confirmed
۶٬۳۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
نوبختی میگوید ابتریه معتقد بودند که برترین و شایستهترین مردم پس از پیامبر برای امامت، علی (علیهالسّلام) بود. ایشان از هواخواهان استوار و پا برجای [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیهالسّلام)]] بودند و میگفتند که مخالفان وی اهل [[دوزخ]] اند. با اینحال بیعت با [[ابوبکر]] و [[عمر]] را درست دانسته و درباره [[عثمان]] ساکت بودند و چنین استدلال میکردند که گرچه علی (علیهالسّلام) سزاوارتر و شایستهتر از ایشان بود، امّا چون بر آن دو به خلافت سلام گفت [بیعت با ایشان جایز بوده است] و آن درست به این معنا است که کسی را در کاری حقی بوده باشد و آن را به دیگران واگذارد. | نوبختی میگوید ابتریه معتقد بودند که برترین و شایستهترین مردم پس از پیامبر برای امامت، علی (علیهالسّلام) بود. ایشان از هواخواهان استوار و پا برجای [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیهالسّلام)]] بودند و میگفتند که مخالفان وی اهل [[دوزخ]] اند. با اینحال بیعت با [[ابوبکر]] و [[عمر]] را درست دانسته و درباره [[عثمان]] ساکت بودند و چنین استدلال میکردند که گرچه علی (علیهالسّلام) سزاوارتر و شایستهتر از ایشان بود، امّا چون بر آن دو به خلافت سلام گفت [بیعت با ایشان جایز بوده است] و آن درست به این معنا است که کسی را در کاری حقی بوده باشد و آن را به دیگران واگذارد. | ||
باید دانست که «بتریه» از اصحابحدیث و از پیروان حسنبنصالحبن حیّ همدانی ثوری کوفی (100- 186 ه) و کثیر النواء، (یعنی هستهفروش) از معاصران امام محمد باقر (علیهالسّلام) و امام جعفر صادق (علیهالسّلام) و از یاران سالمبن ابیحفصة (در گذشته در سال 137 هجریقمری)، و حکمبن عتیبهکوفی «در گذشته در سال 115 هجریقمری»، و ابوالمقدام ثابت حداد از اصحاب امام سجاد (علیهالسّلام) و امام باقر (علیهالسّلام) و سلمةبن کهیل (در گذشته در سال 122 هجری قمری) بودند. همگی ایشان بر این گفتار اجماع کردند که علی (علیهالسّلام) بهترین صحابه و یار پیامبر بود، ولی با وجود این، به فرامین ابوبکر و عمر رفتار کرده است و مانند سفیان ثوری مسح بر موزه و آشامیدن نبیذ مست کننده و خوردن مارماهی را جایز میدانستند، سپس در جنگ علی (علیهالسّلام) و نبرد با محاربانش اختلاف کردند. ضعفای زیدیه که «[[عجلیه (از زیدیه)|عجلیه]]» نام دارند و از یاران هارونبن سعیدعجلی (در گذشته در سال 145 هجریقمری) هستند، ایشان نیز از بتریه بشمار میروند، آنان مردم را به دوستی علیبنأبیطالب (علیهالسّلام) خواندند و سپس امامت او را با ولایت ابوبکر و عمر بههم آمیختند. ایشان در نزد سنّیان از بهترین فرقههای شیعه هستند، زیرا در عینحالی که علی (علیهالسّلام) را برتر میشمارند امامت ابوبکر و عمر را نیز قبول دارند. امّا عثمان و [[طلحه]] و [[زبیر|زبیر]] را نکوهیده و همراهی و به جنگ بیرون شدن با هر یک از فرزندان علی (علیهالسّلام) را از نظر [[امر به معروف و نهی از منکر|امر به معروف و نهی از منکر]] واجب میدانند. آنان در امامت، شخص معینی را در نظر نمیگیرند، بلکه هر کسی از فرزندان علی (علیهالسّلام) خروج کند و از هر نسلی که باشد، او را امام میدانند. عبدالقاهر بغدادی مینویسد: بتریه امامت ابوبکر و عمر را درست