۸۷۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
<div class="wikiInfo"> | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده: یهودیت.jpg|جایگزین= دین یهود|بندانگشتی|یهودیت]] | [[پرونده: یهودیت.jpg|جایگزین= دین یهود|بندانگشتی|یهودیت]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | |||
!نام | |||
!دین یهودیت | |||
|- | |||
|نوع | |||
|ابراهیمی | |||
|- | |||
|نام پیامبر | |||
|موسی، کلیم الله | |||
|- | |||
|} | |||
</div> | |||
</div> | </div> | ||
خط ۷۴: | خط ۸۸: | ||
=دین مردم صحرانشین= | =دین مردم صحرانشین= | ||
عبرانیان در آغاز قومی صحرانشین بودند و نخستین اقامت آنان در شهرها در زمان حضرت [[یوسف]] علیه السلام بود. <ref>این موضوع در سوره | عبرانیان در آغاز قومی صحرانشین بودند و نخستین اقامت آنان در شهرها در زمان حضرت [[یوسف]] علیه السلام بود. <ref>این موضوع در سوره یوسف، آیه 100 آمده است.</ref> صحرانشینی در اعتقادات و مراسم دینی آن تأثیر فراوانی داشت. | ||
هنگامی که حضرت [[موسی]] علیه السلام آنان را از دست [[فرعون]] نجات داد، مجبور شدند مدت چهل سال در [[صحرای سینا]] بمانند، ولی پس از آن پیوسته در شهرها به سر میبردند و تمدنی را پایه گذاری کردند که میراث گرانبهای قوم یهود شد. [[مسیحیت]] نیز زاییده همین تمدن است. | هنگامی که حضرت [[موسی]] علیه السلام آنان را از دست [[فرعون]] نجات داد، مجبور شدند مدت چهل سال در [[صحرای سینا]] بمانند، ولی پس از آن پیوسته در شهرها به سر میبردند و تمدنی را پایه گذاری کردند که میراث گرانبهای قوم یهود شد. [[مسیحیت]] نیز زاییده همین تمدن است. | ||
خط ۸۶: | خط ۱۰۰: | ||
=حضرت موسی علیه السلام= | =حضرت موسی علیه السلام= | ||
در باب دوم سفر خروج تورات میخوانیم که یک تن از [[بنی اسرائیل]] <ref>نام وی در | در باب دوم سفر خروج تورات میخوانیم که یک تن از [[بنی اسرائیل]] <ref>نام وی در احادیث اسلامی، عمران و در تورات عمرام بن قهات بن لاوی بن یعقوب است (خروج 6: 14-20).</ref> با یکی از دختران قبیله خود ازدواج کرد و دارای پسری شد. مادر نوزاد به منظور نجات وی از چنگال مأموران [[فرعون]] او را مدت سه ماه پنهان کرد. | ||
از آنجا که مخفی نگه داشتن کودک برای همیشه ممکن نبود، مادرش صندوقی تهیه کرد و منافذ آن را با قیر اندود و کودک زا در آن نهاد و در میان نیزارهای [[رود نیل]] رها کرد. خواهر وی در آن حوالی ایستاد تا ببیند چه بر سر او خواهد آمد. | از آنجا که مخفی نگه داشتن کودک برای همیشه ممکن نبود، مادرش صندوقی تهیه کرد و منافذ آن را با قیر اندود و کودک زا در آن نهاد و در میان نیزارهای [[رود نیل]] رها کرد. خواهر وی در آن حوالی ایستاد تا ببیند چه بر سر او خواهد آمد. | ||
خط ۹۶: | خط ۱۱۰: | ||
به هر حال حضرت [[موسی]] علیه السلام امور قوم خود را سامان داد و آنان را برای مبارزه با کافران آماده کرد و احکام [[خدا]] را به آنان تعلیم داد. وی قوم [[بنی اسرائیل]] را برکت داد و در صد و بیست سالگی در مکانی به نام موآب، حوالی دریای میت، درگذشت و [[بنی اسرائیل]] برای او سی روز عزاداری کردند. این جریان در آخر سفر تثنیه یافت میشود و تورات بدان پایان مییابد: | به هر حال حضرت [[موسی]] علیه السلام امور قوم خود را سامان داد و آنان را برای مبارزه با کافران آماده کرد و احکام [[خدا]] را به آنان تعلیم داد. وی قوم [[بنی اسرائیل]] را برکت داد و در صد و بیست سالگی در مکانی به نام موآب، حوالی دریای میت، درگذشت و [[بنی اسرائیل]] برای او سی روز عزاداری کردند. این جریان در آخر سفر تثنیه یافت میشود و تورات بدان پایان مییابد: | ||
