۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
همانطوری که گذشت، صدقه دارای معنی عامی است که هم شامل واجبات مانند زکات خواهد شد و هم صدقات مستحبی را میگیرد، بنابراین بیتناسب نیست که بطور اختصار درباره قسم اول هم بطور خلاصه بحثی شود. | همانطوری که گذشت، صدقه دارای معنی عامی است که هم شامل واجبات مانند زکات خواهد شد و هم صدقات مستحبی را میگیرد، بنابراین بیتناسب نیست که بطور اختصار درباره قسم اول هم بطور خلاصه بحثی شود. | ||
== صدقه واجب== | |||
زکات یکی از فروع دین و از ضروریات اسلام است و منکر آن کافر و نجس است و در اکثر آیات قرآن هر کجا نامی از نماز برده شده، از زکات هم نامی برده شده و فقهای اسلام، در کتب فقهیّه خود، یک فصل مخصوص زکات و بعضی یک جلد درباره آن نوشتهاند. [۵] | زکات یکی از فروع دین و از ضروریات اسلام است و منکر آن کافر و نجس است و در اکثر آیات قرآن هر کجا نامی از نماز برده شده، از زکات هم نامی برده شده و فقهای اسلام، در کتب فقهیّه خود، یک فصل مخصوص زکات و بعضی یک جلد درباره آن نوشتهاند. [۵] | ||
خط ۳۰: | خط ۲۹: | ||
زکات چنانکه در رسالههای عملیّه ذکر شده، بر نه چیز واجب میشود: گندم، جو، کشمش، خرما، طلا، نقره، شتر، گاو و گوسفند. | زکات چنانکه در رسالههای عملیّه ذکر شده، بر نه چیز واجب میشود: گندم، جو، کشمش، خرما، طلا، نقره، شتر، گاو و گوسفند. | ||
== صدقه مستحبی== | |||
برای اهمیت و عظمت صدقات مستحبی خوبست نخست به حالات انبیاء و ائمه (علیهمالسّلام) بلکه به حالات سایر مؤمنین و افراد خیّر و محسن، نظر افکند که چگونه از مال خود، در راه خدا بهرهمند شده؟ و بوسیله آن چه خدمتهایی به جهان اسلام و مسلمین نمودهاند. | برای اهمیت و عظمت صدقات مستحبی خوبست نخست به حالات انبیاء و ائمه (علیهمالسّلام) بلکه به حالات سایر مؤمنین و افراد خیّر و محسن، نظر افکند که چگونه از مال خود، در راه خدا بهرهمند شده؟ و بوسیله آن چه خدمتهایی به جهان اسلام و مسلمین نمودهاند. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۷: | ||
۲۱. نحسی روز و شب را برطرف میسازد، چنانکه از امام صادق (علیهالسّلام) روایت شده که پدران بزرگوارش از جد والاتبار خود نقل فرمودهاند میان من و مردی زمینی بود. آن مرد، اراده کرد آن را قسمت کند. چون از اهل نجوم بود، در ساعت خوبی اقدام کرد، وقتی به سوی این کار بیرون آمد، بدنبال پدرم فرستاد، چون زمین را قسمت کردند، بهترین سهم نصیب پدرم شد، آن مرد تعجب کرد، پدرم به او فرمود: چرا تعجب میکنی؟ جریان ساعت را گفت. حضرت فرمود: آیا تو را به بهتر از آنچه انجام دادی، دلالت نکنم؟ چون صبح کردی، به صدقهای تصدق کن که نحسی آن روز از تو برطرف خواهد شد و چون شبنمایی، صدقه بده که نحسی آن شب از تو برطرف خواهد گردید. «اذا اَصبَحتَ فَتَصدَّق بِصَدَقَةٍ تُذهب عَنکَ نَحَس ذلکَ الیَومِ، وَ اذا اَمسَیتَ فَتَصَدَّق بِصَدقةٍ تذهب عَنکَ نحس تِلکَ اللَّیلة.» [۳۹][۴۰][۴۱] «کلُّ معروف صدقَةٌ الی غنیَّ او فقیر فتصَدَّقوا ولو بَشِقِّ تَمرَةٍ و اتَّقوا النّار ولو بشِقَّ التَّمرةِ فانَّ الله