پرش به محتوا

ابوالسرائیه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
ابو السرائیه منسوب به ابو السرایا سرّى بن منصور شیبانى از سرداران عرب بود، و مذهب شیعه داشت و مسبب چند قیام از قیام هاى شیعه شد.
ابو السرائیه منسوب به ابو السرایا سرّى بن منصور شیبانى از سرداران عرب بود و مذهب شیعه داشت و مسبب چند قیام از قیام هاى شیعه شد.


==موسسس فرقه==
==موسسس فرقه==
خط ۱۲: خط ۱۲:
در بصره آن علوى كه از سوى او آن شهر را تسخیر كرده بود زید بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسین بن على (ع) نام داشت و با او جماعتى از علویان بودند. وى را از فرط سختگیرى و شدت عمل در كشتار و سوزانیدن خانه ‏هاى مردم زید النّار مى ‏خواندند.
در بصره آن علوى كه از سوى او آن شهر را تسخیر كرده بود زید بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسین بن على (ع) نام داشت و با او جماعتى از علویان بودند. وى را از فرط سختگیرى و شدت عمل در كشتار و سوزانیدن خانه ‏هاى مردم زید النّار مى ‏خواندند.
پس از كشته شدن ابو السرایا، حسن بن سهل، محمد بن محمد بن زید بن على بن حسین (ع) را به نزد [[مأمون]] به [[مرو]] فرستاد، مأمون او را امان داد و از گناه وى در گذشت، ولى پس از چهل روز بفرمود تا شربتى زهرآگین به وى خورانیدند تا به قتل رسید (201 ه).
پس از كشته شدن ابو السرایا، حسن بن سهل، محمد بن محمد بن زید بن على بن حسین (ع) را به نزد [[مأمون]] به [[مرو]] فرستاد، مأمون او را امان داد و از گناه وى در گذشت، ولى پس از چهل روز بفرمود تا شربتى زهرآگین به وى خورانیدند تا به قتل رسید (201 ه).
در سال 200 هجرى ابراهیم بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسین (ع) در یمن خروج كرد و از نهضت ابو السرایا در عراق طرفدارى مى ‏كرد، و مردم را به امامت محمد بن ابراهیم بن اسماعیل طباطبا مى ‏خواند، و از مكّه با گروهى از اهل بیت و علویان به یمن رفت. ابراهیم همچنان بر یمن مسلط بود و مردم را كشتار مى ‏كرد، چنان كه اهل یمن او را ابراهیم الجزّار، یعنى ابراهیم قصاب و شتر كش مى‏ خواندند. امّا حسین بن حسن افطس همچنان به غارت مكّه مى ‏پرداخت، و جامه كعبه را بكند و خانه خدا را عریان ساخت، و پس از چندى دو جامه بر آن از حریر نازك بپوشانید، و آنها را ابو السرایا با نام ه‏اى به سوى او فرستاده بود و ترجمه آن نامه چنین است: این جامه به امر اصفر بن اصفر ابو السرایا داعى آل محمد بر خانه خدا پوشانیده شد تا جامه ظلمت و سیاهى را كه [[بنى العباس]] بر كعبه پوشانیده بودند بركنند، و آن را از جامه ایشان پاك كند و این نامه را در سال 199 هجرى نوشت. مردم مكّه از او سخت بیمناك بودند تا آن كه گروه بسیارى از ثروت مندان از آن شهر بگریختند. [[حسين افطس|حسین افطس]] حتى طلاهاى نازكى كه بر سر ستون هاى [[مسجد الحرام]] كشیده بودند با زحمت بسیار تراشیده و به غارت برد و آهن هایى كه بر پنجره [[چاه زمزم]] قرار داشت بركند، و چوب هاى ساج را كه از آن مسجد بود همه را از جاى كنده با دیگر اشیاء به مبلغى‏ اندك بفروخت. چون بشنید كه ابو السرایا از كوفه رانده شده و به قتل رسیده است از بیم جان خود به نزد سیدى كه محمد بن جعفر بن محمد بن على بن حسین نام داشت و پیرمردى محبوب و دانشمند و مورد احترام بود رفت.
