۸۷٬۸۶۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
|- | |- | ||
|درگذشت | |درگذشت | ||
|۱۵ ربیعالاول سال ۶۴ هجری | |۱۵ ربیعالاول سال ۶۴ هجری | ||
|- | |- | ||
|آرامگاه | |آرامگاه | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
</div> | </div> | ||
'''یزید بن معاویه''' دومین [[خلیفه]]<ref>ر.ک مقاله خلیفه</ref> اموى است که پس از پدرش معاویه بن ابی سفیان (م. ۶۰ق.) نزدیک چهار سال حکومت کرد (۶۰ ــ ۶۴ق.) و در شام (دمشق) در گذشت. او نخستین کسی بود که بر خلاف سنت خلفای | '''یزید بن معاویه''' دومین [[خلیفه]]<ref>ر.ک مقاله خلیفه</ref> اموى است که پس از پدرش معاویه بن ابی سفیان (م. ۶۰ق.) نزدیک چهار سال حکومت کرد (۶۰ ــ ۶۴ق.) و در شام (دمشق) در گذشت. او نخستین کسی بود که بر خلاف سنت خلفای پیشین به انتصاب پدرش و به صورت موروثی مدعی خلافت شد. حکومت او به مرکزیت [[شام]]<ref>ر.ک:مقاله شام</ref> سه سال و هشت ماه به طول انجامید. بیعت گرفتن اجباری او از خویشاوندان نزدیک و برخی صحابه پیامبر(ص) که با مقاومت برخی از آنان رو به رو شد، وقایع دلخراشی را در تاریخ اسلام رقم زد. | ||
واقعه [[عاشورا]]<ref>ر.ک:مقاله عاشورا</ref> که به شهادت امام حسین (ع) و یارانش منجر شد به دستور او پدید آمد. او جوانی عیاش، خوشگذاران و خونریز بود. کشتار مردم مدینه در [[واقعه حره]] و حمله به کعبه نیز از وقایع دوران خلافت اوست. | واقعه [[عاشورا]]<ref>ر.ک:مقاله عاشورا</ref> که به شهادت امام حسین (ع) و یارانش منجر شد به دستور او پدید آمد. او جوانی عیاش، خوشگذاران و خونریز بود. کشتار مردم مدینه در [[واقعه حره]] و حمله به کعبه نیز از وقایع دوران خلافت اوست. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
=زندگینامه یزید= | =زندگینامه یزید= | ||
یزید درسال ۲۶ هجری قمری به دنیا آمد. <ref>طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹ش، ص۶</ref> پدر او معاویه فرزند ابوسفیان و مادرش <big>میسون</big> دختر | یزید درسال ۲۶ هجری قمری به دنیا آمد. <ref>طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹ش، ص۶</ref> پدر او معاویه فرزند ابوسفیان و مادرش <big>میسون</big> دختر بجدل کلبی است. میسون پس از ازدواج با [[معاویه]] نتوانست زندگی در دمشق را تحمل کند و پس از جدایی از معاویه به صحرا بازگشت. بنا بر احتمال منابع او در این هنگام یزید را باردار بوده یا یزید شیرخوار وی بوده است. <ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۵، ص۲۷۱؛ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۳۳۹</ref> یزید کودکی خود را در قبیله میسون و در کنار مادرش گذراند. مردمان آن قبیله از قبایل حُوّارین(در منطقه حمص شام) با پیشینه [[مسیحیت]]<ref>ر.ک:مسحیت</ref> در زمان پیش از [[اسلام]] و اهل فصاحت و شعر عربی بودند و یزید نیز تحت تأثیر آنان سخنپرداز و شاعر شد.<ref>طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹ش، ص۶۱</ref> | ||
معاویه به همراه پدرش | معاویه به همراه پدرش ابوسفیان مادرش [[هند جگرخوار]] و عدهای دیگر پس از فتح [[مکه]] اسلام آوردند و [[پیامبر]](ص) آنان را طُلَقاء (اسیران آزادشده) خطاب نمود و از مجازات عفو کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم والملوک، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۶۱؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۴۱۲</ref> [[حضرت زینب]] پس از شهادت [[امام حسین]](ع) در خطبهای یزید را فرزند طلقاء خطاب کرد. <ref>سید ابن طاوس، اللهوف، ۱۳۸۱ش، ص۱۸۲</ref> در زیارت عاشورا نیز با عبارت و<big>ابنُ آکلةِ الاَکباد</big> (فرزند زن جگرخوار) از یزید یاد شده است. <ref> میرخانی، شرح زیارت عاشورا، ۱۳۷۴ش، ص۴۴۶</ref> | ||