عزوجلّ یربیها لصاحبِها کما یربّی اَحَدُکم فلوه اَو فصیلَهُ حتّی یوفِّیهُ اِیّاها یَومَ القیمةِ حتّی یکونَ اَعظمَ مِن الجَبَلِ العَظیم.» [۴۲] | ۲۱. نحسی روز و شب را برطرف میسازد، چنانکه از امام صادق (علیهالسّلام) روایت شده که پدران بزرگوارش از جد والاتبار خود نقل فرمودهاند میان من و مردی زمینی بود. آن مرد، اراده کرد آن را قسمت کند. چون از اهل نجوم بود، در ساعت خوبی اقدام کرد، وقتی به سوی این کار بیرون آمد، بدنبال پدرم فرستاد، چون زمین را قسمت کردند، بهترین سهم نصیب پدرم شد، آن مرد تعجب کرد، پدرم به او فرمود: چرا تعجب میکنی؟ جریان ساعت را گفت. حضرت فرمود: آیا تو را به بهتر از آنچه انجام دادی، دلالت نکنم؟ چون صبح کردی، به صدقهای تصدق کن که نحسی آن روز از تو برطرف خواهد شد و چون شبنمایی، صدقه بده که نحسی آن شب از تو برطرف خواهد گردید. «اذا اَصبَحتَ فَتَصدَّق بِصَدَقَةٍ تُذهب عَنکَ نَحَس ذلکَ الیَومِ، وَ اذا اَمسَیتَ فَتَصَدَّق بِصَدقةٍ تذهب عَنکَ نحس تِلکَ اللَّیلة.» [۳۹][۴۰][۴۱] «کلُّ معروف صدقَةٌ الی غنیَّ او فقیر فتصَدَّقوا ولو بَشِقِّ تَمرَةٍ و اتَّقوا النّار ولو بشِقَّ التَّمرةِ فانَّ الله عزوجلّ یربیها لصاحبِها کما یربّی اَحَدُکم فلوه اَو فصیلَهُ حتّی یوفِّیهُ اِیّاها یَومَ القیمةِ حتّی یکونَ اَعظمَ مِن الجَبَلِ العَظیم.» [۴۲] | ||
== موضوع نحس بودن اوقات== | |||
موضوع نحسی روز و شب، چنانکه در شرح گفتار رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) (ساعاتُهُ اَفْضلُ السَّاعاتِ) گذشت، هم از آیات قرآنی استفاده میگردد و هم از روایات، بعلاوه با تجربه ثابت شده که بعضی از روزها، برای انسان نحس گشته و در آن روز مصائب گوناگونی به سوی او رو میآورد و یا در بعضی از شبها، حوادث رقتبار و قضایای کوبندهای بوجود میآید که خود دلیل بر صحت و امکان آنستـ والله اعلم. | موضوع نحسی روز و شب، چنانکه در شرح گفتار رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) (ساعاتُهُ اَفْضلُ السَّاعاتِ) گذشت، هم از آیات قرآنی استفاده میگردد و هم از روایات، بعلاوه با تجربه ثابت شده که بعضی از روزها، برای انسان نحس گشته و در آن روز مصائب گوناگونی به سوی او رو میآورد و یا در بعضی از شبها، حوادث رقتبار و قضایای کوبندهای بوجود میآید که خود دلیل بر صحت و امکان آنستـ والله اعلم. | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۵۷: | ||
نظر به اینکه روایات متمم آیات قرآنی و مبین آنهاست، در هر باب و در هر موضوع که قرآن وارد شده، روایات هم تذکراتی دارد و بهمین جهت در موضوع صدقات، روشهای پسندیدهای را بیان داشتهاند که بسیار مناسب است ملت مسلمان در انفاقاتشان آنها را مراعات کرده و بکار برند: | نظر به اینکه روایات متمم آیات قرآنی و مبین آنهاست، در هر باب و در هر موضوع که قرآن وارد شده، روایات هم تذکراتی دارد و بهمین جهت در موضوع صدقات، روشهای پسندیدهای را بیان داشتهاند که بسیار مناسب است ملت مسلمان در انفاقاتشان آنها را مراعات کرده و بکار برند: | ||
== حلال بودن== | |||
