۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'زمینه ساز' به 'زمینهساز') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
=چکیده= | =چکیده= | ||
نسل مبارک حضرت [[امام حسن]] علیهالسلام از طریق اولاد ذکور، تنها از دو پسرشان یعنی [[زید بن حسن]] و [[حسن مثنّی]] است. نسل زید بن حسن | نسل مبارک حضرت [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن]] علیهالسلام از طریق اولاد ذکور، تنها از دو پسرشان یعنی [[زید بن حسن]] و [[حسن مثنی|حسن مثنّی]] است. نسل زید بن حسن علیهالسلام؛ از پسرش حسن و نسل او هم از هفت فرزند ایشان به نامهای؛ قاسم، علی، اسماعیل، ابراهیم، زید، عبدالله، و اسحاق است. | ||
دراین میان، قاسم از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چرا که تعداد زیادی از سادات حسنی از دو فرزند وی به | دراین میان، قاسم از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چرا که تعداد زیادی از سادات حسنی از دو فرزند وی به نامهای: عبدالرحمن شجری و محمد بطحانی یا بطحایی به وجود آمدهاند. | ||
نسل حسن مثنی نیز از 5 پسر است: عبدالله محض ف ابراهیم غمر، حسن مثلث، داود و جعفر. | نسل حسن مثنی نیز از 5 پسر است: عبدالله محض ف ابراهیم غمر، حسن مثلث، داود و جعفر. | ||
یکی از ویژگیهای خاص جناب حسن مثنّی این است که مادر سه فرزند نخست یاد شده، فاطمه دختر امام حسین علیهالسلام است. | یکی از ویژگیهای خاص جناب حسن مثنّی این است که مادر سه فرزند نخست یاد شده، فاطمه دختر امام حسین علیهالسلام است. | ||
سرسلسله سادات طباطبایی، جناب «ابراهیم الغمر» پسر جناب حسن مثنّی و از نوادگان امام حسن مجتبی(ع) است. نسل جناب ابراهیم غمر که وی را به سبب جود و کرمش، به این نام خواندهاند، تنها از اسماعیل دیباج و او هم از دو پسر به | سرسلسله سادات طباطبایی، جناب «ابراهیم الغمر» پسر جناب حسن مثنّی و از نوادگان امام حسن مجتبی(ع) است. نسل جناب ابراهیم غمر که وی را به سبب جود و کرمش، به این نام خواندهاند، تنها از اسماعیل دیباج و او هم از دو پسر به نامهای حسن التجّ و ابراهیم طباطبا است. ابراهیم طباطبا که پدر قاسم رسی، احمد و حسن است، جد سادات طباطبایی محسوب میگردد. این خاندان به عنوان شاخهای از سادات حسنی از قرن دوم بنا به دلایل سیاسی، فرهنگی و غیره به مناطق مختلف اسلامی هجرت کردند و در برخی از نقاط و مناطق از تمرکز بیشتری برخوردار شدند. آنان در گذر زمان با توجه به کثرت نسلشان به تیرهها و خاندانهایی با شهرتهای گوناگون شناخته شدند. از مهمترین کانونهای سادات طباطبایی در جهان، یمن، ایران، عراق و مصر میباشد. | ||
این مقاله متکفل پرداختن به گستره | این مقاله متکفل پرداختن به گستره جغرافیایی شاخص ترین چهرههای این دسته از سادات در طول تاریخ بلند اسلام در مناطق مختلف جهان اسلام است. | ||
روش تحقیق در این اقدام پژوهشی «توصیفی ـ تحلیلی» و روش گردآوری اطلاعات به شیوهی کتابخانهای است. برآیند تحقیق حاکی از آن است که | روش تحقیق در این اقدام پژوهشی «توصیفی ـ تحلیلی» و روش گردآوری اطلاعات به شیوهی کتابخانهای است. برآیند تحقیق حاکی از آن است که خاندانهای برجسته سادات طباطبایی بیشتر در ایران، عراق و یمن متمرکز بودهاند که این مناطق از ظرفیتها و قابلیتهای بالایی برخوردار بودهاند و سادات طباطبایی با بهره گیری از آنها در برخی از این مناطق موفق به تشکیل حکومت نیز شدند. از میان ایشان در طول تاریخ، چهرهها و خاندانهای شاخصی برخاست که در تحولات علمی و سیاسی جهان اسلام نقش چشمگیری ایفا کردند. | ||
کلید واژهها: ابراهیم الغمر، سادات طباطبایی، کانونهای سادات، ایران، یمن، عراق | کلید واژهها: ابراهیم الغمر، سادات طباطبایی، کانونهای سادات، ایران، یمن، عراق | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
در عراق شاخه سادات طباطبایی فراوانند که از مشهورترین آنان میتوان به خاندانهای مشهور زیر اشاره کرد: | در عراق شاخه سادات طباطبایی فراوانند که از مشهورترین آنان میتوان به خاندانهای مشهور زیر اشاره کرد: | ||
-." آل بحر العلوم" :از این خاندان چهرههای علمی شاخص و سرشناس بسیاری از آنان در | -." آل بحر العلوم" :از این خاندان چهرههای علمی شاخص و سرشناس بسیاری از آنان در سدههای اخیر برخاسته است از آن جملهاند: | ||
-.سید محمد مهدی طباطبایی نجفی بحرالعلوم(۱۱۵۵-۱۲۱۲ق)، فقیه، محدث، حکیم، ادیب و سرسلسله آل بحرالعلوم و رئیس حوزه علمیه نجف و مرجع شیعیان در روزگار خود بود. از ابتکارات او تقسیم کار میان عالمان و فقیهان برجسته، به منظور اداره حوزه و پاسخگویی سریعتر به مراجعات مردم بود. | -.سید محمد مهدی طباطبایی نجفی بحرالعلوم(۱۱۵۵-۱۲۱۲ق)، فقیه، محدث، حکیم، ادیب و سرسلسله آل بحرالعلوم و رئیس حوزه علمیه نجف و مرجع شیعیان در روزگار خود بود. از ابتکارات او تقسیم کار میان عالمان و فقیهان برجسته، به منظور اداره حوزه و پاسخگویی سریعتر به مراجعات مردم بود. | ||
-.سید محمّدرضا بحرالعلوم (۱۱۸۹-۱۲۵۳ق)، فرزند سیّد محمّدمهدی، فقیه، اصولی، محدث، و رجالی و تنها پسر بازمانده از پدرش است. او در نجف به دنیا آمد. وی تحصیلات علمی خود را در زادگاهش، نزد پدر و فقیهان برجستهای از جمله شیخ جعفر کاشف الغطا (متوفی ۱۲۲۸ق)، شیخ محمّد سعید دینوری، سیّد محمد قصیر خراسانی (متوفی ۱۲۵۵ق) به پایان برد و از استادان خود اجازه روایت گرفت. او پس از پدر زعامت حوزه نجف و مرجعیت دینی را به عهده گرفت. | -.سید محمّدرضا بحرالعلوم (۱۱۸۹-۱۲۵۳ق)، فرزند سیّد محمّدمهدی، فقیه، اصولی، محدث، و رجالی و تنها پسر بازمانده از پدرش است. او در نجف به دنیا آمد. وی تحصیلات علمی خود را در زادگاهش، نزد پدر و فقیهان برجستهای از جمله شیخ جعفر کاشف الغطا (متوفی ۱۲۲۸ق)، شیخ محمّد سعید دینوری، سیّد محمد قصیر خراسانی (متوفی ۱۲۵۵ق) به پایان برد و از استادان خود اجازه روایت گرفت. او پس از پدر زعامت حوزه نجف و مرجعیت دینی را به عهده گرفت. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
==== استان اصفهان:==== | ==== استان اصفهان:==== | ||
از نسل ابراهیم طباطبا برخی دراواخرقرن سوم به اصفهان مهاجرت کردند. آنان درشهرهای زواره واردستان ساکن شدند. بیشتر سادات طباطبایی موجود درایران از نسل ایشان هستند. زواره یکی از محلهای استقرار | از نسل ابراهیم طباطبا برخی دراواخرقرن سوم به اصفهان مهاجرت کردند. آنان درشهرهای زواره واردستان ساکن شدند. بیشتر سادات طباطبایی موجود درایران از نسل ایشان هستند. زواره یکی از محلهای استقرار سلالههای مطهر آل علی (ع) به ویژه سادات طباطبائی بوده است. اکنون نیز تعداد قابل توجهی از مردمان شهر را سادات طباطبائی تشکیل میدهند. از شاخص ترین چهرههای آنان میتوان افراد زیر را نام برد: | ||
