۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
==شفاعت== | ==شفاعت== | ||
تصور بتپرستان این بود که بتها نزد خدا تقرّب دارند و در امور دنیوی، آنها را شفاعت میکنند: | تصور بتپرستان این بود که بتها نزد خدا تقرّب دارند و در امور دنیوی، آنها را شفاعت میکنند: | ||
«هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَاللَّه»[۴۴] | «هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَاللَّه»[۴۴] | ||
«میگویند: اینان(بتها) شفیعان ما، نزد خدا هستند.» | «میگویند: اینان(بتها) شفیعان ما، نزد خدا هستند.» | ||
یعنی بتها از خدای تعالی درخواست مینمایند تا کارهای مهم ما را به سامان رسانند، یا اگر فرضا بعث و حشری در کار باشد، چنانچه اعتقاد مؤمنان است، از خدای تعالی برای ما درخواست نجات از عذاب آخرت را میکنند. [۴۵] | یعنی بتها از خدای تعالی درخواست مینمایند تا کارهای مهم ما را به سامان رسانند، یا اگر فرضا بعث و حشری در کار باشد، چنانچه اعتقاد مؤمنان است، از خدای تعالی برای ما درخواست نجات از عذاب آخرت را میکنند. [۴۵] | ||
==عزت== | ==عزت== | ||
بتپرستان به غیر خدا معبودانی برای خود انتخاب کرده بودند؛ به این گمان که بتها سبب عزّت آنها شده و با این وسیله نزد حق تعالی ارجمند شده و مقام والایی به دست میآورند. [۴۶] | بتپرستان به غیر خدا معبودانی برای خود انتخاب کرده بودند؛ به این گمان که بتها سبب عزّت آنها شده و با این وسیله نزد حق تعالی ارجمند شده و مقام والایی به دست میآورند. [۴۶] | ||
در حقیقت پندارشان این بود که اگر با یک خدا عزّت مییابند، با خدایان بیشتر، عزّت بیشتر پیدا میکنند،[۴۷] | در حقیقت پندارشان این بود که اگر با یک خدا عزّت مییابند، با خدایان بیشتر، عزّت بیشتر پیدا میکنند،[۴۷] | ||
که قرآن میفرماید: | که قرآن میفرماید: | ||
«وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِیکُونُوا لَهُمْ عِزًّا»[۴۸] | |||
«آنها غیر از خدا معبودانی برای خود انتخاب کردهاند، تا مایه عزتشان باشد.» | «وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِیکُونُوا لَهُمْ عِزًّا»[۴۸] «آنها غیر از خدا معبودانی برای خود انتخاب کردهاند، تا مایه عزتشان باشد.» | ||
==نصرت== | ==نصرت== | ||
عبادت بتها از ناحیه بتپرستان بر این امید بود که آنها را یاری کنند؛ زیرا بر این باور غلط بودند که تدبیر امورشان به این خدایان واگذار شده و خیر و شرّشان هر چه هست، در دست آنهاست؛ به همین جهت، خدایان ناتوان (بتها) را عبادت میکردند تا با این عبادت، آنها را از خود راضی کرده و بر آنان خشم نگیرند و نعمت را از ایشان قطع نکرده و بلا و مصیبتی بر آنان نازل نکنند:[۴۹] | عبادت بتها از ناحیه بتپرستان بر این امید بود که آنها را یاری کنند؛ زیرا بر این باور غلط بودند که تدبیر امورشان به این خدایان واگذار شده و خیر و شرّشان هر چه هست، در دست آنهاست؛ به همین جهت، خدایان ناتوان (بتها) را عبادت میکردند تا با این عبادت، آنها را از خود راضی کرده و بر آنان خشم نگیرند و نعمت را از ایشان قطع نکرده و بلا و مصیبتی بر آنان نازل نکنند:[۴۹] | ||
«وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ یُنْصَرُونَ»[۵۰] | |||
