنین آیات زیادی که به جزای اخروی اختصاص دارد (طور/16، تحریم/7، نمل/90، یس/54، صافات/39 و جاثیه/28) و آیاتی که هر گونه تحول اجتماعی را مدیون تحول درونی افراد میداند، مانند آیه شریفه «إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَوْمٍ | و همچنین آیات زیادی که به جزای اخروی اختصاص دارد (طور/16، تحریم/7، نمل/90، یس/54، صافات/39 و جاثیه/28) و آیاتی که هر گونه تحول اجتماعی را مدیون تحول درونی افراد میداند، مانند آیه شریفه «إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» (رعد/11) این نتیجه به دست میآید که نظام تشریعی جامع و عدلمدار، برای تحقق عدالت اجتماعی، تحول را از درون افراد شروع مینماید و آنان را در پندار و کردار و رفتار متحول مینماید(ر. ک: صدر، 1421ق، ص 99)، ولی برای تحقق عدالت اجتماعی فراگیر، یک نظام سیاسی مقتدر و عدلمدار را طراحی نموده و در رأس آن نظام، انسانهای صد درصد عادل - که عصمت گویای عدالت تضمین شده آنان است – را قرار میدهد تا بتوانند در فراز و نشیبهای اصطکاک مصالح فردی و اجتماعی عهدهدار تحقق عدالت اجتماعی باشند.<br> | ||
پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در پاسخ فردی که در ذهن او احتمال انحراف پیامبر از مسیر عدالت مطرح بود و به پیامبر هشدار داد که مبادا در ادای حق او کوتاهی کند، فرمود: «تَرِبَت یداک إذا لم أعدل فمن یعدل؟!؛ اگر من - که پیامبر معصوم هستم - عدالت را مراعات نمیکنم پس چه کسی میتواند عدالت را پیاده کند و تحقق بخش آن باشد ؟!» (کلینی رازی، 1363ش، ج6، ص139، ح5).<br> | پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در پاسخ فردی که در ذهن او احتمال انحراف پیامبر از مسیر عدالت مطرح بود و به پیامبر هشدار داد که مبادا در ادای حق او کوتاهی کند، فرمود: «تَرِبَت یداک إذا لم أعدل فمن یعدل؟!؛ اگر من - که پیامبر معصوم هستم - عدالت را مراعات نمیکنم پس چه کسی میتواند عدالت را پیاده کند و تحقق بخش آن باشد ؟!» (کلینی رازی، 1363ش، ج6، ص139، ح5).<br> | ||
بنابراین دو مسیر کاملاً مرتبط به هم و در کنار هم برای رسیدن به عدالت اجتماعی در قرآن کریم نشان داده شده است و آیات قرآن که به پیامبر دستور داده بر اساس حق و عدل حکم نماید و اطاعت از اولوالأمر را همانند اطاعت از پیامبر بدون چون و چرا لازم دانسته است نشاندهنده این خط تشریعی است که تضمین کننده تحقق عدالت اجتماعی در جامعه بشری خواهد بود. | بنابراین دو مسیر کاملاً مرتبط به هم و در کنار هم برای رسیدن به عدالت اجتماعی در قرآن کریم نشان داده شده است و آیات قرآن که به پیامبر دستور داده بر اساس حق و عدل حکم نماید و اطاعت از اولوالأمر را همانند اطاعت از پیامبر بدون چون و چرا لازم دانسته است نشاندهنده این خط تشریعی است که تضمین کننده تحقق عدالت اجتماعی در جامعه بشری خواهد بود. | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۳۴: | ||
به این ترتیب و با تلاشهای پیگیر و شبانهروزی خود و افراد نخبه و حمایت خانواده توانست با فشارهای اجتماعی فراوانی مقابله کند تا سد آهنین بتپرستی را با تشکیل امتی قادر به تحمل فشارهای دشمنان رسالت درهم شکسته و امت را به سوی تشکیل دولت اسلامی حرکت دهد و با موفقیت، این دولت را کانون پرتوافکنی برای جهان بشریت قرار داد و با آگاهی دادن نسبت به تمام نقشههای دشمنان برای براندازی این دولت و ارائه راهحلهای منطقی و متناسب با واقعیتهای اجتماعی، توانست بذر سالمی را که در جامعه بشری کاشته بود به ثمر برساند و با مقاومت در برابر انحرافات و آسیبهای پیدرپی، جامعه اسلامی و انسانی را به سوی یک جامعه بشری عدلمدار راهنمایی کند. برای تحقق این آرمان بزرگ، رهبری شایسته و مناسب، قرنهای متمادی به تربیت نسلهای بشری مناسب چنین جنبش بزرگی پرداخته بود. این حرکت تاریخی نشاندهنده مسیر طبیعی و منطقی عدلگستری قرآن کریم است<ref>در کتاب «پیشوایان هدایت» (14 جلد، که اثر نگارنده این سطور است) این رهافت به خوبى تبیین شده است. </ref> و آیات قرآن کریم چنین مسیری را ترسیم و امضا نموده است.