-. سـیـد کـمـال الدیـن: یـکـى از مـشـهـورتـریـن نـوادگـان ابـراهـیـم طـبـاطـبـا، سـیـد کـمـال الدیـن حـسـن مـى بـاشـد کـه در حـدود قـرن شـشـم و اوایـل قـرن هـفـتـم هـجـرى مـى زیست، وى فردى وارسته و نیکوکار بود. بسیارى از علماى بـرجـسـتـه جـهان تشیع، همچون آیتالله العظمى سید حسین بروجردى، آیتالله العظمى حاج آقا حسین قمى، آیتالله شهید سید حسن مدرس، آیتالله سید على قاضى طباطبایى و آیـت الله عـلامـه طـبـاطـبـایـى (ره) مـنـسـوب بـه ایـن سـیـد جلیلالقدر هستند. سـیـد کـمال الدین حسن همراه بسیارى از ذریه پیامبر (ص) در شهر زواره استان اصفهان مـى زیـسـت و بـه هـمـیـن دلیـل، ایـن شـهر به مدینه السادات شهرت داشت. ایـن عـالم ربانى در زواره داراى حوزه درسى اى بود که بسیارى از مشتاقان علوم اسـلامـى را بـه سـوى خـود جـذب مـى کـرد و نـیز ملجا عوام در امور شرعى و فقهى بود و سرانجام در مکتب خانه خویش به سوى معبود پر کشید و همان جا دفن گردید. | -. سـیـد کـمـال الدیـن: یـکـى از مـشـهـورتـریـن نـوادگـان ابـراهـیـم طـبـاطـبـا، سـیـد کـمـال الدیـن حـسـن مـى بـاشـد کـه در حـدود قـرن شـشـم و اوایـل قـرن هـفـتـم هـجـرى مـى زیست، وى فردى وارسته و نیکوکار بود. بسیارى از علماى بـرجـسـتـه جـهان تشیع، همچون آیتالله العظمى سید حسین بروجردى، آیتالله العظمى حاج آقا حسین قمى، آیتالله شهید سید حسن مدرس، آیتالله سید على قاضى طباطبایى و آیـت الله عـلامـه طـبـاطـبـایـى (ره) مـنـسـوب بـه ایـن سـیـد جلیلالقدر هستند. سـیـد کـمال الدین حسن همراه بسیارى از ذریه پیامبر (ص) در شهر زواره استان اصفهان مـى زیـسـت و بـه هـمـیـن دلیـل، ایـن شـهر به مدینه السادات شهرت داشت. ایـن عـالم ربانى در زواره داراى حوزه درسى اى بود که بسیارى از مشتاقان علوم اسـلامـى را بـه سـوى خـود جـذب مـى کـرد و نـیز ملجا عوام در امور شرعى و فقهى بود و سرانجام در مکتب خانه خویش به سوى معبود پر کشید و همان جا دفن گردید. | ||
-. سید ابوالحسن محمد بن احمد بن محمد بن احمد بن ابراهیم طباطبا. نسب شریف وی با هفت واسطه به امام حسن مجتبی (ع) منتهی میشود که از قرار ذیل است:" سید ابوالحسن محمد بن احمد بن محمد بن احمد بن ابراهیم طباطبا بن اسمعیل الدیباج بن ابراهیم الغمر بن حسن المثنی بن حسن بن على بن ابى طالب علیهم الاف التحیه والثناء ". وی از محققّین علما و بزرگان شعرا است که در دوره غیبت صغرى در اصفهان مىزیسته است. وی که معروف به " ابن طباطبا" و ازنوادگان ابراهیم طباطبا است، در سال 258 ق در اصفهان متولد شد. مادرش کنیز و همسرش ام ابیها دخترحسین بن قاسم بن اسید از قبیله بنی احجم خزاعی دانستهاند. ابوالحسن تا پایان عمر در همان شهر زیست، از این رو به ابن طباطباى اصفهانى شهرت یافت. تمام هم و غم وی پرداختن به کارهای علمی، ادبى و شعر و شاعرى بود وازرفاه ودارایی بسیار نیز بهرهمند بود. درکتابهای تاریخی وشخصیت نگاری ،شخصیت اورا درردیف عالمان ،ادیبان ،شاعران ،محققان ونویسندگان ترسیم کردهاند. اوبه حدت ذهن ،زیرکی ،ذوق سرشار، هوش بالا، دیانت وعفت نفس ،موصوف بود. بیشترین شهرت او از رهگذر توجه به شعر و شاعرى به زبان عربى است. تاجایی که شعراورا درنهایت خوبی وصف کردهاند. | -. سید ابوالحسن محمد بن احمد بن محمد بن احمد بن ابراهیم طباطبا. نسب شریف وی با هفت واسطه به امام حسن مجتبی (ع) منتهی میشود که از قرار ذیل است:" سید ابوالحسن محمد بن احمد بن محمد بن احمد بن ابراهیم طباطبا بن اسمعیل الدیباج بن ابراهیم الغمر بن حسن المثنی بن حسن بن على بن ابى طالب علیهم الاف التحیه والثناء ". وی از محققّین علما و بزرگان شعرا است که در دوره غیبت صغرى در اصفهان مىزیسته است. وی که معروف به " ابن طباطبا" و ازنوادگان ابراهیم طباطبا است، در سال 258 ق در اصفهان متولد شد. مادرش کنیز و همسرش ام ابیها دخترحسین بن قاسم بن اسید از قبیله بنی احجم خزاعی دانستهاند. ابوالحسن تا پایان عمر در همان شهر زیست، از این رو به ابن طباطباى اصفهانى شهرت یافت. تمام هم و غم وی پرداختن به کارهای علمی، ادبى و شعر و شاعرى بود وازرفاه ودارایی بسیار نیز بهرهمند بود. درکتابهای تاریخی وشخصیت نگاری ،شخصیت اورا درردیف عالمان ،ادیبان ،شاعران ،محققان ونویسندگان ترسیم کردهاند. اوبه حدت ذهن ،زیرکی ،ذوق سرشار، هوش بالا، دیانت وعفت نفس ،موصوف بود. بیشترین شهرت او از رهگذر توجه به شعر و شاعرى به زبان عربى است. تاجایی که شعراورا درنهایت خوبی وصف کردهاند. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
یا من یسر لى العداوه ابدهاو اعمد لمکروهى بجهدک اوذر | یا من یسر لى العداوه ابدهاو اعمد لمکروهى بجهدک اوذر | ||
لله عندى عاده مشکوره فیمن یعادینى فلا تتحیر انا واثق بدعاء جدى المصطفى ابى غداه " غدیر خم " فاحذرو الله اسعدنا بارث دعائه فیمن یعادى او یوالى فاصبر" اى کسانى که در نهان به دشمنى ام پردازى، یا اظهار کن و تا مى توانى به آزارم برخیز، یا مرا رها کن ".سوگند به خدا من با دشمنانم خوى پسندیده اى دارم، شما از آن به شگفت نیفتید ""من به دعاى جدم مصطفى نسبت به پدرم، روز غدیر خم، اطمینان دارم، شما هشیار باشید "" خداوند ما را از میراث دعایش درباره دشمنان و دوستان او سعادتمند کند، شما باید تحمل کنید " | لله عندى عاده مشکوره فیمن یعادینى فلا تتحیر انا واثق بدعاء جدى المصطفى ابى غداه " غدیر خم " فاحذرو الله اسعدنا بارث دعائه فیمن یعادى او یوالى فاصبر" اى کسانى که در نهان به دشمنى ام پردازى، یا اظهار کن و تا مى توانى به آزارم برخیز، یا مرا رها کن ".سوگند به خدا من با دشمنانم خوى پسندیده اى دارم، شما از آن به شگفت نیفتید ""من به دعاى جدم مصطفى نسبت به پدرم، روز غدیر خم، اطمینان دارم، شما هشیار باشید "" خداوند ما را از میراث دعایش درباره دشمنان و دوستان او سعادتمند کند، شما باید تحمل کنید " | ||
-. سیدابوالحسن محمد (ع): بارگاه امامزاده سید ابوالحسن (ع) در روستای کَچورُستاق از توابع شهرستان اردستان در استان اصفهان واقع شده است. مردم اردستان و مناطق پیرامونی آن، احترام خاصی برای این امامزاده جلیلالقدر قائلند و مرتب به زیارت آن میروند. بنای بقعه متبرکه این امامزاده (ع)، به همت اهالی خود روستا، در حال مرمت و بازسازی میباشد. بنای قدیم ساختمان با مصالح خشت و گل بوده که طبق شواهد قدمتی 1000 ساله داشته که روی سنگ مزار نام امام زاده روی آن نوشته شده است. این بنا در تاریخ 1380 توسط هییت امناء و اداره اوقاف شهرستان اردستان و مهندسین اوقاف استان اصفهان بازسازی و در حال ساخت میباشد. این بنا در حال حاضر گنبدی به ارتفاع 30 متر داشته و در اینده دارای | -. سیدابوالحسن محمد (ع): بارگاه امامزاده سید ابوالحسن (ع) در روستای کَچورُستاق از توابع شهرستان اردستان در استان اصفهان واقع شده است. مردم اردستان و مناطق پیرامونی آن، احترام خاصی برای این امامزاده جلیلالقدر قائلند و مرتب به زیارت آن میروند. بنای بقعه متبرکه این امامزاده (ع)، به همت اهالی خود روستا، در حال مرمت و بازسازی میباشد. بنای قدیم ساختمان با مصالح خشت و گل بوده که طبق شواهد قدمتی 1000 ساله داشته که روی سنگ مزار نام امام زاده روی آن نوشته شده است. این بنا در تاریخ 1380 توسط هییت امناء و اداره اوقاف شهرستان اردستان و مهندسین اوقاف استان اصفهان بازسازی و در حال ساخت میباشد. این بنا در حال حاضر گنبدی به ارتفاع 30 متر داشته و در اینده دارای گلدستههایی به ارتفاع 50 متر خواهد گردید. زیربنای ساخت این زیارتگاه نیز بالغ بر 2000 متر خواهد بود که شامل 2 رواق و حرم و شبستانهای اطراف آن میباشند. در داخل حرم ضریحی فلزی به در ابعاد 3×3 روی سنگ مزار قرار دارد که در طرح جدید ساختمان، تعویض خواهد گردید. بقیه فوق هم اکنون فاقد هرگونه تزیینات گچ بری، کاشیکاری و یا آیینه کار میباشد. