۸۷۱
ویرایش
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) (←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
"ناهوم سوکولف" نویسنده کتاب "تاریخ صهیونیزم" و از رؤسای "آژانس [[یهود]]" مدعی شده است: | "ناهوم سوکولف" نویسنده کتاب "تاریخ صهیونیزم" و از رؤسای "آژانس [[یهود]]" مدعی شده است: | ||
"اندیشه صهیونیزم به اندازه قوم [[یهود]] قدمت دارد و نمایندگان اندیشه و مکتب [[یهود]]، آن را ترویج کرده بودند"؛ اما "موشه منوهین" یکی از اندیشمندان نامدار [[یهودی]] در کتاب خود آورده است: "تا سده نوزدهم چیزی به نام "[[ناسیونالیزم]] سیاسی [[یهود]]" (صهیونیزم) وجود نداشت و [[ناسیونالیزم]] سیاسی تعصب آمیز و خودخواهی جهان قرن نوزدهم اروپا بود که [[ناسیونالیزم]] سیاسی مصیبت بار احمقانه [[یهود]] (صهیونیزم) را زایید". | "اندیشه صهیونیزم به اندازه قوم [[یهود]] قدمت دارد و نمایندگان اندیشه و مکتب [[یهود]]، آن را ترویج کرده بودند"؛ اما "موشه منوهین" یکی از اندیشمندان نامدار [[یهودی]] در کتاب خود آورده است: "تا سده نوزدهم چیزی به نام "[[ناسیونالیزم]] سیاسی [[یهود]]" (صهیونیزم) وجود نداشت و [[ناسیونالیزم]] سیاسی تعصب آمیز و خودخواهی جهان قرن نوزدهم اروپا بود که [[ناسیونالیزم]] سیاسی مصیبت بار احمقانه [[یهود]] (صهیونیزم) را زایید". | ||
<ref>zionism.pchi.ir</ref> اهداف صهیونیسم در تأسیس وطنی ملی برای [[یهودیان]] خلاصه میشود. آنها در کنفرانس بال در آغاز سال 1897 م. [[فلسطین]] را به بهانه این که در برههای از زمان در آن زیستهاند، انتخاب کردند. جنبش صهیونیسم عملاً موفق شد که حکومتی خارجی در قلب سرزمینهای عربی یعنی در [[فلسطین]] تشکیل دهند و بیشتر ساکنان این سرزمین را آواره کنند. صهیونیستها همچنین موفق شدند حمایت بیشتر اعضای [[سازمان ملل]] را کسب کنند و پس از به رسمیت شناختن دولت عبری به وسیله این کشورها نوعی مشروعیت بین المللی کسب کردند. پس از فروپاشی [[خلافت عثمانی]] و کناره گیری [[ترکیه]] از [[جهان عرب]] و [[اسلام]]، [[فلسطین]] تحت قیمومت [[انگلستان]] درآمد و پس از انتقال مرکز ثقل صهیونیسم جهان به [[بریتانیا]] تعدادی از صهیونیستها به مناصب عالی از جمله عضویت در کابینه دولت [[انگلیس]] و پارلمان این کشور رسیدند و بالفور وزیر امور خارجه وقت [[انگلستان]] با صدور بیانیه معروف خود بخشی از [[فلسطین]] را به صهیونیستها بخشید. این چنین دولت [[اسرائیل]] در 15 مه 1948 درست زمانی که نیروهای بریتانیای [[فلسطین]] را ترک کردند، تشکیل شد. <ref>yahood.net</ref> صهیونیسم جدید پس ازپیدایش موج تازهٔ یهودستیزی و زیر نفوذ موج جنبشهای [[ناسیونالیسم]] اروپایی درقرن 19 پدیدآمد. | <ref>zionism.pchi.ir</ref> اهداف صهیونیسم در تأسیس وطنی ملی برای [[یهودیان]] خلاصه میشود. آنها در کنفرانس بال در آغاز سال 1897 م. [[فلسطین]] را به بهانه این که در برههای از زمان در آن زیستهاند، انتخاب کردند. جنبش صهیونیسم عملاً موفق شد که حکومتی خارجی در قلب سرزمینهای عربی یعنی در [[فلسطین]] تشکیل دهند و بیشتر ساکنان این سرزمین را آواره کنند. صهیونیستها همچنین موفق شدند حمایت بیشتر اعضای [[سازمان ملل]] را کسب کنند و پس از به رسمیت شناختن دولت عبری به وسیله این کشورها نوعی مشروعیت بین المللی کسب کردند. | ||
پس از فروپاشی [[خلافت عثمانی]] و کناره گیری [[ترکیه]] از [[جهان عرب]] و [[اسلام]]، [[فلسطین]] تحت قیمومت [[انگلستان]] درآمد و پس از انتقال مرکز ثقل صهیونیسم جهان به [[بریتانیا]] تعدادی از صهیونیستها به مناصب عالی از جمله عضویت در کابینه دولت [[انگلیس]] و پارلمان این کشور رسیدند و بالفور وزیر امور خارجه وقت [[انگلستان]] با صدور بیانیه معروف خود بخشی از [[فلسطین]] را به صهیونیستها بخشید. این چنین دولت [[اسرائیل]] در 15 مه 1948 درست زمانی که نیروهای بریتانیای [[فلسطین]] را ترک کردند، تشکیل شد. <ref>yahood.net</ref> صهیونیسم جدید پس ازپیدایش موج تازهٔ یهودستیزی و زیر نفوذ موج جنبشهای [[ناسیونالیسم]] اروپایی درقرن 19 پدیدآمد. | |||
بااین اعتقاد که ملت واحد [[یهود]] باید درکشور [[فلسطین]] دولت داشته باشد. ومرکزیت امروزیآن در[[آمریکا]] فعالیت همهٔ صهیونیستها را کنترل میکند <ref>بابایی 1384، ص 378 وجمالزاده، ص 59 وآشوری 1387، ج 1، ص 226.</ref> | بااین اعتقاد که ملت واحد [[یهود]] باید درکشور [[فلسطین]] دولت داشته باشد. ومرکزیت امروزیآن در[[آمریکا]] فعالیت همهٔ صهیونیستها را کنترل میکند <ref>بابایی 1384، ص 378 وجمالزاده، ص 59 وآشوری 1387، ج 1، ص 226.</ref> | ||