<br> | به این ترتیب و با تلاشهای پیگیر و شبانهروزی خود و افراد نخبه و حمایت خانواده توانست با فشارهای اجتماعی فراوانی مقابله کند تا سد آهنین بتپرستی را با تشکیل امتی قادر به تحمل فشارهای دشمنان رسالت درهم شکسته و امت را به سوی تشکیل دولت اسلامی حرکت دهد و با موفقیت، این دولت را کانون پرتوافکنی برای جهان بشریت قرار داد و با آگاهی دادن نسبت به تمام نقشههای دشمنان برای براندازی این دولت و ارائه راهحلهای منطقی و متناسب با واقعیتهای اجتماعی، توانست بذر سالمی را که در جامعه بشری کاشته بود به ثمر برساند و با مقاومت در برابر انحرافات و آسیبهای پیدرپی، جامعه اسلامی و انسانی را به سوی یک جامعه بشری عدلمدار راهنمایی کند. برای تحقق این آرمان بزرگ، رهبری شایسته و مناسب، قرنهای متمادی به تربیت نسلهای بشری مناسب چنین جنبش بزرگی پرداخته بود. این حرکت تاریخی نشاندهنده مسیر طبیعی و منطقی عدلگستری قرآن کریم است<ref>در کتاب «پیشوایان هدایت» (14 جلد، که اثر نگارنده این سطور است) این رهافت به خوبى تبیین شده است. </ref> و آیات قرآن کریم چنین مسیری را ترسیم و امضا نموده است.<br> | ||
به آیات ذیل توجه شود: | به آیات ذیل توجه شود: | ||
# مرحله آماده سازی امام و راهبر بشریت: «وَ | # مرحله آماده سازی امام و راهبر بشریت: «وَ الضُّحی * وَ اللَّیلِ إِذا سَجی * ما وَدَّعَک رَبُّک وَ ما قَلی»(ضحی/1-3)؛ | ||
# مرحله نخبهپروری: «لِنَجْعَلَها لَکمْ تَذْکرَه وَ تَعِیها أُذُنٌ واعِیه» (حاقه/ 12)»؛ | # مرحله نخبهپروری: «لِنَجْعَلَها لَکمْ تَذْکرَه وَ تَعِیها أُذُنٌ واعِیه» (حاقه/ 12)»؛ | ||
# مرحله تشکیل کانون سالم برای حرکت اجتماعی: «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَک الأَْقْرَبِینَ»(شعرا/214)؛ | # مرحله تشکیل کانون سالم برای حرکت اجتماعی: «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَک الأَْقْرَبِینَ»(شعرا/214)؛ | ||
# مرحله تکوین امت: «وَ اذْکرُوا إِذْ کنْتُمْ قَلِیلاً فَکثَّرَکمْ»(أعراف/86)؛ «وَ أَلَّفَ بَینَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِی الأَْرْضِ جَمِیعاً ما أَلَّفْتَ بَینَ قُلُوبِهِمْ وَ لکنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَینَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکیمٌ»(أنفال/63)؛ «لَقَدْ نَصَرَکمُ اللَّهُ فِی مَواطِنَ کثِیرَه وَ یوْمَ حُنَینٍ إِذْ أَعْجَبَتْکمْ کثْرَتُکمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکمْ شَیئاً وَ ضاقَتْ عَلَیکمُ الأَْرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیتُمْ مُدْبِرِینَ»(توبه/ 25)؛ «وَ کذلِک جَعَلْناکمْ أُمَّه وَسَطاً لِتَکونُوا شُهَداءَ | # مرحله تکوین امت: «وَ اذْکرُوا إِذْ کنْتُمْ قَلِیلاً فَکثَّرَکمْ»(أعراف/86)؛ «وَ أَلَّفَ بَینَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِی الأَْرْضِ جَمِیعاً ما أَلَّفْتَ بَینَ قُلُوبِهِمْ وَ لکنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَینَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکیمٌ»(أنفال/63)؛ «لَقَدْ نَصَرَکمُ اللَّهُ فِی مَواطِنَ کثِیرَه وَ یوْمَ حُنَینٍ إِذْ أَعْجَبَتْکمْ کثْرَتُکمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکمْ شَیئاً وَ ضاقَتْ عَلَیکمُ الأَْرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیتُمْ مُدْبِرِینَ»(توبه/ 25)؛ «وَ کذلِک جَعَلْناکمْ أُمَّه وَسَطاً لِتَکونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ وَ یکونَ الرَّسُولُ عَلَیکمْ شَهِیداً»(بقره/143)؛ | ||
# مرحله بازبینی، بازسازی و خالصسازی امت: «وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کفْراً وَ تَفْرِیقاً بَینَ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَیحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ | # مرحله بازبینی، بازسازی و خالصسازی امت: «وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کفْراً وَ تَفْرِیقاً بَینَ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَیحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ الْحُسْنی وَ اللَّهُ یشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ * لا تَقُمْ فِیهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَی التَّقْوی مِنْ أَوَّلِ یوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجالٌ یحِبُّونَ أَنْ یتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ یحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ * أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلی تَقْوی مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَیرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلی شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فِی نارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لا یهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِین» َ(توبه/107-109)؛ «یحْذَرُ الْمُنافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَیهِمْ سُورَه تُنَبِّئُهُمْ بِما فِی قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِؤُا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ ما تَحْذَرُونَ * وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَیقُولُنَّ إِنَّما کنَّا نَخُوضُ وَ نَلْعَبُ قُلْ أَ بِاللَّهِ وَ آیاتِهِ وَ رَسُولِهِ کنْتُمْ تَسْتَهْزِؤُنَ * لا تَعْتَذِرُوا قَدْ کفَرْتُمْ بَعْدَ إِیمانِکمْ إِنْ نَعْفُ عَنْ طائِفَه مِنْکمْ نُعَذِّبْ طائِفَه بِأَنَّهُمْ کانُوا مُجْرِمِینَ»(توبه/64-66)؛ «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکونَ فِتْنَه وَ یکونَ الدِّینُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلاَّ عَلَی الظَّالِمِینَ»(بقره/ 193)؛ | ||
# مرحله واگذاری امور و تداوم تربیت با امامت: «إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاه وَ یؤْتُونَ الزَّکاه وَ هُمْ راکعُونَ»(مائده/55)؛ «یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یعْصِمُک مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ»(مائده/ 67)؛ «...الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ دِینِکمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکمُ الإِْسْلامَ دِیناً...» (مائده/3)؛ | # مرحله واگذاری امور و تداوم تربیت با امامت: «إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاه وَ یؤْتُونَ الزَّکاه وَ هُمْ راکعُونَ»(مائده/55)؛ «یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یعْصِمُک مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ»(مائده/ 67)؛ «...الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ دِینِکمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکمُ الإِْسْلامَ دِیناً...» (مائده/3)؛ | ||
# مرحله پیروزی نهایی و تحقق اهداف رسالت: «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ | # مرحله پیروزی نهایی و تحقق اهداف رسالت: «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کلِّهِ وَ لَوْ کرِهَ الْمُشْرِکونَ»(توبه/ 33 و صف/9)؛ «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کلِّهِ وَ کفی بِاللَّهِ شَهِیداً»(فتح/28). | ||
==11-آثار فردی و اجتماعی عدل در قرآن کریم == | ==11-آثار فردی و اجتماعی عدل در قرآن کریم == | ||