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیِّهَا الشَّخصُ الشَّریفُ اَلطّاهِرُ الکَریمِ اَلعالِمُ اَلعارِفُ العابِدُ الشَّهیدُ ؛السَیِّد ابُوالحَسَن، مُحَمَّدِ بنِ اَحمَدِ بنِ حَسَنِ بنِ عَلِیِّ بنِ اَبِی طالِب (عَلَیهِمُ اَلسَّلامُ)همانگونه که در زیارتنامه حضرت امامزاده سید ابوالحسن (ع) هم میخوانیم؛ این امامزاده بزرگوار (ع)، یکی از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی (علیهالسلام) ـ دومین امام شیعیان جهان ـ میباشند. | ||
براساس اسناد موجود در کتاب «عمدة الطالب» و همچنین عیناً؛ نوشته بر روی سنگ قبر (اَلعالِمُ اَلعارِفُ العابِدُ الشَّهیدُ؛ السَیِّد ابُوالحَسَن، مُحَمَّدِ ...)، این بزرگوار، از فرزندان حسن به حسن معروف به حسن مثنی ـ که در واقع کربلا در عاشورای سال 61 هجری قمری، مجروح گردیده ـ میباشند. | براساس اسناد موجود در کتاب «عمدة الطالب» و همچنین عیناً؛ نوشته بر روی سنگ قبر (اَلعالِمُ اَلعارِفُ العابِدُ الشَّهیدُ؛ السَیِّد ابُوالحَسَن، مُحَمَّدِ ...)، این بزرگوار، از فرزندان حسن به حسن معروف به حسن مثنی ـ که در واقع کربلا در عاشورای سال 61 هجری قمری، مجروح گردیده ـ میباشند. | ||
احمد رئیس، پسر دیگر ابراهیم که جد اعلای سادات طباطبایی ایران و از اجداد دودمان مدرسی به شمار میرود به ایران راه سپرد و چون چراغی روشنیافزا آسمان ایران را روشنی افزود. نویسنده عمدة الطالب مینویسد: احمد رئیس فرزند ابراهیم طباطبا دو پسر داشت، نام فرزندان او محمد و ابراهیم بود و از نظر این نسابه دانشور، تمام بازماندگان احمد رئیس، به ابوالحسن، شاعر اصفهانی یعنی محمد بن احمد بن محمد بن احمد باز میگردند. ابوالحسن شاعر اصفهانی از نیاکان دودمان مدرسی و از نوادگان ابراهیم طباطبا است که با هفت واسطه به امام حسن مجتبی(ع) نسبت به هم میرسانند. | احمد رئیس، پسر دیگر ابراهیم که جد اعلای سادات طباطبایی ایران و از اجداد دودمان مدرسی به شمار میرود به ایران راه سپرد و چون چراغی روشنیافزا آسمان ایران را روشنی افزود. نویسنده عمدة الطالب مینویسد: احمد رئیس فرزند ابراهیم طباطبا دو پسر داشت، نام فرزندان او محمد و ابراهیم بود و از نظر این نسابه دانشور، تمام بازماندگان احمد رئیس، به ابوالحسن، شاعر اصفهانی یعنی محمد بن احمد بن محمد بن احمد باز میگردند. ابوالحسن شاعر اصفهانی از نیاکان دودمان مدرسی و از نوادگان ابراهیم طباطبا است که با هفت واسطه به امام حسن مجتبی(ع) نسبت به هم میرسانند. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
فرزندان طاهر و فاطمه را سادات زوارهای نامند. سادات زوارهای در شهر زواره که به خاطر مرکزیت آن برای سادات به«مدینة السادات» نیز معروف شدهبود و تا اوایل قرن هفتم هجری به آسودگی، امنیت و آرامش میزیستند. اما این آسایش دیری نپایید و آن روشناندیشان که کوهی از دشواری را پشت سر نهادهبودند دیگربار مصیبتی سهمگین را پیش رو داشتند. چرا که این شهر چون دیگر شهرهای ایران در اثر حمله مغول در اوایل قرن هفتم رو به ویرانی نهاد و به ناچار ساکنان آن در اطراف زواره و نایین پراکنده شدند، همچنین حمله افاغنه از عوامل اساسی دیگری بود که سادات آن دیار را به دیگر شهرهای ایران کوچ داد، ازجمله شهر یزد. | فرزندان طاهر و فاطمه را سادات زوارهای نامند. سادات زوارهای در شهر زواره که به خاطر مرکزیت آن برای سادات به«مدینة السادات» نیز معروف شدهبود و تا اوایل قرن هفتم هجری به آسودگی، امنیت و آرامش میزیستند. اما این آسایش دیری نپایید و آن روشناندیشان که کوهی از دشواری را پشت سر نهادهبودند دیگربار مصیبتی سهمگین را پیش رو داشتند. چرا که این شهر چون دیگر شهرهای ایران در اثر حمله مغول در اوایل قرن هفتم رو به ویرانی نهاد و به ناچار ساکنان آن در اطراف زواره و نایین پراکنده شدند، همچنین حمله افاغنه از عوامل اساسی دیگری بود که سادات آن دیار را به دیگر شهرهای ایران کوچ داد، ازجمله شهر یزد. | ||
- سید بهاءالدین حیدر در زواره: آرامگاه سید بهاءالدین حیدر هنوز در نزدیک حسینیه بزرگ زواره یعنی در همان منزلش قرار دارد و به مناسبت اینکه سادات زواره خود را از اولاد و احفاد او میدانند، مورد احترام مردم میباشد. اینک چند قرن است که در پایان هر هفته عده بی شماری از مردم زواره به پاس قدر دانی از مردی که حماسه بشری شور انگیزی را آفرید، بر مزار آن سید بزرگوار حاضر میشوند و بر روح پر فتوحش درود میفرستند وبرای شادی روح او فاتحه میخوانند. | - سید بهاءالدین حیدر در زواره: آرامگاه سید بهاءالدین حیدر هنوز در نزدیک حسینیه بزرگ زواره یعنی در همان منزلش قرار دارد و به مناسبت اینکه سادات زواره خود را از اولاد و احفاد او میدانند، مورد احترام مردم میباشد. اینک چند قرن است که در پایان هر هفته عده بی شماری از مردم زواره به پاس قدر دانی از مردی که حماسه بشری شور انگیزی را آفرید، بر مزار آن سید بزرگوار حاضر میشوند و بر روح پر فتوحش درود میفرستند وبرای شادی روح او فاتحه میخوانند. | ||
-.میرزا ابوالحسن جلوه: وی یکى از دانشوران جهان تشیع است که در عصر قاجار چون ستاره اى فروزان در آسمان حکمت درخشید و با تلاشى ارزشمند و کوششى وافر مشعل حکمت را در این عصر روشن نگاهداشت. حکیم جلوه از لحاظ نسب به سلسله اى از سادات طباطبا انتساب دارد که از طریق پدر به امام حسن مجتبى( | -.میرزا ابوالحسن جلوه: وی یکى از دانشوران جهان تشیع است که در عصر قاجار چون ستاره اى فروزان در آسمان حکمت درخشید و با تلاشى ارزشمند و کوششى وافر مشعل حکمت را در این عصر روشن نگاهداشت. حکیم جلوه از لحاظ نسب به سلسله اى از سادات طباطبا انتساب دارد که از طریق پدر به امام حسن مجتبى(علیهالسلام) و از طریق مادر به حضرت امام حسین(علیهالسلام)مى رسد و یکى از اجداد او سید بهاءالدین حیدر است که در قرن هفتم در زواره مى زیست و زمانى که قوم وحشى مغول به این شهر یورش آوردند این سید وارسته چون شیر شجاع رهبرى دفاع مردم این شهر در مقابل مهاجمان را عهدهدار گردید و سرانجام به دست خونخواران مغول به شهادت رسید و در خانهاش دفن گردید و مرقدش اکنون زیارتگاه مردم مى باشد. | ||