«آنها غیر از خدا معبودانی برای خویش برگزیدند به این امید که از سوی آنها یاری شوند (و مورد حمایت بتان قرار گیرند).» | «وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ یُنْصَرُونَ»[۵۰] «آنها غیر از خدا معبودانی برای خویش برگزیدند به این امید که از سوی آنها یاری شوند (و مورد حمایت بتان قرار گیرند).» | ||
=بتپرستی در قرآن= | =بتپرستی در قرآن= | ||
خط ۷۱: | خط ۷۶: | ||
=أبعاد ضعف و حقارت بتها از نگاه قرآن= | =أبعاد ضعف و حقارت بتها از نگاه قرآن= | ||
قرآن کریم در مقام مبارزه با شرک و بتپرستی، اول ادعا و اتهام آنها را نسبت به ساحت مقدس قرآن و پیامبر اسلام بیپایه خوانده، سپس با منطقی روشن و قاطع مشرکان را به محاکمه کشانده است: [۶۷] | قرآن کریم در مقام مبارزه با شرک و بتپرستی، اول ادعا و اتهام آنها را نسبت به ساحت مقدس قرآن و پیامبر اسلام بیپایه خوانده، سپس با منطقی روشن و قاطع مشرکان را به محاکمه کشانده است: [۶۷] | ||
«وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لایَخْلُقُونَ شَیئاً وَ هُمْ یُخْلَقُونَ وَ لایمْلِکُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَ لانَفْعاً وَ لایمْلِکُونَ مَوْتاً وَ لاحَیاةً وَ لانُشُوراً»[۶۸] | |||
«آنان غیر از خداوند معبودانی برای خود برگزیدند، معبودانی که چیزی را نمیآفرینند؛ بلکه خودشان مخلوقند، و مالک زیان و سود خویش نیستند و نه مالک مرگ و حیات و رستاخیز خویشند.» | «وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لایَخْلُقُونَ شَیئاً وَ هُمْ یُخْلَقُونَ وَ لایمْلِکُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَ لانَفْعاً وَ لایمْلِکُونَ مَوْتاً وَ لاحَیاةً وَ لانُشُوراً»[۶۸] «آنان غیر از خداوند معبودانی برای خود برگزیدند، معبودانی که چیزی را نمیآفرینند؛ بلکه خودشان مخلوقند، و مالک زیان و سود خویش نیستند و نه مالک مرگ و حیات و رستاخیز خویشند.» | ||
یعنی مشرکان خدایان خشک، ناتوان، توخالی و دور از تمام شئونات الوهیت را که از جمله آن صفت خالقیت است، میپرستند؛ و قرآن در نفی خالقیت بتها به خلقت مگس مثالی زده و میفرماید: اگر دست به دست هم بدهند، نه اینکه مگسی را نمیتوانند بیافرینند، حتی اگر مگس چیزی را از آنها برباید، قدرت پس گرفتن آن را ندارند؛ و در این زمینه هم مشرکان عاجزند و هم بتها که معبودان آنهاست.[۶۹][۷۰][۷۱] | یعنی مشرکان خدایان خشک، ناتوان، توخالی و دور از تمام شئونات الوهیت را که از جمله آن صفت خالقیت است، میپرستند؛ و قرآن در نفی خالقیت بتها به خلقت مگس مثالی زده و میفرماید: اگر دست به دست هم بدهند، نه اینکه مگسی را نمیتوانند بیافرینند، حتی اگر مگس چیزی را از آنها برباید، قدرت پس گرفتن آن را ندارند؛ و در این زمینه هم مشرکان عاجزند و هم بتها که معبودان آنهاست.[۶۹][۷۰][۷۱] | ||
