۱۸۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
'''فقه مقارن، به مثابه رویکردی برای تقریب''' نام مدخلی است که به فقه مقارن از منظر تقریب مذاهب می نگرد و به تبیین رویکرد تقریبی فقه مقارن اشاره کرده و ابعاد این رویکرد را بررسی می کند. | '''فقه مقارن، به مثابه رویکردی برای تقریب''' نام مدخلی است که به فقه مقارن از منظر تقریب مذاهب می نگرد و به تبیین رویکرد تقریبی فقه مقارن اشاره کرده و ابعاد این رویکرد را بررسی می کند. | ||
== مقدمه== | == مقدمه== | ||
فقه مقارن که فقه تطبیقی نیز نامیده شده بر گونه ای از عرضه فقه اطلاق می شود که به گردآوری آراء و نظرات و فتاوای عالمان اسلامی مذاهب مختلف در مسائل فرعی فقهی در کنار هم می پردازد. این گردآوری اقوال و نظرات فقهی، گاه، بدون موازنه و داوری بین نظریات مختلف فقهی از حیث دلیل و مدرک بوده که اصطلاح فقه مقارن در عصر حاضر عمدتاً به این معنا بکار می رود و گاه در کنار جمع آوری اقوال و آراء فقهای مذاهب مختلف، به ارائه دلیل هریک از اقوال وبررسی و موازنه¬ی آنها نیز پرداخته شده است که از این نوع دوّم در گذشته به «علم الخلاف» یا «الخلافیات» تعبیر می شده است. | فقه مقارن که فقه تطبیقی نیز نامیده شده بر گونه ای از عرضه فقه اطلاق می شود که به گردآوری آراء و نظرات و فتاوای عالمان اسلامی مذاهب مختلف در مسائل فرعی فقهی در کنار هم می پردازد. این گردآوری اقوال و نظرات فقهی، گاه، بدون موازنه و داوری بین نظریات مختلف فقهی از حیث دلیل و مدرک بوده که اصطلاح فقه مقارن در عصر حاضر عمدتاً به این معنا بکار می رود<ref>ر.ک: جناتی،کیهان اندیشه، شماره 59، ص 35</ref> و گاه در کنار جمع آوری اقوال و آراء فقهای مذاهب مختلف، به ارائه دلیل هریک از اقوال وبررسی و موازنه¬ی آنها نیز پرداخته شده است که از این نوع دوّم در گذشته به «علم الخلاف» یا «الخلافیات» تعبیر می شده است.<ref>ر.ک: حکیم، الاصول العامة للفقه المقارن، ج1،ص13.</ref> | ||
علمای بزرگ شیعه امامیه از دیرباز به نگارش فقه مقارن و تدریس آن اشتغال داشته اند. این امر فواید متعدّدی داشت که از جمله آنها می توان دفاع از فقه شیعه و تبیین غنای آن در مقایسه با فقه مذاهب دیگر، روشن شدن ابعاد مسائل فقهی با کنارهم قرار دادن اقوال مذاهب مختلف و کمک به انتخاب قول برتر یاد کرد. | علمای بزرگ شیعه امامیه از دیرباز به نگارش فقه مقارن و تدریس آن اشتغال داشته اند. این امر فواید متعدّدی داشت که از جمله آنها می توان دفاع از فقه شیعه و تبیین غنای آن در مقایسه با فقه مذاهب دیگر، روشن شدن ابعاد مسائل فقهی با کنارهم قرار دادن اقوال مذاهب مختلف و کمک به انتخاب قول برتر یاد کرد. | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
شهید مطهری در این رابطه می گوید: | شهید مطهری در این رابطه می گوید: | ||
«من خودم اثر اقدامات مثبت را در رفع سوءتفاهم ديدم. شيخ عطية سالم، استاد دانشگاه اسلامى مدينه، از شيعه فقط دو كتاب خوانده بود: اصل الشيعة و مختصر النافع، و در مورد سجده بر مهر اعتراف مىكرد كه شيعه كار خلافى نمىكند.» | |||