در سال 200 هجرى ابراهیم بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسین (ع) در یمن خروج كرد و از نهضت ابو السرایا در عراق طرفدارى مى ‏كرد، و مردم را به امامت محمد بن ابراهیم بن اسماعیل طباطبا مى ‏خواند، و از مكّه با گروهى از اهل بیت و علویان به یمن رفت. ابراهیم همچنان بر یمن مسلط بود و مردم را كشتار مى ‏كرد، چنان كه اهل یمن او را ابراهیم الجزّار، یعنى ابراهیم قصاب و شتر كش مى‏ خواندند. امّا حسین بن حسن افطس همچنان به غارت مكّه مى ‏پرداخت، و جامه كعبه را بكند و خانه خدا را عریان ساخت، و پس از چندى دو جامه بر آن از حریر نازك بپوشانید، و آنها را ابو السرایا با نام ه‏اى به سوى او فرستاده بود و ترجمه آن نامه چنین است: این جامه به امر اصفر بن اصفر ابو السرایا داعى آل محمد بر خانه خدا پوشانیده شد تا جامه ظلمت و سیاهى را كه [[بنى العباس]] بر كعبه پوشانیده بودند بركنند، و آن را از جامه ایشان پاك كند و این نامه را در سال 199 هجرى نوشت. مردم مكّه از او سخت بیمناك بودند تا آن كه گروه بسیارى از ثروت مندان از آن شهر بگریختند. [[حسين افطس|حسین افطس]] حتى طلاهاى نازكى كه بر سر ستون هاى [[مسجد الحرام]] كشیده بودند با زحمت بسیار تراشیده و به غارت برد و آهن هایى كه بر پنجره [[چاه زمزم]] قرار داشت بركند و چوب هاى ساج را كه از آن مسجد بود همه را از جاى كنده با دیگر اشیاء به مبلغى‏ اندك بفروخت. چون بشنید كه ابو السرایا از كوفه رانده شده و به قتل رسیده است از بیم جان خود به نزد سیدى كه محمد بن جعفر بن محمد بن على بن حسین نام داشت و پیرمردى محبوب و دانشمند و مورد احترام بود رفت.
حسین افطس پسر وى على بن محمد را بفریفت و او را گفت تا پدرش را وادار به قبول خلافت كند و آن قدر او را وسوسه كردند تا محمد بن جعفر راضى شد. مردم مكّه در روز جمعه ششم ربیع الآخر پس از گزاردن نماز جمعه با وى به خلافت بیعت كردند و بیعت آل عباس را از خود برداشتند و او را امیر المؤمنین خواندند. محمد بن جعفر مرد كارآمدى نبود و شایستگى این كار را نداشت، پس از چندى از خلافت جز اسمى بر او نماند و همه كارها به دست پسرش على و حسین بن افطس اداره مى‏ شد. محمد بن جعفر پس از ماجراهایى ناچار شد خود را از خلافت خلع كند و گفت: خویشتن را از بیعتى كه شما با من كرده‏ اید خلع مى‏ نمایم و حق را به صاحب حق كه خلیفه خدا امیر المؤمنین عبد اللّه مأمون بن هارون است مى ‏سپارم (201 ه)
حسین افطس پسر وى على بن محمد را بفریفت و او را گفت تا پدرش را وادار به قبول خلافت كند و آن قدر او را وسوسه كردند تا محمد بن جعفر راضى شد. مردم مكّه در روز جمعه ششم ربیع الآخر پس از گزاردن نماز جمعه با وى به خلافت بیعت كردند و بیعت آل عباس را از خود برداشتند و او را امیر المؤمنین خواندند. محمد بن جعفر مرد كارآمدى نبود و شایستگى این كار را نداشت، پس از چندى از خلافت جز اسمى بر او نماند و همه كارها به دست پسرش على و حسین بن افطس اداره مى‏ شد. محمد بن جعفر پس از ماجراهایى ناچار شد خود را از خلافت خلع كند و گفت: خویشتن را از بیعتى كه شما با من كرده‏ اید خلع مى‏ نمایم و حق را به صاحب حق كه خلیفه خدا امیر المؤمنین عبد اللّه مأمون بن هارون است مى ‏سپارم (201 ه)
امّا ابراهیم بن موسى بن جعفر بن محمّد كه در [[يمن|یمن]] خروج كرده بود سرانجام از لشكرى كه مأمون به آن سرزمین فرستاده بود شكست خورد و او را زنجیر شده به عراق بردند و خلیفه به وى امان داد و از گناه او در گذشت.<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372  شمسی، چاپ دوم، ص 15 با ویرایش صوری و تغییرات اندک در برخی از جملات</ref>
امّا ابراهیم بن موسى بن جعفر بن محمّد كه در [[يمن|یمن]] خروج كرده بود سرانجام از لشكرى كه مأمون به آن سرزمین فرستاده بود شكست خورد و او را زنجیر شده به عراق بردند و خلیفه به وى امان داد و از گناه او در گذشت.<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372  شمسی، چاپ دوم، ص 15 با ویرایش صوری و تغییرات اندک در برخی از جملات</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۹

ویرایش