confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
ترجمه: ابوالعباس علوی باسنادش، از محمد بن حنفیه (فرزند حضرت علی علیهالسلام) خبر میدهد در آن زمان که علی علیهالسّلام از خارج مدینه میآمدند و همراه ایشان سلمان فارسی و عمار و صهیب و مقداد و ابوذر بودند عبدالله بن ابی سلول منافق به آنها برخورد. با او نیز عدّهای بودند وقتی به نزدیکی امیرالمؤمنین رسید عبدالله گفت آفرین به سید بنیهاشم، وصی پیامبر و برادر ایشان و داماد او و پدر حسن و حسین، کسی که مال و جانش را فدای ایشان کرد. مولی علی علیهالسّلام فرمودند: وای بر تو ای ابن ابی تو منافق هستی، من به نفاق تو شهادت میدهم. ابن ابّی گفت شخصی همانند من منافق است؟ این را به من میگویی؟ به خدا قسم من مثل تو و یاران تو مؤمن هستم علی علیهالسّلام فرمودند مادرت به عزایت بنشیند، نیستی تو مگر منافق. سپس خدمت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم رسیدند و قضیه را تعریف کردند، خداوند تعالی آیه فوق را فرستاد إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا یعنی وقتیکه ابن سلول امیرالمؤمنین را ملاقات کرد. (بهعنوان مصداق آیه) قالُوا آمَنَّا یعنی گفتند به محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و قرآن ایمان آوردیم. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 72.</ref> | ترجمه: ابوالعباس علوی باسنادش، از محمد بن حنفیه (فرزند حضرت علی علیهالسلام) خبر میدهد در آن زمان که علی علیهالسّلام از خارج مدینه میآمدند و همراه ایشان سلمان فارسی و عمار و صهیب و مقداد و ابوذر بودند عبدالله بن ابی سلول منافق به آنها برخورد. با او نیز عدّهای بودند وقتی به نزدیکی امیرالمؤمنین رسید عبدالله گفت آفرین به سید بنیهاشم، وصی پیامبر و برادر ایشان و داماد او و پدر حسن و حسین، کسی که مال و جانش را فدای ایشان کرد. مولی علی علیهالسّلام فرمودند: وای بر تو ای ابن ابی تو منافق هستی، من به نفاق تو شهادت میدهم. ابن ابّی گفت شخصی همانند من منافق است؟ این را به من میگویی؟ به خدا قسم من مثل تو و یاران تو مؤمن هستم علی علیهالسّلام فرمودند مادرت به عزایت بنشیند، نیستی تو مگر منافق. سپس خدمت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم رسیدند و قضیه را تعریف کردند، خداوند تعالی آیه فوق را فرستاد إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا یعنی وقتیکه ابن سلول امیرالمؤمنین را ملاقات کرد. (بهعنوان مصداق آیه) قالُوا آمَنَّا یعنی گفتند به محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و قرآن ایمان آوردیم. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 72.</ref> | ||
== علی علیهالسلام خلیفه خدا بر زمین == | ==علی علیهالسلام خلیفه خدا بر زمین== | ||
وَ إِذْ قالَ رَبُّک لِلْمَلائِکةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یفْسِدُ فِیها وَ یسْفِک الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِک وَ نُقَدِّسُ لَک قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ.<ref>(بقره،30)</ref>: و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمین جانشینی خواهم گماشت، گفتند: آیا در آن کسی را میگماری که در آن فساد انگیزد و خونها بریزد؟ و حالآنکه ما با ستایش تو (تو را) تنزیه میکنیم، و به تقدست میپردازیم. فرمود: من چیزی میدانم که شما نمیدانید.<br> | وَ إِذْ قالَ رَبُّک لِلْمَلائِکةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یفْسِدُ فِیها وَ یسْفِک الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِک وَ نُقَدِّسُ لَک قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ.<ref>(بقره،30)</ref>: و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمین جانشینی خواهم گماشت، گفتند: آیا در آن کسی را میگماری که در آن فساد انگیزد و خونها بریزد؟ و حالآنکه ما با ستایش تو (تو را) تنزیه میکنیم، و به تقدست میپردازیم. فرمود: من چیزی میدانم که شما نمیدانید.<br> | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