یکی از اصحاب امام صادق (علیهالسّلام) گوید: به آن حضرت عرض کردم: من دو آیه از قرآن را امتحان کردم به نتیجه نرسیدهام، حضرت فرمود: کدامند؟ گفتم: این آیه که خدا فرموده: مرا بخوانید من دعای شما را اجابت میکنم. ادعونی اَستَجِب لکم. [۶۲] | یکی از اصحاب امام صادق (علیهالسّلام) گوید: به آن حضرت عرض کردم: من دو آیه از قرآن را امتحان کردم به نتیجه نرسیدهام، حضرت فرمود: کدامند؟ گفتم: این آیه که خدا فرموده: مرا بخوانید من دعای شما را اجابت میکنم. ادعونی اَستَجِب لکم. [۶۲] | ||
ما او را میخوانیم اجابت را نمیبینیم! فرمود: آیا چنین میبینی که خدا خلف وعده میکند؟ گفتم: نه. فرمود: پس چگونه است؟ گفتم: نمیدانم، فرمود: من تو را از آن خبر میدهم: هر که خدا را در آنچه به آن فرمان داده فرمان برد، آنگاه او را از جهت و ناحیه دعا بخواند، اجابت خواهد کرد. گفتم: جهت و ناحیه دعا چیست؟ حضرت فرمود: ابتداء میکنی بنام خدا، سپس او را ثنا میگویی و به بزرگی یاد میکنی و نعمتهای او را که بر تو ارزانی داشته یاد مینمایی، سپس او را شکر میکنی، آنگاه بر پیامبر و آل او درود میفرستی، بعد گناهان خود را متذکر میشوی، پس اقرار به آن مینمایی. سپس پرسید: آیه دیگر کدام است؟ گفتم: گفتار خدا: «و ما انفقتُم من شیءٍ فهوَ یخلِفهُ؛ [۶۳] آنچه انفاق میکنید از چیزی پس خدا آن را عوض میدهد.» و من انفاق میکنم و بدل آن را نمیبینم! | ما او را میخوانیم اجابت را نمیبینیم! فرمود: آیا چنین میبینی که خدا خلف وعده میکند؟ گفتم: نه. فرمود: پس چگونه است؟ گفتم: نمیدانم، فرمود: من تو را از آن خبر میدهم: هر که خدا را در آنچه به آن فرمان داده فرمان برد، آنگاه او را از جهت و ناحیه دعا بخواند، اجابت خواهد کرد. گفتم: جهت و ناحیه دعا چیست؟ حضرت فرمود: ابتداء میکنی بنام خدا، سپس او را ثنا میگویی و به بزرگی یاد میکنی و نعمتهای او را که بر تو ارزانی داشته یاد مینمایی، سپس او را شکر میکنی، آنگاه بر پیامبر و آل او درود میفرستی، بعد گناهان خود را متذکر میشوی، پس اقرار به آن مینمایی. سپس پرسید: آیه دیگر کدام است؟ گفتم: گفتار خدا: «و ما انفقتُم من شیءٍ فهوَ یخلِفهُ؛ [۶۳] آنچه انفاق میکنید از چیزی پس خدا آن را عوض میدهد.» و من انفاق میکنم و بدل آن را نمیبینم! | ||
حضرت فرمود: آیا خلف وعده را در او میبینی؟ گفتم: نه فرمود: پس چگونه است؟ گفتم: نمیدانم. حضرت فرمود: اگر یکی از شما مال حلالی را کسب کند و در راه خدا انفاق نماید، هیچ درهمی را انفاق نمیکند، مگر آنکه خدا عوض آن را خواهد داد. «لو انّ احدکُمُ اکتسَبَ المالَ من حلّهِ و انفَقَ فی حقّهِ لَم یَنفق درهماً الا اخلف الله علیه.» [۶۴] | حضرت فرمود: آیا خلف وعده را در او میبینی؟ گفتم: نه فرمود: پس چگونه است؟ گفتم: نمیدانم. حضرت فرمود: اگر یکی از شما مال حلالی را کسب کند و در راه خدا انفاق نماید، هیچ درهمی را انفاق نمیکند، مگر آنکه خدا عوض آن را خواهد داد. «لو انّ احدکُمُ اکتسَبَ المالَ من حلّهِ و انفَقَ فی حقّهِ لَم یَنفق درهماً الا اخلف الله علیه.» [۶۴] | ||
== انفاق بدون منت== | |||
