۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
وقتی گروهی از همپیمانان رسول خدا از قبیله خزاعه آن حضرت را از عزم مشرکان با خبر کردند، وی درباره ماندن یا بیرون رفتن از مدینه با مردم مشورت کرد. سلمان فارسی گفت، ما در ایران هرگاه از سوی سواران دشمن احساس خطر میکردیم، بر گرد خویش خندق میکندیم. مردم مدینه با توجه به تجربه شکست در جنگ احد به دلیل مخالفتشان با رأی پیامبر، ماندن در شهر را برگزیدند و پیشنهاد سلمان را برای حفر خندق پذیرفتند. حفر خندق تا آن زمان در بین اعراب رایج نبود و باعث شگفتی مسلمانان و مشرکان شد.[۳۲][۳۳][۳۴][۳۵][۳۶] | وقتی گروهی از همپیمانان رسول خدا از قبیله خزاعه آن حضرت را از عزم مشرکان با خبر کردند، وی درباره ماندن یا بیرون رفتن از مدینه با مردم مشورت کرد. سلمان فارسی گفت، ما در ایران هرگاه از سوی سواران دشمن احساس خطر میکردیم، بر گرد خویش خندق میکندیم. مردم مدینه با توجه به تجربه شکست در جنگ احد به دلیل مخالفتشان با رأی پیامبر، ماندن در شهر را برگزیدند و پیشنهاد سلمان را برای حفر خندق پذیرفتند. حفر خندق تا آن زمان در بین اعراب رایج نبود و باعث شگفتی مسلمانان و مشرکان شد.[۳۲][۳۳][۳۴][۳۵][۳۶] | ||
==تصمیم بر حفر خندق== | |||
قرار بر این شد که از احد تا راتج خندقی حفر شود.[۳۷] پیامبر به مردم فرمان داد تا پشت به کوه سَلْع، خندق را در مقابل خود حفر کنند[۳۸] و حفر آن را از مُذاد (قلعهای در غرب مسجد فتح) شروع نمایند و تا ناحیه ذُباب و کوه راتِجْ (در کنار کوه بنیعبید در غرب بَطْحان) ادامه دهند. [۳۹] | قرار بر این شد که از احد تا راتج خندقی حفر شود.[۳۷] پیامبر به مردم فرمان داد تا پشت به کوه سَلْع، خندق را در مقابل خود حفر کنند[۳۸] و حفر آن را از مُذاد (قلعهای در غرب مسجد فتح) شروع نمایند و تا ناحیه ذُباب و کوه راتِجْ (در کنار کوه بنیعبید در غرب بَطْحان) ادامه دهند. [۳۹] | ||
وی برای هر ده نفر چهل ذراع معیّن نمود[۴۰] و حفر هر قسمت را به قبیلهای واگذار کرد.[۴۱][۴۲] از جبل بنیعبید تا راتج را رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حفر کردند.[۴۳] | وی برای هر ده نفر چهل ذراع معیّن نمود[۴۰] و حفر هر قسمت را به قبیلهای واگذار کرد.[۴۱][۴۲] از جبل بنیعبید تا راتج را رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حفر کردند.[۴۳] | ||
به روایتی، مقرر گردید مهاجران از راتج تا ذباب، و انصار از ذباب تا کوه بنیعبید را حفر کنند. [۴۴][۴۵] | به روایتی، مقرر گردید مهاجران از راتج تا ذباب، و انصار از ذباب تا کوه بنیعبید را حفر کنند. [۴۴][۴۵] | ||
==شرکت پیامبر در حفاری== | |||
رسول خدا برای تشویق مسلمانان به حفر خندق، خود نیز در این کار شرکت نمود.[۴۶][۴۷] و برای خندق درهایی قرار داد و از هر قبیله، فردی را مأمور پاسداری از آنها کرد.[۴۸] | رسول خدا برای تشویق مسلمانان به حفر خندق، خود نیز در این کار شرکت نمود.[۴۶][۴۷] و برای خندق درهایی قرار داد و از هر قبیله، فردی را مأمور پاسداری از آنها کرد.[۴۸] | ||
==امانت گرفتن ابزار== | |||
مسلمانان برای حفر خندق ابزار زیادی مانند بیل و کلنگ و تیشه و زنبیل، از یهودیان بنیقریظه که در آن زمان همپیمان پیامبر بودند، به امانت گرفتند.[۴۹] | مسلمانان برای حفر خندق ابزار زیادی مانند بیل و کلنگ و تیشه و زنبیل، از یهودیان بنیقریظه که در آن زمان همپیمان پیامبر بودند، به امانت گرفتند.[۴۹] | ||
==نزول آیات در زمان حفر== | |||
خداوند درباره مؤمنانی که بدون اجازه پیامبر دست از کار نمیکشیدند و نیز منافقانی که در کار از خود سستی نشان میدادند و بدون اجازه پیامبر نزد خانوادههایشان میرفتند، آیاتی نازل کرد.[۵۰][۵۱][۵۲] | خداوند درباره مؤمنانی که بدون اجازه پیامبر دست از کار نمیکشیدند و نیز منافقانی که در کار از خود سستی نشان میدادند و بدون اجازه پیامبر نزد خانوادههایشان میرفتند، آیاتی نازل کرد.[۵۰][۵۱][۵۲] | ||
خط ۵۴: | خط ۵۶: | ||
در هنگام حفر خندق، مسلمانان به صخره سختی برخورد کردند و پیامبر ضمن زدن سه ضربه به سنگ، با هر برقی که از ضرباتش نمایان میشد، مژده فتوحات آینده مسلمانان در شام، یمن و ایران را به آنان داد.[۵۳][۵۴][۵۵][۵۶] | در هنگام حفر خندق، مسلمانان به صخره سختی برخورد کردند و پیامبر ضمن زدن سه ضربه به سنگ، با هر برقی که از ضرباتش نمایان میشد، مژده فتوحات آینده مسلمانان در شام، یمن و ایران را به آنان داد.[۵۳][۵۴][۵۵][۵۶] | ||
==مدت زمان حفاری== | |||
کندن خندق شش روز طول کشید و در این جنگ نوجوانانی مانند براء بن عازب و عبدالله بن عمر و زید بن ثابت که پانزده سال بیشتر نداشتند با اجازه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در جنگ شرکت کردند.[۵۷][۵۸] | کندن خندق شش روز طول کشید و در این جنگ نوجوانانی مانند براء بن عازب و عبدالله بن عمر و زید بن ثابت که پانزده سال بیشتر نداشتند با اجازه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در جنگ شرکت کردند.[۵۷][۵۸] |