«من خودم اثر اقدامات مثبت را در رفع سوءتفاهم ديدم. شيخ عطية سالم، استاد دانشگاه اسلامى مدينه، از شيعه فقط دو كتاب خوانده بود: اصل الشيعة و مختصر النافع، و در مورد سجده بر مهر اعتراف مىكرد كه شيعه كار خلافى نمىكند.»<ref>مرتضی مطهری، مجموعه آثار ؛ ج25 ؛ ص91</ref> | |||
نمونه دیگر مسأله جنجالی عقد متعه است که بر اساس ادلّه قرآنی و سنّت نبوی، شیعه امامیه آن را جایز می داند. روشن است که اگر با نگاه فقه مقارن به این مسأله نگریسته شود و مبانی فقهی بحث، از نگاه مذاهب مختلف اسلامی روشن گردد، استدلالهای مذهب امامیه برای این مسأله با استدلالهای مذاهب دیگر مقایسه شده و قوّت یا ضعف استدلالهای طرفین روشن می گردد. این خود، روشی است که اتّهام ها و سوء تفاهمات در مسأله عقد متعه را از مذهب شیعه امامیه برطرف کرده و راه تقریب را هموار می کند. | نمونه دیگر مسأله جنجالی عقد متعه است که بر اساس ادلّه قرآنی و سنّت نبوی، شیعه امامیه آن را جایز می داند. روشن است که اگر با نگاه فقه مقارن به این مسأله نگریسته شود و مبانی فقهی بحث، از نگاه مذاهب مختلف اسلامی روشن گردد، استدلالهای مذهب امامیه برای این مسأله با استدلالهای مذاهب دیگر مقایسه شده و قوّت یا ضعف استدلالهای طرفین روشن می گردد. این خود، روشی است که اتّهام ها و سوء تفاهمات در مسأله عقد متعه را از مذهب شیعه امامیه برطرف کرده و راه تقریب را هموار می کند. | ||
==طرفداران این رویکرد== | ==طرفداران این رویکرد== | ||
در فقه امامیه بسیاری از فقهای بزرگ از قدماء و متأخرین از روش فقه مقارن چه در تألیف و چه در تدریس استفاده کرده اند. شیخ مفید(ره) نخستین کسی است که در بین فقهای شیعه برای نوشتن کتاب «الاعلام بما اتّفقت الامامیة من الاحکام» در این علم قلم به دست گرفت پس از او شاگردش سید مرتضی (ره) با نوشتن دو کتاب «الانتصار» و «ناصریات» راه استاد خویش را ادامه داد. | در فقه امامیه بسیاری از فقهای بزرگ از قدماء و متأخرین از روش فقه مقارن چه در تألیف و چه در تدریس استفاده کرده اند. شیخ مفید(ره) نخستین کسی است که در بین فقهای شیعه برای نوشتن کتاب «الاعلام بما اتّفقت الامامیة من الاحکام» در این علم قلم به دست گرفت<ref>ر.ک: شیخ مفید، الاعلام بما اتّفقت الامامیة من الاحکام،ج1،ص16</ref> پس از او شاگردش سید مرتضی (ره) با نوشتن دو کتاب «الانتصار» و «ناصریات» راه استاد خویش را ادامه داد. | ||
ایشان در کتاب «الانتصار»در پی آن بود که تهمت بی سند بودن فتاوای علمای شیعه را برطرف کند و روشن سازد که موارد زیادی از فتاوای فقهای شیعه مطابق با فتاوای عالمان اهل سنّت است و در مواردی که فتاوای خاص و مخالف علمای اهل سنّت درفقه شیعه وجود دارد مستندی از اجماع، آیات قرآن، سنّت نبوی و یا روایات اهل بیت «علیهم السلام» برای این فتاوا وجود دارد. | ایشان در کتاب «الانتصار»در پی آن بود که تهمت بی سند بودن فتاوای علمای شیعه را برطرف کند و روشن سازد که موارد زیادی از فتاوای فقهای شیعه مطابق با فتاوای عالمان اهل سنّت است و در مواردی که فتاوای خاص و مخالف علمای اهل سنّت درفقه شیعه وجود دارد مستندی از اجماع، آیات قرآن، سنّت نبوی و یا روایات اهل بیت «علیهم السلام» برای این فتاوا وجود دارد.<ref>ر.ک: مهریزی، مهدی،مجله نقد ونظر، شماره 1، ص276</ref> | ||