دلیل نفی خالقیت از بتها، مخلوق بودن آنهاست؛ چون خداوند در آیه قبل وجود فرزند را از خودش نفی کرده و اگر فرزندی برای خداوند بود، به ناچار باید از او متولد میشد و دیگر نمیتوانست مخلوق باشد؛ در حالیکه خالقیت در خداوند منحصر شده و غیر خدا باید مخلوق باشند نه خالق. نکته بعدی اینست که بتها مالک نفع و ضرر خودشان نیستند، و لازمهاش اینست که به طریق اولی قادر به نفع و ضرر عبادت کنندگان نیستند؛ پس مالک تصرف به احوال دیگران نیز نمیتوانند باشند. [۷۲] | دلیل نفی خالقیت از بتها، مخلوق بودن آنهاست؛ چون خداوند در آیه قبل وجود فرزند را از خودش نفی کرده و اگر فرزندی برای خداوند بود، به ناچار باید از او متولد میشد و دیگر نمیتوانست مخلوق باشد؛ در حالیکه خالقیت در خداوند منحصر شده و غیر خدا باید مخلوق باشند نه خالق. نکته بعدی اینست که بتها مالک نفع و ضرر خودشان نیستند، و لازمهاش اینست که به طریق اولی قادر به نفع و ضرر عبادت کنندگان نیستند؛ پس مالک تصرف به احوال دیگران نیز نمیتوانند باشند. [۷۲] | ||
البته ضعفهای دیگری نیز در قرآن بیان شده، از جمله: نفی شفاعت بتها،[۷۳] نفی مالکیت رزق و روزی،[۷۴] و غیره که به برخی از آنها در همین مقاله اشاره شد؛ ما تفصیلشان در این مقاله نمیگنجد.[۷۵][۷۶][۷۷] و... | البته ضعفهای دیگری نیز در قرآن بیان شده، از جمله: نفی شفاعت بتها،[۷۳] نفی مالکیت رزق و روزی،[۷۴] و غیره که به برخی از آنها در همین مقاله اشاره شد؛ ما تفصیلشان در این مقاله نمیگنجد.[۷۵][۷۶][۷۷] و... | ||
خط ۸۲: | خط ۹۰: | ||
==توجه دادن به توحید و یگانگی== | ==توجه دادن به توحید و یگانگی== | ||
خدای متعال نه تنها به بتپرستان منحرف، بلکه به تمام مخلوقات تأکید میکند که غیر از خدای واحد، خالقی نیست و روزی آسمانها و زمین دست اوست؛ پس تنها معبود نیز خدای یکتاست که عبادت مطلقا باید متوجه او باشد. [۷۸] | خدای متعال نه تنها به بتپرستان منحرف، بلکه به تمام مخلوقات تأکید میکند که غیر از خدای واحد، خالقی نیست و روزی آسمانها و زمین دست اوست؛ پس تنها معبود نیز خدای یکتاست که عبادت مطلقا باید متوجه او باشد. [۷۸] | ||
«هَلْ مِنْ خالِقٍ غَیرُاللَّهِ یرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّی تُؤْفَکُونَ»[۷۹] | |||
«آیا خالقی غیر از خدا وجود دارد که شما را از آسمان و زمین روزی دهد؟ هیچ معبودی جز او نیست، با این حال چگونه به سوی باطل منحرف میشوید.» | «هَلْ مِنْ خالِقٍ غَیرُاللَّهِ یرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّی تُؤْفَکُونَ»[۷۹] «آیا خالقی غیر از خدا وجود دارد که شما را از آسمان و زمین روزی دهد؟ هیچ معبودی جز او نیست، با این حال چگونه به سوی باطل منحرف میشوید.» | ||
و در آیات بعد در نهی از پرستش مخلوق و توجه دادن به پروردگار یگانه، مثل و مانند قرار دادن را برای خداوند نفی کرده و با این بیان، فطرت انسانها را بیدار کرده که تنها، آفریدگار یگانه و قادر شایسته الوهیت و پرستش است، و هرگز نظیر و شریکی نداشته و نخواهد داشت:[۸۰] | و در آیات بعد در نهی از پرستش مخلوق و توجه دادن به پروردگار یگانه، مثل و مانند قرار دادن را برای خداوند نفی کرده و با این بیان، فطرت انسانها را بیدار کرده که تنها، آفریدگار یگانه و قادر شایسته الوهیت و پرستش است، و هرگز نظیر و شریکی نداشته و نخواهد داشت:[۸۰] | ||
«...فَلاتَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»[۸۱] | |||