میدانستند. با اینحال، معتقد بودند که اگر مردم به امامت حضرت علی (علیهالسّلام) اقرار میکردند بهتر بود، ولی این عمل موجب فسق و کفر ایشان نخواهد شد. تنها فرقی که این دسته با [[سلیمانیه|سلیمانیه]] دارند آن است که ایشان به عکس سلیمانیه، عثمان را هم تکفیر نمیکنند و به همین جهت نزد [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] محترم هستند. [[ابوالحسن اشعری]] مینویسد: بتریه بر خلاف دیگر فرقههای شیعه، [[رجعت]] مردگان را به این دنیا منکر شدند و علی (علیهالسّلام) را از آن روز امام و خلیفه میدانند که پس از عثمان با وی بیعت کردند. | باید دانست که «بتریه» از اصحابحدیث و از پیروان حسنبنصالحبن حیّ همدانی ثوری کوفی (100- 186 ه) و کثیر النواء، (یعنی هستهفروش) از معاصران امام محمد باقر (علیهالسّلام) و امام جعفر صادق (علیهالسّلام) و از یاران سالمبن ابیحفصة (در گذشته در سال 137 هجریقمری)، و حکمبن عتیبهکوفی «در گذشته در سال 115 هجریقمری»، و ابوالمقدام ثابت حداد از اصحاب امام سجاد (علیهالسّلام) و امام باقر (علیهالسّلام) و سلمةبن کهیل (در گذشته در سال 122 هجری قمری) بودند. همگی ایشان بر این گفتار اجماع کردند که علی (علیهالسّلام) بهترین صحابه و یار پیامبر بود، ولی با وجود این، به فرامین ابوبکر و عمر رفتار کرده است و مانند سفیان ثوری مسح بر موزه و آشامیدن نبیذ مست کننده و خوردن مارماهی را جایز میدانستند، سپس در جنگ علی (علیهالسّلام) و نبرد با محاربانش اختلاف کردند. ضعفای زیدیه که «[[عجلیه (از زیدیه)|عجلیه]]» نام دارند و از یاران هارونبن سعیدعجلی (در گذشته در سال 145 هجریقمری) هستند، ایشان نیز از بتریه بشمار میروند، آنان مردم را به دوستی علیبنأبیطالب (علیهالسّلام) خواندند و سپس امامت او را با ولایت ابوبکر و عمر بههم آمیختند. ایشان در نزد سنّیان از بهترین فرقههای شیعه هستند، زیرا در عینحالی که علی (علیهالسّلام) را برتر میشمارند امامت ابوبکر و عمر را نیز قبول دارند. امّا عثمان و [[طلحه]] و [[زبیر|زبیر]] را نکوهیده و همراهی و به جنگ بیرون شدن با هر یک از فرزندان علی (علیهالسّلام) را از نظر [[امر به معروف و نهی از منکر|امر به معروف و نهی از منکر]] واجب میدانند. آنان در امامت، شخص معینی را در نظر نمیگیرند، بلکه هر کسی از فرزندان علی (علیهالسّلام) خروج کند و از هر نسلی که باشد، او را امام میدانند. عبدالقاهر بغدادی مینویسد: بتریه امامت ابوبکر و عمر را درست میدانستند. با اینحال، معتقد بودند که اگر مردم به امامت حضرت علی (علیهالسّلام) اقرار میکردند بهتر بود، ولی این عمل موجب فسق و کفر ایشان نخواهد شد. تنها فرقی که این دسته با [[سلیمانیه|سلیمانیه]] دارند آن است که ایشان به عکس سلیمانیه، عثمان را هم تکفیر نمیکنند و به همین جهت نزد [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] محترم هستند. [[ابوالحسن اشعری]] مینویسد: بتریه بر خلاف دیگر فرقههای شیعه، [[رجعت]] مردگان را به این دنیا منکر شدند و علی (علیهالسّلام) را از آن روز امام و خلیفه میدانند که پس از عثمان با وی بیعت کردند. | ||