این مسلّم است که علاقه [[یهودیان]] به سکونت در مجاورت "[[بیت المقدس]]" و یا دیگر سرزمینهای بین "[[نیل]] تا [[فرات]]"، قدمت تاریخی دارد، اما تا قرن نوزدهم، این علاقه، تنها با مقاصد زیارتی و مذهبی دنبال میشد، همانگونه که در میان [[مسلمانان]] سراسر جهان، زیارت یا مجاورت با اماکن متبرکه در "[[مکه]]" و "[[مدینه]]" تمایلی مذهبی است. بنابراین تلاش تئوریسینهای صهیونیزم برای پیوند دادن تمایلات مذهبی [[یهودیان]] جهان به "[[فلسطین]]" و "دیگر سرزمینهای [[نیل]] تا [[فرات]]" به جنبش صهیونیزم و تراشیدن عقبة تاریخی برای این پدیده نوظهور، فاقد اعتبار است. در هیچ نقطه از کتابهای "[[تورات]]" یا "[[تلمود]]" (کتب مقدس [[یهودیان]]) وظیفة تشکیل نظام سیاسی و اختصاصی [[یهودیان]] در این سرزمینها، به [[یهودیان]] تکلیف نشده است اما نه تنها در منابع مقدس [[یهودیان]]، بلکه در متون آسمانی [[مسلمانان]] و [[مسیحیان]] هم تشکیل یک حکومت جهانی بر پایه یکتاپرستی به پیروان ادیان ابراهیمی وعده داده شده و در تمامی این ادیان، "[[بیت المقدس]]" به عنوان کانون و مرکز ثقل منازعات و نبردهای نهایی جهت تشکیل این حکومت معرفی شده است. | این مسلّم است که علاقه [[یهودیان]] به سکونت در مجاورت "[[بیت المقدس]]" و یا دیگر سرزمینهای بین "[[نیل]] تا [[فرات]]"، قدمت تاریخی دارد، اما تا قرن نوزدهم، این علاقه، تنها با مقاصد زیارتی و مذهبی دنبال میشد، همانگونه که در میان [[مسلمانان]] سراسر جهان، زیارت یا مجاورت با اماکن متبرکه در "[[مکه]]" و "[[مدینه]]" تمایلی مذهبی است. بنابراین تلاش تئوریسینهای صهیونیزم برای پیوند دادن تمایلات مذهبی [[یهودیان]] جهان به "[[فلسطین]]" و "دیگر سرزمینهای [[نیل]] تا [[فرات]]" به جنبش صهیونیزم و تراشیدن عقبة تاریخی برای این پدیده نوظهور، فاقد اعتبار است. | ||
در هیچ نقطه از کتابهای "[[تورات]]" یا "[[تلمود]]" (کتب مقدس [[یهودیان]]) وظیفة تشکیل نظام سیاسی و اختصاصی [[یهودیان]] در این سرزمینها، به [[یهودیان]] تکلیف نشده است اما نه تنها در منابع مقدس [[یهودیان]]، بلکه در متون آسمانی [[مسلمانان]] و [[مسیحیان]] هم تشکیل یک حکومت جهانی بر پایه یکتاپرستی به پیروان ادیان ابراهیمی وعده داده شده و در تمامی این ادیان، "[[بیت المقدس]]" به عنوان کانون و مرکز ثقل منازعات و نبردهای نهایی جهت تشکیل این حکومت معرفی شده است. | |||
در قرن نوزدهم، همزمان با رواج و تثبیت تقسیم بندی جدید سیاسی در [[اروپا]] بر مبنای "دولت - ملت"، گروهی از نخبگان سیاسی و مذهبی [[یهودی]] هم پیرو فضای غالب بر مغربزمین، به فکر تمرکز و تجمع [[یهودیان]] در محدوده جغرافیایی معینی با دولتی مختص به خود افتادند و ایدههای خود را در محافل سیاسی آن روزگار، منتشر کردند. اما این اندیشه تا زمانی که به سرمایه داران [[یهودی]] اروپا ارائه نشد، مورد توجه و تأمل جدی قرار نگرفت <ref>zionism.pchi.ir.</ref> | در قرن نوزدهم، همزمان با رواج و تثبیت تقسیم بندی جدید سیاسی در [[اروپا]] بر مبنای "دولت - ملت"، گروهی از نخبگان سیاسی و مذهبی [[یهودی]] هم پیرو فضای غالب بر مغربزمین، به فکر تمرکز و تجمع [[یهودیان]] در محدوده جغرافیایی معینی با دولتی مختص به خود افتادند و ایدههای خود را در محافل سیاسی آن روزگار، منتشر کردند. اما این اندیشه تا زمانی که به سرمایه داران [[یهودی]] اروپا ارائه نشد، مورد توجه و تأمل جدی قرار نگرفت <ref>zionism.pchi.ir.</ref> | ||
[[یهودیان]] که پس از ویرانی [[اورشلیم]] درسراسر جهان پراکنده شدند، وحدت دینی خود را حفظ کردند و به علت آزار و شکنجههایی که درطول تاریخ به عنوان یک اقلیت نژادی و دینی میدیدند، هرگز آرزوی "[[ارض موعود]]" را از یاد نبردند. وهمین آرزو سبب اصلی این حرکت بود. پس از تشکیل صهیونیسم جهانی، مهاجرت [[یهودیان]] علیرغم مقررات سخت، به [[فلسطین]] آغازگشت. درپایان [[جنگ جهانیدوم]] نیز، فکر تشکیل یک دولت [[یهودی]] در[[اسرائیل]] به طور جدی مطرح میگردد و در پی تقسیم [[فلسطین]] به وجود میآید. <ref>در حقیقت، آنها این واقعیت را که در [[فلسطین]] ملتی با تمدن اصیل و غنی ساکن است را نادیده گرفته و با اخراج روز افزون اعراب مسئله "آوارگان [[فلسطین]]" را به وجود آوردند.</ref> | [[یهودیان]] که پس از ویرانی [[اورشلیم]] درسراسر جهان پراکنده شدند، وحدت دینی خود را حفظ کردند و به علت آزار و شکنجههایی که درطول تاریخ به عنوان یک اقلیت نژادی و دینی میدیدند، هرگز آرزوی "[[ارض موعود]]" را از یاد نبردند. وهمین آرزو سبب اصلی این حرکت بود. پس از تشکیل صهیونیسم جهانی، مهاجرت [[یهودیان]] علیرغم مقررات سخت، به [[فلسطین]] آغازگشت. | ||
درپایان [[جنگ جهانیدوم]] نیز، فکر تشکیل یک دولت [[یهودی]] در[[اسرائیل]] به طور جدی مطرح میگردد و در پی تقسیم [[فلسطین]] به وجود میآید. <ref>در حقیقت، آنها این واقعیت را که در [[فلسطین]] ملتی با تمدن اصیل و غنی ساکن است را نادیده گرفته و با اخراج روز افزون اعراب مسئله "آوارگان [[فلسطین]]" را به وجود آوردند.</ref> | |||
