۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
در روایتی، فیض بن مختار میگوید از امام صادق(ع) پرسیدم امام پس از شما کیست؟ در این هنگام فرزندش موسی وارد شد و امام صادق(ع) او را امام بعدی معرفی کرد.[۴۲] | در روایتی، فیض بن مختار میگوید از امام صادق(ع) پرسیدم امام پس از شما کیست؟ در این هنگام فرزندش موسی وارد شد و امام صادق(ع) او را امام بعدی معرفی کرد.[۴۲] | ||
علی بن جعفر روایت کرده که امام صادق(ع) درباره موسی بن جعفر فرمود: « فَإِنَّهُ أَفْضَلُ وُلْدِی وَ مَنْ أُخَلِّفُ مِنْ بَعْدِی وَ هُوَ الْقَائِمُ مَقَامِی وَ الْحُجَّةُ لِلَّهِ تَعَالَی عَلَی | علی بن جعفر روایت کرده که امام صادق(ع) درباره موسی بن جعفر فرمود: « فَإِنَّهُ أَفْضَلُ وُلْدِی وَ مَنْ أُخَلِّفُ مِنْ بَعْدِی وَ هُوَ الْقَائِمُ مَقَامِی وَ الْحُجَّةُ لِلَّهِ تَعَالَی عَلَی کَافَّةِ خَلْقِهِ مِنْ بَعْدِی[۴۳]؛ او برترین فرزندان و بازماندگان من است و اوست که پس از من، در جایگاه من قرار میگیرد و پس از من، حجت خدا بر همه مخلوقات است.» | ||
همچنین در عیون اخبار الرضا آمده است که هارون الرشید خطاب به فرزندش، موسی بن جعفر را امام بر حق و سزاوارترین فرد به جانشینی پیامبر(ص) خوانده و پیشوایی خود را ظاهری و با زور توصیف کرده است.[۴۴] | همچنین در عیون اخبار الرضا آمده است که هارون الرشید خطاب به فرزندش، موسی بن جعفر را امام بر حق و سزاوارترین فرد به جانشینی پیامبر(ص) خوانده و پیشوایی خود را ظاهری و با زور توصیف کرده است.[۴۴] | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
==سیره عبادی== | ==سیره عبادی== | ||
بر اساس منابع شیعه و سنی، امام کاظم(ع) بسیار اهل عبادت بود؛ به همین دلیل، برای او از لقب عبد صالح استفاده میشود.[۷۵][۷۶] بر پایه برخی گزارشها امام کاظم(ع) آن قدر عبادت میکرد که زندانبانان او نیز تحت تأثیر قرار میگرفتند.[۷۷] شیخ مفید موسی بن جعفر را عابدترین مردم زمان خود دانسته و گزارش کرده است که آن حضرت چنان از ترس خدا گریه میکرد که محاسنش از اشک خیس میشد. او دعای «عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ | بر اساس منابع شیعه و سنی، امام کاظم(ع) بسیار اهل عبادت بود؛ به همین دلیل، برای او از لقب عبد صالح استفاده میشود.[۷۵][۷۶] بر پایه برخی گزارشها امام کاظم(ع) آن قدر عبادت میکرد که زندانبانان او نیز تحت تأثیر قرار میگرفتند.[۷۷] شیخ مفید موسی بن جعفر را عابدترین مردم زمان خود دانسته و گزارش کرده است که آن حضرت چنان از ترس خدا گریه میکرد که محاسنش از اشک خیس میشد. او دعای «عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ» را تکرار میکرد و دعای «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسَابِ» را در سجده میخواند.[۷۸] حتی هنگامی که به دستور هارون به زندان منتقل شد، خدا را سپاس میگفت که فرصتی برای عبادت یافته است: «خدایا همواره از تو فراغتی برای عبادتت طلب میکردم و تو آن را برایم فراهم کردی؛ پس تو را سپاس میگویم».[۷۹] | ||
نقش انگشتری امام کاظم(ع) «حَسْبِیَ اللَّهُ حَافِظِی»[۸۰] و ِ | نقش انگشتری امام کاظم(ع) «حَسْبِیَ اللَّهُ حَافِظِی»[۸۰] و ِ «الْمُلْکُ لِلَّهِ وَحْدَهُ»[۸۱] بوده است. | ||
=سیره اخلاقی= | =سیره اخلاقی= | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۵۹: | ||
22جمعی از نویسندگان، مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه امام کاظم، ج۲، ص۴۴۶-۴۵۱.18 | 22جمعی از نویسندگان، مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه امام کاظم، ج۲، ص۴۴۶-۴۵۱.18 | ||
23مجلسی، بحارالانوار، ج۴۸، ص۱۳۴.19 | 23مجلسی، بحارالانوار، ج۴۸، ص۱۳۴.19 | ||
24کلینی، | 24کلینی، الکافى، ج۱، ص۳۶۷.20 | ||
25جمعی از نویسندگان، مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه امام کاظم، ج۲، ص۴۷۸.21 | 25جمعی از نویسندگان، مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه امام کاظم، ج۲، ص۴۷۸.21 | ||
26ابن اثیر، الکامل، ج۶، ص۱۶۴.22 | 26ابن اثیر، الکامل، ج۶، ص۱۶۴.22 | ||
خط ۲۴۰: | خط ۲۴۰: | ||
102اللهاکبری، رابطه علویان و عباسیان، ص۲۲-۲۳.99 | 102اللهاکبری، رابطه علویان و عباسیان، ص۲۲-۲۳.99 | ||
103جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص۳۸۵-۳۸۴.100 | 103جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص۳۸۵-۳۸۴.100 | ||
104کلینی، | 104کلینی، الکافى، ج۱، ص۳۶۷.101 | ||
105کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۶۶.102 | 105کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۶۶.102 | ||
106مامقانی، تنقیح المقال، ج۲۲، ص۲۸۵.103 | 106مامقانی، تنقیح المقال، ج۲۲، ص۲۸۵.103 | ||
خط ۲۸۳: | خط ۲۸۳: | ||
145طوسی، الغیبة، ص۶۵-۶۴.141 | 145طوسی، الغیبة، ص۶۵-۶۴.141 | ||
146قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ج۲، ص۴۵۵.142 | 146قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ج۲، ص۴۵۵.142 | ||
147کلینی، | 147کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۱۳.143 | ||
148امین، اعیان الشیعه، ج۱، ص۱۰۰.144 | 148امین، اعیان الشیعه، ج۱، ص۱۰۰.144 | ||
149جباری، امام کاظم و سازمان وکالت، ص۱۶.145 | 149جباری، امام کاظم و سازمان وکالت، ص۱۶.145 |