از علی (علیهالسّلام) روایت شده: بهشت بر سه طائفه حرام باشد: منّان (منتگذار) قتّات (سخنچین)، مدمن الخمر (کسی که از خوردن شراب باکی ندارد یا آنکه دائم میخورد). «تحرمُ الجنّة علی ثلاثةٍ، علی المنّانِ، و علی القتّاتِ و علی مدمِنِ الخَمرِ.» [۶۵] | از علی (علیهالسّلام) روایت شده: بهشت بر سه طائفه حرام باشد: منّان (منتگذار) قتّات (سخنچین)، مدمن الخمر (کسی که از خوردن شراب باکی ندارد یا آنکه دائم میخورد). «تحرمُ الجنّة علی ثلاثةٍ، علی المنّانِ، و علی القتّاتِ و علی مدمِنِ الخَمرِ.» [۶۵] | ||
== پنهانی صدقه دادن== | |||
شکی نیست در اینکه انفاق در پنهانی برای انسان، سالمتر است تا آشکارا؛ زیرا آدمی باید خود ساخته باشد که بتواند خود را از ریا حفظ کند و از طرفی گرفتن صدقه برای طرف نیز آسانتر میباشد، زیرا در انفاق آشکار، ممکن است شخص بینوا خجالت بکشد. | شکی نیست در اینکه انفاق در پنهانی برای انسان، سالمتر است تا آشکارا؛ زیرا آدمی باید خود ساخته باشد که بتواند خود را از ریا حفظ کند و از طرفی گرفتن صدقه برای طرف نیز آسانتر میباشد، زیرا در انفاق آشکار، ممکن است شخص بینوا خجالت بکشد. | ||
خط ۱۷۸: | خط ۱۷۲: | ||
و از امام صادق (علیهالسّلام) نقل شده: آنچه را که خدا بر تو واجب کرده، آشکار کردن آن بهتر از پنهان نمودن آنست و آنچه مستحبی است پنهان کردن آن از علنی کردن بهتر است و اگر انسانی زکات مالش را بر گردنش حمل کند و آشکارا تقسیم نماید، این عمل بسیار نیکوست. «کلّما فرضَ علیکَ فاعلانهُ افضل من اسراره و ما کان تطوعاً فاسرارهُ افضلُ من اعلانِهِ، و لو انّ رجلاً حمل زکات مالِه علی عاتقیه فقسّمَها علانیةً، کان ذلک حسناً جمیلاً.» [۶۷] | و از امام صادق (علیهالسّلام) نقل شده: آنچه را که خدا بر تو واجب کرده، آشکار کردن آن بهتر از پنهان نمودن آنست و آنچه مستحبی است پنهان کردن آن از علنی کردن بهتر است و اگر انسانی زکات مالش را بر گردنش حمل کند و آشکارا تقسیم نماید، این عمل بسیار نیکوست. «کلّما فرضَ علیکَ فاعلانهُ افضل من اسراره و ما کان تطوعاً فاسرارهُ افضلُ من اعلانِهِ، و لو انّ رجلاً حمل زکات مالِه علی عاتقیه فقسّمَها علانیةً، کان ذلک حسناً جمیلاً.» [۶۷] | ||
== انفاق به بستگان== | |||
انفاق نسبت به بستگان و فامیل، هم صدقه است و هم پیوند خویشی، چنانکه از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت شده: صدقه بر مسکین صدقه است و بر خویشاوند صدقه و صله است. «الصدقة علی مسکینِ صدقةٌ، و هی علی ذی رحمٍ صدقةٌ وصلة.» [۶۸] | انفاق نسبت به بستگان و فامیل، هم صدقه است و هم پیوند خویشی، چنانکه از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت شده: صدقه بر مسکین صدقه است و بر خویشاوند صدقه و صله است. «الصدقة علی مسکینِ صدقةٌ، و هی علی ذی رحمٍ صدقةٌ وصلة.» [۶۸] | ||
خط ۱۸۸: | خط ۱۸۱: | ||
چون نصف عمر گذشت، مردی را که دیده بود، در خواب دید، به او گفت: بدرستی که خدا از تو تشکر نموده و برای توست در تمام عمر آنچه گذشته است از وسعت. «انّ الله تعالی قد شکرَ لکَ ذلک ولکَ تمامُ عُمرِکَ سِعْةً مثلِ ما مضی.» [۷۰] | چون نصف عمر گذشت، مردی را که دیده بود، در خواب دید، به او گفت: بدرستی که خدا از تو تشکر نموده و برای توست در تمام عمر آنچه گذشته است از وسعت. «انّ الله تعالی قد شکرَ لکَ ذلک ولکَ تمامُ عُمرِکَ سِعْةً مثلِ ما مضی.» [۷۰] | ||