یزید چندین فرزند از جمله خالد، معاویه، ابوسفیان و عبدالله و همسرانی به نامهای فاخته، امکلثوم و اممسکین داشته است.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۵۲ش، ج۷، ص۳۱۲۳</ref> او پس از سه سال و هشت ماه | یزید چندین فرزند از جمله خالد، معاویه، ابوسفیان و عبدالله و همسرانی به نامهای فاخته، امکلثوم و اممسکین داشته است.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۵۲ش، ج۷، ص۳۱۲۳</ref> او پس از سه سال و هشت ماه حکومت در ۱۴ ربیعالاول سال ۶۴ق در ۳۸ سالگی درگذشت. <ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۳۵۴</ref> | ||
=ویژگی های شخصی و اخلاقی یزید= | =ویژگی های شخصی و اخلاقی یزید= | ||
در بسیاری از منابع تاریخ | در بسیاری از منابع تاریخ اسلام یزید به لحاظ اخلاقی شخصی فاسد و هوسباز معرفی شده است. بلاذری (م. ۲۷۹ق) او را نخستین حکمران ارشد خلافت اسلامی میداند که گناهانی مانند شرابخواری را آشکارا مرتکب شد. <ref>بلاذری، ج ۵، ص:۲۹۷</ref> مسعودی (م. ۳۴۶ق) از ابومخنف، نقل کرده که در ایام یزید، شرابخواری و فسق به دست کارگزاران او در مکه و مدینه به صورت علنی رواج یافت. <ref>مسعودی، ج ۳، ص۶۸</ref> شهرت یزید در لهو و لعب و عدم پایبندیاش به موازین و اخلاقیات اسلامی، گویا شهره خاص و عام بوده است و حتی برخی صحابه مشهور پیامبر(ص) و نیز امام حسین(ع) به صراحت او را فاسق و اهل گناه و هرزگی خواندهاند. | ||
بدین | بدین رو وقتی معاویه پس از شهادت [[امام حسن]](ع) اصرار داشت تا برای خلافت یزید از بزرگان بیعت گیرد، با مشکلاتی رو به رو شد و کسانی مانند امام حسین(ع)، عبدالله بن زبیر و عبد الله بن عمر تن به بیعت ندادند. از عبدالله بن عمر نقل است که در این باره گفته است: بیعت کنیم با کسی که با میمون ها و سگها بازی میکند و شراب می نوشد و آشکارا فسق میکند؟! عذر ما نزد خدا چیست؟! <ref>یعقوبی، ج ۲، ص:۱۶۰</ref> | ||
بنابر منابع تاریخی، در سال ۵۲ق یزید با سپاهیان [[مسلمان]]، که برخی بزرگان صحابه نیز در میان آنان بودند، به سوی [[روم]] رفت. او با همسرش امکلثوم میان راه ایستاد و سرگرم عیاشی و میگساری شد. اما سپاهیان که از پیش رفته بودند، به وبا و آبله مبتلا گشتند و خسارت و تلفات سنگینی دیدند. هنگامی که یزید مطلع شد، شعری با این مضمون بر زبان آورد که او را باکی نیست اگر مسلمانان از تب و آبله و وبا هلاک شوند. خبر به معاویه رسید و او به خشم آمد و دستور داد تا یزید به اردوگاه ملحق شود. <ref>یعقوبی،، ج ۲، ص:۱۶۰؛ بلاذری، ج۵، ص۸۶</ref> | بنابر منابع تاریخی، در سال ۵۲ق یزید با سپاهیان [[مسلمان]]، که برخی بزرگان صحابه نیز در میان آنان بودند، به سوی [[روم]] رفت. او با همسرش امکلثوم میان راه ایستاد و سرگرم عیاشی و میگساری شد. اما سپاهیان که از پیش رفته بودند، به وبا و آبله مبتلا گشتند و خسارت و تلفات سنگینی دیدند. هنگامی که یزید مطلع شد، شعری با این مضمون بر زبان آورد که او را باکی نیست اگر مسلمانان از تب و آبله و وبا هلاک شوند. خبر به معاویه رسید و او به خشم آمد و دستور داد تا یزید به اردوگاه ملحق شود. <ref>یعقوبی،، ج ۲، ص:۱۶۰؛ بلاذری، ج۵، ص۸۶</ref> | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