# چنانچه «عدل» را مراعات «حق» بدانیم، مراعات حقوق انسان را باید تحقق بخش ملکه عدالت و تقوا بدانیم، چنآنکه قرآن کریم میفرماید: «اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ | # چنانچه «عدل» را مراعات «حق» بدانیم، مراعات حقوق انسان را باید تحقق بخش ملکه عدالت و تقوا بدانیم، چنآنکه قرآن کریم میفرماید: «اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوی»(مائده/8). | ||
# انسان با تقوا فردی ضابطهمند و قانونگرا بوده و در رفتار او جایی برای هوا و هوس نخواهد بود. امیر مؤمنان(علیهالسلام) در بیان آثار مراعات عدل میفرماید: «قد ألزم نفسه العدل فکان أول عدله نفی الهوی عن نفسه» (شریف رضی، 1370ش، ج 1، ص 152 - 153، خ 87؛ مجلسی، 1403ق، ج 2، ص 57، ح 36). بنابراین دوری از هوی اولین اثر و اولین گام در تحقق عدالت است. | # انسان با تقوا فردی ضابطهمند و قانونگرا بوده و در رفتار او جایی برای هوا و هوس نخواهد بود. امیر مؤمنان(علیهالسلام) در بیان آثار مراعات عدل میفرماید: «قد ألزم نفسه العدل فکان أول عدله نفی الهوی عن نفسه» (شریف رضی، 1370ش، ج 1، ص 152 - 153، خ 87؛ مجلسی، 1403ق، ج 2، ص 57، ح 36). بنابراین دوری از هوی اولین اثر و اولین گام در تحقق عدالت است. | ||
# قرآن کریم نیز پیآمد چنین واقعیتی را با صراحت باز گو نموده است: «وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ»(الرحمن/46) و «وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ | # قرآن کریم نیز پیآمد چنین واقعیتی را با صراحت باز گو نموده است: «وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ»(الرحمن/46) و «وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی * فَإِنَّ الْجَنَّه هِی الْمَأْوی» (نازعات/40-41)، بنابراین آینده تابناک اخروی در انتظار چنین فردی میباشد و پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در بیان آثار دنیوی و اخروی عدل برای انسان میفرماید: «العدل جنه واقیه وجنه باقیه»(احسائی، 1403ق، ج 1، ص 293، ح 177، مجلسی، پیشین، ج 74، ص 165، ح2). | ||
# 3. بصیرت و بینشی که انسانهای عادل و باتقوا در زندگی پیدا میکنند یکی از برکات قابل توجه است. قرآن کریم میفرماید: «وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ»(عنکبوت/69) و همچنین میفرماید: «... وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً * وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِبُ وَ مَنْ یتَوَکلْ | # 3. بصیرت و بینشی که انسانهای عادل و باتقوا در زندگی پیدا میکنند یکی از برکات قابل توجه است. قرآن کریم میفرماید: «وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ»(عنکبوت/69) و همچنین میفرماید: «... وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً * وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِبُ وَ مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ...» (طلاق/2-3). | ||
# انسانهای عدلگرا بیتردید انسانهایی ستمستیز خواهند بود و نفی هوی از درون نفس اولین مرتبه مبارزه با ستمگری بوده و انسانی که از درون، آزاده، آزاداندیش، آزادسیرت و آزادصفت باشد و از هرگونه ستمگری بری باشد به جز ستمستیزی راهی برای تحقق راستین عدالت نمیبیند. در حدیثی از امام رضا(علیهالسلام) آمده است: «ومن خذل ظالما فهو عادل»(حر عاملی، 1414ق، ج 16، ص 185، ح 21305 / 6؛ مجلسی، پیشین، ج 93، ص 221، ح 12) و امیر مؤمنان(علیهالسلام) میفرماید: «أحسن العدل نصره المظلوم»(لیثی واسطی، 1376ش، ص 113، ریشهری، 1375ش، ج2، ص 1780) و جهاد در راه خدا با ستمستیزی قرین بوده و بدون آن معنا نخواهد داشت. بنابراین اولین اثر اجتماعی «عدل» ستمستیزی و پاکسازی جامعه بشری