== انفاق به همسایگان== | |||
خویشاوند و همسایه در آیات و روایات بسیاری، اکیداً مورد سفارش قرار گرفته که اگر دلیلی نبود بر اینکه همسایه ارث نمیبرد، آدمی خیال میکرد همسایه از انسان ارث میبرد. | خویشاوند و همسایه در آیات و روایات بسیاری، اکیداً مورد سفارش قرار گرفته که اگر دلیلی نبود بر اینکه همسایه ارث نمیبرد، آدمی خیال میکرد همسایه از انسان ارث میبرد. | ||
از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده: به من ایمان نیاورده کسی که سیر بخوابد و همسایه مسلمان او گرسنه باشد. [۷۱] ابوالفتوح رازی، از آن حضرت نقل کرده: مؤمن نیست کسی که همسایه او از شرش ایمن نباشد. گفتند: یا رسول الله! حق همسایه بر همسایه چیست؟ فرمود: پستترین حق او اینکه اگر قرض بخواهد، به او بدهد و اگر استغاثه کند، به فریادش رسد، اگر چیزی بعاریت بخواهد، به او بدهد اگر به احسان او نیازمند گردد فریادش رسد، اگر چیزی بعاریت بخواهد، به او بدهد اگر به احسان او نیازمند گردد او را احسان کند، هر زمان او را بخواند اجابت نماید، اگر مریض شود عیادتش کند، اگر بمیرد او را تشییع نماید، اگر خیری به او رسد خوشحال شود، اگر مصیبتی به او وارد گردد بد حال شود، خانه خود را بلندتر از خانه او نکند که موجب اذیّت او گردد، و اگر چیزی بخانه آورد بخانه او بفرستد. تا آنکه فرمود: آنچه را که گفتم بشنوید! ادا نمیکند حق او را مگر اندکی و براستی که مرا خداوند نسبت به همسایه سفارش فرموه که من گمان بردم برای او ارث قرار میدهد. [۷۲] | از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده: به من ایمان نیاورده کسی که سیر بخوابد و همسایه مسلمان او گرسنه باشد. [۷۱] ابوالفتوح رازی، از آن حضرت نقل کرده: مؤمن نیست کسی که همسایه او از شرش ایمن نباشد. گفتند: یا رسول الله! حق همسایه بر همسایه چیست؟ فرمود: پستترین حق او اینکه اگر قرض بخواهد، به او بدهد و اگر استغاثه کند، به فریادش رسد، اگر چیزی بعاریت بخواهد، به او بدهد اگر به احسان او نیازمند گردد فریادش رسد، اگر چیزی بعاریت بخواهد، به او بدهد اگر به احسان او نیازمند گردد او را احسان کند، هر زمان او را بخواند اجابت نماید، اگر مریض شود عیادتش کند، اگر بمیرد او را تشییع نماید، اگر خیری به او رسد خوشحال شود، اگر مصیبتی به او وارد گردد بد حال شود، خانه خود را بلندتر از خانه او نکند که موجب اذیّت او گردد، و اگر چیزی بخانه آورد بخانه او بفرستد. تا آنکه فرمود: آنچه را که گفتم بشنوید! ادا نمیکند حق او را مگر اندکی و براستی که مرا خداوند نسبت به همسایه سفارش فرموه که من گمان بردم برای او ارث قرار میدهد. [۷۲] | ||
خط ۲۱۰: | خط ۲۰۲: | ||