هنگام ورود اسیران به شام، یزید دستور داد شهر را آذینبندی کنند. <ref>سید ابن طاووس، لهوف، ۱۳۸۱ش، ص۲۱۳</ref> او همچنین قصر را تزیین کرد و بزرگان شام را به حضور طلبید. <ref>سید ابن طاووس، لهوف، ۱۳۸۱ش، ص۲۱۳</ref> یزید در حضور اسیران، سر امام حسین(ع) را در ظرف طلا گذاشت و با چوبدستی به آن میزد <ref>یعقوبی، تاریخ، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۶۴</ref> و این ابیات را می خواند: | هنگام ورود اسیران به شام، یزید دستور داد شهر را آذینبندی کنند. <ref>سید ابن طاووس، لهوف، ۱۳۸۱ش، ص۲۱۳</ref> او همچنین قصر را تزیین کرد و بزرگان شام را به حضور طلبید. <ref>سید ابن طاووس، لهوف، ۱۳۸۱ش، ص۲۱۳</ref> یزید در حضور اسیران، سر امام حسین(ع) را در ظرف طلا گذاشت و با چوبدستی به آن میزد <ref>یعقوبی، تاریخ، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۶۴</ref> و این ابیات را می خواند: | ||
* لیت أشیاخی ببدرٍ شَهِدوا * جزعَ الخزرجِ من وَقْع الأسَلْ | *لیت أشیاخی ببدرٍ شَهِدوا * جزعَ الخزرجِ من وَقْع الأسَلْ | ||
* | * | ||
* لأهلّوا و استهلّوا فرحاً * ثُمّ قالوا یایزیدُ لاتُشَلْ | *لأهلّوا و استهلّوا فرحاً * ثُمّ قالوا یایزیدُ لاتُشَلْ | ||
* | * | ||
* لعِبَتْ هاشمُ بالملکِ فلا * خبرٌ جاءَ ولاوحی نَزَلْ <ref>مقرم، مقتل الحسین (ع)، ۱۳۸۷ش، ص۳۵۸</ref> | *لعِبَتْ هاشمُ بالملکِ فلا * خبرٌ جاءَ ولاوحی نَزَلْ <ref>مقرم، مقتل الحسین (ع)، ۱۳۸۷ش، ص۳۵۸</ref> | ||
* | * | ||
* ای کاش بزرگانی از قبیله من که در جنگ بدر کشته شدند، بودند و زاری قبیله خزرج را میدیدند. | *ای کاش بزرگانی از قبیله من که در جنگ بدر کشته شدند، بودند و زاری قبیله خزرج را میدیدند. | ||
* | * | ||
* شادمانی و خوشحالی میکردند و میگفتند ای یزید دست تو درد نکند. | *شادمانی و خوشحالی میکردند و میگفتند ای یزید دست تو درد نکند. | ||
* | * | ||
* بنیهاشم با حکومت بازی کردند وگرنه خبری نیامده بود و وحیی نازل نشده بود. | *بنیهاشم با حکومت بازی کردند وگرنه خبری نیامده بود و وحیی نازل نشده بود. | ||
* | * | ||
=واقعه حرّه در زمان خلافت یزید= | =واقعه حرّه در زمان خلافت یزید= | ||
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۲: | ||
1-[[تفتازانی]] میگوید: | 1-[[تفتازانی]] میگوید: | ||
«... حق این است | «... حق این است که رضایت یزید بن معاویه به قتل حسین بن علی(ع) و اشاره او به این قتل و اهانت یزید به اهل بیت نبی اکرم صلی الله علیه و آله از چیزهای است که به تواتر رسیده است. پس ما برای یزید و ایمان وی ارزشی قائل نمی باشیم. سپس میگوید: «لعنت خدا بر یزید و انصار و اعوان او باد». <ref>شرح العقائد النَسَفِیَّه، ص181</ref> | ||
2-[[ابن خلدون]] نیز قتل امام حسین (ع) را جزء اعمال زشت یزید بن معاویه میشمارد.<ref>المقدمة. ابن خلدون، ص 255 و 254، عند ذكر ولایة العهد</ref> | 2-[[ابن خلدون]] نیز قتل امام حسین (ع) را جزء اعمال زشت یزید بن معاویه میشمارد.<ref>المقدمة. ابن خلدون، ص 255 و 254، عند ذكر ولایة العهد</ref> | ||
3-[[ابن مصلح حنبلی]] | 3-[[ابن مصلح حنبلی]] که یکی از بزرگان اهل تسنن است نیز یزید بن معاویه را عامل اصلی قتل امام حسین (ع)، سنگباران [[كعبه|کعبه]] و قتل عام مردم مدینه میداند...» <ref>الفروع، ج3، ص548 باب قتال اهل البغی، انتشارات المنار، سال 1345 ه</ref> | ||