محمد بن اسحاق الندیم در کتاب «الفهرست» مینویسد که حسنبنصالح بنحیّ (که در سال 100 هجریقمری متولد شد و در سال 168 هجریقمری درگذشت) از بزرگان شیعه زیدیه بود و از [[فقها]] و [[کلام|متکلمان]] ایشان بهشمار میرفت. از جمله کتابهای او: کتاب «التوحید»، کتاب «امامة ولد علی من فاطمة»، کتاب «الجامع فی الفقه» است. حسن دو برادر به نامهای علیبنصالح و صالحبنصالح داشت که بر مذهب برادر خود حسنبنصالح بودند و از متکلمان و محدثان زیدیه به شمار میرفتند. کشّی از «سدیر» روایت میکند که خدمت امام محمد باقر (علیهالسّلام) رسیدم و سلمةبنکهیل، ابوالمقدام ثابت حداد، سالمبنابیحفصه و کثیرالنواء با من بودند، نزد حضرت برادرش زیدبن علی نشسته بود، پس آنان رو به امام کرده گفتند که ما علی (علیهالسّلام) و حسن (علیهالسّلام) و حسین (علیهالسّلام) را دوست داریم و از دشمنانشان بیزاریم، حضرت فرمود آری. همچنین گفتند که ما ابوبکر و عمر را نیز دوست داریم و از دشمنانشان بیزاریم، آنگاه زیدبنعلی رو به ایشان کرد و گفت آیا از فاطمه (سلامالله علیها) بیزارید؟ بتّرتم امرنا بتّرکم اللّه، دنباله ما را بریدید، خدا دنباله شما را ببرد و از آن روز آنان معروف به بتریه شدند. مامقانی در کتاب «مقباس الهدایة» مینویسد: این فرقه را به وجهی دیگر «بتریّه» نیز خواندهاند به تقدیم تاء منقوطه بر بای موحده و این نظر فاضل کاظمی «در تکملةالنقد» است که حدیث فوق را چنین روایت کرده است:«أتبرءون من فاطمة تبرئتم امرنا تبرئکم اللّه» و از آن روز به «تبریّه» یعنی بیزاری جویان نامیده شدند<ref>. محمد جواد مشکور، ''فرهنگ فرق اسلامی''، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال | محمد بن اسحاق الندیم در کتاب «الفهرست» مینویسد که حسنبنصالح بنحیّ (که در سال 100 هجریقمری متولد شد و در سال 168 هجریقمری درگذشت) از بزرگان شیعه زیدیه بود و از [[فقها]] و [[کلام|متکلمان]] ایشان بهشمار میرفت. از جمله کتابهای او: کتاب «التوحید»، کتاب «امامة ولد علی من فاطمة»، کتاب «الجامع فی الفقه» است. حسن دو برادر به نامهای علیبنصالح و صالحبنصالح داشت که بر مذهب برادر خود حسنبنصالح بودند و از متکلمان و محدثان زیدیه به شمار میرفتند. کشّی از «سدیر» روایت میکند که خدمت امام محمد باقر (علیهالسّلام) رسیدم و سلمةبنکهیل، ابوالمقدام ثابت حداد، سالمبنابیحفصه و کثیرالنواء با من بودند، نزد حضرت برادرش زیدبن علی نشسته بود، پس آنان رو به امام کرده گفتند که ما علی (علیهالسّلام) و حسن (علیهالسّلام) و حسین (علیهالسّلام) را دوست داریم و از دشمنانشان بیزاریم، حضرت فرمود آری. همچنین گفتند که ما ابوبکر و عمر را نیز دوست داریم و از دشمنانشان بیزاریم، آنگاه زیدبنعلی رو به ایشان کرد و گفت آیا از فاطمه (سلامالله علیها) بیزارید؟ بتّرتم امرنا بتّرکم اللّه، دنباله ما را بریدید، خدا دنباله شما را ببرد و از آن روز آنان معروف به بتریه شدند. مامقانی در کتاب «مقباس الهدایة» مینویسد: این فرقه را به وجهی دیگر «بتریّه» نیز خواندهاند به تقدیم تاء منقوطه بر بای موحده و این نظر فاضل کاظمی «در تکملةالنقد» است که حدیث فوق را چنین روایت کرده است:«أتبرءون من فاطمة تبرئتم امرنا تبرئکم اللّه» و از آن روز به «تبریّه» یعنی بیزاری جویان نامیده شدند<ref>. محمد جواد مشکور، ''فرهنگ فرق اسلامی''، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 ش، چاپ دوم، ص 9 با ویرایش.</ref>. | ||
== شرایط امام نزد ابتریه == | == شرایط امام نزد ابتریه == |