۶٬۷۰۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده: مقاله' به 'رده: مقالات') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
'''جنبش های اسلامی در لیبی''' مقاله ای است به زبان فارسی که به دنبال بررسی جریان های اسلامی در کشور لیبی که از کشورهاب مهم [[جهان اسلام]] محسوب میشود، است. این مقاله به تغییر و تحولاتی که این جنبش ها پس ازانقلاب هفدهم فوریه تجربه کرده اند می پردازد. هدف از این بررسی به دست آوردن چارچوبی کلی است نا زمینه دستیابی به یک الگوی تحلیلی مناسب برای تحقیق را فراهم کندو شالوده کار را بر پایه آن بنا سازد. | '''جنبش های اسلامی در لیبی''' مقاله ای است به زبان فارسی که به دنبال بررسی جریان های اسلامی در کشور لیبی که از کشورهاب مهم [[جهان اسلام]] محسوب میشود، است. این مقاله به تغییر و تحولاتی که این جنبش ها پس ازانقلاب هفدهم فوریه تجربه کرده اند می پردازد. هدف از این بررسی به دست آوردن چارچوبی کلی است نا زمینه دستیابی به یک الگوی تحلیلی مناسب برای تحقیق را فراهم کندو شالوده کار را بر پایه آن بنا سازد. | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
مقاله پیش رو با بیان مهمترین ديدگاه ها در شناخت ساختار دولت لیبی آغاز میشود و با | مقاله پیش رو با بیان مهمترین ديدگاه ها در شناخت ساختار دولت [[لیبی]] آغاز میشود و با مفهوم مستمر «نبود دولت و دخالت های خارجی در تاریخ لیبی» ادامه مييابد،<br> | ||
تا به مفهوم نبود فعالیت اجتماعی به معنای متعارف آن در علوم اجتماع میرسد؛ یعنی: فراهم بودن زمینه ها، تشکیلات، فرصت های سیاسی و فرهنگی داخلی برای این جنبش ها توان حضور در اين کشور را فراهم آورده است.<br> | |||
بنابراين در راستای تحلیل آینده جنبش های اسلامی [[لیبی]] در چارچوب گفتهشده، به مهمترین این جنبش ها، از جمله «[[اخوان المسلمین|اخوانالمسلمین]]» و «'''جماعت اسلامی مبارز'''» به عنوان جریان های سیاسی تأثیرگذار در عرصه سیاسی لیبی ميپردازد و در ادامه، [[جنبش های خشونت گرا]] را بررسي میکند. | |||
==کشوری بی دولت== | ==کشوری بی دولت== | ||
با توجه نبود | با توجه نبود نهاد های دولتی، جنبش های اسلامی، بدون هسته های اولیه، براي ساماندهی جامعه پا به عرصه سیاسی ن هادند؛<br> | ||
آن هم در جامعه ای که مقامات دولتی، همواره درصدد سرکوب و به حاشیه راندن آن بودهاند.<br> | |||
این روند پس از انقلاب نیز ادامه یافته و جنبش های اسلامی یا با هدف ساختن جامعه به فعالیت سیاسی روی آوردهاند، یا توسط «'''جریان های تندرو'''»ای که وارد جامعه شده و اصالت ندارند، به اعمال خشونت پرداخته اند. | |||
==ساختار انقلاب لیبی== | ==ساختار انقلاب لیبی== | ||
چندین الگو و چارچوب تحلیلی براي تحلیل تاریخ لیبی و پیدایش دولت آن وجود دارد. این الگو ها ما را در شناخت وضعيت نبود جنبش های اجتماعی در لیبی یاری ميرساند. مقصود از جنبش های اجتماعی، جنبش هایی است که اهداف، منابع مالی و فرصت های سیاسی و فرهنگیای در اختیار دارند که میتوانند با استفاده از ابزار هايي (چه ابزار خشونتآمیز و چه ابزار صلحطلبانه) جامعه را به سمت اهداف مشخص هدایت کنند. جنبش هایی به این معنا و شکل در لیبی وجود ندارد؛ لذا نمیتوان به جنبش های اسلامی مستقر در این کشور به عنوان جنبش های اجتماعی مؤثر و برخوردار از منابع حامی و فرصت های سیاسی ـ تاریخی نگريست؛ چراکه اين امتیازات، زمینه ساخت ن هاد هایی را فراهم میسازد که قادرند شبکهای توانمند برای هدایت جامعه ایجاد کنند | چندین الگو و چارچوب تحلیلی براي تحلیل تاریخ [[لیبی]] و پیدایش دولت آن وجود دارد.<br> | ||