نسب جلوه پس از شش واسطه به متکلم و حکیم مشهور میرزا رفیعاى نائینى مى رسد و جلوه خود در نامه دانشوران ناصرى ذیل شرح زندگانى خویش به این نکته اشاره دارد. رفیع الدین طباطبایى یکى از حکماى معروف شیعه است که با استفاضه از محضر علمایى چون شیخ بهائى، میرفندرسکى و شیخ شوشترى در اقیانوس اندیشه به غواصى پرداخت و ثمره تلاشهاى علمى او تألیفات ارزشمندى چون حاشیه بر صحیفه سجادیه، شرح اصول کافى و ثمره شجره الهیه مى باشد که از عمق تفکرش حکایت دارد. علامه مجلسى از او به عنوان سوّمین استاد اجازه، حدیث ذکر مى کند. | نسب جلوه پس از شش واسطه به متکلم و حکیم مشهور میرزا رفیعاى نائینى مى رسد و جلوه خود در نامه دانشوران ناصرى ذیل شرح زندگانى خویش به این نکته اشاره دارد. رفیع الدین طباطبایى یکى از حکماى معروف شیعه است که با استفاضه از محضر علمایى چون شیخ بهائى، میرفندرسکى و شیخ شوشترى در اقیانوس اندیشه به غواصى پرداخت و ثمره تلاشهاى علمى او تألیفات ارزشمندى چون حاشیه بر صحیفه سجادیه، شرح اصول کافى و ثمره شجره الهیه مى باشد که از عمق تفکرش حکایت دارد. علامه مجلسى از او به عنوان سوّمین استاد اجازه، حدیث ذکر مى کند. | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
-. طایفه سادات دیبا: جدّ اعلای خانواده دیبا حاج میرزا علیاصغر مستوفی پسر میرزا رفیع بن میر ابیطالب وزیر بوده که نسبت آن بزرگوار در 32 پشت به حضرت امام حسن مجتبی (ع) میرسد. در وجه تسمیه این خاندان به دیبا گفته شده که چون یکی از اجداد آنان به نام میر اسمعیل، همیشه زربفت حریری میپوشید، بدین سبب به اسمعیل دیباج مشهور بود. تبار او نیز به این لقب شهرت یافتند. در سال 1313 شمسی در یک جمع خانوادگی حرف "ج" از حذف و کلمه دیبا پس از کلمه طباطبائی بنام خانوادگی این دست از سادات اضافه شد. البته در حال حاضر عدهای از افراد خانواده دارای شناسنامه دیبا و عدهای شناسنامه طباطبائی دیبا میباشند. | -. طایفه سادات دیبا: جدّ اعلای خانواده دیبا حاج میرزا علیاصغر مستوفی پسر میرزا رفیع بن میر ابیطالب وزیر بوده که نسبت آن بزرگوار در 32 پشت به حضرت امام حسن مجتبی (ع) میرسد. در وجه تسمیه این خاندان به دیبا گفته شده که چون یکی از اجداد آنان به نام میر اسمعیل، همیشه زربفت حریری میپوشید، بدین سبب به اسمعیل دیباج مشهور بود. تبار او نیز به این لقب شهرت یافتند. در سال 1313 شمسی در یک جمع خانوادگی حرف "ج" از حذف و کلمه دیبا پس از کلمه طباطبائی بنام خانوادگی این دست از سادات اضافه شد. البته در حال حاضر عدهای از افراد خانواده دارای شناسنامه دیبا و عدهای شناسنامه طباطبائی دیبا میباشند. | ||
از افراد شاخص سادات طباطبایی در تبریز میتوان موارد زیر را نام برد: | از افراد شاخص سادات طباطبایی در تبریز میتوان موارد زیر را نام برد: | ||
-.میر عبدالغفار طباطبایی: وی از نوادگان سید کمال الدین است که جد گروهى از سادات طباطبایى تبریز میباشد. وى در زمـان فـتـنـه مـغـول و هـجوم آنان به شهر زواره که موجب خسارتهاى معنوى و مادى بسیار بزرگى شد، هـمانند بسیارى از سادات خاندان طباطبایى، زواره را ترک کرد و در تبریز مسکن گزید، عـارف بـى بـدیـل، آیـت الله سـیـد عـلى قـاضـى طـبـاطـبـایى یکى از نوادگان این ذریه رسول خدا( | -.میر عبدالغفار طباطبایی: وی از نوادگان سید کمال الدین است که جد گروهى از سادات طباطبایى تبریز میباشد. وى در زمـان فـتـنـه مـغـول و هـجوم آنان به شهر زواره که موجب خسارتهاى معنوى و مادى بسیار بزرگى شد، هـمانند بسیارى از سادات خاندان طباطبایى، زواره را ترک کرد و در تبریز مسکن گزید، عـارف بـى بـدیـل، آیـت الله سـیـد عـلى قـاضـى طـبـاطـبـایى یکى از نوادگان این ذریه رسول خدا(صلىالله علیه و آله) به شمار مى رود.. <ref>مـرحـوم آیـت الله العـظـمى سید على قاضى طباطبایى در تعلیقه اى که بر کتاب شریف ارشاد، تاءلیف شیخ مفید (ره) نگاشتهاند، نسب شریف خویش را به ابـراهـیـم طـبـاطـبـا بـن اسماعیل الدیباج بن ابراهیم الغمر رساندهاند.</ref> از دیـگـر اجـداد آیـت الله العظمى قاضى طباطبایى، مرحوم حاج میرزا یوسف تبریزى مى باشد که از مجتهدان و نامآوران عصر خویش بود و مرجع قضایى و شرعى به شمار مى رفت. از آنجا که نامبرده فردى مستجاب الدعوه بود، خاندان ایشان از دیرباز مورد توجه عـامـه مـردم بـوده انـد. لازم بـه ذکـر است که مرحوم آیتالله حاج میرزا یوسف تبریزى از اجداد آیتالله العظمى سید شهابالدین مرعشى نجفى نیز محسوب مى شوند و گفته شده اسـت کـه ایـشـان تـصـویـرى از حـاج مـیـرزا یـوسـف تـبـریـزى را در منزل داشته است. همچنین جد سوم آیتالله قاضى، مرحوم میرزا محمد تقى قاضى طباطبایى مى باشد که از دانـشـوران بـنـام جهان تشیع به شمار مى رود. ایشان جد سوم مرحوم علامه طباطبایى نیز بـوده انـد، بـنـابـرایـن، ایـن دو بـزرگـوار در نـسـب بـا یـکـدیـگر اشتراک دارند. | ||
علامه طـبـاطـبـایـى در کـتـاب خـطـى انساب آل عبدالوهاب درباره مرحوم آیتالله میرزا محمد تقى قاضى چنین نگاشتهاند: "مـقـام شـامـخ عـملى و علمى و اعتبار دولتى و ملى حضرت ایشان ماوراى حد و وصف است. در اوایـل عـمـر بـه عـتـبـات مـقـدسـه انـتـقـال و خـدمـت اسـتـاد کـل، آیـت الله وحـید بهبهانى و مرحوم شیخ محمد مهدى فتونى و آیتالله بحرالعلوم تلمذ داشته و به خط آن مرحوم اجازه اى به تاریخ ۱۱۷۳ ق، گرفته و به طورى که معلوم مـى شـود، در مـنـقـول و مـعـقـول جامع بوده است. در حوالى ۱۱۷۵ ق. به شهر تبریز مراجعت فـرمـوده، مـصـدریـت تـام و مـقـبـولیـت عـامـى پـیدا مى کند و از ناحیه کریم خان زند منصب قـضـاوت داشـتـه اسـت. در زمان خودش اسناد شرعیه منحصر بوده به مهر شریف ایشان و مرحوم میرزا عطاءالله شیخ الاسلام … معلوم مى شود که وجاهت و مقبولیت و موثوقیت و حسن سـیـرت و سـریرت مرحوم قاضى چنانچه در اول ترجمه شان ذکر یافت، فوق حد وصف بود… وفاتشان مقارن ۱۲۲۰ هجرى اتفاق افتاد".بـدیـن سـان، خـانـدان طباطبایى همواره خاندان علم و حکمت و فقاهت و اخلاق بوده است. | علامه طـبـاطـبـایـى در کـتـاب خـطـى انساب آل عبدالوهاب درباره مرحوم آیتالله میرزا محمد تقى قاضى چنین نگاشتهاند: "مـقـام شـامـخ عـملى و علمى و اعتبار دولتى و ملى حضرت ایشان ماوراى حد و وصف است. در اوایـل عـمـر بـه عـتـبـات مـقـدسـه انـتـقـال و خـدمـت اسـتـاد کـل، آیـت الله وحـید بهبهانى و مرحوم شیخ محمد مهدى فتونى و آیتالله بحرالعلوم تلمذ داشته و به خط آن مرحوم اجازه اى به تاریخ ۱۱۷۳ ق، گرفته و به طورى که معلوم مـى شـود، در مـنـقـول و مـعـقـول جامع بوده است. در حوالى ۱۱۷۵ ق. به شهر تبریز مراجعت فـرمـوده، مـصـدریـت تـام و مـقـبـولیـت عـامـى پـیدا مى کند و از ناحیه کریم خان زند منصب قـضـاوت داشـتـه اسـت. در زمان خودش اسناد شرعیه منحصر بوده به مهر شریف ایشان و مرحوم میرزا عطاءالله شیخ الاسلام … معلوم مى شود که وجاهت و مقبولیت و موثوقیت و حسن سـیـرت و سـریرت مرحوم قاضى چنانچه در اول ترجمه شان ذکر یافت، فوق حد وصف بود… وفاتشان مقارن ۱۲۲۰ هجرى اتفاق افتاد".بـدیـن سـان، خـانـدان طباطبایى همواره خاندان علم و حکمت و فقاهت و اخلاق بوده است. | ||
