confirmed
۵٬۹۱۱
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «ابلقيه طبرى مىنويسد: ابلقيه گروهى از «راونديه» بودند، كه پيرو مردى پيس شد...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
طبرى مى نويسد: ابلقيه گروهى از «راونديه» بودند، كه پيرو مردى پيس شدند كه او را به زبان عرب ابلق مىگفتند. | |||
طبرى | وى از غلاة راوند بود، و درباره آل عباس غلو مى كرد. او مى گفت روحى كه در عيسى بن مريم وجود داشت در على (ع) بن أبي طالب و ديگر ائمه شيعه حلول كرد، و از ابدان ايشان به بدن ابراهيم بن محمد امام عباسى درآمد و سپس در ابو جعفر منصور «حلول» كرد و همه ايشان خدايانند. | ||
وى از غلاة راوند بود، و درباره | وى تمام چيزهاى حرام و ناروا را حلال و روا مى دانست. گروهى از پيروان خود را به خانه خويش دعوت مى كرد و به آنان مى خورانيد و مى نوشانيد و آنان را با زن خويش همبستر مى ساخت، تا اين كه اسد بن عبد اللّه القسرى البجلى بر وى دست يافت و او و كسانش را بكشت. طبرى مى گويد: پيروان او تا زمان وى وجود داشتند.ايشان ابو جعفر منصور را جانشين ابراهيم امام دانسته و مى پرستيدند و او را خدا می دانستند، و به كاخ سبز او در آمدند و بر بام رفته و بمانند آن كه قصد پرواز دارند خود را از بالاى كاخ بر زمين مى افكندند و خويشتن را هلاك مى ساختند. جماعتى از ايشان سلاح پوشيده فرياد يا ابا جعفر بر می داشتند و مى گفتند: اى ابا جعفر «انت، انت» تو همان توئى، يعنى تو خدايى تا آن كه روزى ابو جعفر منصور با عده اى از لشكريان خويش بر آنان كه با سلاح بر او خروج كرده بودند بتافت، و آنان را از دم شمشير بگذرانيد. ظاهرا اين فرقه با همان «راونديه» از غلاة شيعه بنى عباس باشند، و آنان را به مناسبت اعتقاد به الوهيت ابراهيم بن محمّد امام، ابراهيميه نيز مى گويند.<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 14</ref> | ||
آل عباس غلو | ==پانویس== | ||
وى تمام چيزهاى حرام و ناروا را حلال و روا | |||
ايشان ابو جعفر منصور را جانشين ابراهيم امام دانسته و | ==رده ها== کلام اسلامی، فرقه های کلامی، مذاهب اسلامی | ||