صهیونیسم برای نیل به هدفش، احتیاج به نفوذ در افکار جهانی داشت. لذا از قالب یک ایدئولوژی ساده، تبدیل به یک سیستم ارتباطات پر شاخه شد. شالوده صهیونیسم بر توسعهطلبی، نژادپرستی و نفاقافکنی در میان ملل جهان نهاده شده است. این سازمان دارای مراکز اطلاعات و جاسوسی در اکثر کشورهای جهان است. مهمترین و کارسازترین حربه صهیونیسم جهانی عبارت است از: بهرهگیری از رسانههای عمومی در سراسر دنیا <ref>بابایی 1384، ج 1، ص 378 و ربه طلوعی 1386، ج 1، ص 59.</ref> | صهیونیسم برای نیل به هدفش، احتیاج به نفوذ در افکار جهانی داشت. لذا از قالب یک ایدئولوژی ساده، تبدیل به یک سیستم ارتباطات پر شاخه شد. شالوده صهیونیسم بر توسعهطلبی، نژادپرستی و نفاقافکنی در میان ملل جهان نهاده شده است. این سازمان دارای مراکز اطلاعات و جاسوسی در اکثر کشورهای جهان است. مهمترین و کارسازترین حربه صهیونیسم جهانی عبارت است از: بهرهگیری از رسانههای عمومی در سراسر دنیا <ref>بابایی 1384، ج 1، ص 378 و ربه طلوعی 1386، ج 1، ص 59.</ref> | ||
خط ۴۴: | خط ۵۰: | ||
شناخت [[یهودیان]] درطول تاریخ، از آن جهت ضروری مینماید که بدانیم استبداد و استعلاء بر سایر مردم، از خصوصیات ذاتی آنهاست و با شناخت تاریخی آنان رویکرد امروزیی شان را بهتر تحلیل کنیم. آنها سایرین را حتی در حد یک انسان نیز نمیدانند. ازهمین روی برای اثبات این برتری، و به دلیل باور قلبی آنها به این اصل، همواره از کلیه اقدامات تبلیغاتی فروگذار نکردهاند. | شناخت [[یهودیان]] درطول تاریخ، از آن جهت ضروری مینماید که بدانیم استبداد و استعلاء بر سایر مردم، از خصوصیات ذاتی آنهاست و با شناخت تاریخی آنان رویکرد امروزیی شان را بهتر تحلیل کنیم. آنها سایرین را حتی در حد یک انسان نیز نمیدانند. ازهمین روی برای اثبات این برتری، و به دلیل باور قلبی آنها به این اصل، همواره از کلیه اقدامات تبلیغاتی فروگذار نکردهاند. | ||
در مسیر تاریخ، یک چهره کریه از [[بنیاسرائیل ]] رخ مینماید که به عنوان یک ملت متکبر و پریشان، نمود جاهطلبی بیمحتوایی که افراد بشر را بهسوی گمراهی آشکار سوق میدهد، شناخته شدهاند. خداوند متعال، پیامبران متعددی را به سوی ملت [[بنیاسرائیل ]] اعزام نمود تا آنان به آیین [[یهود]] درآمدند. اما پس از مدتی تدیّن آنها به سمت طغیان و استبداد، متحول گردید. به صورتی که به دیگران به دیدهٔ بردگان خود مینگریستند و همین بلندپروازی بود که [[بنیاسرائیل ]] را به تساهل در قتل و کشتار دیگر ملتها و تهمت و شکنجه و آزار آنان واداشت. این اعتقاد سوء در کوچک شمردن دیگر ملل جهان و سوءرفتار آنان به نام دین و مذهب تمام شده است. نسلهای بعدی [[یهود]] نیز با الهام گیری از این تعالیم، تربیت یافته وبنابراین طغیان [[یهود]] به صورت تدریجی، چند برابر شده است. [[یهودیان]] بیم آن داشتند که مردم از مسیر انحرافی و اعمال آنها درحقسایر ملل و تودهها، آگاهی یابند. لذا به تلاش در تسلط بر تاریخ و وسایل تبلیغاتی، رو آوردند و جرائم خود را به دشمنانشان نسبت دادند <ref>الطایی 1384، ج 1، ص 12.</ref> | در مسیر تاریخ، یک چهره کریه از [[بنیاسرائیل ]] رخ مینماید که به عنوان یک ملت متکبر و پریشان، نمود جاهطلبی بیمحتوایی که افراد بشر را بهسوی گمراهی آشکار سوق میدهد، شناخته شدهاند. خداوند متعال، پیامبران متعددی را به سوی ملت [[بنیاسرائیل ]] اعزام نمود تا آنان به آیین [[یهود]] درآمدند. اما پس از مدتی تدیّن آنها به سمت طغیان و استبداد، متحول گردید. | ||
به صورتی که به دیگران به دیدهٔ بردگان خود مینگریستند و همین بلندپروازی بود که [[بنیاسرائیل ]] را به تساهل در قتل و کشتار دیگر ملتها و تهمت و شکنجه و آزار آنان واداشت. این اعتقاد سوء در کوچک شمردن دیگر ملل جهان و سوءرفتار آنان به نام دین و مذهب تمام شده است. نسلهای بعدی [[یهود]] نیز با الهام گیری از این تعالیم، تربیت یافته وبنابراین طغیان [[یهود]] به صورت تدریجی، چند برابر شده است. | |||
[[یهودیان]] بیم آن داشتند که مردم از مسیر انحرافی و اعمال آنها درحقسایر ملل و تودهها، آگاهی یابند. لذا به تلاش در تسلط بر تاریخ و وسایل تبلیغاتی، رو آوردند و جرائم خود را به دشمنانشان نسبت دادند <ref>الطایی 1384، ج 1، ص 12.</ref> | |||
بخش عمدهای از تاریخ [[قرآن]] به بازگویی تاریخ [[بنیاسرائیل ]] و [[یهود]]، در رویارویی آنان با پیامبر [[آخرالزمان]] پرداخته است و همین کافی است که نویسندگان [[مسلمان]] به این مسئله توجه کنند. اما با نگاهی گذرا به کارنامه آثار آنها چنین چیزی را نخواهیم یافت. چرا که [[یهود]] برای تأثیرگذاری بر تاریخ، تلاش فراوانی کرده و هزینههای هنگفتی برای تحریفش پرداخته است. لذا در آن اثری از جنایات [[یهودیان]] یافت نمیشود. ایجاد سیستمی برای حذف و سانسور کتابها و نوشتارهای ضد [[یهودی]] از این جمله است <ref>ارجینی 1385، ص 195.</ref> | بخش عمدهای از تاریخ [[قرآن]] به بازگویی تاریخ [[بنیاسرائیل ]] و [[یهود]]، در رویارویی آنان با پیامبر [[آخرالزمان]] پرداخته است و همین کافی است که نویسندگان [[مسلمان]] به این مسئله توجه کنند. اما با نگاهی گذرا به کارنامه آثار آنها چنین چیزی را نخواهیم یافت. چرا که [[یهود]] برای تأثیرگذاری بر تاریخ، تلاش فراوانی کرده و هزینههای هنگفتی برای تحریفش پرداخته است. لذا در آن اثری از جنایات [[یهودیان]] یافت نمیشود. ایجاد سیستمی برای حذف و سانسور کتابها و نوشتارهای ضد [[یهودی]] از این جمله است <ref>ارجینی 1385، ص 195.</ref> | ||
