۶٬۷۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
از قرن شانزدهم میلادی. و از دوره '''ایوان چهارم (مخوف)'''، گروهها و هیئتهای مختلف مذهبی برای تبلیغ مسیحیت به آسیای مرکزی فرستاده شدند.<br> | از قرن شانزدهم میلادی. و از دوره '''ایوان چهارم (مخوف)'''، گروهها و هیئتهای مختلف مذهبی برای تبلیغ مسیحیت به آسیای مرکزی فرستاده شدند.<br> | ||
او برخلاف بیرحمی شدید سیاسی، در زمینه امور مذهبی شیوهای مداراآمیز داشت. | او برخلاف بیرحمی شدید سیاسی، در زمینه امور مذهبی شیوهای مداراآمیز داشت. | ||
<ref>کستنکو کاپیتان اتماژور، شرح آسیای مرکزی و انتشار سیویلیزاسیون روسی در آن، تهران: مؤسسه تحقیقات علوم انسانی، 1383، صص. 221 – 112</ref> | <ref>کستنکو کاپیتان اتماژور، شرح آسیای مرکزی و انتشار سیویلیزاسیون روسی در آن، تهران: مؤسسه تحقیقات علوم انسانی، 1383، صص. 221 – 112</ref><br> | ||
اولین تلاشهای روسها در این منطقه، با گرایشهای اقتصادی همراه بود. سقوط اردوی زرین در قرن پانزدهم م. راه برای توسعه نفوذ [[روسیه]] در فرارود هموار ساخت.<br> | اولین تلاشهای روسها در این منطقه، با گرایشهای اقتصادی همراه بود. سقوط اردوی زرین در قرن پانزدهم م. راه برای توسعه نفوذ [[روسیه]] در فرارود هموار ساخت.<br> | ||
تقویت نفوذ [[روسیه]] در پیرامون و سواحل دریای خزر از یک سو و شکلگیری دولت شیعی صفوی در [[ایران]] و جنوب دریای خزر سبب شد مسلمانان [[اهل سنت]] در دو سوی دریای خزر تقسیم شوند:<br> | تقویت نفوذ [[روسیه]] در پیرامون و سواحل دریای خزر از یک سو و شکلگیری دولت شیعی صفوی در [[ایران]] و جنوب دریای خزر سبب شد مسلمانان [[اهل سنت]] در دو سوی دریای خزر تقسیم شوند:<br> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
[[پرونده:کاترین دوم.jpg|بندانگشتی|چپ|کاترین دوم امپراطور روسیه در سال 1762 میلادی]] | [[پرونده:کاترین دوم.jpg|بندانگشتی|چپ|کاترین دوم امپراطور روسیه در سال 1762 میلادی]] | ||
او مرکزی را برای اداره امور مسلمانان ایجاد کرد و شیوهای ملایم در برخورد با مسلمانان در پیش گرفت. سیاستهای فرهنگی او شرایط را برای احیای فرهنگی تاتارهای ولگا – اورال و شکلگیری «جنبش جدیدی» فراهم ساخت. سیاستهای او در سیاست روسی گردانی مسلمانان تأخیرهایی را ایجاد کرد. | او مرکزی را برای اداره امور مسلمانان ایجاد کرد و شیوهای ملایم در برخورد با مسلمانان در پیش گرفت. سیاستهای فرهنگی او شرایط را برای احیای فرهنگی تاتارهای ولگا – اورال و شکلگیری «جنبش جدیدی» فراهم ساخت. سیاستهای او در سیاست روسی گردانی مسلمانان تأخیرهایی را ایجاد کرد. | ||
=== سیاست های استعماری === | |||
ولی در فرارود سیاستها به گونهای دیگر در برابر مسلمانان این منطقه شکل گرفت: سیاستی کاملاً استعماری. روسهای مهاجر محل زندگی متفاوتی را برای خود ایجاد کردند.<br> | |||
در مناطقی خاص محل زندگی آنان برپا شد. این سیاست تا حد زیادی به سیاست آپارتاید در افریقای جنوبی قرن بیستم شباهت داشت.<br> | |||
اهالی فرارود تابع امپراتوری نبودند، در نتیجه معاف از خدمت نظام بودند. آنها در انزوای کامل قرار گرفتند، تا رکود اقتصادی – اجتماعی پایداری را تجربه کنند و انزوایشان از دیگر بخشهای جهان اسلام، ادامه یابد.<br> | |||