از ستمهای متعارف و خطاهای معمول میان عامه مردم و خواص خواهد بود. | # انسانهای عدلگرا بیتردید انسانهایی ستمستیز خواهند بود و نفی هوی از درون نفس اولین مرتبه مبارزه با ستمگری بوده و انسانی که از درون، آزاده، آزاداندیش، آزادسیرت و آزادصفت باشد و از هرگونه ستمگری بری باشد به جز ستمستیزی راهی برای تحقق راستین عدالت نمیبیند. در حدیثی از امام رضا(علیهالسلام) آمده است: «ومن خذل ظالما فهو عادل»(حر عاملی، 1414ق، ج 16، ص 185، ح 21305 / 6؛ مجلسی، پیشین، ج 93، ص 221، ح 12) و امیر مؤمنان(علیهالسلام) میفرماید: «أحسن العدل نصره المظلوم»(لیثی واسطی، 1376ش، ص 113، ریشهری، 1375ش، ج2، ص 1780) و جهاد در راه خدا با ستمستیزی قرین بوده و بدون آن معنا نخواهد داشت. بنابراین اولین اثر اجتماعی «عدل» ستمستیزی و پاکسازی جامعه بشری از ستمهای متعارف و خطاهای معمول میان عامه مردم و خواص خواهد بود. | ||
# برکات زمین و آسمان بر چنین مردم باتقوایی فرود آمده و رعیت به غنای معنوی و مادی خواهد رسید. با احیای عدل، زمین احیا میشود و مردم به بینیازی میرسند و جامعهای پایدار و دولتهایی استوار خواهیم داشت، همچنان که امیر مؤمنان(علیهالسلام) در بیان برکات الهی برای انسانهای عادل و باتقوا فرموده است: <br> | # برکات زمین و آسمان بر چنین مردم باتقوایی فرود آمده و رعیت به غنای معنوی و مادی خواهد رسید. با احیای عدل، زمین احیا میشود و مردم به بینیازی میرسند و جامعهای پایدار و دولتهایی استوار خواهیم داشت، همچنان که امیر مؤمنان(علیهالسلام) در بیان برکات الهی برای انسانهای عادل و باتقوا فرموده است: <br> | ||
خط ۱۹۵: | خط ۱۹۵: | ||
در قرآن کریم برای ظلم دو قلمرو کلی ذکر شده است: ظلم فرد به خود (طلاق/1: «وَ مَنْ یتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ») و ظلم به دیگری (افراد دیگر و جامعه بشری) (أنبیاء/11: «وَ کمْ قَصَمْنا مِنْ قَرْیه کانَتْ ظالِمَه») | در قرآن کریم برای ظلم دو قلمرو کلی ذکر شده است: ظلم فرد به خود (طلاق/1: «وَ مَنْ یتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ») و ظلم به دیگری (افراد دیگر و جامعه بشری) (أنبیاء/11: «وَ کمْ قَصَمْنا مِنْ قَرْیه کانَتْ ظالِمَه») | ||
=== قرآن و | === قرآن و ریشهیابی ظلم === | ||
حب ذات یا خود خواهی چنانچه با جهل و ناآگاهی همراه شود علت بسیاری از انحرافات خواهد شد. <br> | حب ذات یا خود خواهی چنانچه با جهل و ناآگاهی همراه شود علت بسیاری از انحرافات خواهد شد. <br> | ||
جهل و ناآگاهی انسان نسبت به خود و حقوق و وظایف خود و دیگران یکی از عوامل ستم میباشد. <br> | جهل و ناآگاهی انسان نسبت به خود و حقوق و وظایف خود و دیگران یکی از عوامل ستم میباشد. <br> | ||
قرآن کریم «خود فراموشی»(حشر/19: «نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ» و أعراف/51: «نَنْساهُمْ کما نَسُوا لِقاءَ یوْمِهِمْ هذا وَ ما کانُوا بِآیاتِنا یجْحَدُونَ») را نیز یک نوع جهل عارض بر انسان میداند، در حالی که خودکمبینی و یا خودبزرگبینی نیز نوعی دیگر از جهل مذموم میباشد که آثار ستمباری را در پی خواهد داشت.<br> | قرآن کریم «خود فراموشی»(حشر/19: «نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ» و أعراف/51: «نَنْساهُمْ کما نَسُوا لِقاءَ یوْمِهِمْ هذا وَ ما کانُوا بِآیاتِنا یجْحَدُونَ») را نیز یک نوع جهل عارض بر انسان میداند، در حالی که خودکمبینی و یا خودبزرگبینی نیز نوعی دیگر از جهل مذموم میباشد که آثار ستمباری را در پی خواهد داشت.<br> | ||
«نفس اماره به سوء» (بدیها) و یا غلبه «هوای نفس» (شهوترانی) و یا تسلط خشم بر انسان، از عوامل دیگری است که انسان را به سوی ستمکاری سوق میدهد.<br> | «نفس اماره به سوء» (بدیها) و یا غلبه «هوای نفس» (شهوترانی) و یا تسلط خشم بر انسان، از عوامل دیگری است که انسان را به سوی ستمکاری سوق میدهد.<br> | ||