خط ۵۲: | خط ۶۲: | ||
[[یهودیان]] معتقدند که همه مردم جهان به آن ظلم کردهاند به این علت کینه کلیه ملتها به ویژه عربها را به دل گرفتهاند. صهیونیستها بر این باور هستند که ملتهای عرب سرزمین آنها را سلب کردهاند و لذا یکی از اهداف اصلی صهیونیزم پس گرفتن [[سرزمین موعود]] است تا در آن جا نظم نوین جهانی را اعلام کنند. | [[یهودیان]] معتقدند که همه مردم جهان به آن ظلم کردهاند به این علت کینه کلیه ملتها به ویژه عربها را به دل گرفتهاند. صهیونیستها بر این باور هستند که ملتهای عرب سرزمین آنها را سلب کردهاند و لذا یکی از اهداف اصلی صهیونیزم پس گرفتن [[سرزمین موعود]] است تا در آن جا نظم نوین جهانی را اعلام کنند. | ||
صهیونیستها با استناد به [[تورات]]، مدعی مالکیت [[فلسطین]] هستند. مطالعه تورات نشان میدهد که خداوند زمین [[فلسطین]] را به [[ابراهیم]] علیه السلام عطا فرمود و به او تأکید کرد که نسل او باید موحد باشند وگرنه خداوند آنها را از این زمین اخراج خواهد فرمود. این شرط به وسیلهٔ [[حضرت موسی]] علیه السلام نیز مؤکد شد و خدای حکیم در این خصوص از [[یهود]] پیمان محکمی گرفت. اما این شرط رعایت نشد و خداوند دو نوبت [[بنیاسرائیل ]] را از [[فلسطین]] تبعید فرمود و در نوبت سوم آنها را برای همیشه نفی بلد کرد. [[بنیاسرائیل ]] نخستین مرتبه در زمان [[حضرت یوسف]] علیه السلام به مصر تبعید شدند و تا چهار نسل در آنجا ماندند تا وقتی که خداوند به واسطهٔ [[حضرت موسی]] علیه السلام آنها را به [[فلسطین]] باز آورد. نوبت دوم تبعید [[یهود]]، در سال ۵۸۶ قبل از میلاد به بابل بود البته بعد از آنکه [[بخت النصر]] [[اورشلیم]] را فتح کرد و [[معبد سلیمان]] را تخریب نمود. | صهیونیستها با استناد به [[تورات]]، مدعی مالکیت [[فلسطین]] هستند. مطالعه تورات نشان میدهد که خداوند زمین [[فلسطین]] را به [[ابراهیم]] علیه السلام عطا فرمود و به او تأکید کرد که نسل او باید موحد باشند وگرنه خداوند آنها را از این زمین اخراج خواهد فرمود. این شرط به وسیلهٔ [[حضرت موسی]] علیه السلام نیز مؤکد شد و خدای حکیم در این خصوص از [[یهود]] پیمان محکمی گرفت. اما این شرط رعایت نشد و خداوند دو نوبت [[بنیاسرائیل ]] را از [[فلسطین]] تبعید فرمود و در نوبت سوم آنها را برای همیشه نفی بلد کرد. | ||
[[بنیاسرائیل ]] نخستین مرتبه در زمان [[حضرت یوسف]] علیه السلام به مصر تبعید شدند و تا چهار نسل در آنجا ماندند تا وقتی که خداوند به واسطهٔ [[حضرت موسی]] علیه السلام آنها را به [[فلسطین]] باز آورد. نوبت دوم تبعید [[یهود]]، در سال ۵۸۶ قبل از میلاد به بابل بود البته بعد از آنکه [[بخت النصر]] [[اورشلیم]] را فتح کرد و [[معبد سلیمان]] را تخریب نمود. | |||
نهایتاً در سال هفتاد میلادی، چهل سال بعد از اتمام حجّت [[حضرت عیسی]] علیه السلام با این قوم، بلای خداوند به توسط رومیان بر این قوم نازل گشت و [[یهودیان]] برای ابد از [[فلسطین]] اخراج شدند. تنها راه بازگشت [[یهود]] به [[فلسطین]] آن است که توبه کنند و از راه پدران خود بازگشت نمایند. این موضوع از آیه هشتم [[سوره إسراء]] استنباط میشود:عَسی رَبُّکمُ أَن یَرْحَمَکمُ وَ إنْ عُدتمُ عُدْنَا. | |||
[[یهودیان]] بهتر از هر کس دیگر، به این حقایق واقفند و برای همین است که هجده قرن بعد از اخراجشان از [[فلسطین]] برای بازگشت به آن زمین مقدس اقدامی نکردند. اما بدعت گذاران [[یهود]] در اواخر قرن ۱۹ مدعی مالکیت [[فلسطین]] بر اساس [[تورات]] شدند <ref>faraghlit.com.</ref> | [[یهودیان]] بهتر از هر کس دیگر، به این حقایق واقفند و برای همین است که هجده قرن بعد از اخراجشان از [[فلسطین]] برای بازگشت به آن زمین مقدس اقدامی نکردند. اما بدعت گذاران [[یهود]] در اواخر قرن ۱۹ مدعی مالکیت [[فلسطین]] بر اساس [[تورات]] شدند <ref>faraghlit.com.</ref> | ||
[[تئودر هرتزل]] بنیانگذار رژیم صهیونیستی در مورد استراتژیهای خود دراین رژیم، مینویسد: | [[تئودر هرتزل]] بنیانگذار رژیم صهیونیستی در مورد استراتژیهای خود دراین رژیم، مینویسد: | ||
"مرزهای [[اسرائیل]] به اندازهای وسیع خواهد بود که مرزهای دولتهای [[داود]] و [[سلیمان]] را در بر گیرد. این مرزها براساس نیازها و افزایش مهاجران متغیر خواهد بود". طبق این تفکر، توسعهطلبی به عنوان جزء لاینفک صهیونیسم، نیازمند برنامهریزیهای کلان رسانهای و نظامی میباشد. لذا از جمله برنامههای مهم استراتژی آنان، تصرف مقدار بیشتر از زمینهای کشورهای مجاور و اخراج اجباری ساکنان آنها با استفاده ازخشونت مستمر و تهدید اعراب است. ایجاد جنگ روانی به منظور ارعاب و اجبار اعراب، و تشویق مادی آنها برای مهاجرت و فرارکردن راه حل این مشکل بود <ref>صفاتاج 1382، ج 1، ص 144.</ref> | "مرزهای [[اسرائیل]] به اندازهای وسیع خواهد بود که مرزهای دولتهای [[داود]] و [[سلیمان]] را در بر گیرد. این مرزها براساس نیازها و افزایش مهاجران متغیر خواهد بود". طبق این تفکر، توسعهطلبی به عنوان جزء لاینفک صهیونیسم، نیازمند برنامهریزیهای کلان رسانهای و نظامی میباشد. | ||