ترجمه: ابن عباس از قول رسول خدا نقل میکند که فرمود: هرکس میخواهد به ابراهیم نگاه کند، در حلم و بردباریش و به نوح علیهالسّلام در حکمتش و به یوسف علیهالسّلام در جمالش، پس به علی ابن ابیطالب علیهالسلام، نگاه کند. <ref>شواهد التنزيل ج 1/ 106، و مانند احاديث فوق با مختصر تغيير در كتابهاى زير آمده است: فضائل علی ابن ابیطالب احمد بن حنبل ج 1/ 63؛ كنز العمال متقى هندى ج 6/ 154؛ اسد الغابه ابن اثير ج 4/ 22؛ تذكرة الخواص ابن جوزى ص 53؛ الجامع الصغير سيوطى ج 1/ 364؛ الصواعق المحرقه و ابن حجر عسقلانى ص 73؛ تاريخ بغداد خطيب بغدادى ج 11/ 204؛ حلية الاولياء ابونعیم اصفهانى ج 1/ 65؛ المناقب ابن مغازلى ص 86؛ ينابيع المودة قندوزى ص 214.</ref> | ترجمه: ابن عباس از قول رسول خدا نقل میکند که فرمود: هرکس میخواهد به ابراهیم نگاه کند، در حلم و بردباریش و به نوح علیهالسّلام در حکمتش و به یوسف علیهالسّلام در جمالش، پس به علی ابن ابیطالب علیهالسلام، نگاه کند. <ref>شواهد التنزيل ج 1/ 106، و مانند احاديث فوق با مختصر تغيير در كتابهاى زير آمده است: فضائل علی ابن ابیطالب احمد بن حنبل ج 1/ 63؛ كنز العمال متقى هندى ج 6/ 154؛ اسد الغابه ابن اثير ج 4/ 22؛ تذكرة الخواص ابن جوزى ص 53؛ الجامع الصغير سيوطى ج 1/ 364؛ الصواعق المحرقه و ابن حجر عسقلانى ص 73؛ تاريخ بغداد خطيب بغدادى ج 11/ 204؛ حلية الاولياء ابونعیم اصفهانى ج 1/ 65؛ المناقب ابن مغازلى ص 86؛ ينابيع المودة قندوزى ص 214.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام انفاق کننده در شب و روز و نهان و آشکارا == | ==علی علیهالسّلام انفاق کننده در شب و روز و نهان و آشکارا== | ||
الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ<ref>(274 بقره)</ref> ترجمه: کسانی که اموال خود را شب و روز، و نهان و آشکارا، انفاق میکنند، پاداش آنان نزد پروردگارشان برای آنان خواهد بود، و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین میشوند. <br> | الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ<ref>(274 بقره)</ref> ترجمه: کسانی که اموال خود را شب و روز، و نهان و آشکارا، انفاق میکنند، پاداش آنان نزد پروردگارشان برای آنان خواهد بود، و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین میشوند. <br> | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۲: | ||
ترجمه: از ابن عباس نقل شده است که این آیه در مورد پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و علی علیهالسّلام نازل شده است. فضل در پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم همان نبوت است و در علی علیهالسّلام همان امامت. <ref>غاية المرام بحرانى ص 325؛ المناقب ابن مغازلى ص 267؛ ينابيع المودة قندوزى ص 121؛ الصواعق المحرقه ابن حجر ص 150.</ref> | ترجمه: از ابن عباس نقل شده است که این آیه در مورد پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و علی علیهالسّلام نازل شده است. فضل در پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم همان نبوت است و در علی علیهالسّلام همان امامت. <ref>غاية المرام بحرانى ص 325؛ المناقب ابن مغازلى ص 267؛ ينابيع المودة قندوزى ص 121؛ الصواعق المحرقه ابن حجر ص 150.</ref> | ||
