۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
===سنن ترمذی=== | ===سنن ترمذی=== | ||
3. ترمذی: وی نیز حدیث جابر بن سمره را در «سنن» خود از دو طریق نقل کرده است. در یکی از نقل های ترمذی آمده است: | 3. ترمذی: وی نیز حدیث جابر بن سمره را در «سنن» خود از دو طریق نقل کرده است. در یکی از نقل های ترمذی آمده است: | ||
«یکون من بعدی اثنا عشر أمیراً، کلّهم من قریش».<ref>سنن ترمذی، کتاب الفتن، باب46، ح 2223؛ معجم کبیر طبرانی، ج2، ص 214؛ مسند احمد، ج5، ص 99.</ref> | «یکون من بعدی اثنا عشر أمیراً، کلّهم من قریش».<ref>سنن ترمذی، کتاب الفتن، باب46، ح 2223؛ معجم کبیر طبرانی، ج2، ص 214؛ مسند احمد، ج5، ص 99.</ref> | ||
پس از من دوازده امیر وجود خواهند داشت، که همه آنان از قریش اند. | پس از من دوازده امیر وجود خواهند داشت، که همه آنان از قریش اند. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۲: | ||
===مسند احمد بن حنبل=== | ===مسند احمد بن حنبل=== | ||
5. احمد بن حنبل: وی نیز حدیث یاد شده را در کتاب خود «مسند» با الفاظ و تعابیر مختلف سی و شش بار نقل کرده است. | 5. احمد بن حنبل: وی نیز حدیث یاد شده را در کتاب خود «مسند» با الفاظ و تعابیر مختلف سی و شش بار نقل کرده است. | ||
در یکی از نقل های احمد آمده است: | در یکی از نقل های احمد آمده است: | ||
خط ۷۷: | خط ۷۹: | ||
بجز افراد یاد شده، جمع کثیر دیگری از دانشمندان اهل سنت نیز حدیث فوق را با سند صحیح در آثار خود ثبت کرده اند. از آن جمله اند: | بجز افراد یاد شده، جمع کثیر دیگری از دانشمندان اهل سنت نیز حدیث فوق را با سند صحیح در آثار خود ثبت کرده اند. از آن جمله اند: | ||
حاکم نیشابوری، سیوطی، خطیب بغدادی، ابو نعیم اصفهانی، بیهقی، طبرانی، ابن حجر عسقلانی، البانی، و....<ref>مستدرک حاکم، ج3، ص 618، دار الکتاب؛ تاریخ الخلفاء، ص 10؛ تاریخ بغداد، ج14، ص 353 و ج6، ص 263؛ حلیة الأولیاء، ج4، ص 333؛ دلائل النبوة، ج6، ص 520، دار الکتب العلمیة؛ معجم کبیر، ج2، ص 195، احیاء التراث العربی؛ فتح الباری، ج 13، ص 211؛ سلسلة الصحیحة، ح 1075، المکتب الإسلامی.</ref> | حاکم نیشابوری، سیوطی، خطیب بغدادی، ابو نعیم اصفهانی، بیهقی، طبرانی، ابن حجر عسقلانی، البانی، و....<ref>مستدرک حاکم، ج3، ص 618، دار الکتاب؛ تاریخ الخلفاء، ص 10؛ تاریخ بغداد، ج14، ص 353 و ج6، ص 263؛ حلیة الأولیاء، ج4، ص 333؛ دلائل النبوة، ج6، ص 520، دار الکتب العلمیة؛ معجم کبیر، ج2، ص 195، احیاء التراث العربی؛ فتح الباری، ج 13، ص 211؛ سلسلة الصحیحة، ح 1075، المکتب الإسلامی.</ref> | ||
=سند حدیث= | =سند حدیث= | ||
حدیث یاد شده مورد اتفاق فریقین است؛ و در بررسی هایی که تاکنون داشته ایم، به موردی برنخورده ایم که کسی به هر دلیلی در تضعیف حدیث، سخنی گفته و یا مطلبی نوشته باشد. بلکه قاطبه محدثان و دیگر دانشمندان اهل سنت، حدیث یاد شده را در آثار خود نقل نموده و بر صحت آن تأکید کرده اند. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که رجال سند حدیث، همگی، از محدثان و فقهای طراز اوّل عصر خویش محسوب می شوند. از باب نمونه ترمذی در صحیح خود پس از نقل حدیث می گوید: «حدیث نیکو و صحیحی است».