شیخ طوسی (ره) نیز به عنوان یکی دیگر از فقهای بزرگ شیعه در عصر خویش با نوشتن کتاب گران سنگ «الخلاف فی الاحکام» از پرچمداران فقه مقارن در عصر خویش به شمار می رفت. پس از ایشان علامه حلّی(ره) با نوشتن دو کتاب معروف «تذکرة الفقهاء» و «منتهی المطلب» در مسیر تقریب بین مذاهب با رویکرد فقهی گام نهاد. | شیخ طوسی (ره) نیز به عنوان یکی دیگر از فقهای بزرگ شیعه در عصر خویش با نوشتن کتاب گران سنگ «الخلاف فی الاحکام» از پرچمداران فقه مقارن در عصر خویش به شمار می رفت. پس از ایشان علامه حلّی(ره) با نوشتن دو کتاب معروف «تذکرة الفقهاء» و «منتهی المطلب» در مسیر تقریب بین مذاهب با رویکرد فقهی گام نهاد. | ||
برخی از علمای بزرگ شیعه همچون مرحوم محمّدبن مکّی عاملی معروف به شهید اول، نه تنها با فقه مقارن آشنایی داشتند بلکه از علمای مذاهب گوناگون اجازه نقل روایت داشتند. | برخی از علمای بزرگ شیعه همچون مرحوم محمّدبن مکّی عاملی معروف به شهید اول، نه تنها با فقه مقارن آشنایی داشتند بلکه از علمای مذاهب گوناگون اجازه نقل روایت داشتند.<ref>ر.ک: امین عاملی ،اعیان الشیعة، ج10،ص61</ref> | ||
مرحوم زین الدّین عاملی معروف به شهید ثانی نیز در بعلبک لبنان مدرسه فقه مذاهب اسلامی را تأسیس کرد و با جا انداختن ضرورت یادگیری فقه مذاهب مختلف در جهان اسلام، موجب روی آوردن پژوهندگان این گونه مباحث به مدرسه مذکور گردید. ایشان با تسلّط فراوانی که نسبت به فتاوای تمامی مذاهب معروف اسلامی داشت افزون بر تدریس کتابهای مذاهب مختلف در آن مدرسه مرجعی قابل اطمینان نیز جهت اخذ فتاوای مذاهب گوناگون برای پیروان آنها محسوب می شد. | مرحوم زین الدّین عاملی معروف به شهید ثانی نیز در بعلبک لبنان مدرسه فقه مذاهب اسلامی را تأسیس کرد و با جا انداختن ضرورت یادگیری فقه مذاهب مختلف در جهان اسلام، موجب روی آوردن پژوهندگان این گونه مباحث به مدرسه مذکور گردید. ایشان با تسلّط فراوانی که نسبت به فتاوای تمامی مذاهب معروف اسلامی داشت افزون بر تدریس کتابهای مذاهب مختلف در آن مدرسه مرجعی قابل اطمینان نیز جهت اخذ فتاوای مذاهب گوناگون برای پیروان آنها محسوب می شد.<ref>ر.ک: جناتی،محمد ابراهیم، کیهان اندیشه، شماره 59، ص 48</ref> | ||
علمای اهل سنّت نیز با نگاه فقه مقارن به تألیفات زیادی دست | علمای اهل سنّت نیز با نگاه فقه مقارن به تألیفات زیادی دست زده اندکه به عنوان نمونه می توان از کتاب «الحجة علی اهل المدینة» تألیف محمد بن الحسن الشیبانی(م189ق)، «اختلاف العلماء» تألیف محمد بن نصر المروزی(م294ق)، «اختلاف الفقهاء» تألیف محمدبن جریرالطبری(م310ق)، «بدایة المجتهد و نهایة المقتصد» تألیف ابن رشد القرطبی(م 595ق) و «الذخیرة» تألیف شهاب الدین احمدبن ادریس القرافی(م 684ق) نام برد. لکن اغلب قریب به اتفاق مؤلفین این آثار، نظرات فقهای امامیه را در این کتب ذکر نکرده و تنها به ذکر اقوال فقهای اهل سنّـت از مذاهب گوناگون بسنده کرده اند .<ref>ر.ک: جناتی، کیهان اندیشه ، شماره 59، ص 43-42</ref> | ||