-. آیتالله سید حسین طباطبایى، پدر مرحوم قاضى طباطبایى نیز فقیهى ژرف اندیش بود. وى در تـبـریـز مـتـولد شـد و در قم از محضر بزرگانى چون آیتالله سید محمد حجت استفاده شـایـان نـمـود و از شـاگردان مبرز ایشان به شمار آمد و پس از مهاجرت به عراق نیز از شاگردان برجسته آیتالله العظمى میرزا محمد حسن شیرازى بود و از ایشان اجازه اجتهاد و روایت داشت. | -. آیتالله سید حسین طباطبایى، پدر مرحوم قاضى طباطبایى نیز فقیهى ژرف اندیش بود. وى در تـبـریـز مـتـولد شـد و در قم از محضر بزرگانى چون آیتالله سید محمد حجت استفاده شـایـان نـمـود و از شـاگردان مبرز ایشان به شمار آمد و پس از مهاجرت به عراق نیز از شاگردان برجسته آیتالله العظمى میرزا محمد حسن شیرازى بود و از ایشان اجازه اجتهاد و روایت داشت. | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
دسته ای از سادات طباطبایی به ایران مهاجرت کردند و در مناطق مختلفی از این سرزمین ساکن شدند. طبرستان ودیلم (مازندران وگیلان) از آن جملهاند که تعدادی از آنان که لقب «کیا» داشتند، در آن سرزمین رحل اقامت افکندند. اینان نقش مذهبی، سیاسی و اجتماعی مهمی در این خطفه ایفا کردند. "خرم کیا" از آن جمله است که مزارش در لاهیجان است. وی در 674ق به قتل رسیده و نامش بر کتیبهای که در 1105ق. ، نوشته شده آمده است. این دسته از سادات که ملقب به "کیا" هستند غیر از سادات حسینی هستند که به مدت طولانی از 769 تا 1000ق بر بخش عمدهای از گیلان و قسمتی ازمازندران حکمرانی داشتند. <ref>رابینو، فرمانروایان گیلان، 131 به نقل از دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج ،2 ص 56.</ref>هنگامی که حکومت طباطبایی در صعده یمن پاگرفت، سادات طباطبایی ایران و دیگر سادات بهویژه به لحاظ سیاسی و عقیدتی جانب آنان را گرفتند و حتی از دادن کمکهای نظامی نیز دریغ نکردند. | دسته ای از سادات طباطبایی به ایران مهاجرت کردند و در مناطق مختلفی از این سرزمین ساکن شدند. طبرستان ودیلم (مازندران وگیلان) از آن جملهاند که تعدادی از آنان که لقب «کیا» داشتند، در آن سرزمین رحل اقامت افکندند. اینان نقش مذهبی، سیاسی و اجتماعی مهمی در این خطفه ایفا کردند. "خرم کیا" از آن جمله است که مزارش در لاهیجان است. وی در 674ق به قتل رسیده و نامش بر کتیبهای که در 1105ق. ، نوشته شده آمده است. این دسته از سادات که ملقب به "کیا" هستند غیر از سادات حسینی هستند که به مدت طولانی از 769 تا 1000ق بر بخش عمدهای از گیلان و قسمتی ازمازندران حکمرانی داشتند. <ref>رابینو، فرمانروایان گیلان، 131 به نقل از دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج ،2 ص 56.</ref>هنگامی که حکومت طباطبایی در صعده یمن پاگرفت، سادات طباطبایی ایران و دیگر سادات بهویژه به لحاظ سیاسی و عقیدتی جانب آنان را گرفتند و حتی از دادن کمکهای نظامی نیز دریغ نکردند. | ||
در مناطق شمالی ایران امام زادگانی از سادات طباطبایی مدفون هستند که برخی از آنها عبارتند از: | در مناطق شمالی ایران امام زادگانی از سادات طباطبایی مدفون هستند که برخی از آنها عبارتند از: | ||
-.سید یحیى :نسب این امام زاده شریف از این قرار است: یحیى بن حسن الاتج بن محمّد المرتضى لدین الله بن یحیى الهادى بن حسین بن قاسم الرسى بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل الدیباج بن ابراهیم الغمر بن حسن المثنى بن امام حسن ( | -.سید یحیى :نسب این امام زاده شریف از این قرار است: یحیى بن حسن الاتج بن محمّد المرتضى لدین الله بن یحیى الهادى بن حسین بن قاسم الرسى بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل الدیباج بن ابراهیم الغمر بن حسن المثنى بن امام حسن (علیهالسلام). | ||
این امام زاده جلیلالقدر در روستاى توساکوتى. <ref>توساكوتى به معنى تپّه اى است كه زیر درخت توسكا قرار دارد. نام دیگر این روستا توساکلام است. دهستان سه هزار نیز شامل سى روستا است.</ref> تنکابن در میان جنگل واقع شده و دارای بقعه ای ساده و گنبدى مدور و آجرى است. به نظر مى رسد که او پدربزرگ امامزاده سید مختار مدفون در روستاى فقیه آباد نشتارود شهرستان تنکابن باشد. امام زاده یحیی فرزندى به نام ابوالعساف محمّد داشت که از وى سید مختار، سید حسین و سید حسن به دنیا آمدهاند. <ref>تحفة الازهار1: 279؛ عمدة الطالب: 177؛ مناهل الضرب: 359ـ358؛ سیرى در تاریخ علویان غرب مازندران: 98.</ref> | این امام زاده جلیلالقدر در روستاى توساکوتى. <ref>توساكوتى به معنى تپّه اى است كه زیر درخت توسكا قرار دارد. نام دیگر این روستا توساکلام است. دهستان سه هزار نیز شامل سى روستا است.</ref> تنکابن در میان جنگل واقع شده و دارای بقعه ای ساده و گنبدى مدور و آجرى است. به نظر مى رسد که او پدربزرگ امامزاده سید مختار مدفون در روستاى فقیه آباد نشتارود شهرستان تنکابن باشد. امام زاده یحیی فرزندى به نام ابوالعساف محمّد داشت که از وى سید مختار، سید حسین و سید حسن به دنیا آمدهاند. <ref>تحفة الازهار1: 279؛ عمدة الطالب: 177؛ مناهل الضرب: 359ـ358؛ سیرى در تاریخ علویان غرب مازندران: 98.</ref> | ||
-.سید محمود جویبار: نسب شریف این امام زاده با دوازده واسطه به امام دوّم شیعیان منتهى مى شود که از این قرار است: سیّد محمود بن محمّد بن مسلم بن محمّد بن قاسم بن اسماعیل بن احمد الناصر بن یحیى الهادى بن حسین بن قاسم الرُسى بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل الدیباج بن ابراهیم الغمر الحسن المثنى بن امام حسن( | -.سید محمود جویبار: نسب شریف این امام زاده با دوازده واسطه به امام دوّم شیعیان منتهى مى شود که از این قرار است: سیّد محمود بن محمّد بن مسلم بن محمّد بن قاسم بن اسماعیل بن احمد الناصر بن یحیى الهادى بن حسین بن قاسم الرُسى بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل الدیباج بن ابراهیم الغمر الحسن المثنى بن امام حسن(علیهالسلام). بقعه این امام زاده در نُه کیلومترى شمال شهر جویبار، روبه روى پاسگاه انتظامى و در میان گورستان محل واقع شده است. بنایى تازه ساختِ مستطیل شکل به ابعاد 16×7 متر است که شامل دو اتاق تودرتو است. دو درب از جانب شمال و جنوب به بقعه راه مى یابد. قبر امامزاده در اتاق بزرگتر قرار گرفته و صندوق چوبى کوچکى به ارتفاع سى سانتى متر از قبر محافظت مى کند. روى بامِ پشم سیمانى (ایرانیت) مزار، گنبدى گرد به ارتفاع یک متر قرار دادهاند. غسّال خانه و سرویسهاى بهداشتى در جنوب بقعه است. حیاط زیارتگاه حدود چهار هزار مترمربع است. حاج اصغر و حاجیه اولیاى غفارى به نام فرزند شهیدشان مهران، تکیه اى بنیان نهادهاند. | ||
رابینو مى نویسد: «بین ده و ساحل دریا امامزاده کوچک محمود واقع است.» | رابینو مى نویسد: «بین ده و ساحل دریا امامزاده کوچک محمود واقع است.» | ||