(5) پس [[موسی]] بنده [[خداوند]] در آنجا به زمین موآب برحسب قول [[خداوند]] مرد (6) و او را در زمین موآب در مقابل بیت فعور در دره دفن کرد <ref>دفن کننده معلوم نیست و برخی می گویند مقصود | (5) پس [[موسی]] بنده [[خداوند]] در آنجا به زمین موآب برحسب قول [[خداوند]] مرد (6) و او را در زمین موآب در مقابل بیت فعور در دره دفن کرد <ref>دفن کننده معلوم نیست و برخی می گویند مقصود خداوند است.</ref> و احدی قبر او را تا امروز ندانسته است (7) و [[موسی]] چون وفات یافت، صد و بیست سال داشت و نه چشمش تار و نه قوتش کم شده بود (8) و [[بنی اسرائیل]] برای [[موسی]] در عربات موآب سی روز ماتم گرفتند. پس روزهای ماتم و نوحه گری برای [[موسی]] سپری گشت (9) و یوشع بن نون از روح حکمت مملو بود، چون که [[موسی]] دستهای خود را بر او نهاده بود و [[بنی اسرائیل]] او را اطاعت نمودند و بر حسب آنچه [[خداوند]] به [[موسی]] امر فرموده بود عمل کردند (10) و نبیی مثل [[موسی]] تا به حال در اسرائیل برنخاسته است که [[خداوند]] او را روبرو شناخته باشد (11) در جمیع آیات و معجزاتی که [[خداوند]] او را فرستاد تا آنها را در زمین [[مصر]] به [[فرعون]] و جمیع بندگانش و تمامی زمینش بنماید (12) و در تمامی دست قوی و جمیع آن هیبت عظیم که [[موسی]] در نظر همه [[اسرائیل]] نمود (تثنیه 34: 5 - 12). | ||
=تأسیس یهودیت= | =تأسیس یهودیت= | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۴۷: | ||
به گفته تورات، [[فرعون]] سرانجام تسلیم شد و حضرت [[موسی]] علیه السلام و هارون علیه السلام را شبانه طلبید و به آنان گفت با [[بنی اسرائیل]] به هر جا که میخواهید بروید. پس آنان به سوی [[دریای سرخ]] در شرق [[مصر]] کوچ کردند و آنجا اردو زدند. | به گفته تورات، [[فرعون]] سرانجام تسلیم شد و حضرت [[موسی]] علیه السلام و هارون علیه السلام را شبانه طلبید و به آنان گفت با [[بنی اسرائیل]] به هر جا که میخواهید بروید. پس آنان به سوی [[دریای سرخ]] در شرق [[مصر]] کوچ کردند و آنجا اردو زدند. | ||
قوم [[موسی]] از دور آمدن فرعونیان را مشاهده کردند. در آن هنگام حضرت [[موسی]] علیه السلام دست خود را به طرف دریا دراز کرد و دریا شکافته شد و خشک گردید و [[بنی اسرائیل]] به آسانی از آن عبور کردند. <ref>از نظر اهل کتاب دریایی که | قوم [[موسی]] از دور آمدن فرعونیان را مشاهده کردند. در آن هنگام حضرت [[موسی]] علیه السلام دست خود را به طرف دریا دراز کرد و دریا شکافته شد و خشک گردید و [[بنی اسرائیل]] به آسانی از آن عبور کردند. <ref>از نظر اهل کتاب دریایی که بنی اسرائیل از آن عبور کردند دریای سرخ بود که در مرز مصر قرار داشت. جمعی از مسلمانان این دریا را رود نیل دانستهاند.</ref> آنگاه لشکریان [[فرعون]] وارد شدند و حضرت [[موسی]] علیه السلام به امر [[خداوند]] با اشاره دست، آنان را غرق کرد. تورات درباره غرق شدن شخص [[فرعون]] چیزی نگفته است. | ||