حتی تبلیغ دین مسیح هم ممنوع بود و نهادهای اداری محلی بر آن بودند عقب ماندهترین اشکال بقایای فرهنگ اسلامی را نگه دارند و از ورود اندیشههای جدیدی هم جلوگیری کنند.<br> | |||
از سال 1552 (تصرف قازان) تا سال 1917 (انقلاب اکتبر) روسها با شیوههای گوناگون از جمله: نابودی از راه اخراج (مهاجرت اجباری) مانند مسلمانان آبخازیا، نابودی از راه کشتار گروهی مانند مسلمانان ترکمن، نابودی از راه مرگ، مانند تاتارهای ولگا و کریمه، همسانگردانی از راه گرویدن به مسیحیت ارتودکس، همسانی از راه گرویدن به مسیحیت و روسزدگی زبانی و فرهنگی، به مشارکت خواندن نخبگان و رها کردن تودهها به حال خود و سیاست مشارکت سیاسی و اقتصادی واقعی که در دوره کاترین در مورد برخی از تاتارهای ولگا اجرا شد، با مسلمانان رفتار میکردند. <ref>بنیگسن و براکس آپ، مسلمانان شوروی، گذشته، حال و آینده، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1370، صص. 51 – 50</ref><br> | |||
=== جهاد برای آزادی از استعمار === | |||
با شکست [[روسیه]] در جنگ با قدرتهای بزرگ اروپایی، سیاست شرقی برای نزدیک شدن به مستعمره مهم [[بریتانیا]] در آسیا ([[هندوستان]]) مورد توجه قرار گرفت.<br> | |||
[[روسیه]] افزایش حضور خود را در ترکستان (آسیای مرکزی) برای متمدنسازی این منطقه اعلام میکرد. | |||
<ref>Michael Rywkin, Moscow’s Muslim challenges, Soviet Central Asia, London: Hurst& Company, 1982, p. 11.</ref> | |||
روسها از سال 1870 با ایجاد فرمانداری کل ترکستان، مسلمانان آسیای مرکزی را به طور کامل در اختیار خود گرفتند.<br> | |||
در این زمینه مقایسه جمعیت 60 میلیونی [[روسیه]] با جمعیت کمتر از 6 میلیون نفری آسیای مرکزی، به خوبی سنگینی فشار بر مردم منطقه را آشکار میسازد. | |||
<ref>Edward Allworth, Central Asia, 120 Years of Russian Rule, US: Duke University Press, 1989, p. 15.</ref><br> | |||
با وجود جنگاوری و سلحشوری مسلمان آسیای مرکزی، برتری نظامی، فنی و سازمانی [[روسیه]] امکان پایداری مؤثر را از آنان گرفت.<br> | |||
برخی از مسلمانان نیز با نام جهاد به مبارزه با نفوذ رو به گسترش [[روسیه]] روی آوردند. در این زمینه میتوان به تلاشهای '''خدایارخان و پسرش نصرالدین''' در '''خوقند''' اشاره کرد که مبارزهای ناکام را در سال 1876 علیه روسها شکل دادهاند.<br> | |||
در سال 1898 در '''اندیجان''' در دوره فرغانه شورشی با رهبری یکی از صوفیان به نام '''خان تورا''' شکل گرفت که به شدت سرکوب شد.<ref>Rashid, Op. cit., p. 87</ref><br> | |||
[[روسیه]] در مان حال که در آسیای مرکزی پیشروی میکرد، مایل به رویارویی با بریتانیا نبود. رقابتهای روسیه تزاری و بریتانیا در غرب و مرکز آسیا به "'''بازی بزرگ'''" معروف شد.<br> | |||
راهآهن [[روسیه]] از قفقاز به این منطقه امتداد داده شد، تا خروج منابع و ذخایر ارزشمند جوامع مسلماننشین آسانتر انجام گیرد.<br> | |||
حفظ سنتهای محلی و زیر سوال نبردن ارزشهای محلی مورد توجه برخی از تزارهای روس بود این سیاست در آستانه انقلاب اکتبر نیز ادامه داشت. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
[[رده:مسلمانان]] | [[رده:مسلمانان]] | ||
[[رده:آسیای مرکزی]] | [[رده:آسیای مرکزی]] |