در قرآن حالات بینوایان عفیف «یحسبُهُم الجاهلُ اَغنیاءَ من التَّعفٌّفِ» [۷۶] و بدی رد سائل آمده و همچنین در روایات مفصل بیان گردیده که اگر کسی به همه آنها اطلاع حاصل کند، امکان ندارد گدایی کند و یا اگر سائلی به او مراجعه کرد، او را ناامید سازد و براستی که اگر احتیاج، کسی را مجبور به سؤال کرد و حقیقتاً درمانده و محتاج گردید، وظیفه هر فرد مسلمان است که حاجت او را برطرف سازد، بلکه تا بتواند او را بر خود مقدم دارد و این درس را از مکتب علی (علیهالسّلام) فرا گیرد: | در قرآن حالات بینوایان عفیف «یحسبُهُم الجاهلُ اَغنیاءَ من التَّعفٌّفِ» [۷۶] و بدی رد سائل آمده و همچنین در روایات مفصل بیان گردیده که اگر کسی به همه آنها اطلاع حاصل کند، امکان ندارد گدایی کند و یا اگر سائلی به او مراجعه کرد، او را ناامید سازد و براستی که اگر احتیاج، کسی را مجبور به سؤال کرد و حقیقتاً درمانده و محتاج گردید، وظیفه هر فرد مسلمان است که حاجت او را برطرف سازد، بلکه تا بتواند او را بر خود مقدم دارد و این درس را از مکتب علی (علیهالسّلام) فرا گیرد: | ||
== ایثار امام علی== | |||
ابوسعید خدری نقل کرده: روزی علی (علیهالسّلام) از فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) پرسید: آیا نزد تو از غذا چیزی هست که ناشتایی کنیم؟ فاطمه عرضه داشت: نه، دو روز است در نزد من چیزی نبوده و تو را بر خود و فرزندانم مقدم داشتم. علی (علیهالسّلام) بیرون رفت در حالی که به خدای بزرگ توکل کرده و گمان نیک به او داشت. یک دینار قرض گرفت، همینکه اراده کرد برای عیالش چیزی بخرد مقداد بن اسود کندی ـرهـ به او رسید و روز بسیار گرمی بود که زیر تابش آفتاب، آدمی اذیت میشد. حضرت از او پرسید: چه شده که در چنین وقتی از خانه بیرون آمدی؟ عرضه داشت: تقاضامندم مرا واگذار! حضرت فرمود: امکان ندارد. از او ابرام و از حضرت اصرار تا آنکه گفت: صدای گریه عیال را از تنگدستی شنیدم. چشمان علی (علیهالسّلام) پر از آب شد، قضیه خود را هم بیان فرمود و گفت: اینک این یک دینار که من جهت عیالم قرض کردم بگیر! تو را بر خود مقدم داشتم. [۷۷] | ابوسعید خدری نقل کرده: روزی علی (علیهالسّلام) از فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) پرسید: آیا نزد تو از غذا چیزی هست که ناشتایی کنیم؟ فاطمه عرضه داشت: نه، دو روز است در نزد من چیزی نبوده و تو را بر خود و فرزندانم مقدم داشتم. علی (علیهالسّلام) بیرون رفت در حالی که به خدای بزرگ توکل کرده و گمان نیک به او داشت. یک دینار قرض گرفت، همینکه اراده کرد برای عیالش چیزی بخرد مقداد بن اسود کندی ـرهـ به او رسید و روز بسیار گرمی بود که زیر تابش آفتاب، آدمی اذیت میشد. حضرت از او پرسید: چه شده که در چنین وقتی از خانه بیرون آمدی؟ عرضه داشت: تقاضامندم مرا واگذار! حضرت فرمود: امکان ندارد. از او ابرام و از حضرت اصرار تا آنکه گفت: صدای گریه عیال را از تنگدستی شنیدم. چشمان علی (علیهالسّلام) پر از آب شد، قضیه خود را هم بیان فرمود و گفت: اینک این یک دینار که من جهت عیالم قرض کردم بگیر! تو را بر خود مقدم داشتم. [۷۷] | ||
== روش برخورد با سوال سائل== | |||