لذا از جمله برنامههای مهم استراتژی آنان، تصرف مقدار بیشتر از زمینهای کشورهای مجاور و اخراج اجباری ساکنان آنها با استفاده ازخشونت مستمر و تهدید اعراب است. ایجاد جنگ روانی به منظور ارعاب و اجبار اعراب، و تشویق مادی آنها برای مهاجرت و فرارکردن راه حل این مشکل بود <ref>صفاتاج 1382، ج 1، ص 144.</ref> | |||
موجودیت [[اسرائیل]] براساس شهرکسازی است و از همین روی، توسعهطلبی - که از عمق باورهایشان برمیخیزد - جزء طبیعت این رژیم است. این فکر براساس اعتقادات فکری و سیاسی آنهاست، ازجمله: | موجودیت [[اسرائیل]] براساس شهرکسازی است و از همین روی، توسعهطلبی - که از عمق باورهایشان برمیخیزد - جزء طبیعت این رژیم است. این فکر براساس اعتقادات فکری و سیاسی آنهاست، ازجمله: | ||
خط ۶۸: | خط ۸۳: | ||
==2-سلطه بر رسانه برای جهت دهی به افکار عمومی جهان== | ==2-سلطه بر رسانه برای جهت دهی به افکار عمومی جهان== | ||
از همان سالهای میانی قرن نوزدهم میلادی که صهیونیسم به عنوان فصل مشترک [[یهودی]] گری نژادپرستانه، منفعت محور و سیاست زده اروپایی- آمریکایی پا به عرصه رشد و گسترش گذاشت، اهدافی چون سیطره بر ارتباطات جهانی در دستور کار رهبران این مرام سیاسی- اجتماعی- مذهبی قرار گرفت. در سال 1869 میلادی (1248 ه.ش) "راشورون" خاخام [[یهودی]]، در سخنرانی خود در کنگره جهانی صهیونیسم بر الزام سیطره کامل [[یهود]] بر رسانههای جمعی آن زمان درجهان تاکیدکرد واعلام داشت که پس از طلا به عنوان نماد ثروت بین المللی، دستگاههای خبررسانی به ویژه مطبوعات، دومین ابزار صهیونیستها برای استیلا بر جهان خواهد بود. از این رو از همان ابتدا با برنامهریزیهای دقیق و صرف هزینههای کلان، تلاش بی وقفهای برای به دست گرفتن جریانهای اصلی خبر رسانی و مطبوعات در سراسر جهان از سوی صهیونیستها آغاز شد. | از همان سالهای میانی قرن نوزدهم میلادی که صهیونیسم به عنوان فصل مشترک [[یهودی]] گری نژادپرستانه، منفعت محور و سیاست زده اروپایی- آمریکایی پا به عرصه رشد و گسترش گذاشت، اهدافی چون سیطره بر ارتباطات جهانی در دستور کار رهبران این مرام سیاسی- اجتماعی- مذهبی قرار گرفت. در سال 1869 میلادی (1248 ه.ش) "راشورون" خاخام [[یهودی]]، در سخنرانی خود در کنگره جهانی صهیونیسم بر الزام سیطره کامل [[یهود]] بر رسانههای جمعی آن زمان درجهان تاکیدکرد واعلام داشت که پس از طلا به عنوان نماد ثروت بین المللی، دستگاههای خبررسانی به ویژه مطبوعات، دومین ابزار صهیونیستها برای استیلا بر جهان خواهد بود. | ||
از این رو از همان ابتدا با برنامهریزیهای دقیق و صرف هزینههای کلان، تلاش بی وقفهای برای به دست گرفتن جریانهای اصلی خبر رسانی و مطبوعات در سراسر جهان از سوی صهیونیستها آغاز شد. | |||
در ترسیم وضعیت کنونی امپراتوری رسانهای صهیونیستها میتوان گفت که تنهادر[[آمریکا]] به عنوان قطب رسانهای و تبلیغاتی جهان با وجود جمعیت سه درصدی [[یهودیان]]، نزدیک به نیمی از امکانات رسانهای در اختیار صهیونیستها قرار دارد. گفته میشود که حدود 90 درصد سینمای [[آمریکا]] زیر سیطره ائتلاف هالیوودی- صهیونیستی قرار گرفته و در بسیاری از کشورهای غربی وضعیتی به گونهای مشابه وجود دارد همانگونه که "روژه گارودی" اندیشمندفرانسوی در کتاب"اسطوره سیاسی صهیونیسم" بیان کرده، صهیونیست هابرای تثبیت خودبیش از هر چیزی بر روی رسانهها و ابزارهای تبلیغاتی حساب باز کردهاند. به گفته گارودی:" صهیونیستها بی آنکه در جهان ما ریشه و اصالتی داشته باشند، توانستهاند به مدد پول، قدرت سیاسی و ابزار رسانهای سلطه خود را بر کانونهای قدرت در اروپا و [[آمریکا]] بگسترانند." | در ترسیم وضعیت کنونی امپراتوری رسانهای صهیونیستها میتوان گفت که تنهادر[[آمریکا]] به عنوان قطب رسانهای و تبلیغاتی جهان با وجود جمعیت سه درصدی [[یهودیان]]، نزدیک به نیمی از امکانات رسانهای در اختیار صهیونیستها قرار دارد. گفته میشود که حدود 90 درصد سینمای [[آمریکا]] زیر سیطره ائتلاف هالیوودی- صهیونیستی قرار گرفته و در بسیاری از کشورهای غربی وضعیتی به گونهای مشابه وجود دارد همانگونه که "روژه گارودی" اندیشمندفرانسوی در کتاب"اسطوره سیاسی صهیونیسم" بیان کرده، صهیونیست هابرای تثبیت خودبیش از هر چیزی بر روی رسانهها و ابزارهای تبلیغاتی حساب باز کردهاند. به گفته گارودی:" صهیونیستها بی آنکه در جهان ما ریشه و اصالتی داشته باشند، توانستهاند به مدد پول، قدرت سیاسی و ابزار رسانهای سلطه خود را بر کانونهای قدرت در اروپا و [[آمریکا]] بگسترانند." | ||