<ref>سنن ترمذی، کتاب الفتن، باب 46؛ سلسلة الصحیحة، ج3، ص 63، ح 1075.</ref> و ناصرالدین البانی می نویسد: | حدیث یاد شده مورد اتفاق فریقین است؛ و در بررسی هایی که تاکنون داشته ایم، به موردی برنخورده ایم که کسی به هر دلیلی در تضعیف حدیث، سخنی گفته و یا مطلبی نوشته باشد. بلکه قاطبه محدثان و دیگر دانشمندان اهل سنت، حدیث یاد شده را در آثار خود نقل نموده و بر صحت آن تأکید کرده اند. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که رجال سند حدیث، همگی، از محدثان و فقهای طراز اوّل عصر خویش محسوب می شوند. از باب نمونه ترمذی در صحیح خود پس از نقل حدیث می گوید: | ||
«حدیث نیکو و صحیحی است».<ref>سنن ترمذی، کتاب الفتن، باب 46؛ سلسلة الصحیحة، ج3، ص 63، ح 1075.</ref> و ناصرالدین البانی می نویسد: | |||
«سند حدیث، سند نیکویی است و رجال آن مورد اعتماداند».<ref>سنن ترمذی، کتاب الفتن، باب 46؛ سلسلة الصحیحة، ج3، ص 63، ح 1075.</ref> | «سند حدیث، سند نیکویی است و رجال آن مورد اعتماداند».<ref>سنن ترمذی، کتاب الفتن، باب 46؛ سلسلة الصحیحة، ج3، ص 63، ح 1075.</ref> | ||
خط ۸۸: | خط ۹۳: | ||
و هنوز قرن دوم به انتهاء نرسیده و تعداد ائمه طاهرین از هشت تجاوز نکرده بود که ابوداود طیالسی (متوفّی204ه) آن را در مسند خود، و سپس نعیم بن حمّاد(متوفّی 228ه) در کتاب فتن، و دیگران در آثار خود ثبت کرده بودند. به طور اجمال، در آثار دانشمندان شیعه که تا اواخر قرن سوم هجری به رشته تحریر درآمده، اثری از این حدیث دیده نمی شود. به همین دلیل، کسی نمی تواند ادعا کند که شیعیان این حدیث را در تأیید نظریه بعدی خود در عدد ائمه، جعل کرده اند. | و هنوز قرن دوم به انتهاء نرسیده و تعداد ائمه طاهرین از هشت تجاوز نکرده بود که ابوداود طیالسی (متوفّی204ه) آن را در مسند خود، و سپس نعیم بن حمّاد(متوفّی 228ه) در کتاب فتن، و دیگران در آثار خود ثبت کرده بودند. به طور اجمال، در آثار دانشمندان شیعه که تا اواخر قرن سوم هجری به رشته تحریر درآمده، اثری از این حدیث دیده نمی شود. به همین دلیل، کسی نمی تواند ادعا کند که شیعیان این حدیث را در تأیید نظریه بعدی خود در عدد ائمه، جعل کرده اند. | ||
نکته دیگری که اهمیّت و قطعیت این حدیث را اثبات می کند، تأکید مکرر رسول خدا بر مسئله خلفای اثناعشر است. چنان که آن حضرت در مواضع متعددی این بشارت را بیان داشته و به سمع و نظر مردم رسانده اند. به خصوص که رسول گرامی این موضوع را در اجتماع بزرگ صحابه در جریان حجة الوداع در عرفات و منی به مردم ابلاغ نموده اند.<ref>مسند احمد، ج5، ص 90، 93، 96، 99؛ معجم کبیر طبرانی، ج2، ص 196 و 197.</ref> | نکته دیگری که اهمیّت و قطعیت این حدیث را اثبات می کند، تأکید مکرر رسول خدا بر مسئله خلفای اثناعشر است. چنان که آن حضرت در مواضع متعددی این بشارت را بیان داشته و به سمع و نظر مردم رسانده اند. به خصوص که رسول گرامی این موضوع را در اجتماع بزرگ صحابه در جریان حجة الوداع در عرفات و منی به مردم ابلاغ نموده اند.<ref>مسند احمد، ج5، ص 90، 93، 96، 99؛ معجم کبیر طبرانی، ج2، ص 196 و 197.</ref> | ||