«کاخ نشینی و رفاهزدگی» و قدرتمندی، انسان را در دام خودفراموشی و احساس بینیازی نسبت به مقتدر لایزال میاندازد. (فرقان/18: «وَ لکنْ مَتَّعْتَهُمْ وَ آباءَهُمْ | «کاخ نشینی و رفاهزدگی» و قدرتمندی، انسان را در دام خودفراموشی و احساس بینیازی نسبت به مقتدر لایزال میاندازد. (فرقان/18: «وَ لکنْ مَتَّعْتَهُمْ وَ آباءَهُمْ حَتَّی نَسُوا الذِّکرَ وَ کانُوا قَوْماً بُوراً» و أنعام/44: «فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیهِمْ أَبْوابَ کلِّ شَیءٍ حَتَّی إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَه فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ»).<br> | ||
حسادت که یک نوع خودکمبینی و احساس کمبود و نقص است از عوامل ستم به دیگران میباشد. (مائده/27: «وَ اتْلُ عَلَیهِمْ نَبَأَ ابْنَی آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ یتَقَبَّلْ مِنَ الآْخَرِ قالَ لأََقْتُلَنَّک قالَ إِنَّما یتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ»).<br> | حسادت که یک نوع خودکمبینی و احساس کمبود و نقص است از عوامل ستم به دیگران میباشد. (مائده/27: «وَ اتْلُ عَلَیهِمْ نَبَأَ ابْنَی آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ یتَقَبَّلْ مِنَ الآْخَرِ قالَ لأََقْتُلَنَّک قالَ إِنَّما یتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ»).<br> | ||
انسان با اختیار خود مرتکب ستم میشود، در حالی که از درون، خود را نسبت به ارتکاب ظلم نکوهش مینماید؛ «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» (شمس/8)، «بَلِ الإِْنْسانُ | انسان با اختیار خود مرتکب ستم میشود، در حالی که از درون، خود را نسبت به ارتکاب ظلم نکوهش مینماید؛ «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» (شمس/8)، «بَلِ الإِْنْسانُ عَلی نَفْسِهِ بَصِیرَه * وَ لَوْ أَلْقی مَعاذِیرَهُ»(قیامه/15). و در صورت جهل و ناآگاهی نیز اگر بر رفع این ناآگاهی توانا باشد اما نسبت به برطرف کردن آن اقدام ننماید شایسته نکوهش خواهد بود، زیرا قرآن میفرماید: «وَ قالُوا لَوْ کنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کنَّا فِی أَصْحابِ السَّعِیرِ»(ملک/10).<br> | ||
در بحثهای کلامی نیز به مواردی چون جهل، عجز، اجبار و نیازمندی به عنوان عوامل وادار نمودن انسان به ستم توجه شده است. | در بحثهای کلامی نیز به مواردی چون جهل، عجز، اجبار و نیازمندی به عنوان عوامل وادار نمودن انسان به ستم توجه شده است. | ||
خط ۲۹۱: | خط ۲۹۱: | ||
==16-نه ستمگری نه ستمکشی == | ==16-نه ستمگری نه ستمکشی == | ||
با توجه به هدف والای آفرینش انسان و بعثت انبیای الهی برای تحقق سعادت و تکامل انسان، عدالتمداری و اعتدال در همه مراحل و در تمام ابعاد وجودی انسان یگانه راه تحقق سعادت و تکامل مطلوب میباشد. <br> | با توجه به هدف والای آفرینش انسان و بعثت انبیای الهی برای تحقق سعادت و تکامل انسان، عدالتمداری و اعتدال در همه مراحل و در تمام ابعاد وجودی انسان یگانه راه تحقق سعادت و تکامل مطلوب میباشد. <br> | ||
قرآن کریم ضمن تأکید بر اهمیت اعتدال و عدالتگرایی «اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ | قرآن کریم ضمن تأکید بر اهمیت اعتدال و عدالتگرایی «اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوی» (مائده/8) تقوا را نشانه تکامل انسانها قرار داده و هرگونه ستمگری و ستمکشی را خروج از مرز عدالت و اعتدال میداند:«لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ»(بقره/279).<br> | ||
و با این معیار و شاخص، برنامههای فردی و اجتماعی خود را تنظیم و عرضه مینماید. | و با این معیار و شاخص، برنامههای فردی و اجتماعی خود را تنظیم و عرضه مینماید. | ||