یکی از مهمترین اهداف صهیونیستها از نفوذ در رسانه، تلاش در جهت به کارگیری شیوههای گمراه کننده به منظور معرفی [[اسلام]] بهعنوان یک جنبش انعطاف ناپذیر و مخالف تمدن است. و اینکه [[اسلام]] خطری جدی برای جهان است. <ref>یکی از روزنامههای تحت نفوذ صهیونیستها در آمریکا به نام "شیکاگوسان تایمز" در یکی ازشماره هایخود در مقالهای تحت عنوان (تفاهمی با اسلام نیست، مگر به زبان آهن و آتش) نظرات نویسنده مقاله را پیرامون اسلام را در قالب مقایسه با کمونیسم، چنین القاء کرد:"ازآنجا که ایده کمونیسم در اصل تفکری غربی است، بهتر میتوان با آن به تفاهم و نظرهای مشترکرسید، اما با اسلام نمیتوان به تفاهم و نظر واحد دست یافت، مگر با آهن و آتش"(علیخانی 1384).</ref>(علیخانی 1384) استراتژی صهیونیسم بین الملل در ساخت فیلم نیز تنها به تولید فیلمهای صهیونیستی در جهت موجه جلوه دادن چهره صهیونیسم و [[اسرائیل]] محدود نمیشود، بلکه شامل فیلمهایی نیز میگردد که به تخریب هویت اسلامی و تضعیف رنگ و بوی مذهب در زندگی [[مسلمانان]] میپردازند. اساساً قسمتی از چالشهای فرهنگی که در [[جهان اسلام]] با آن مواجهیم برگرفته از این صنعت و هنر است که رهاورد آن نیز جنگ روانی غافلانهای است که در جهت مقاصد صهیونیستی رخ میدهد و این یک واقعیت است. | یکی از مهمترین اهداف صهیونیستها از نفوذ در رسانه، تلاش در جهت به کارگیری شیوههای گمراه کننده به منظور معرفی [[اسلام]] بهعنوان یک جنبش انعطاف ناپذیر و مخالف تمدن است. و اینکه [[اسلام]] خطری جدی برای جهان است. <ref>یکی از روزنامههای تحت نفوذ صهیونیستها در آمریکا به نام "شیکاگوسان تایمز" در یکی ازشماره هایخود در مقالهای تحت عنوان (تفاهمی با اسلام نیست، مگر به زبان آهن و آتش) نظرات نویسنده مقاله را پیرامون اسلام را در قالب مقایسه با کمونیسم، چنین القاء کرد: | ||
"ازآنجا که ایده کمونیسم در اصل تفکری غربی است، بهتر میتوان با آن به تفاهم و نظرهای مشترکرسید، اما با اسلام نمیتوان به تفاهم و نظر واحد دست یافت، مگر با آهن و آتش"(علیخانی 1384).</ref>(علیخانی 1384) استراتژی صهیونیسم بین الملل در ساخت فیلم نیز تنها به تولید فیلمهای صهیونیستی در جهت موجه جلوه دادن چهره صهیونیسم و [[اسرائیل]] محدود نمیشود، بلکه شامل فیلمهایی نیز میگردد که به تخریب هویت اسلامی و تضعیف رنگ و بوی مذهب در زندگی [[مسلمانان]] میپردازند. اساساً قسمتی از چالشهای فرهنگی که در [[جهان اسلام]] با آن مواجهیم برگرفته از این صنعت و هنر است که رهاورد آن نیز جنگ روانی غافلانهای است که در جهت مقاصد صهیونیستی رخ میدهد و این یک واقعیت است. | |||
صهیونیسم از آن جا که میداند بدون تغییر در باورهای فرهنگی، ملی و معنوی دیگر جوامع امکان دستیابی به اهداف خود راندارد، درتکاپواست تا با تغییر باورها و ارزشهای انسانی، همچنین تخریب اعتقادات مذهبی ملتها به این مهم دست یابند. صهیونیسم بین الملل همچنین در عرصه سینما با اشاعه ضد ارزشها، ترویج مفاسد اخلاقی، خشونت و پول پرستی سعی درسوق دادن جهانیان به سوی غفلت و روزمرگی دارد و در تمامی این موارد تنها به منافع اقتصادی و سیاسی خود میاندیشد. امروزه ردپای شهوت، پول پرستی و خشونت را در فیلمهای خانوادگی و حتی آثار ویژه کودکان نیز میتوان مشاهده کرد. | صهیونیسم از آن جا که میداند بدون تغییر در باورهای فرهنگی، ملی و معنوی دیگر جوامع امکان دستیابی به اهداف خود راندارد، درتکاپواست تا با تغییر باورها و ارزشهای انسانی، همچنین تخریب اعتقادات مذهبی ملتها به این مهم دست یابند. صهیونیسم بین الملل همچنین در عرصه سینما با اشاعه ضد ارزشها، ترویج مفاسد اخلاقی، خشونت و پول پرستی سعی درسوق دادن جهانیان به سوی غفلت و روزمرگی دارد و در تمامی این موارد تنها به منافع اقتصادی و سیاسی خود میاندیشد. امروزه ردپای شهوت، پول پرستی و خشونت را در فیلمهای خانوادگی و حتی آثار ویژه کودکان نیز میتوان مشاهده کرد. | ||
خط ۷۸: | خط ۹۷: | ||
یکی از دلواپسیهای اصلی صهیونیسم، اطمینان یافتن از این است که گفت و گوی مردم راجع به [[اسرائیل]]، استدلالهای اخلاقی و استراتژیک را منعکس سازد. عوامل مختلف آن، این کار را برعهده دارند که از طریق تأکید دائم بر ارزش استراتژیک [[اسرائیل]]، تکرار توصیف یک طرفه از آن و نحوه تأسیس اش، و از طریق دفاع ازاقدامات [[اسرائیل]] در مباحثات سیاسی این کار را انجام میدهند. (هدف این است که مردم متقاعد شوند [[آمریکا]] و [[اسرائیل]] منافع و ارزشهای یکسان دارند) | یکی از دلواپسیهای اصلی صهیونیسم، اطمینان یافتن از این است که گفت و گوی مردم راجع به [[اسرائیل]]، استدلالهای اخلاقی و استراتژیک را منعکس سازد. عوامل مختلف آن، این کار را برعهده دارند که از طریق تأکید دائم بر ارزش استراتژیک [[اسرائیل]]، تکرار توصیف یک طرفه از آن و نحوه تأسیس اش، و از طریق دفاع ازاقدامات [[اسرائیل]] در مباحثات سیاسی این کار را انجام میدهند. (هدف این است که مردم متقاعد شوند [[آمریکا]] و [[اسرائیل]] منافع و ارزشهای یکسان دارند) | ||