== علی علیهالسلام اولی الامر == | ==علی علیهالسلام اولی الامر== | ||
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکمْ <ref>59 نساء</ref> ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را (نیز) اطاعت کنید.<br> | یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکمْ <ref>59 نساء</ref> ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را (نیز) اطاعت کنید.<br> | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۶۰: | ||
علی علیهالسّلام عرض کرد: یا رسولالله، آیا مرا جانشین بر زنان و مردان قرار میدهی؟ پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: ای علی آیا نمیخواهی تو نسبت به من بهمانند هارون نسبت به موسی باشی؟ آنجا که موسی به برادرش هارون گفت: «اخلفنی فی قومی و اصلح» پس خداوند فرمود: وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکمْ. مجاهد میگوید: | علی علیهالسّلام عرض کرد: یا رسولالله، آیا مرا جانشین بر زنان و مردان قرار میدهی؟ پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: ای علی آیا نمیخواهی تو نسبت به من بهمانند هارون نسبت به موسی باشی؟ آنجا که موسی به برادرش هارون گفت: «اخلفنی فی قومی و اصلح» پس خداوند فرمود: وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکمْ. مجاهد میگوید: | ||
خداوند امر ولایت و سرپرستی امت را بعد از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی بن ابیطالب علیهالسّلام سپرد و موقعی که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم او را بهجای خود در مدینه گذاشت خداوند به مردم امر فرموده است که از او اطاعت کرده مخالفتش نکنند. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 149؛ ينابيع الموده ص 114؛ رساله اعتقاد ابوبكر بن مؤمن شيرازى؛ غاية المرام ص 263.</ref> | خداوند امر ولایت و سرپرستی امت را بعد از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی بن ابیطالب علیهالسّلام سپرد و موقعی که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم او را بهجای خود در مدینه گذاشت خداوند به مردم امر فرموده است که از او اطاعت کرده مخالفتش نکنند. <ref>شواهد التنزيل حسكانى ج 1/ 149؛ ينابيع الموده ص 114؛ رساله اعتقاد ابوبكر بن مؤمن شيرازى؛ غاية المرام ص 263.</ref> | ||
== انتصاب علی علیهالسّلام اکمال دین و تمام نعمت == | ==انتصاب علی علیهالسّلام اکمال دین و تمام نعمت== | ||
الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دِیناً <ref>3 مائده.</ref> ترجمه: امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمت خود بر شما تمام کردم و اسلام را دین شما برگزیدم.<br> | الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دِیناً <ref>3 مائده.</ref> ترجمه: امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمت خود بر شما تمام کردم و اسلام را دین شما برگزیدم.<br> | ||
خط ۱۷۴: | خط ۱۷۴: | ||