از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت شده که خواهش سائل را قطع نکنید! اگر نه این بود که بیچارگان دروغ میگفتند، کسی که آنها را رد کند، رستگار نمیشد. «لاتقطعوا علی السّائل مسئلَتَهُ فلولا اَنّ المساکینَ یکذبوُنَ ما افلحَ من ردَّهُم.» [۷۸] و نیز فرموده: سائل را به چیز کمی یا با نرمی و رحم دلی رد کنید؛ زیرا سائلی بسوی شما خواهد آمد که نه از انس است و نه از جن، تا ببیند رفتار شما را در آنچه خداوند به شما از فضل و کرمش بخشیده ببیند. «ردّوا السائل ببذلٍ یسیرٍ او بلینٍ و رحمةٍ فانّه یاتیکم من لیس بانسٍ و لا جان لینظر کیفَ صنعَکم فیما خوّلکمُ الله.» [۷۹] | از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت شده که خواهش سائل را قطع نکنید! اگر نه این بود که بیچارگان دروغ میگفتند، کسی که آنها را رد کند، رستگار نمیشد. «لاتقطعوا علی السّائل مسئلَتَهُ فلولا اَنّ المساکینَ یکذبوُنَ ما افلحَ من ردَّهُم.» [۷۸] و نیز فرموده: سائل را به چیز کمی یا با نرمی و رحم دلی رد کنید؛ زیرا سائلی بسوی شما خواهد آمد که نه از انس است و نه از جن، تا ببیند رفتار شما را در آنچه خداوند به شما از فضل و کرمش بخشیده ببیند. «ردّوا السائل ببذلٍ یسیرٍ او بلینٍ و رحمةٍ فانّه یاتیکم من لیس بانسٍ و لا جان لینظر کیفَ صنعَکم فیما خوّلکمُ الله.» [۷۹] | ||
== توجه سائلین به مساله سوال== | |||
سائلین هم باید متوجه باشند که بشر فقط باید بسوی خدای جهان آفرین و روزیدهنده تمام مخلوقات، دریایی، صحرایی، زمینی، هوایی، موجودات ریز و ذرهبینی و مخلوقات کوه پیکر، دست گدایی دراز کند، و به هیچوجه به مخلوقی که همچون خودش محتاج و درمانده و ضعیف و ناتوانست رو نزند و امیدوار نگردد زیرا که امیدش قطع خواهد شد، و بداند که رسول گرامی اسلام فرمود: هر که «از خلق» بینیاز گردد، خداوند او را بینیاز سازد و هر که طلب خویشتنداری کند، خدا او را خویشتندار سازد و هر که «از خدا» سؤال کند، خدا به او ببخشد، و هر که بر روی خودش در سؤال را باز نماید، خداوند بر او هفتاد در از بیچارگی باز کند که چیزی، کوچکترین در آن را نبندد. «من استغنی اغناهُ الله و مَن استعفَّ اعفَّهُ الله، و من سالَ اعطاهُ الله، و من فتحَ علی نفسِهِ باب َ مسئلةٍ، فتح الله علیه سبعینَ باباً من الفقرِ لایسدُّ ادناها شیءٌ.» [۸۰] | سائلین هم باید متوجه باشند که بشر فقط باید بسوی خدای جهان آفرین و روزیدهنده تمام مخلوقات، دریایی، صحرایی، زمینی، هوایی، موجودات ریز و ذرهبینی و مخلوقات کوه پیکر، دست گدایی دراز کند، و به هیچوجه به مخلوقی که همچون خودش محتاج و درمانده و ضعیف و ناتوانست رو نزند و امیدوار نگردد زیرا که امیدش قطع خواهد شد، و بداند که رسول گرامی اسلام فرمود: هر که «از خلق» بینیاز گردد، خداوند او را بینیاز سازد و هر که طلب خویشتنداری کند، خدا او را خویشتندار سازد و هر که «از خدا» سؤال کند، خدا به او ببخشد، و هر که بر روی خودش در سؤال را باز نماید، خداوند بر او هفتاد در از بیچارگی باز کند که چیزی، کوچکترین در آن را نبندد. «من استغنی اغناهُ الله و مَن استعفَّ اعفَّهُ الله، و من سالَ اعطاهُ الله، و من فتحَ علی نفسِهِ باب َ مسئلةٍ، فتح الله علیه سبعینَ باباً من الفقرِ لایسدُّ ادناها شیءٌ.» [۸۰] |