سوق دادن گفتگووتفکر مردم درجهت طرفداری از[[اسرائیل]] فوقالعاده مهم است، زیرا مباحثهای آزادورک در مورد سیاست [[اسرائیل]] (مثلاً در مورد اراضی اشغالی، تاریخ [[اسرائیل]] و نقش آن در شکلدادن سیاست خاورمیانهای [[آمریکا]]) ممکن است به راحتی منجربه زیر سؤال رفتن [[اسرائیل]] در[[آمریکا]]، و درخواست مردم منوط به محدودتر کردن روابط با آن بگردد. لذا عوامل مهم در رژیم، میکوشند در گفتگوهای مربوط به [[اسرائیل]] در رسانههای عمومی، مؤسسات مشاوره و محافل دانشگاهی نفوذ کنند. زیرا این نهادها برای شکل دادن افکارعمومی حیاتی هستند. آنهاازهیچ اقدامی درجهت مثبتجلوهدادن [[اسرائیل]] و کنارزدن افراد منتقد نسبت به این سیاستها، یا محاسن پشتیبانی بیقیدوشرط [[آمریکا]] از [[اسرائیل]]، فروگذار نمیکنند. البته این تلاشها همواره موفقیتآمیز نیست، ولی در مثبت بودن طرز تفکر عمومی نسبت به [[اسرائیل]] بسیار مؤثر است <ref>جیمی یرشایمر 1389، ج 1، ص 209.</ref> | سوق دادن گفتگووتفکر مردم درجهت طرفداری از[[اسرائیل]] فوقالعاده مهم است، زیرا مباحثهای آزادورک در مورد سیاست [[اسرائیل]] (مثلاً در مورد اراضی اشغالی، تاریخ [[اسرائیل]] و نقش آن در شکلدادن سیاست خاورمیانهای [[آمریکا]]) ممکن است به راحتی منجربه زیر سؤال رفتن [[اسرائیل]] در[[آمریکا]]، و درخواست مردم منوط به محدودتر کردن روابط با آن بگردد. | ||
لذا عوامل مهم در رژیم، میکوشند در گفتگوهای مربوط به [[اسرائیل]] در رسانههای عمومی، مؤسسات مشاوره و محافل دانشگاهی نفوذ کنند. زیرا این نهادها برای شکل دادن افکارعمومی حیاتی هستند. آنهاازهیچ اقدامی درجهت مثبتجلوهدادن [[اسرائیل]] و کنارزدن افراد منتقد نسبت به این سیاستها، یا محاسن پشتیبانی بیقیدوشرط [[آمریکا]] از [[اسرائیل]]، فروگذار نمیکنند. البته این تلاشها همواره موفقیتآمیز نیست، ولی در مثبت بودن طرز تفکر عمومی نسبت به [[اسرائیل]] بسیار مؤثر است <ref>جیمی یرشایمر 1389، ج 1، ص 209.</ref> | |||
==3-اهداف یاد شده در پروتکلها== | ==3-اهداف یاد شده در پروتکلها== | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۲۶: | ||
13- آنها در پروتکلها از توضیح زیاد پیرامون دو نکته عمداً لب فرو بستهاند. نکتهٔ اول «[[یهود]] آزاری» یا «آنتی سمیتیزم» است. آنها به دلیلی، این موضوع را از پروتکلها برچیدهاند. و به اظهار همین نکته بسنده کردهاند که به عقیدهٔ آنها این مسأله برای مصالح و منافع آنها ضروری است. نکته دوم «[[فلسطین]]» یا به تعبیر کهنه و بر باد رفتهٔ آنها «سرزمین [[اسرائیل]]» است. علت سکوت آنها در این مورد همان است که خودشان در هنگام صحبت از برنامهشان برای نابودی دربار پاپ و قرار دادن [[اروپا]] به عنوان پایتخت پادشاهی خویش، اظهار داشتهاند و گفتهاند که پرداختن به ادیان دیگر فعلاً - در زمان طرح برنامه پروتکلها - زود است. مقصود آنها از ادیان دیگر «[[امپراتوری عثمانی]]» میباشد. سران صهیون در آن سال عملاً کار نفوذ در این امپراتوری را آغاز کرده بود، بنابراین، به نظر این سران رسیدن به [[فلسطین]] با آینده این امپراتوری در ارتباط بود و آنها سخت میکوشیدند که این آینده را به تباهی بکشانند و بیست سال پس از طرح این برنامه (پروتکلها)، در سال 1917، به اعلامیه بالفور دست یافتند. (نویهض، عجاج. (1387)، پروتکلهای دانشوران صهیون، برنامه عمل صهیونیسم جهانی، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ پنجم (1387))<ref>[http://www.masjed.ir/fa/article/2842/%D8%B5%D9%87%DB%8C%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%DA%86%D9%87-%D8%A7%D9%87%D8%AF%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF صهیونیسم چیست و چه اهدافی دارد؟]</ref> | 13- آنها در پروتکلها از توضیح زیاد پیرامون دو نکته عمداً لب فرو بستهاند. نکتهٔ اول «[[یهود]] آزاری» یا «آنتی سمیتیزم» است. آنها به دلیلی، این موضوع را از پروتکلها برچیدهاند. و به اظهار همین نکته بسنده کردهاند که به عقیدهٔ آنها این مسأله برای مصالح و منافع آنها ضروری است. نکته دوم «[[فلسطین]]» یا به تعبیر کهنه و بر باد رفتهٔ آنها «سرزمین [[اسرائیل]]» است. علت سکوت آنها در این مورد همان است که خودشان در هنگام صحبت از برنامهشان برای نابودی دربار پاپ و قرار دادن [[اروپا]] به عنوان پایتخت پادشاهی خویش، اظهار داشتهاند و گفتهاند که پرداختن به ادیان دیگر فعلاً - در زمان طرح برنامه پروتکلها - زود است. مقصود آنها از ادیان دیگر «[[امپراتوری عثمانی]]» میباشد. سران صهیون در آن سال عملاً کار نفوذ در این امپراتوری را آغاز کرده بود، بنابراین، به نظر این سران رسیدن به [[فلسطین]] با آینده این امپراتوری در ارتباط بود و آنها سخت میکوشیدند که این آینده را به تباهی بکشانند و بیست سال پس از طرح این برنامه (پروتکلها)، در سال 1917، به اعلامیه بالفور دست یافتند. (نویهض، عجاج. (1387)، پروتکلهای دانشوران صهیون، برنامه عمل صهیونیسم جهانی، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ پنجم (1387))<ref>[http://www.masjed.ir/fa/article/2842/%D8%B5%D9%87%DB%8C%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%DA%86%D9%87-%D8%A7%D9%87%D8%AF%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF صهیونیسم چیست و چه اهدافی دارد؟]</ref> | ||