بنابراین چگونه میتوان این ظهور و بروز جنبش های اسلامی و توانمندی آن ها در مشارکت در انقلاب و بلکه فراتر از آن، یعنی هدایت جامعه در بسیاری از مراحل تحول را دریافت؟ این پرسشی است که اين مقاله ميکوشد تا بدان پاسخ گوید. | این الگو ها ما را در شناخت وضعيت نبود جنبش های اجتماعی در [[لیبی]] یاری ميرساند. مقصود از جنبش های اجتماعی، جنبش هایی است که اهداف، منابع مالی و فرصت های سیاسی و فرهنگیای در اختیار دارند که میتوانند با استفاده از ابزار هايي (چه ابزار خشونتآمیز و چه ابزار صلحطلبانه) جامعه را به سمت اهداف مشخص هدایت کنند.<br> | ||
برای تحلیل دولت | جنبش هایی به این معنا و شکل در [[لیبی]] وجود ندارد؛ لذا نمیتوان به جنبش های اسلامی مستقر در این کشور به عنوان جنبش های اجتماعی مؤثر و برخوردار از منابع حامی و فرصت های سیاسی ـ تاریخی نگريست؛ چراکه اين امتیازات، زمینه ساخت ن هاد هایی را فراهم میسازد که قادرند شبکهای توانمند برای هدایت جامعه ایجاد کنند.<br> | ||
بنابراین چگونه میتوان این ظهور و بروز جنبش های اسلامی و توانمندی آن ها در مشارکت در انقلاب و بلکه فراتر از آن، یعنی هدایت جامعه در بسیاری از مراحل تحول را دریافت؟ این پرسشی است که اين مقاله ميکوشد تا بدان پاسخ گوید.<br> | |||
ازاینرو، هویت دینی و مسائل قبیلهای در لیبی را همان عناصر اصلی تشکیل هویت و محیط سیاسی معرفي کرده و بر آن تأکید میورزد. ما این نظریات را به سرعت مرور میکنیم. | برای تحلیل دولت [[لیبی]]، میتوان چ هار نظریه اساسی را در نظر گرفت که هر چهار نظريه از وجود بحران در شکلگیری هویت ملی حکایت دارد.<br> | ||
تشکیل دولتی که بنیانگذاران لیبی در سرزمینی که به آن | ازاینرو، هویت دینی و مسائل قبیلهای در [[لیبی]] را همان عناصر اصلی تشکیل هویت و محیط سیاسی معرفي کرده و بر آن تأکید میورزد.<br> | ||
ما این نظریات را به سرعت مرور میکنیم.<br> | |||
تشکیل دولتی که بنیانگذاران [[لیبی]] در سرزمینی که به آن مهاجرت کرده بودند (به صورت مشخص در [[مصر]] و [[سوریه]]) در شرق، غرب و جنوب [[لیبی]]، تصویری از یک وطن متحد و یکپارچه ایجاد کرد.<br> | |||
این فرضیه جامع، همان فرضیهای است که با مهاجرت و رایزنی های مستمر در مورد آینده [[لیبی]] و نیز کنفرانس هایی که در شهر «'''غریان'''» و «'''سرت'''» برگزار شد، ریشهیابی گردید.<br> | |||
این کنفرانس ها زنگ خطر از ناحیه استعمار انگلیس را به صدا درآورد؛ استعماری که در دهه دوم قرن بیستم، حملاتش را افزایش داده و لیبی را به عنوان یک کشور یکپارچه مورد هدف گرفته بود. شخصیت ها و جنبش های ملی مانند: جنبش «سنوسیه»، «بشیر السعداوی»، «عمر فائق شنیب» و غیره توانستند جمهوری لیبی تحت امر یک قانون اساسی را تشکیل دهند. | این کنفرانس ها زنگ خطر از ناحیه استعمار انگلیس را به صدا درآورد؛ استعماری که در دهه دوم قرن بیستم، حملاتش را افزایش داده و لیبی را به عنوان یک کشور یکپارچه مورد هدف گرفته بود. شخصیت ها و جنبش های ملی مانند: جنبش «سنوسیه»، «بشیر السعداوی»، «عمر فائق شنیب» و غیره توانستند جمهوری لیبی تحت امر یک قانون اساسی را تشکیل دهند. | ||