confirmed
۶٬۳۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
== وجه تسمیه == | == وجه تسمیه == | ||
[[محمد بن حسن طوسی|شیخطوسی]] در این باب حکایتی بیان کرده است: روزی کثیرالنواء و چند تن دیگر نزد [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر (علیهالسّلام]]) رفتند که [[زید بن علی|زیدبنعلی]] برادر امام نیز در مجلس حضور داشت. آنها به امام اعلام کردند که اولاً علی، حسن و حسین (علیهمالسّلام) و ثانیاً [[ابوبکر]] و [[عمر]] را به عنوان ولی خود میشناسند. در این هنگام زید رو به سوی آنان کرد و گفت: آیا از فاطمه (سلامالله علیها) تبرّی میجویید؟ امر ما را خراب و منقطع کردید (بترتُم امرَنا) که خدا کارتان را خراب و منقطع کند (بترکماللـه) و از آن زمان ایشان «بتریه» نامیده شدند<ref>شیخ طوسی، ''اختیار معرفة الرجال''، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، سال ۱۳۴۸ ش، ج۱، ص۲۳۶.</ref>. این حکایت را ظاهراً مخالفان ابتریه ساختهاند، زیرا اینان نیز چون سایر فرقههای [[زیدیه]]، زیدبنعلی بنحسین را پیشوای خود و [[امامت]] را خاص فرزندان علی و فاطمه (علیهمالسّلام) میدانستند. | [[محمد بن حسن طوسی|شیخطوسی]] در این باب حکایتی بیان کرده است: روزی کثیرالنواء و چند تن دیگر نزد [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر (علیهالسّلام]]) رفتند که [[زید بن علی|زیدبنعلی]] برادر امام نیز در مجلس حضور داشت. آنها به امام اعلام کردند که اولاً علی، حسن و حسین (علیهمالسّلام) و ثانیاً [[ابوبکر]] و [[عمر]] را به عنوان ولی خود میشناسند. در این هنگام زید رو به سوی آنان کرد و گفت: آیا از فاطمه (سلامالله علیها) تبرّی میجویید؟ امر ما را خراب و منقطع کردید (بترتُم امرَنا) که خدا کارتان را خراب و منقطع کند (بترکماللـه) و از آن زمان ایشان «بتریه» نامیده شدند<ref>شیخ طوسی، ''اختیار معرفة الرجال''، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، سال ۱۳۴۸ ش، ج۱، ص۲۳۶.</ref>. این حکایت را ظاهراً مخالفان ابتریه ساختهاند، زیرا اینان نیز چون سایر فرقههای [[زیدیه]]، زیدبنعلی بنحسین را پیشوای خود و [[امامت]] را خاص فرزندان علی و فاطمه (علیهمالسّلام) میدانستند. | ||
چنین به نظر میرسد که ابتریه که مخفف آن «بتریه» است، به «ابتر» منسوب باشد که لقب کثیرالنواء بوده و این لقب را مغیرةبنسعد، مؤسس فرقه [[مغیریه]] ــ به وی داده است<ref>ابوسعید بن نشوان الحمیری، ''الحور العین''،به کوشش کمال مصطفی، قاهره، سال ۱۹۴۸ | چنین به نظر میرسد که ابتریه که مخفف آن «بتریه» است، به «ابتر» منسوب باشد که لقب کثیرالنواء بوده و این لقب را مغیرةبنسعد، مؤسس فرقه [[مغیریه]] ــ به وی داده است<ref>ابوسعید بن نشوان الحمیری، ''الحور العین''،به کوشش کمال مصطفی، قاهره، سال ۱۹۴۸ م، ج۱، ص ۱۵۵. | ||
</ref>. ابتریه را «صالحیه» نیز گفتهاند، زیرا که یکی دیگر از شخصیتهای برجسته این گروه «حسنبنصالح بنحیّ» است و لفظ [[صالحیه|صالحیّه]] از نام او گرفته شده است<ref>حسن بن موسی نوبختی، ''فرق الشیعة''، نجف، سال ۱۳۵۵ ق، ج۱، ص ۱۳.</ref>. | </ref>. ابتریه را «صالحیه» نیز گفتهاند، زیرا که یکی دیگر از شخصیتهای برجسته این گروه «حسنبنصالح بنحیّ» است و لفظ [[صالحیه|صالحیّه]] از نام او گرفته شده است<ref>حسن بن موسی نوبختی، ''فرق الشیعة''، نجف، سال ۱۳۵۵ ق، ج۱، ص ۱۳.</ref>. | ||