==کتابنامه== | ==کتابنامه== | ||
1. داریوش آشوری. دانشنامهٔ سیاسی. چاپ اول 1387. تهران، مروارید | 1. داریوش آشوری. دانشنامهٔ سیاسی. چاپ اول 1387. تهران، مروارید. | ||
2. ابراهیم ارجینی. تبارانحراف. چاپ سوم 1385. قم. مؤسسه لوح وقلم. انتشارات ابتکاردانش | 2. ابراهیم ارجینی. تبارانحراف. چاپ سوم 1385. قم. مؤسسه لوح وقلم. انتشارات ابتکاردانش. | ||
3. فاطمه امین پور. فصلنامهٔ تخصصی مطالعات رسانه. 1390. تهران. مرکزپژوهشهای صداوسیما | 3. فاطمه امین پور. فصلنامهٔ تخصصی مطالعات رسانه. 1390. تهران. مرکزپژوهشهای صداوسیما. | ||
4. نجاح الطایی. مظلومنمایی یهود. چاپ اول 1384. بیروت. دارالهدی | 4. نجاح الطایی. مظلومنمایی یهود. چاپ اول 1384. بیروت. دارالهدی. | ||
5. نعیم بدیعی. فصلنامهٔ مطالعاتی تحقیقاتی وسایل ارتباط جمعی. 1390. تهران | 5. نعیم بدیعی. فصلنامهٔ مطالعاتی تحقیقاتی وسایل ارتباط جمعی. 1390. تهران. | ||
6. اسماعیل بیابانگرد. فرزندمن ورسانه. چاپ اول 1387. تهران. مرکزامورزنان وخانوادهٔ نهاد ریاست جمهوری | 6. اسماعیل بیابانگرد. فرزندمن ورسانه. چاپ اول 1387. تهران. مرکزامورزنان وخانوادهٔ نهاد ریاست جمهوری. | ||
7. نیل پستمن. تکنوپولی. چاپ اول 1389. صادق طباطبایی. تهران. اطلاعات | 7. نیل پستمن. تکنوپولی. چاپ اول 1389. صادق طباطبایی. تهران. اطلاعات. | ||
8. ناصرجمالزاده. اصطلاحات سیاسی. چاپ اول 1386. قم. پارسایان | 8. ناصرجمالزاده. اصطلاحات سیاسی. چاپ اول 1386. قم. پارسایان. | ||
9. جانجیمییرشایمر. گروهفشاراسرائیل وسیاستآمریکا. چاپ اول 1389. رضاکامشاد. تهران فرزان | 9. جانجیمییرشایمر. گروهفشاراسرائیل وسیاستآمریکا. چاپ اول 1389. رضاکامشاد. تهران فرزان. | ||
10. محمدحسنی. فرهنگ ورسانه های نوین. چاپ اول 1385. تهران. دفترعقل | 10. محمدحسنی. فرهنگ ورسانه های نوین. چاپ اول 1385. تهران. دفترعقل. | ||
11. سمیه خزایی. بنمایههای تاریخیصهیونیسم. چاپ دوم 1389. قم. بوستان کتاب | 11. سمیه خزایی. بنمایههای تاریخیصهیونیسم. چاپ دوم 1389. قم. بوستان کتاب. | ||
12. علیاکبردهخدا. دهخدا. چاپ اول. بی تا. تهران. افست | 12. علیاکبردهخدا. دهخدا. چاپ اول. بی تا. تهران. افست. | ||
13. مجیدصفاتاج. تروریسم صهیونیستی. چاپ اول 1382. تهران | 13. مجیدصفاتاج. تروریسم صهیونیستی. چاپ اول 1382. تهران. | ||
14. حسن عمید. عمید. چاپ اول. بی تا. تهران. نشرجاویدان | 14. حسن عمید. عمید. چاپ اول. بی تا. تهران. نشرجاویدان. | ||
15. علیخانی بی نا.1384. سایت باشگاه اندیشه | 15. علیخانی بی نا.1384. سایت باشگاه اندیشه. | ||
16. صفامحمودعبدالعال. ادعاهایحقوقیتاریخیدرسرزمیناسرائیل. چاپاول 1387. رضوانحکیمزاده. تهران. دفترمطالعات سیاسی بین المللی | 16. صفامحمودعبدالعال. ادعاهایحقوقیتاریخیدرسرزمیناسرائیل. چاپاول 1387. رضوانحکیمزاده. تهران. دفترمطالعات سیاسی بین المللی. | ||
17. غلامرضاعلی بابایی. فرهنگ سیاسی آرش. چاپ اول 1384. تهران. آشیان | 17. غلامرضاعلی بابایی. فرهنگ سیاسی آرش. چاپ اول 1384. تهران. آشیان. | ||
18. ادواردلیلاموره. برگزیدهٔ دانشنامهٔ دین ارتباطات ورسانه. چاپ اول 1388. حمیدرضاقادری. قم | 18. ادواردلیلاموره. برگزیدهٔ دانشنامهٔ دین ارتباطات ورسانه. چاپ اول 1388. حمیدرضاقادری. قم. | ||
19. جریماندر. کندوکاوی درماهیت تلویزیون. چاپ دوم 1385. آیدین میرشکار. تهران. کتاب صبح | 19. جریماندر. کندوکاوی درماهیت تلویزیون. چاپ دوم 1385. آیدین میرشکار. تهران. کتاب صبح. | ||
20. محمدمعین. تهران. امیرکبیر. بی تا | 20. محمدمعین. تهران. امیرکبیر. بی تا. | ||
21.. م.م.ک 1390International@irna.ir | 21.. م.م.ک 1390International@irna.ir. | ||
22. مهدی نیکخو. نقش هنر ورسانه درتعلیم وتربیت. چاپ اول 1379. قم. دارالثقلین | 22. مهدی نیکخو. نقش هنر ورسانه درتعلیم وتربیت. چاپ اول 1379. قم. دارالثقلین. | ||
23. ستوارت هوور. دین درعصررسانه. چاپ دوم 1385. علی عامریمهابادی. تهران. مرکزپژوهشهای صداوسیما | 23. ستوارت هوور. دین درعصررسانه. چاپ دوم 1385. علی عامریمهابادی. تهران. مرکزپژوهشهای صداوسیما. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس| | {{پانویس رنگی|1}} | ||
[[رده: آلمان]] | [[رده: آلمان]] | ||
[[رده: یهودیان]] | [[رده: یهودیان]] |