از [[قرآن]] مجید و [[احادیث اسلامی]] بر میآید که [[بنی اسرائیل]] به امر خدا از [[مصر]] خارج شدند، نه به اذن [[فرعون]] (شعراء:52). همچنین به صریح [[قرآن]] کریم، حضرت [[موسی]] علیه السلام به فرمان الهی عصای خود را به دریا زد، نه اینکه دستش را به سوی دریا دراز کند. | از [[قرآن]] مجید و [[احادیث اسلامی]] بر میآید که [[بنی اسرائیل]] به امر خدا از [[مصر]] خارج شدند، نه به اذن [[فرعون]] (شعراء:52). همچنین به صریح [[قرآن]] کریم، حضرت [[موسی]] علیه السلام به فرمان الهی عصای خود را به دریا زد، نه اینکه دستش را به سوی دریا دراز کند. | ||
خط ۳۷۴: | خط ۳۸۸: | ||
نام خاص [[خدا]] در دین یهود یهوه یعنی باشنده (موجود) است. این نام بسیار احترام دارد و بر زبان آوردن آن حتی از طریق قرائت تورات حرام است. بر اثر این تحریم، کسی تلفظ حقیقی آن را نمیداند و گاهی در کتابهای علمی مغرب زمین، از باب احتیاط آن را بدون حرکت (YHWH) ثبت میکنند. اما گروهی از محققان برآنند که تلفظ حقیقی آن یهوه است. | نام خاص [[خدا]] در دین یهود یهوه یعنی باشنده (موجود) است. این نام بسیار احترام دارد و بر زبان آوردن آن حتی از طریق قرائت تورات حرام است. بر اثر این تحریم، کسی تلفظ حقیقی آن را نمیداند و گاهی در کتابهای علمی مغرب زمین، از باب احتیاط آن را بدون حرکت (YHWH) ثبت میکنند. اما گروهی از محققان برآنند که تلفظ حقیقی آن یهوه است. | ||
هنگامی که معبد [[سلیمان]] بر پا بود، بالاترین مقام مذهبی یهود حق داشت سالی یک بار در روز عاشورای تقویم [[یهودی]] (دهم ماه تشری، در اوایل پاییز)، در قدس الاقداس آن معبد، نام یهوه را بر زبان آورد و دعا کند. هنگام تلاوت تورات نام مزبور به ادونای به معنای آقای من تبدیل میشود و حرکات همین کلمه را روی آن میگذارند؛ از این رو، گاهی آن را یهوه ضبط کردهاند.<ref>ابوالبختری وهب بن وهب که در آغاز عصر بنی العباس بن جعل حدیث اشتغال داشت، در یکی از احادیث ساختگی خویش، یاهو را اسم اعظم | هنگامی که معبد [[سلیمان]] بر پا بود، بالاترین مقام مذهبی یهود حق داشت سالی یک بار در روز عاشورای تقویم [[یهودی]] (دهم ماه تشری، در اوایل پاییز)، در قدس الاقداس آن معبد، نام یهوه را بر زبان آورد و دعا کند. هنگام تلاوت تورات نام مزبور به ادونای به معنای آقای من تبدیل میشود و حرکات همین کلمه را روی آن میگذارند؛ از این رو، گاهی آن را یهوه ضبط کردهاند.<ref>ابوالبختری وهب بن وهب که در آغاز عصر بنی العباس بن جعل حدیث اشتغال داشت، در یکی از احادیث ساختگی خویش، یاهو را اسم اعظم خدا معرفی کرد و این امر به مذاق صوفیان خوش آمد و آن را ترویج کردند. ترکیب “یاهو”از نظر دستور زبان عربی کاملاً غلط است و از یهوه اقتباس شده است. یهو و یاهو نام برخی از بتهای خاورمیانه قدیم بوده است.</ref> | ||
یکی دیگر از نامهای [[خدا]] اهیه اشر اهیه است به معنای هستم آنچه هستم. این نام در سفر خروج 3:14 و در برخی [[ادعیه اسلامی]] (مانند دعای شب عرفه) آمده است و بر اثر نسخه برداری افراد کم اطلاع، به آهیا شراهیا تبدیل گردیده است. | یکی دیگر از نامهای [[خدا]] اهیه اشر اهیه است به معنای هستم آنچه هستم. این نام در سفر خروج 3:14 و در برخی [[ادعیه اسلامی]] (مانند دعای شب عرفه) آمده است و بر اثر نسخه برداری افراد کم اطلاع، به آهیا شراهیا تبدیل گردیده است. |