به نظر مى رسد که شخصیّت مدفون در بقعه سیّد محمود بن محمّد بن مسلم بن محمّد بن قاسم بن اسماعیل بن احمد الناصر بن یحیى الهادى بن حسین بن قاسم الرُسى بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل الدیباج بن ابراهیم الغمر الحسن المثنى بن امام حسن( | به نظر مى رسد که شخصیّت مدفون در بقعه سیّد محمود بن محمّد بن مسلم بن محمّد بن قاسم بن اسماعیل بن احمد الناصر بن یحیى الهادى بن حسین بن قاسم الرُسى بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل الدیباج بن ابراهیم الغمر الحسن المثنى بن امام حسن(علیهالسلام) باشد. زیرا جمعى از فرزندان عموى وى در سارى، آمل و خوزستان سکونت داشتهاند که مى تواند مؤیّدى بر سکونت سید محمّد در سارى باشد. براین اساس، نسب شریف وى با دوازده واسطه به امام دوّم شیعیان منتهى مى شود. وفات وى باید در دهه اوّل قرن ششم هجرى بین سالهاى 505 تا 510 هـ. ق باشد. او فرزندى به نام سیّدعلى داشته که وى نیز دو فرزند به نام محمود و حسن داشته است. سیّد محمود در قلعه سرسفلى پایین نکا مدفون است. <ref>مناهل الضرب: 359، المشجّر الكشاف 2: 13، تحفة الازهار 1: 279، التذكره: 67، الدرّة الذهبیّه 2: 386..</ref> <ref> | ||
قابل ذکر است که در منطقه جیل و د یلم، قیامهای بسیاری از سوى سادات حسنى و حسینى بر ضد دستگاه خلافت عباسی انجام شد كه نخستین آنان یحیى بن عبدالله الحسن بن الأمام الحسن علیه السّلام است که در خلافت هارون الرشید(حک :170_193ق) صورت گرفت. | قابل ذکر است که در منطقه جیل و د یلم، قیامهای بسیاری از سوى سادات حسنى و حسینى بر ضد دستگاه خلافت عباسی انجام شد كه نخستین آنان یحیى بن عبدالله الحسن بن الأمام الحسن علیه السّلام است که در خلافت هارون الرشید(حک :170_193ق) صورت گرفت. | ||
یكى دیگر از ساداتى كه در این منطقه قیام نموده أبو هاشم (أبوالحسن) على بن أبى عبدالله محمّد و میان كلاه، بن على بن سلیمان بن القاسم الریسى بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل دیباج بن ابراهیم الغمربن الحسن المثنى بن الامام الحسن علیه السّلام.» او در قرن پنجم در زمان مؤید بالله ابى الحسین هارونى در گیلان قیام نمود.» بنابراین وى با نه واسطه به امام حسن مجتبى علیه السّلام سلسله نسب مى رساند و نام او على و مكنى به ابوهاشم، و به جهت قیام جاودانه خود به امامزاده هاشم شهرت یافته است. متأسفانه در منابع موجود، ذكرى از تاریخ تولّد و وفات یا شهادت او به میان نیامده، اما با برخى از قراین مى توان دریافت كه او در ثلث آخر قرن چهارم در طبرستان بدنیا آمده و در نیمه نخست قرن پنجم در گیلان قیام و به شهادت رسیّده باشد، زیرا همچنان كه از قول ابن طباطبا اشاره شد او در زمان ابوالحسین هاروى قیام نمود و او نیز در همین سالى كه اشاره شد تولد و وفات نموده است.<nowiki><ref>بدایع الأنساب: 62. تاریخ انقلاب: 235 ـ 236، منتقلة الطالبیّه: 235، لباب الأنساب 1: 186. . <ref></nowiki> | یكى دیگر از ساداتى كه در این منطقه قیام نموده أبو هاشم (أبوالحسن) على بن أبى عبدالله محمّد و میان كلاه، بن على بن سلیمان بن القاسم الریسى بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل دیباج بن ابراهیم الغمربن الحسن المثنى بن الامام الحسن علیه السّلام.» او در قرن پنجم در زمان مؤید بالله ابى الحسین هارونى در گیلان قیام نمود.» بنابراین وى با نه واسطه به امام حسن مجتبى علیه السّلام سلسله نسب مى رساند و نام او على و مكنى به ابوهاشم، و به جهت قیام جاودانه خود به امامزاده هاشم شهرت یافته است. متأسفانه در منابع موجود، ذكرى از تاریخ تولّد و وفات یا شهادت او به میان نیامده، اما با برخى از قراین مى توان دریافت كه او در ثلث آخر قرن چهارم در طبرستان بدنیا آمده و در نیمه نخست قرن پنجم در گیلان قیام و به شهادت رسیّده باشد، زیرا همچنان كه از قول ابن طباطبا اشاره شد او در زمان ابوالحسین هاروى قیام نمود و او نیز در همین سالى كه اشاره شد تولد و وفات نموده است.<nowiki><ref>بدایع الأنساب: 62. تاریخ انقلاب: 235 ـ 236، منتقلة الطالبیّه: 235، لباب الأنساب 1: 186. . <ref></nowiki> | ||
-. سلطان جلالالدین: طبق گفته سیّد احمد كیاء گیلانى یکی از نوادگان امام حسن(ع) در نیمه نخست قرن دهم هجرى مى زیسته و در گیان مدفون است. نسب وی چنین است: سیّد سلطان جلال الدّین بن سیّد شمس الدّین محمّد بن سیّد كمال الدّین بن زین الدّین امیرعلى بن سیّد صدرالدّین بن سیّد فخرالدّین بن سیّد همایون بن سیّد عمادالدّین محمود بن سیّد جلال الدّین شاهى بن سیّد تاج الدّین حسن بن سیّد شهاب الدّین على بن سیّد عمادالدّین بن سیّد ابوالمجد عباد بن على بن حمزة بن طاهر بن على بن محمّد بن احمد بن محمّد بن احمد بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل بن ابراهیم الغمر ابن حسن المثنى بن امام حسن(علیه السلام). | -. سلطان جلالالدین: طبق گفته سیّد احمد كیاء گیلانى یکی از نوادگان امام حسن(ع) در نیمه نخست قرن دهم هجرى مى زیسته و در گیان مدفون است. نسب وی چنین است: سیّد سلطان جلال الدّین بن سیّد شمس الدّین محمّد بن سیّد كمال الدّین بن زین الدّین امیرعلى بن سیّد صدرالدّین بن سیّد فخرالدّین بن سیّد همایون بن سیّد عمادالدّین محمود بن سیّد جلال الدّین شاهى بن سیّد تاج الدّین حسن بن سیّد شهاب الدّین على بن سیّد عمادالدّین بن سیّد ابوالمجد عباد بن على بن حمزة بن طاهر بن على بن محمّد بن احمد بن محمّد بن احمد بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل بن ابراهیم الغمر ابن حسن المثنى بن امام حسن(علیه السلام). | ||
==== سادات طباطبایی در فارس:==== | ====سادات طباطبایی در فارس:==== | ||
درشیراز برخی سادات طباطبایی ساکن شدند. سید زید الاسود ازآن جمله است. وی پیشتر در بیتالمقدس به عبادت مشغول بود و از زاهدان و عابدان زمان خود به شمار میرفت. هنگامى كه سلطان عضدالدوله دیلمى به حجّ رفته بود، خواست با یكى از سادات حسنى به نام زید الأسود بن ابراهیم بن محمّد بن قاسم الرُسّى بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل دیباج بن ابراهیم الغمر بن حسن المثنى بن امام حسن(علیه السلام) كه سیّدى جلیل، شریف و از بزرگان سادات حسنى در قرن چهارم و از زاهدان و عابدان زمان خود و مشغول عبادت در بیتالمقدس بود، به خلافت بیعت نماید، او نپذیرفت. سپس شاه او را اكرام كرد و مقدمش را گرامى داشت. | درشیراز برخی سادات طباطبایی ساکن شدند. سید زید الاسود ازآن جمله است. وی پیشتر در بیتالمقدس به عبادت مشغول بود و از زاهدان و عابدان زمان خود به شمار میرفت. هنگامى كه سلطان عضدالدوله دیلمى به حجّ رفته بود، خواست با یكى از سادات حسنى به نام زید الأسود بن ابراهیم بن محمّد بن قاسم الرُسّى بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل دیباج بن ابراهیم الغمر بن حسن المثنى بن امام حسن(علیه السلام) كه سیّدى جلیل، شریف و از بزرگان سادات حسنى در قرن چهارم و از زاهدان و عابدان زمان خود و مشغول عبادت در بیتالمقدس بود، به خلافت بیعت نماید، او نپذیرفت. سپس شاه او را اكرام كرد و مقدمش را گرامى داشت. | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۵: | ||