2- حافظ ابونعیم اصفهانی در کتاب ما نزل من القرآن فی علی علیهالسّلام از ابوسعید خدری صحابی معروف، نقل کرده که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در غدیر خم علی علیهالسّلام را با عنوان ولایت به مردم معرفی کرد و مردم متفرق نشده بودند تا اینکه آیه الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ ... نازل شد در این موقع پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: «اللهاکبر علی اکمال الدین و اتمام النّعمة و رضی الرب برسالتی و بالولایة لعلی علیهالسّلام من بعدی ثم قال من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و نصر من نصره و اخذل من خذله» یعنی: اللهاکبر بر تکمیل دین و اتمام نعمت پروردگار و خشنودی خداوند از رسالت من و ولایت علی علیهالسّلام بعد از من، سپس فرمود: هر کس من مولای اویم علی علیهالسّلام مولای اوست. خداوندا آنکس که او را دوست بدارد دوست بدار و آنکس که او را دشمن بدارد دشمن بدار. هرکس که او را یاری کند، یاری کن و هرکس دست از یاریش بردارد، دست از او بردار.<br> | 2- حافظ ابونعیم اصفهانی در کتاب ما نزل من القرآن فی علی علیهالسّلام از ابوسعید خدری صحابی معروف، نقل کرده که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در غدیر خم علی علیهالسّلام را با عنوان ولایت به مردم معرفی کرد و مردم متفرق نشده بودند تا اینکه آیه الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ ... نازل شد در این موقع پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: «اللهاکبر علی اکمال الدین و اتمام النّعمة و رضی الرب برسالتی و بالولایة لعلی علیهالسّلام من بعدی ثم قال من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و نصر من نصره و اخذل من خذله» یعنی: اللهاکبر بر تکمیل دین و اتمام نعمت پروردگار و خشنودی خداوند از رسالت من و ولایت علی علیهالسّلام بعد از من، سپس فرمود: هر کس من مولای اویم علی علیهالسّلام مولای اوست. خداوندا آنکس که او را دوست بدارد دوست بدار و آنکس که او را دشمن بدارد دشمن بدار. هرکس که او را یاری کند، یاری کن و هرکس دست از یاریش بردارد، دست از او بردار.<br> | ||
3- خطیب بغدادی در تاریخ خود از ابو هریره و او از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم چنین نقل کرده که بعد از جریان غدیر خم و پیمان ولایت علی علیهالسّلام و گفتار عمر بن خطاب: بخّ بخّ یا بن ابیطالب اصبحت مولای و مولا کلّ مسلم، آیه الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ نازل گردید اين سه روايت را مرحوم علامه امينى با تمام مشخصات در جلد اول الغدير صفحه 230 به بعد نقل كرده است و نیز <ref>در كتاب احقاق الحق ج 6/ 353،</ref> نزول آيه فوق درباره جريان غدير به دو طریق از ابوهریره نقل شده است و از ابوسعید خدرى نيز به چندين طريق آمده است در الغدير علاوه بر روايات سهگانه فوق در متن، 13 روايت نيز در اين زمينه نقل شده است. <ref>در مقتل خوارزمی و تفسیر القرآن العظیم ابن کثیر نزول این آیه درباره داستان غدیر از پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل شده است. مقتل خوارزمى 47 تفسير القرآن العظيم ابن كثير، ذيل آيه.</ref><br><br> | 3- خطیب بغدادی در تاریخ خود از ابو هریره و او از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم چنین نقل کرده که بعد از جریان غدیر خم و پیمان ولایت علی علیهالسّلام و گفتار عمر بن خطاب: بخّ بخّ یا بن ابیطالب اصبحت مولای و مولا کلّ مسلم، آیه الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ نازل گردید اين سه روايت را مرحوم علامه امينى با تمام مشخصات در جلد اول الغدير صفحه 230 به بعد نقل كرده است و نیز <ref>در كتاب احقاق الحق ج 6/ 353،</ref> نزول آيه فوق درباره جريان غدير به دو طریق از ابوهریره نقل شده است و از ابوسعید خدرى نيز به چندين طريق آمده است در الغدير علاوه بر روايات سهگانه فوق در متن، 13 روايت نيز در اين زمينه نقل شده است. <ref>در مقتل خوارزمی و تفسیر القرآن العظیم ابن کثیر نزول این آیه درباره داستان غدیر از پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل شده است. مقتل خوارزمى 47 تفسير القرآن العظيم ابن كثير، ذيل آيه.</ref><br><br>روشن است که اخباری که نزول آیه فوق را در جریان غدیر بیان کرده، در ردیف خبر واحد نیست که بتوان با تضعیف اسناد آن، آنها را نادیده گرفت. | ||
