۱٬۵۶۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
=تاریخچه حجاز= | =تاریخچه حجاز= | ||
<br> | <br> | ||
قرار داشتن خانه [[کعبه]]، [[مسجدالنبی(ص)]]، مزارهای [[حضرت محمد(ص)]]، [[اهل بیت(ع)]]، خلفا و [[صحابه]] در حجاز و پتانسیل بالای [[حج]] برای مانور سیاسی، باعث میشد حکومتها به حجاز و بویژه [[حرمین]] توجه داشته باشند. به باور برخی، کارهای عمرانی بسیاری که در دورههای مختلف در مکه و مدینه و راههای حج انجام میگرفت برای بهبود وجهه دینی حکومت بود.<ref> | قرار داشتن خانه [[کعبه]]، [[مسجدالنبی(ص)]]، مزارهای [[حضرت محمد(ص)]]، [[اهل بیت(ع)]]، خلفا و [[صحابه]] در حجاز و پتانسیل بالای [[حج]] برای مانور سیاسی، باعث میشد حکومتها به حجاز و بویژه [[حرمین]] توجه داشته باشند. به باور برخی، کارهای عمرانی بسیاری که در دورههای مختلف در مکه و مدینه و راههای حج انجام میگرفت برای بهبود وجهه دینی حکومت بود.<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۴۹۷.</ref> | ||
<br> | <br> | ||
با روی کار آمدن [[فاطمیان]] [[مصر]] از نیمه دوم قرن چهارم و منازعاتِ مشروعیتیِ آنها با [[عباسیان]]، رقابت بر سر سیادت بر حجاز و حرمین شدید شد. فاطمیان با بکار بردن لقب «شریف» برای [[جعفر بن محمد بن حسن]]، و پس از او برای فرزندش [[حسن بن جعفر]]، آنها را به امارت مکه گماردند و همین کار را در مورد حسینیهای حاکم بر مکه نیز صورت دادند. حکومت اَشراف از سال ۳۵۸ تا ۱۳۴۳ق. بر حرمین جز در مواردی نادر ادامه داشت.<ref> | با روی کار آمدن [[فاطمیان]] [[مصر]] از نیمه دوم قرن چهارم و منازعاتِ مشروعیتیِ آنها با [[عباسیان]]، رقابت بر سر سیادت بر حجاز و حرمین شدید شد. فاطمیان با بکار بردن لقب «شریف» برای [[جعفر بن محمد بن حسن]]، و پس از او برای فرزندش [[حسن بن جعفر]]، آنها را به امارت مکه گماردند و همین کار را در مورد حسینیهای حاکم بر مکه نیز صورت دادند. حکومت اَشراف از سال ۳۵۸ تا ۱۳۴۳ق. بر حرمین جز در مواردی نادر ادامه داشت.<ref>تاریخ مکه، ص417.</ref> | ||
<br> | <br> | ||
[[صلاحالدین ایوبی]] پس از تسلط بر مصر و برانداختن فاطمیان، نفوذ خود را به حجاز و حرمین گسترش داد و اوضاع، کمی به سود عباسیان پیش رفت. در برخی از برههها حاکمان [[یمن]] نیز سودای سیادت بر حجاز را داشته و در همین راستا حملاتی به مکه تدارک میدیدند.<ref> | [[صلاحالدین ایوبی]] پس از تسلط بر مصر و برانداختن فاطمیان، نفوذ خود را به حجاز و حرمین گسترش داد و اوضاع، کمی به سود عباسیان پیش رفت. در برخی از برههها حاکمان [[یمن]] نیز سودای سیادت بر حجاز را داشته و در همین راستا حملاتی به مکه تدارک میدیدند.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص34؛ تاریخ مکه، ص231- 233؛ تنضید العقود، ج1، ص50.</ref> | ||
<br> | <br> | ||
با از میان رفتن عباسیان در سده هفتم قمری، زمینه برای سیادت ممالیک (۶۴۸–۹۲۳ق) بر حجاز فراهم شد و نصب و عزل اشراف به دست آنها صورت میگرفت. اقدامات فراوان ممالیک در حرمین و تلاش برای تأمین امنیت راههای حج در منابع انعکاس یافته است. تلاش سلطان [[محمد خدابنده ایلخانی]]، برای تسلط بر حرمین با مرگ وی ناکام ماند.<ref> | با از میان رفتن عباسیان در سده هفتم قمری، زمینه برای سیادت ممالیک (۶۴۸–۹۲۳ق) بر حجاز فراهم شد و نصب و عزل اشراف به دست آنها صورت میگرفت. اقدامات فراوان ممالیک در حرمین و تلاش برای تأمین امنیت راههای حج در منابع انعکاس یافته است. تلاش سلطان [[محمد خدابنده ایلخانی]]، برای تسلط بر حرمین با مرگ وی ناکام ماند.<ref>العقد الثمین، ج4، ص239.</ref> | ||
<br> | <br> | ||