4-[[ابن حزم]] نیز بر قتل امام حسین (ع) به دست یزید بن معاویه | 4-[[ابن حزم]] نیز بر قتل امام حسین (ع) به دست یزید بن معاویه تأکید میکند و چنین میگوید: «...قیام یزید بن معاویه لفرض دنیا فقط فلا تأویل له و هو بغی مجرد» <ref>المُحَلّی، ج11، ص98</ref> | ||
5-[[جاحظ]] از علمای اهل سنت | 5-[[جاحظ]] از علمای اهل سنت که قتل امام حسین (ع) را به دستور یزید بن معاویه میشمارد و بر کافر بودن یزید بن معاویه و جواز لعن بر او فتوی میدهد، جاحظ میباشد. وی در این باره چنین میگوید: | ||
«...از | «...از منکراتی که یزید انجام داد قتل حسین بن علی و اسارت دختران رسول خدا (ص) و آله و اهانت به سرِ امام حسین (ع) بود و بعد از آن سنگ باران خانة خدا در مکه و اهانت به اهل مدینه و...» | ||
وی سپس میگوید: «...یزید بن معاویه از اهل اسلام خارج است» و «فالفاسق ملعون و من نهی عن شتمه الملعون» فاسق، ملعون است و کسی که از شماتت کردن فاسق، نهی کند، او هم ملعون است. <ref>رسائل الجاحظ، ص298، رساله 11، در تاریخ بنی امیه</ref> | وی سپس میگوید: «...یزید بن معاویه از اهل اسلام خارج است» و «فالفاسق ملعون و من نهی عن شتمه الملعون» فاسق، ملعون است و کسی که از شماتت کردن فاسق، نهی کند، او هم ملعون است. <ref>رسائل الجاحظ، ص298، رساله 11، در تاریخ بنی امیه</ref> | ||
6-[[شیخ محمد عبده]]، قیام امام حسین (ع) را علیه یزید بن معاویه، نمونه قیام عدل بر ظلم میداند و یزید بن معاویه را مردی میشمارد | 6-[[شیخ محمد عبده]]، قیام امام حسین (ع) را علیه یزید بن معاویه، نمونه قیام عدل بر ظلم میداند و یزید بن معاویه را مردی میشمارد که با مکر و نیرنگ بر مسلمانان حکومت میکرد و چندین مرتبه او را لعن میکند. | ||
یزید بن معاویه بعد از شهادت امام حسین (ع) نیز بارها خوشحالی خود را از قتل امام (ع) اظهار | یزید بن معاویه بعد از شهادت امام حسین (ع) نیز بارها خوشحالی خود را از قتل امام (ع) اظهار میکرد. <ref>تفسیر المنار، ج1، ص367 در تفسیر سوره مباركه مائده، آیه 37، و جلد 12، ص183 و 185</ref> | ||
7-[[سیوطی موّرخ]] و مفسر جهان اسلام در | 7-[[سیوطی موّرخ]] و مفسر جهان اسلام در کتاب خویش چنین می نویسد: | ||
«..وقتی حسین بن علی | «..وقتی حسین بن علی کشته شد، یزید خوشحال شد و حال ابن زیاد پیش او خوب شد ولی بعداً پشیمان شد...». <ref>تاریخ الخلفاء، سیوطی، ج1، ص139 -احوال یزید بن معاویه</ref> | ||
8-[[خوارزمی]] نیز نقل | 8-[[خوارزمی]] نیز نقل میکند: بعد از شهادت امام حسین (ع)، یزید بن معاویه نسبت به این عمل خوشحال بود و به نعمان بن بشیر گفت: «الحمدالله الذی قتل الحسین». <ref>مقتل خوارزمی، خوارزمی، ج2، ص59</ref> | ||
9-در این باره [[ابن مفلح الحنبلی]] چنین بیان | 9-در این باره [[ابن مفلح الحنبلی]] چنین بیان میکند: | ||
«ابن عقیل و ابنجوزی خروج بر امام غیر عادل را به خاطر خروج حسین بن علی بر یزید بن معاویه برای اقامه حق، جایز دانسته اند؛ ... اگر ما اصل خلافت یزید را قبول کنیم، از او اموری ظاهر خواهد شد | «ابن عقیل و ابنجوزی خروج بر امام غیر عادل را به خاطر خروج حسین بن علی بر یزید بن معاویه برای اقامه حق، جایز دانسته اند؛ ... اگر ما اصل خلافت یزید را قبول کنیم، از او اموری ظاهر خواهد شد که موجب فسخ این بیعت میشود از اهانت به مردم مدینه، سنگ باران مکه، کشتن حسین بن علی(ع) و اهل بیت آن حضرت، اسارت اهل بیت، زدن چوب به دندانهای آن حضرت و حمل کردن سر آن حضرت بر نیزه...» <ref>الفروع، ج3، ص548</ref> | ||
=مرگ یزید= | =مرگ یزید= |