روشن است که اخباری که نزول آیه فوق را در جریان غدیر بیان کرده، در ردیف خبر واحد نیست که بتوان با تضعیف اسناد آن، آنها را نادیده گرفت. | |||
<ref>ترمذی، محمد بن عیسی، بیروت، دارالفکر، ج12، ص175؛ المصنف، ابن ابی شیبه، ج7، ص495، بیروت، دارالفکر، 1409.؛ معجم الکبیر، طبرانی، ج4، ص4.؛ تفسیر اللباب، ابن عادل، ج15، ص456؛ ارشاد العقل السلیم، محمد بن محمد العمادی (ابوالسعود) ج6، ص376.؛ الدر المنثور، جلال الدین سیوطی، ج3، ص323.؛ . تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، محقق سامی بن محمد، ج3، ص28، دارطیبه للنشر، 1420.؛ . روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، آلوسی، ج5، ص67 ـ 68.؛ فتح القدیر، آلوسی، ج6، ص20. ؛ مفاتیح الغیب، فخر رازی، ج6، ص113؛ امالی، المحاملی (235 ـ 330)، اسماعیل بن محمد، ج1، ص36، دار ابن القیم و المکتبه الاسلامیه، 1991م؛ الکنی و الاسماء، الدولابی (224 ـ 310)، احمد بن حمادبن سعید، ج5، ص38، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420؛ شرح مذاهب اهل السنه، ابن شاهین (385.ق)، احمد بن عثمان، ج1، ص104، مصر، مؤسسه قرطبه، 1415. الامالی الشجریه (ج1، ص31)، البدایة و النهایة (ج7، ص386)، تاریخ بغداد (ج3، ص498) و مختصر تاریخ دمشق (ج5، ص393) و الشریعه (آجری، ج4، ص181)، فضائل الصحابه (ج2، ص494)، کنزالعمال (ج13، ص134)، المسند الجامع (ج6، ص367) و تاریخ ابن خلدون (ج1، ص197).</ref> | <ref>ترمذی، محمد بن عیسی، بیروت، دارالفکر، ج12، ص175؛ المصنف، ابن ابی شیبه، ج7، ص495، بیروت، دارالفکر، 1409.؛ معجم الکبیر، طبرانی، ج4، ص4.؛ تفسیر اللباب، ابن عادل، ج15، ص456؛ ارشاد العقل السلیم، محمد بن محمد العمادی (ابوالسعود) ج6، ص376.؛ الدر المنثور، جلال الدین سیوطی، ج3، ص323.؛ . تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، محقق سامی بن محمد، ج3، ص28، دارطیبه للنشر، 1420.؛ . روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، آلوسی، ج5، ص67 ـ 68.؛ فتح القدیر، آلوسی، ج6، ص20. ؛ مفاتیح الغیب، فخر رازی، ج6، ص113؛ امالی، المحاملی (235 ـ 330)، اسماعیل بن محمد، ج1، ص36، دار ابن القیم و المکتبه الاسلامیه، 1991م؛ الکنی و الاسماء، الدولابی (224 ـ 310)، احمد بن حمادبن سعید، ج5، ص38، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420؛ شرح مذاهب اهل السنه، ابن شاهین (385.ق)، احمد بن عثمان، ج1، ص104، مصر، مؤسسه قرطبه، 1415. الامالی الشجریه (ج1، ص31)، البدایة و النهایة (ج7، ص386)، تاریخ بغداد (ج3، ص498) و مختصر تاریخ دمشق (ج5، ص393) و الشریعه (آجری، ج4، ص181)، فضائل الصحابه (ج2، ص494)، کنزالعمال (ج13، ص134)، المسند الجامع (ج6، ص367) و تاریخ ابن خلدون (ج1، ص197).</ref> | ||
==علی و اولادش علیهمالسّلام وسیله تقرب به خدا یعنی== | ==علی و اولادش علیهمالسّلام وسیله تقرب به خدا یعنی== | ||
خط ۵۹۰: | خط ۵۸۸: | ||