در بین علمای متأخّر اهل سنّت که با رویکرد فقه مقارن دست به تألیف زده اند می توان از دکتر وهبة الزحیلى نویسنده کتاب«الفقه الاسلامی و أدلّته»، احمد محمّدالحصرى نویسنده«اختلاف الفقهاء و القضایا المتعلقة به فى الفقه الاسلامیالمقارن» و حسن احمدالخطیب نویسنده¬ی کتاب«الفقه المقارن» نام برد. | در بین علمای متأخّر اهل سنّت که با رویکرد فقه مقارن دست به تألیف زده اند می توان از دکتر وهبة الزحیلى نویسنده کتاب«الفقه الاسلامی و أدلّته»، احمد محمّدالحصرى نویسنده«اختلاف الفقهاء و القضایا المتعلقة به فى الفقه الاسلامیالمقارن» و حسن احمدالخطیب نویسنده¬ی کتاب«الفقه المقارن» نام برد. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۷: | ||
نکته دیگر این که هرچند نویسنده آثار یاد شده با روی کرد فقه مقارن دست به تألیف برده اند و نگاه تقریبی در این تألیفات داشته اند اما لزوماً به این معنا نیست که آنان به مقوله تقریب، صرفاً از دریچه فقه نگاه می کرده اند و طرفداران تقریب فقهی به معنای یاد شده یعنی تبیین مشترکات بین مذاهب از طریق فقه مقارن بوده اند. | نکته دیگر این که هرچند نویسنده آثار یاد شده با روی کرد فقه مقارن دست به تألیف برده اند و نگاه تقریبی در این تألیفات داشته اند اما لزوماً به این معنا نیست که آنان به مقوله تقریب، صرفاً از دریچه فقه نگاه می کرده اند و طرفداران تقریب فقهی به معنای یاد شده یعنی تبیین مشترکات بین مذاهب از طریق فقه مقارن بوده اند. | ||
اصولاً چون در قرون مـتأخّر دعوت تقریب، به معنای کنونی مطرح نبوده، طبیعی است که تقریر واضحی هم از تقریب فقهی به معنای توسعه مشترکات از طریق فقه مقارن در دسترس نیست لکن نوع عملکرد این بزرگان نشان از نگاه فقهی آنان به مقوله تقریب دارد و این نگاه را می توان در کنار نگاه های دیگر به تقریب، مطرح کرده و به بررسی آن پرداخت. | اصولاً چون در قرون مـتأخّر دعوت تقریب، به معنای کنونی مطرح نبوده، طبیعی است که تقریر واضحی هم از تقریب فقهی به معنای توسعه مشترکات از طریق فقه مقارن در دسترس نیست لکن نوع عملکرد این بزرگان نشان از نگاه فقهی آنان به مقوله تقریب دارد و این نگاه را می توان در کنار نگاه های دیگر به تقریب، مطرح کرده و به بررسی آن پرداخت. | ||
== مبانی این رویکرد== | |||
یکی از مبانی تقریب با رویکرد تبیین مشترکات از طریق فقه مقارن را می توان آیه ی شریفه: «فبشّر عباد الذین یستمعون القول فیتّبعون أحسنه» به شمار آورد. بر اساس این آیه،کسانی که استدلالهای مختلف را می شنوند و بهترین را برمی گزینند مورد بشارت خداوند قرار گرفته اند. بنابراین باید فضایی برای عرضه اقوال مختلف وجود داشته باشد تا انتخاب بهترین میسور باشد. | |||
کنارهم قرار دادن استدلالهای مختلف فقهی مذاهب به خودی خود می تواند قدرت انتخاب برترین نظر را به انسان بدهد. فقه مقارن چنین فضایی را برای پیروان مذاهب به وجود می آورد تا در دایره فقه، استدلالهای گوناگون مذاهب را در مورد مسائل فقهی بشنوند و از فضای اتّهام و بدبینی نسبت به یکدیگر رهایی پیدا کنند. |
ویرایش