confirmed
۵٬۸۵۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[حَجَرالاسود]]، که در رکن شرقی (رکن اسود یا رکن حَجَری) [[کعبه]] قرار دارد، سنگی مقدّس و دارای پیشینه کهن و جایگاهی ویژه ای در فرهنگ اسلامی و [[مناسک حج]] است. این سنگ در ارتفاع یک و نیم متر از سطح زمین، بر رکن شرقی کعبه نصب شده است.<ref>موعود نامه نوشته مجتبی تونه ای، ص 271</ref> <ref>[[هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]]، ج۳، ص:۲۳۰.</ref>استلام این سنگ مورد سفارش [[پیامبر]] صلوات الله علیه و [[اهل بیت]] علیهم السلام می باشد. در منابع روایی آمده است که سابقه حجر الاسود به زمان [[حضرت آدم]] علیه السلام باز می گردد. حجر الاسود در زمان [[طوفان نوح]] بر فراز کوه [[ابو قبیس]] قرار گرفته و به دست [[حضرت ابراهیم]] علیه السلام در مکان خود نصب شده است.این سنگ بیضی شکل بوده و رنگ آن متمایل به قرمز است و به دلیل صدماتی که در طول زمان به آن وارد شده، در حلقه ای نقره ای حفاظت می شود.حجرالاسود قبل از اسلام نیز مورد احترام بوده، با این حال هیچ گاه در طول تاریخ (حتی در [[دوره جاهلیت]] که پرستش سنگها رایج بود) مورد پرستش واقع نشد.<ref>ر.ک. محمد طاهر کردی، التاریخ | [[حَجَرالاسود]]، که در رکن شرقی (رکن اسود یا رکن حَجَری) [[کعبه]] قرار دارد، سنگی مقدّس و دارای پیشینه کهن و جایگاهی ویژه ای در فرهنگ اسلامی و [[مناسک حج]] است. این سنگ در ارتفاع یک و نیم متر از سطح زمین، بر رکن شرقی کعبه نصب شده است.<ref>موعود نامه نوشته مجتبی تونه ای، ص 271</ref> <ref>[[هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]]، ج۳، ص:۲۳۰.</ref>استلام این سنگ مورد سفارش [[پیامبر]] صلوات الله علیه و [[اهل بیت]] علیهم السلام می باشد. در منابع روایی آمده است که سابقه حجر الاسود به زمان [[حضرت آدم]] علیه السلام باز می گردد. حجر الاسود در زمان [[طوفان نوح]] بر فراز کوه [[ابو قبیس]] قرار گرفته و به دست [[حضرت ابراهیم]] علیه السلام در مکان خود نصب شده است.این سنگ بیضی شکل بوده و رنگ آن متمایل به قرمز است و به دلیل صدماتی که در طول زمان به آن وارد شده، در حلقه ای نقره ای حفاظت می شود.حجرالاسود قبل از اسلام نیز مورد احترام بوده، با این حال هیچ گاه در طول تاریخ (حتی در [[دوره جاهلیت]] که پرستش سنگها رایج بود) مورد پرستش واقع نشد.<ref>ر.ک. محمد طاهر کردی، [[التاریخ القویم]]، ج ۲، جزء۳</ref>، ص۲۴۱؛ <ref>ر.ک. مروارید، قوامیس الحج، ص۸۴۶</ref> | ||
==معنای حجر الاسود== | ==معنای حجر الاسود== | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
==ویژگی های ظاهری حجر الاسود== | ==ویژگی های ظاهری حجر الاسود== | ||
حجرالاسود سنگی صیقلی به رنگ سیاه متمایل به قرمز و به شکل بیضی | حجرالاسود سنگی صیقلی به رنگ سیاه متمایل به قرمز و به شکل بیضی نا منظم است.<ref>[[اولیا چلبی]]، [[الرحلة الحجازیه]]، چاپ [[قاهره]]، نشر دارالافاق العربیه، سال ۱۹۹۹ م ص 230</ref> قطر حجر الاسود در حدود ۳۰ سانتیمتر و عرض آن حدود ۵/۱۳ سانتیمتر است.<ref>راهنمای حرمین شریفین، ج1، ص185.</ref>این سنگ در حدود ۹۸ سانتیمتر یعنی دو ذراع در دیوار فرورفته است. <ref>محمد بن احمد بن جبیر، [[رحلة ابن جبیر]]، [[بیروت،]] انتشارات دارالهلال، ص 59</ref> و نواری به عرض ده سانتیمتر دور آن را گرفته است. <ref>محمد طاهر کردی،التاریخ القویم لمکة و بیت الله الکریم، بیروت، انتشارات دار خضر، سال ۱۴۲۰ ق. ج2، ص442.</ref> | ||
==حجر الاسود در روایات== | ==حجر الاسود در روایات== | ||
حجر الاسود از سنگ هاى بهشتى است که همراه حضرت آدم عليه السّلام بوده و پس از نزول آدم به زمین و قبول توبه اش نزد وى فرود آمده است. <ref>[[کلینی]] [[الکافی]] ج۴، ص۱۸۵</ref>.<ref>همان، ص۱۸۸.</ref> این سنگ اکنون جزیی از [[مسجد الحرام]] و موقف استلام مسلمانان هنگام حج می باشد. | حجر الاسود از سنگ هاى بهشتى است که همراه [[حضرت آدم]] عليه السّلام بوده و پس از نزول آدم به زمین و قبول توبه اش نزد وى فرود آمده است. <ref>[[کلینی]] [[الکافی]] ج۴، ص۱۸۵</ref>.<ref>همان، ص۱۸۸.</ref> این سنگ اکنون جزیی از [[مسجد الحرام]] و موقف استلام مسلمانان هنگام حج می باشد.درروایات آمده است که اين سنگ در آغاز بسيار سفيد بود، امّا گناهان فرزندان آدم آن را سیاه کرده است.<ref>همان، ص ۱۹۱.</ref> | ||
از پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه نقل شده است که حجر الاسود دست راست خداوند در روى زمین است، کسى که آن را مسح کند دست خدا را مسح کرده است.<ref>همان، ص ۴۰۶</ref> <ref>[[شیخ حرّ عاملی]]، [[وسائل الشیعة]]، ج۱۳، ص ۳۲۴.</ref> | از پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه نقل شده است که حجر الاسود دست راست خداوند در روى زمین است، کسى که آن را مسح کند دست خدا را مسح کرده است.<ref>همان، ص ۴۰۶</ref> <ref>[[شیخ حرّ عاملی]]، [[وسائل الشیعة]]، ج۱۳، ص ۳۲۴.</ref> | ||