confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
|سلامه | |سلامه | ||
|- | |- | ||
|دین | |[[دین]] | ||
|اسلام | |[[اسلام]] | ||
|- | |- | ||
|سلطنت | |سلطنت | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
|- | |- | ||
|همزمانی حکومتش با | |همزمانی حکومتش با | ||
|امام صادق (ع) | |[[امام صادق (ع)]] | ||
|- | |- | ||
|آثار برجا مانده | |آثار برجا مانده | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
|- | |- | ||
|اقدامات مهم | |اقدامات مهم | ||
|قتل ابومسلم خراسانی | |قتل [[ابومسلم خراسانی]] | ||
|- | |- | ||
|محل فوت | |محل فوت | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
|- | |- | ||
|مدفن | |مدفن | ||
|قبرستان معلاة • مکه | |قبرستان معلاة • [[مکه]] | ||
|- | |- | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''ابوجعفر، منصور بن محمد بن علی بن عبدالله بن عباس'''، پس از مرگ برادرش [[ابوالعباس سفّاح]] در ذی الحجه سال 136 قمری، به [[خلافت]] رسید. وی، دوّمین نفری است كه از [[طائفه بنی عباس]]، به این مقام رسیده بود. | '''ابوجعفر، منصور بن محمد بن علی بن عبدالله بن عباس'''، پس از [[مرگ]] برادرش [[ابوالعباس سفّاح]] در ذی الحجه سال 136 قمری، به [[خلافت]] رسید. وی، دوّمین نفری است كه از [[طائفه بنی عباس]]، به این مقام رسیده بود. | ||
در سال های خلافت منصور رویدادهای مهمی در [[عالم اسلام]] به وقوع پیوست و این [[خلیفه]] خشن و سخت گیر، بسیاری از معاریف و صاحب نفوذان را با بهانه های واهی كشت و بر محرومان و مستضعفان ترحمی نشان نداد و با همه مردم با سنگ دلی و سخت گیری برخورد می كرد. | در سال های خلافت منصور رویدادهای مهمی در [[عالم اسلام]] به وقوع پیوست و این [[خلیفه]] خشن و سخت گیر، بسیاری از معاریف و صاحب نفوذان را با بهانه های واهی كشت و بر محرومان و مستضعفان ترحمی نشان نداد و با همه مردم با سنگ دلی و سخت گیری برخورد می كرد. | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
منصور، [[ابومسلم خراسانی]] را با سپاهی سنگین به [[جنگ]] او فرستاد و در نبرد با او، سپا هیانش را با شكستی سخت و سنگین مواجه ساخت و آنان را به شدت سركوب كرد. | منصور، [[ابومسلم خراسانی]] را با سپاهی سنگین به [[جنگ]] او فرستاد و در نبرد با او، سپا هیانش را با شكستی سخت و سنگین مواجه ساخت و آنان را به شدت سركوب كرد. | ||
منصور به خاطر سكونت [[راوندیه]] (هواداران ابومسلم خراسانی) در [[هاشمیه]]، اقامت در این شهر را به مصلحت خویش نمی دید و هم چنین به خاطر [[شیعیان]] و [[محبان اهل بیت (ع)]] در [[كوفه]]، انتقال خلافت به این شهر بزرگ اسلامی را ناخوش می دانست و بدین جهت، در صدد ساختن شهری جدید برآمد. وی در سال 145 قمری، ساختن شهر [[بغداد]] را آغاز كرد | منصور به خاطر سكونت [[راوندیه]] (هواداران [[ابومسلم خراسانی]]) در [[هاشمیه]]، اقامت در این شهر را به مصلحت خویش نمی دید و هم چنین به خاطر [[شیعیان]] و [[محبان اهل بیت (ع)]] در [[كوفه]]، انتقال خلافت به این شهر بزرگ اسلامی را ناخوش می دانست و بدین جهت، در صدد ساختن شهری جدید برآمد. وی در سال 145 قمری، ساختن شهر [[بغداد]] را آغاز كرد | ||
=منصور عباسی (منصور دوانقی)= | =منصور عباسی (منصور دوانقی)= | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
=جنایات هولناک منصور= | =جنایات هولناک منصور= | ||