آیتاللهالعظمی سید حسین بروجردی ره نسبش با حدود 28 واسطه به ابراهیم غمر میرسد. <ref>نسب کامل وی چنین است: السید حسین بن السید على بن السید احمد بن السید على نقی بن السید محمد جواد بن السید مرتضى بن السید محمد الطباطبائى بن السید عبدالكریم بن السید مراد بن الشاه اسدالله بن جلالالدین امیر بن الحسن بن مجدالدین بن قوام الدین بن اسمعیل بن عباد بن ابى المكارم بن عباد بن ابى المجد بن عباد بن على بن حمزه بن طاهر بن على بن محمد بن احمد بن محمد بن احمد بن ابراهیم طباطبا بن اسمعیل الدیباج بن ابراهیم الغمر بن حسن المثنی بن حسن بن على بن ابى طالب علیهم الاف التحیه والثناء.</ref> | آیتاللهالعظمی سید حسین بروجردی ره نسبش با حدود 28 واسطه به ابراهیم غمر میرسد. <ref>نسب کامل وی چنین است: السید حسین بن السید على بن السید احمد بن السید على نقی بن السید محمد جواد بن السید مرتضى بن السید محمد الطباطبائى بن السید عبدالكریم بن السید مراد بن الشاه اسدالله بن جلالالدین امیر بن الحسن بن مجدالدین بن قوام الدین بن اسمعیل بن عباد بن ابى المكارم بن عباد بن ابى المجد بن عباد بن على بن حمزه بن طاهر بن على بن محمد بن احمد بن محمد بن احمد بن ابراهیم طباطبا بن اسمعیل الدیباج بن ابراهیم الغمر بن حسن المثنی بن حسن بن على بن ابى طالب علیهم الاف التحیه والثناء.</ref> | ||
کرمان: در این سرزمین امامزادگانی از نسل ابراهیم طباطبا مدفون هستند که عبارتند از: | کرمان: در این سرزمین امامزادگانی از نسل ابراهیم طباطبا مدفون هستند که عبارتند از: | ||
1. امام زاده شیخ حیدر در زرند: برخی نسب شریف او را چنین معرفی کردهاند: سیّد حیدر بن محمّد بن أبى طاهر بن عبدالله بن على بن حیدر بن على بن محمّد بن جعفر بن حسین بن محمّد بن زید بن حسین بن زید بن ابراهیم بن محمّد بن قاسم بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل الدیباج بن ابراهیم الغمر بن حسن المثنى بن امام حسن ( | 1. امام زاده شیخ حیدر در زرند: برخی نسب شریف او را چنین معرفی کردهاند: سیّد حیدر بن محمّد بن أبى طاهر بن عبدالله بن على بن حیدر بن على بن محمّد بن جعفر بن حسین بن محمّد بن زید بن حسین بن زید بن ابراهیم بن محمّد بن قاسم بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل الدیباج بن ابراهیم الغمر بن حسن المثنى بن امام حسن (علیهالسلام). از زندگی او اطلاعی در دست نیست. درگذشت اوبه احتمال قوى در نیمه نخست قرن هفتم هجرى بوده است. <ref>فرهنگ جغرافیایى آبادیهاى استان كرمان، شهرستان زرند، ص 135 وص 137. 2. سراج الانساب، ص 65 ـ 64.</ref> این زیارتگاه در 39 کیلومترى شمال غرب شهر زرند، در میان قبرستان روستاى بنان بالا، روى تپّه اى مشرف بر روستا با چشم اندازى فوقالعاده زیبا قرار دارد. | ||
2.مام زاده ابویعلى حمزة بن على در راین: نسب وی را چنین آوردهاند: حمزه بن علی بن محمّد بن زید الاسود بن ابراهیم بن محمّد بن قاسم الرُسّى بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل الدیباج بن ابراهیم الغمر بن الحسن المثنى بن امام حسن ( | 2.مام زاده ابویعلى حمزة بن على در راین: نسب وی را چنین آوردهاند: حمزه بن علی بن محمّد بن زید الاسود بن ابراهیم بن محمّد بن قاسم الرُسّى بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل الدیباج بن ابراهیم الغمر بن الحسن المثنى بن امام حسن (علیهالسلام). آرامگاه پدرحمزه ابوالحسن على نیز در راین است. هرچند که وی نخست در جیرفت سکونت داشته است. وی از نقباء بزرگ کرمان بوده است. به احتمال قوى ابویعلى حمزه در ثلث اوّل قرن ششم هجرى مى زیسته است اما از زندگی او اخباری در دست نیست. | ||
==== خوزستان:==== | ==== خوزستان:==== | ||
امامزاده بى بى زینب خاتون: نسب این امامزاده جلیلة القدر حضرت بى بى زینب دختر ابوالحسن احمد الناصر بن یحیى الهادى بن حسین بن قاسم الرسى ابن ابراهیم طباطبا ابن اسماعیل الدیباج ابن ابراهیم الغمر ابن حسن المثنى ابن امام حسن( | امامزاده بى بى زینب خاتون: نسب این امامزاده جلیلة القدر حضرت بى بى زینب دختر ابوالحسن احمد الناصر بن یحیى الهادى بن حسین بن قاسم الرسى ابن ابراهیم طباطبا ابن اسماعیل الدیباج ابن ابراهیم الغمر ابن حسن المثنى ابن امام حسن(علیهالسلام)مى باشد که نسب شریفش با هشت واسطه به امام دوّم شیعیان منتهى مى گردد. او بانویى فاضله و متدیّنه و از بیت علم و سیادت، نقابت و جهاد و شهادت بوده است. پدرش در سال 324 هـ. ق در صعده یمن وفات یافت و پس از آن، سیده زینب با برخى از برادران و برادرزادگان خود عازم خوزستان شد و در رامهرمز سکونت اختیار نمودند. متأسّفانه در منابع موجود، ذکرى از تاریخ وفات این سیده جلیله به میان نیامده است، اما این احتمال که وى در ثلث آخر قرن چهارم هجرى یعنى بین سالهاى 370 تا 450 هـ. ق وفات یافته باشد بعید نیست. مادرش زینب دختر ابوالقاسم عبدالله بن محمّد بن جعفر بن عبدالرحمن الشجرى بن قاسم بن الحسن الامیر بن زید بن امام حسن(علیهالسلام) نام داشت که او نیز از زنان فاضل و دیندار زمان خود بود، و مادر برادر زینب، ابوالقاسم محمّد المهدى نیز به شمار مى رفت. پدر بزرگوار سیّده زینب(علیها السلام): در اوایل قرن چهارم هجرى فرزندان و نوادگان احمد الناصر بن یحیى الهادى بن حسن بن قاسم الرسى بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل الدیباج بن ابراهیم الغمر بن حسن المثنى بن امام حسن(علیهالسلام)در اهواز و خوزستان سکنى گزیدند و ریاست علمى و معنوى و قضایى شهر را بدست گرفتند و مورد احترام و عزّت و افتخار مردم خوزستان و اطراف، به خصوص اهالى رامهرمز بودند و آنان را بزرگ مى شمردند. بقعه بی بی زینب خاتون در خیابان شیخ فضل الله نورى شهر رامهرمز و در محلّه علمدار واقع شده و اخیراً توجّه خاصى به آن شده است. | ||
==== استان یزد:==== | ==== استان یزد:==== | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۶: | ||
در این استان بویژه شهر نیز از گذشتههای دور سادات بسیاری ساکن بودهاند که برخی از آنان از سادات طباطبایی هستند. از آن جمله است: | در این استان بویژه شهر نیز از گذشتههای دور سادات بسیاری ساکن بودهاند که برخی از آنان از سادات طباطبایی هستند. از آن جمله است: | ||
-.سید محمد کاظم طباطبایی یزدی: وی معروف به صاحب عروه، از فقهای نامدار شیعه و مولف کتاب «عروة الوثقی است. سید از جمله فقهای بزرگ و نامدار سدههای اخیر است که در یزد و اصفهان و مشهد به تحصیل پرداخت و پس از آن به نجف اشرف مهاجرت کرد و در آنجا به درجات عالی فقاهت رسید و بعدها مرجع شیعیان جهان شد. | -.سید محمد کاظم طباطبایی یزدی: وی معروف به صاحب عروه، از فقهای نامدار شیعه و مولف کتاب «عروة الوثقی است. سید از جمله فقهای بزرگ و نامدار سدههای اخیر است که در یزد و اصفهان و مشهد به تحصیل پرداخت و پس از آن به نجف اشرف مهاجرت کرد و در آنجا به درجات عالی فقاهت رسید و بعدها مرجع شیعیان جهان شد. | ||
