confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
متکلمان برای بیان اصول دین از تعابیر مختلفی استفاده کردهاند. <big>اصول اعتقادات</big>، <big>اصول ایمان</big>، <big>اصول اسلام</big>، <big>اُمّهات عقاید ایمانی</big> و <big>اصول اسلامی</big> از آن جمله است.<ref>محمدی، «اصول دین: بررسی تعریف و مصادیق آن از دیدگاه متکلمان»، ص۹</ref> البته مراد آنها فقط مسائلی که امروزه اصول دین اسلام خوانده میشوند، نبوده است. در موارد بسیاری مسائل اخلاقی و فقهی هم اصول دین خوانده میشد. برای نمونه غزالی همه مسائل کلامی و بسیاری از مسائل فقهی و اخلاقی را با نام اصول دین یاد کرده و نماز و زهد را همچون توحید از اصول دین شمرده است.<ref>محمدی، «اصول دین: بررسی تعریف و مصادیق آن از دیدگاه متکلمان»، ص۷، ۸</ref> | متکلمان برای بیان اصول دین از تعابیر مختلفی استفاده کردهاند. <big>اصول اعتقادات</big>، <big>اصول ایمان</big>، <big>اصول اسلام</big>، <big>اُمّهات عقاید ایمانی</big> و <big>اصول اسلامی</big> از آن جمله است.<ref>محمدی، «اصول دین: بررسی تعریف و مصادیق آن از دیدگاه متکلمان»، ص۹</ref> البته مراد آنها فقط مسائلی که امروزه اصول دین اسلام خوانده میشوند، نبوده است. در موارد بسیاری مسائل اخلاقی و فقهی هم اصول دین خوانده میشد. برای نمونه غزالی همه مسائل کلامی و بسیاری از مسائل فقهی و اخلاقی را با نام اصول دین یاد کرده و نماز و زهد را همچون توحید از اصول دین شمرده است.<ref>محمدی، «اصول دین: بررسی تعریف و مصادیق آن از دیدگاه متکلمان»، ص۷، ۸</ref> | ||
به گفته [[مصباح یزدی]]، اصول دین واژهای قراردادی است و میتواند در معناهای مختلف بهکار رود. به یک اعتبار میتوان همه گزارههای اعتقادی دین را اصول دین نامید. به اعتبار دیگر آنها را به گزارههای بنیادین ادیان آسمانی یا یک دین خاص از آنها محدود کرد. همچنین میتوان از آن اصول یک مذهب را اراده کرد و مثلا گفت: اصول دین به باور شیعیان پنجتا است: توحید، نبوت پیامبر اسلام(ص)، معاد، عدل و امامت؛<ref> مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۱۴</ref> چنانکه برای نمونه [[مرتضی مطهری]] در بیان اصول دین از منظر شیعیان این پنج باور را شمرده است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۹۶</ref> | به گفته [[مصباح یزدی]]، اصول دین واژهای قراردادی است و میتواند در معناهای مختلف بهکار رود. به یک اعتبار میتوان همه گزارههای اعتقادی دین را اصول دین نامید. به اعتبار دیگر آنها را به گزارههای بنیادین ادیان آسمانی یا یک دین خاص از آنها محدود کرد. همچنین میتوان از آن اصول یک مذهب را اراده کرد و مثلا گفت: اصول دین به باور شیعیان پنجتا است: توحید، نبوت پیامبر اسلام(ص)، معاد، عدل و امامت؛<ref> مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۱۴</ref> چنانکه برای نمونه [[مرتضی مطهری]] در بیان اصول دین از منظر شیعیان این پنج باور را شمرده است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۹۶</ref> | ||
=ارکان اصول دین= | |||
==توحید== | |||
به این معنی که تنها آفریدگار و مدبّر امور همه مخلوقات و موجودات هستی، «الله» تعالی است و در این خلق و تدبیر شریکی برای او وجود ندارد. | |||
این «اصل» خود به این چهار مورد تقسیم می شود: | |||
توحید ذاتی | |||
توحید صفاتی | |||
توحید افعالی | |||
توحید در عبادت | |||
==نبوت== | |||
اعتقاد به نبوت و پیامبری حضرت محمد صلی الله علیه و آله، و اینکه ایشان آخرین فرستاده خداوند (جَلّ جلاله) برای هدایت مردم است. | |||
==معاد== | |||
باور و اعتقاد به وقوع روز قیامت و حاضر شدن همه انسانها در محضر کبریایی خداوند، برای حسابرسی اعمالشان. | |||
<sub>اصول</sub> یاد شده مورد اتفاق همه دانشمندان اسلامی ([[شیعه]] و [[سنی]]) است. البته برخی از علمای شیعه معتقد به دو اصل دیگر به عنوان <big>اصول دین اسلام</big>، یعنی <big>امامت</big> و <big>عدل</big> نیز می باشند. | |||
در اصول دین تقلید جایز نیست و تحصیل علم و یقین به آن بر هر مكلفى واجب است.<ref>جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمى شاهرودى، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، جلد 1، ص 536</ref> | |||
انكار هر یك از اصول دین موجب كفر مىگردد؛ خواه از روى عناد و لجاجت باشد یا به جهت شبههاى كه برایش پدید آمده است.<ref> فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل البیت علیهم السلام به نقل از كتاب الطهارة (شیخ انصارى)(ق)، 2/355</ref> تقیه در اصول دین براى حفظ جان، مشروع است.<ref>فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل البیت علیهم السلام به نقل از حاشیة مجمع الفائدة/730</ref> | |||
=پانویس= | =پانویس= |