منصور دوانیقی در سال ١٥٨ ه.ق از دنیا رفت، او در سالها یا ماههای آخر عمر، کلیدهای یکی از خزانههایش را به عروسش، همسر [[مهدی عباسی]] به نام <big>ریطه</big> سپرد و به او وصیّت کرد که تا زنده هستم آن خزانه را باز نکن و بعد از من با حضور خلیفهی من (مهدی عبّاسی) آن را باز کن. | [[منصور دوانیقی]] در سال ١٥٨ ه.ق از دنیا رفت، او در سالها یا ماههای آخر عمر، کلیدهای یکی از خزانههایش را به عروسش، همسر [[مهدی عباسی]] به نام <big>ریطه</big> سپرد و به او [[وصیّت]] کرد که تا زنده هستم آن خزانه را باز نکن و بعد از من با حضور خلیفهی من (مهدی عبّاسی) آن را باز کن. | ||
منصور از دنیا رفت، ریطه گمان میکرد در آن خزانه، جواهرات و گنجینههای بسیار و بینظیر وجود دارد، سرانجام پس از مرگ منصور، همراه شوهرش به سوی آن خزانه رفت و درِ آن را گشود، ناگاه دیدند پیکر مقدّس بیش از صد نفر از [[سادات علوی]] که کشته شدهاند در آنجا کنار هم چیده شده و نام و نشان هر کدام در کنار آنها نوشته شده است... | منصور از دنیا رفت، ریطه گمان میکرد در آن خزانه، جواهرات و گنجینههای بسیار و بینظیر وجود دارد، سرانجام پس از مرگ منصور، همراه شوهرش به سوی آن خزانه رفت و درِ آن را گشود، ناگاه دیدند پیکر مقدّس بیش از صد نفر از [[سادات علوی]] که کشته شدهاند در آنجا کنار هم چیده شده و نام و نشان هر کدام در کنار آنها نوشته شده است... | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
اولین کسی که [[امام ششم]] را <big>ملقب به صادق</big> نمود، منصور بود، زیرا پیشگویی آن حضرت را دربارهی سلطنت خود صحیح یافت و همچنین محمد و ابراهیم دو فرزند عبد الله بن حسن را ـ که حضرت صادق خبر داده بودند منصور میکشد ـ منصور کشت و صدق گفتار آن حضرت روشن گردید. <ref> شیعه و زمامداران خودسر، محمد جواد مغنیه، ترجمه مصطفی زمانی، ص۲۷۸٫</ref> | اولین کسی که [[امام ششم]] را <big>ملقب به صادق</big> نمود، منصور بود، زیرا پیشگویی آن حضرت را دربارهی سلطنت خود صحیح یافت و همچنین محمد و ابراهیم دو فرزند عبد الله بن حسن را ـ که حضرت صادق خبر داده بودند منصور میکشد ـ منصور کشت و صدق گفتار آن حضرت روشن گردید. <ref> شیعه و زمامداران خودسر، محمد جواد مغنیه، ترجمه مصطفی زمانی، ص۲۷۸٫</ref> | ||
منصور در میان | منصور در میان [[علویان]]، از امام صادق (ع) بیشتر از همه بیم داشت؛ از این رو با آنکه امام روی مصالحی خود را به ظاهر از مناقشات و کشمکشهای سیاسی دور نگه داشته و به [[عبادت]] و تعلیم و تربیت افراد و گسترش [[فرهنگ اسلامی]] مشغول بودند، بارها آن حضرت را احضار میکرد و تصمیم به قتل ایشان میگرفت. این در صورتی بود که منصور اعتراف میکرد و میگفت: [[جعفر بن محمد]] از آنهایی است که خداوند درباره آنها فرموده: ﴿ثُمَّ أوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا﴾ وارث کتاب آسمانی بندگانی هستند که ما برگزیدهایم. در هر خاندانی محدّثی وجود دارد، اکنون محدِّت ما جعفر بن محمد است. <ref>فراهانی، ولی الله، قانعی، سعید، زندگانی چهارده معصوم، بهار ۱۳۸۷، ص۴۷۳٫</ref> | ||
نمونه دیگر از اعترافات منصور نسبت به امام صادق (ع) این است که وی در طی نامهای به یکی از علویان، به وضوح به مقام و شأن ومنزلت امام اعتراف کرده است. او در نامهاش خطاب به آن [[سید علوی]] چنین نوشته است: | نمونه دیگر از اعترافات منصور نسبت به امام صادق (ع) این است که وی در طی نامهای به یکی از علویان، به وضوح به مقام و شأن ومنزلت امام اعتراف کرده است. او در نامهاش خطاب به آن [[سید علوی]] چنین نوشته است: |