ظهور وسایل ارتباطات در زمان ایشان و تفوق علمی چشمگیری که داشت، از جمله عواملی بود که سبب شد مرجعیت وی به همه اقطار شیعی جهان برسد و از عراق و ایران تا هندوستان و آذربایجان و گرجستان و... را شامل شود. در تاریخ مرجعیت، این تحول چشمگیری بود که شکل تازه ای به نهاد مهم مرجعیت داد و آن را از صورت محلی یا حد اکثر در محدوده یک کشور بیرون آورد. نقش سیاسی ایشان در حرکتهای نظامی انگلستان در عراق و همچنین مسائل بحرانی دوره مشروطه در | ظهور وسایل ارتباطات در زمان ایشان و تفوق علمی چشمگیری که داشت، از جمله عواملی بود که سبب شد مرجعیت وی به همه اقطار شیعی جهان برسد و از عراق و ایران تا هندوستان و آذربایجان و گرجستان و... را شامل شود. در تاریخ مرجعیت، این تحول چشمگیری بود که شکل تازه ای به نهاد مهم مرجعیت داد و آن را از صورت محلی یا حد اکثر در محدوده یک کشور بیرون آورد. نقش سیاسی ایشان در حرکتهای نظامی انگلستان در عراق و همچنین مسائل بحرانی دوره مشروطه در ایران بسیار قابل توجه بوده است. <ref>بنگرید: دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج2، ص 64_65.</ref> | ||
براساس اطلاعات گردآوری شده، امروز 277 نفر از نوادگان سید محمد کاظم یزدی در آسیا، 17 نفر در اروپا، 21 نفر در آمریکا و 3 نفر در استرالیا زندگی میکنند. . <ref>بنگرید: http://www.tabatabaiyazdi.com/</ref> | براساس اطلاعات گردآوری شده، امروز 277 نفر از نوادگان سید محمد کاظم یزدی در آسیا، 17 نفر در اروپا، 21 نفر در آمریکا و 3 نفر در استرالیا زندگی میکنند. . <ref>بنگرید: http://www.tabatabaiyazdi.com/</ref> | ||
مشهورترین اعضای خانواده سید محمد کاظم عباتند از: | مشهورترین اعضای خانواده سید محمد کاظم عباتند از: | ||
خط ۱۵۰: | خط ۱۵۰: | ||
==== چهار محال بختیاری و کهکیلویه:==== | ==== چهار محال بختیاری و کهکیلویه:==== | ||
در این بخش از ایران نیز برخی سادات طباطبایی مدفون هستند از آن جمله است: امامزاده شیخ ولى در لردگان دلى سردشت: وی مشهور به «پیر ولى»، است. طبق اعتقاد برخى از محققان، سیّد ولى و یا عربشاه على از نوادگان امام حسن مجتبى( | در این بخش از ایران نیز برخی سادات طباطبایی مدفون هستند از آن جمله است: امامزاده شیخ ولى در لردگان دلى سردشت: وی مشهور به «پیر ولى»، است. طبق اعتقاد برخى از محققان، سیّد ولى و یا عربشاه على از نوادگان امام حسن مجتبى(علیهالسلام)است که نسب شریف او با چهارده واسطه به آن حضرت منتهى مى شود. سیّد عربشاه على مشهور به شاه ولى بن ابى القاسم بن قاسم بن ابى القاسم محمّد بن ابى محمّد قاسم بن ابى محمّد حسن المخمل بن ابى الحمد داود بن ابى الحسن احمد الناصر بن ابى عبدالله الحسین بن ابى محمّد قاسم الرسى بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل الدیباج بن ابراهیم الغمر بن حسن المثنى بن الإمام حسن(علیهالسلام). اکثر اجداد او از بزرگان سادات حسنى اهواز و رامهرمز به شمار مى آمدند و برخى از آنان از نقبا و قضات این شهر بودند. | ||
پس از وفات سیّد ابوالحسن احمد الناصر در یمن، برخى از فرزندان او من جمله عبدالله، ابوالحمد داوود و اسماعیل به خوزستان مهاجرت و در اهواز سکونت اختیار کردند. فرزند ابوالحمد داوود، توانست در اندک مدتى لیاقت و شایستگى و علم سرشارى را که از جدش آموخته بود، به رخ دیگران کشد و قضاوت شهر اهواز را از خود کند. او صاحب شش فرزند در اهواز شد که یکى از آنان سیّد ابو محمّد قاسم نام داشت که از او ابوالقاسم محمّد به وجود آمد و نقابت و سرپرستى سادات رامهرمز را به عهده داشت. او فرزندى به نام قاسم داشت که از او ابوالقاسم و از ابوالقاسم سیّد عربشاه على به وجود آمد که مشهور به شاه ولى شد. در برخى از تذکرهها آمده است که شاه ولى علاقه زیادى به شکار داشت و از متنفذین خوزستان بود. مسیرش به سردشت افتاد و در همان جا ساکن شد و از او فرزندى به دنیا آمد که نامش را محمّد گذاشت. سیّد محمّد که به زهد و تقوا آراسته بود، گوشه انزوا بر گزید و کمتر با مردم رفت و آمد داشت، از این رو به پیر محمّد على مشهور شد. وفات وى را در سال 584 هـ. ق نوشتهاند. | پس از وفات سیّد ابوالحسن احمد الناصر در یمن، برخى از فرزندان او من جمله عبدالله، ابوالحمد داوود و اسماعیل به خوزستان مهاجرت و در اهواز سکونت اختیار کردند. فرزند ابوالحمد داوود، توانست در اندک مدتى لیاقت و شایستگى و علم سرشارى را که از جدش آموخته بود، به رخ دیگران کشد و قضاوت شهر اهواز را از خود کند. او صاحب شش فرزند در اهواز شد که یکى از آنان سیّد ابو محمّد قاسم نام داشت که از او ابوالقاسم محمّد به وجود آمد و نقابت و سرپرستى سادات رامهرمز را به عهده داشت. او فرزندى به نام قاسم داشت که از او ابوالقاسم و از ابوالقاسم سیّد عربشاه على به وجود آمد که مشهور به شاه ولى شد. در برخى از تذکرهها آمده است که شاه ولى علاقه زیادى به شکار داشت و از متنفذین خوزستان بود. مسیرش به سردشت افتاد و در همان جا ساکن شد و از او فرزندى به دنیا آمد که نامش را محمّد گذاشت. سیّد محمّد که به زهد و تقوا آراسته بود، گوشه انزوا بر گزید و کمتر با مردم رفت و آمد داشت، از این رو به پیر محمّد على مشهور شد. وفات وى را در سال 584 هـ. ق نوشتهاند. | ||
بقعه این امامزاده در میان درّه اى که به آن درّه لى مى نامند، در 40 کیلومترى جنوب غرب شهر لردگان واقع شده است. بقعه در میان قبرستان قدیمى روستا قرار دارد و درختان تنومند چنار که تنه برخى از آنها به دو متر و عمر آنها به بیش از دویست سال و ارتفاع بیش از 18 متر است، واقع شده که همین امر باعث جذب گردش گر شده است. بنا تازه ساخت به ابعاد 4×8 متر و داراى دو ستون در وسط آن است. دو در در جانب شرق و غرب و دو پنجره در شمال و جنوب دارد. شالوده بنا از سنگ لاشه و ملاط سیمان ساخته شده و کار آن در سال 1386 به اتمام رسیده است. | بقعه این امامزاده در میان درّه اى که به آن درّه لى مى نامند، در 40 کیلومترى جنوب غرب شهر لردگان واقع شده است. بقعه در میان قبرستان قدیمى روستا قرار دارد و درختان تنومند چنار که تنه برخى از آنها به دو متر و عمر آنها به بیش از دویست سال و ارتفاع بیش از 18 متر است، واقع شده که همین امر باعث جذب گردش گر شده است. بنا تازه ساخت به ابعاد 4×8 متر و داراى دو ستون در وسط آن است. دو در در جانب شرق و غرب و دو پنجره در شمال و جنوب دارد. شالوده بنا از سنگ لاشه و ملاط سیمان ساخته شده و کار آن در سال 1386 به اتمام رسیده است. | ||
خط ۲۰۶: | خط ۲۰۶: | ||
ابن عنبه، جمالالدین احمد بن علی، الفصول الفخریّة، به اهتمام میرجلال الدّین حسینى ارموى محدّث، دانشگاه تهران، 1347 هـ ش. | ابن عنبه، جمالالدین احمد بن علی، الفصول الفخریّة، به اهتمام میرجلال الدّین حسینى ارموى محدّث، دانشگاه تهران، 1347 هـ ش. | ||
آرامگاههاى خاندان پاک پیامبر( | آرامگاههاى خاندان پاک پیامبر(صلىالله علیه وآله) و بزرگان صحابه و تابعین؛ سیّد عبدالرّزاق کمونه، ترجمه عبدالعلى صاحبى، بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، مشهد، چاپ دوّم، 1375 هـ ش. | ||
آشنایی با زیدیه، فصل نامه هفت آسمان، شماره 11، ص92. | آشنایی با زیدیه، فصل نامه هفت آسمان، شماره 11، ص92. |