در سال ۹۲۳ق. ممالیک از [[سلطان سلیم عثمانی]] شکست خورده و عثمانیان بر مصر و [[شام]] تسلط یافتند. [[شریف برکات بن محمد]] که حاکم مکه بود، سلطه عثمانیان را پذیرفت، آنها نیز حاکمیت اشراف را بر مکه به رسمیت شناختند. از آن پس تا حدود چهار قرن، حجاز زیر نظر عثمانی اداره میشد.<ref> | در سال ۹۲۳ق. ممالیک از [[سلطان سلیم عثمانی]] شکست خورده و عثمانیان بر مصر و [[شام]] تسلط یافتند. [[شریف برکات بن محمد]] که حاکم مکه بود، سلطه عثمانیان را پذیرفت، آنها نیز حاکمیت اشراف را بر مکه به رسمیت شناختند. از آن پس تا حدود چهار قرن، حجاز زیر نظر عثمانی اداره میشد.<ref>حسن الصفاء و الابتهاج، ص150.</ref> | ||
<br> | <br> | ||
در سال ۱۱۵۷ق. [[محمد بن عبدالوهاب]] با ادعای اصلاحات دینی، به احیای تفکر [[ابن تیمیه]] اقدام کرد و با حمایت [[محمد بن سعود]] حاکم شهر دِرعیه، توانست به نشر آیین ابداعی که بعدها به نام خود وی به [[وهابیت]] مشهور شد، بپردازد. حمایت سیاسی و نظامی خاندان سعود، منازعات بسیاری را بین آنها و عثمانی در پی داشت و سرانجام پس از کش و قوسهای فراوان در سال ۱۳۴۳ق. کشور مستقل عربستان شکل گرفت و حجاز به عنوان بخش مهمی از آن شناخته شد.<ref> | در سال ۱۱۵۷ق. [[محمد بن عبدالوهاب]] با ادعای اصلاحات دینی، به احیای تفکر [[ابن تیمیه]] اقدام کرد و با حمایت [[محمد بن سعود]] حاکم شهر دِرعیه، توانست به نشر آیین ابداعی که بعدها به نام خود وی به [[وهابیت]] مشهور شد، بپردازد. حمایت سیاسی و نظامی خاندان سعود، منازعات بسیاری را بین آنها و عثمانی در پی داشت و سرانجام پس از کش و قوسهای فراوان در سال ۱۳۴۳ق. کشور مستقل عربستان شکل گرفت و حجاز به عنوان بخش مهمی از آن شناخته شد.<ref>تاریخ آل سعود، ج1، ص34- 35؛ کشتار مکه، ص67.</ref> | ||
از آن زمان تاکنون، حجاز به عنوان بخشی از عربستان در حاکمیت سعودیها به سر میبرد و بر حسب تقسیمات اداری در سال ۱۹۹۲م. (۱۴۱۲-۱۴۱۳ق) نام حجاز بر ۵ منطقه از ۱۳منطقه عربستان اطلاق میشود.<ref> | از آن زمان تاکنون، حجاز به عنوان بخشی از عربستان در حاکمیت سعودیها به سر میبرد و بر حسب تقسیمات اداری در سال ۱۹۹۲م. (۱۴۱۲-۱۴۱۳ق) نام حجاز بر ۵ منطقه از ۱۳منطقه عربستان اطلاق میشود.<ref>اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص14- 15.</ref> | ||
<br> | <br> | ||
=حجاز و خلفا= | =حجاز و خلفا= | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
=جایگاه حجاز= | =جایگاه حجاز= | ||
<br> | <br> | ||
حجاز مهد [[اسلام]] و مهمترین قسمت جزیرة العرب از لحاظ تاریخی است و به سبب وجود شهرهای مکه و مدینه در تقسیمات جغرافیایی جزیرة العرب و نیز در بسیاری از منابع جغرافیایی اسلامی جایگاه مهمی داشته است.<ref> | حجاز مهد [[اسلام]] و مهمترین قسمت جزیرة العرب از لحاظ تاریخی است و به سبب وجود شهرهای مکه و مدینه در تقسیمات جغرافیایی جزیرة العرب و نیز در بسیاری از منابع جغرافیایی اسلامی جایگاه مهمی داشته است.<ref>اصطخری، صور الاقالیم، ج۱، ص۱۴.</ref> | ||
<br> | <br> | ||
این سرزمین جزو اقلیم دوم به شمار میآمده و [[ابن فقیه]] آن را از معتبرترین مکانهای جهان معرفی کرده است. | این سرزمین جزو اقلیم دوم به شمار میآمده و [[ابن فقیه]] آن را از معتبرترین مکانهای جهان معرفی کرده است. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
=زندگی پیش از اسلام= | =زندگی پیش از اسلام= | ||
<br> | <br> | ||
قبل از اسلام، زندگی در حجاز به دو شیوه بیابانگردی و شهرنشینی بود و چون بخش اعظم حجاز، مانند سایر جاهای جزیرة العرب، خشک و صحرایی بود زندگی بدوی نیز در آنجا متداولتر بود.<ref> | قبل از اسلام، زندگی در حجاز به دو شیوه بیابانگردی و شهرنشینی بود و چون بخش اعظم حجاز، مانند سایر جاهای جزیرة العرب، خشک و صحرایی بود زندگی بدوی نیز در آنجا متداولتر بود.<ref>برهان الدین دلّو، جزیرةالعرب قبل الاسلام: التاریخ الاقتصادی، ج۱، ص۳۹، الاجتماعی، الثقافی و السیاسی، بیروت ۱۹۸۹.</ref> | ||
<br> | <br> | ||
اغلب روستاها و شهرها در واحههای حاصلخیز یا در استراحتگاهها و در مسیر کاروانها تأسیس میشدند. | اغلب روستاها و شهرها در واحههای حاصلخیز یا در استراحتگاهها و در مسیر کاروانها تأسیس میشدند. |
ویرایش