حاکم حسکانی به اسنادش تا جابر جعفی از امام باقر علیهالسّلام نقل میکند که گفت علی علیهالسّلام فرمودهاند: نبوت نبی اکرم در دوشنبه بود و من روز سهشنبه اسلام آوردم پیامبر نماز میخواند و با او در طرف راستش نماز میگذاردم و غیر از من احدی نبود پس خداوند آیه وَ أَصْحابُ الْیمِینِ تا آخر را نازل کرد.<br> | حاکم حسکانی به اسنادش تا جابر جعفی از امام باقر علیهالسّلام نقل میکند که گفت علی علیهالسّلام فرمودهاند: نبوت نبی اکرم در دوشنبه بود و من روز سهشنبه اسلام آوردم پیامبر نماز میخواند و با او در طرف راستش نماز میگذاردم و غیر از من احدی نبود پس خداوند آیه وَ أَصْحابُ الْیمِینِ تا آخر را نازل کرد.<br> | ||
سپس حسکانی برای گواه نظر خود حدیثی از ابن مسعود نقل میکند که متواتر و مشهور است و خلاصه آن این است: عدهای خود را به نزد عباس بن عبدالمطلب که نزدیک زمزم نشسته بود رساندند و نزد او نشستند در این هنگام مردی از باب صفا با صورتی درخشان و نورانی درحالیکه دو قطعه پارچهای سفید بر او بود وارد شد مرد جوانی در طرف راست او بود نیکومنظر و در آستانه بلوغ و زنی هم پشت سر آنها راه میرفت. نزدیک رکن رسیدند و دست را بالا گرفته و تکبیر گفت و آن دو نیز چنین کردند قنوت را طولانی کردند ... عباس گفت این پسر برادرزاده من محمد بن عبدالله و سمت راست او علی بن ابیطالب و آن زن خدیجه است احدی روی زمین غیر از این سه نفر به این دین خدا را عبادت نکردهاند. <ref>شواهد التنزيل حاكم حسكانى 2/ 220؛ مجمع الزوائد نور الدين هيثمى 9/ 222؛ لسان الميزان ابن حجر 1/ 395؛ المناقب خوارزمى ص 20؛ تاريخ الامم و الملوك طبرى 2/ 212؛ طبقات ابن سعد 8/ 17؛ تاريخ دمشق ابن عساكر 1/ 67؛ استيعاب ابن عبد البر 2/ 459؛ اسد الغابه ابن اثير 3/ 414؛ الاصابه ابن حجر عسقلانى 2/ 480؛ نظم درر السمطين جمال الدين زرندى ص 84؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 59؛ ينابيع المودة قندوزى ص 61.</ref> | سپس حسکانی برای گواه نظر خود حدیثی از ابن مسعود نقل میکند که متواتر و مشهور است و خلاصه آن این است: عدهای خود را به نزد عباس بن عبدالمطلب که نزدیک زمزم نشسته بود رساندند و نزد او نشستند در این هنگام مردی از باب صفا با صورتی درخشان و نورانی درحالیکه دو قطعه پارچهای سفید بر او بود وارد شد مرد جوانی در طرف راست او بود نیکومنظر و در آستانه بلوغ و زنی هم پشت سر آنها راه میرفت. نزدیک رکن رسیدند و دست را بالا گرفته و تکبیر گفت و آن دو نیز چنین کردند قنوت را طولانی کردند ... عباس گفت این پسر برادرزاده من محمد بن عبدالله و سمت راست او علی بن ابیطالب و آن زن خدیجه است احدی روی زمین غیر از این سه نفر به این دین خدا را عبادت نکردهاند. <ref>شواهد التنزيل حاكم حسكانى 2/ 220؛ مجمع الزوائد نور الدين هيثمى 9/ 222؛ لسان الميزان ابن حجر 1/ 395؛ المناقب خوارزمى ص 20؛ تاريخ الامم و الملوك طبرى 2/ 212؛ طبقات ابن سعد 8/ 17؛ تاريخ دمشق ابن عساكر 1/ 67؛ استيعاب ابن عبد البر 2/ 459؛ اسد الغابه ابن اثير 3/ 414؛ الاصابه ابن حجر عسقلانى 2/ 480؛ نظم درر السمطين جمال الدين زرندى ص 84؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 59؛ ينابيع المودة قندوزى ص 61.</ref> | ||
== علی علیهالسّلام صدیق اکبر == | ==علی علیهالسّلام صدیق اکبر== | ||
وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِک هُمُ الصِّدِّیقُونَ 19 حدید.): و کسانی که به خدا و پیامبران وی ایمان آوردهاند آنان همان راستینانند.<br> | وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِک هُمُ الصِّدِّیقُونَ 19 حدید.): و کسانی که به خدا و پیامبران وی ایمان آوردهاند آنان همان راستینانند.<br> | ||