«برای خدا شریکهایی قرار ندهید، درحالیکه میدانید (هیچ یک از این شرکاء و بتها نه شما را آفریدهاند و نه شما را روزی میدهند).» | «...فَلاتَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»[۸۱] «برای خدا شریکهایی قرار ندهید، درحالیکه میدانید (هیچ یک از این شرکاء و بتها نه شما را آفریدهاند و نه شما را روزی میدهند).» | ||
==توجه دادن به مالکیت حقیقی== | ==توجه دادن به مالکیت حقیقی== | ||
خدا به مسیحیان که قائل به الوهیت حضرت عیسی(ع) بودند، گوشزد میکند که شما میدانید، مسیح(ع) خود با تمام وجود دارای نیازهای بشری است و مالک سود و زیان خویش هم نیست، تا چه رسد به اینکه مالک سود و زیان دیگران باشد: | خدا به مسیحیان که قائل به الوهیت حضرت عیسی(ع) بودند، گوشزد میکند که شما میدانید، مسیح(ع) خود با تمام وجود دارای نیازهای بشری است و مالک سود و زیان خویش هم نیست، تا چه رسد به اینکه مالک سود و زیان دیگران باشد: | ||
«قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لایمْلِکُ لَکُمْ ضَرًّا وَ لانَفْعاً...»[۸۲] | |||
«بگو آیا جز خدا چیزی را میپرستید که نه مالک زیان شماست و نه سود شما...» | «قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لایمْلِکُ لَکُمْ ضَرًّا وَ لانَفْعاً...»[۸۲] «بگو آیا جز خدا چیزی را میپرستید که نه مالک زیان شماست و نه سود شما...» | ||
چون در میان مسیحیان رواج دارد که در برابر مجسمه حضرت مسیح، تا سرحد پرستش، خضوع میکنند؛ درحالیکه ایمان به الوهیت مسیح در حقیقت، یک نوع بتپرستی است، نه خداپرستی؛ یعنی اگر کسی حضرت مسیح را با تمام عظمتی که دارد و جزو پیامبران اولوالعزم الهی است، خدای خود بداند و قائل به الوهیت او شود، جهل و اشتباه بزرگی مرتکب شده، چه رسد به اینکه مجسمههای دست ساخته خود را دارای مقام الوهیت بدانند.[۸۳] | چون در میان مسیحیان رواج دارد که در برابر مجسمه حضرت مسیح، تا سرحد پرستش، خضوع میکنند؛ درحالیکه ایمان به الوهیت مسیح در حقیقت، یک نوع بتپرستی است، نه خداپرستی؛ یعنی اگر کسی حضرت مسیح را با تمام عظمتی که دارد و جزو پیامبران اولوالعزم الهی است، خدای خود بداند و قائل به الوهیت او شود، جهل و اشتباه بزرگی مرتکب شده، چه رسد به اینکه مجسمههای دست ساخته خود را دارای مقام الوهیت بدانند.[۸۳] | ||
==توجه دادن به دعوت رسولان== | ==توجه دادن به دعوت رسولان== | ||
خدای تبارک خطاب به پیامبر اسلام میفرماید: | خدای تبارک خطاب به پیامبر اسلام میفرماید: | ||
«وَسْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنا أَجَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً یعْبَدُونَ»[۸۴] | |||
«از رسولانی که قبل از تو فرستادیم بپرس، آیا غیر از خداوند رحمان، معبودهایی برای پرستش آنها قرار دادیم؟!» | «وَسْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنا أَجَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً یعْبَدُونَ»[۸۴] «از رسولانی که قبل از تو فرستادیم بپرس، آیا غیر از خداوند رحمان، معبودهایی برای پرستش آنها قرار دادیم؟!» | ||
یعنی اگر از آنان این سؤال را بپرسی، در جواب خواهند گفت: ما چنین دستوری (بتپرستی) به آنان ندادهایم، و آنان را به پرستش چنین خدایانی وادار نساختهایم.[۸۵] | یعنی اگر از آنان این سؤال را بپرسی، در جواب خواهند گفت: ما چنین دستوری (بتپرستی) به آنان ندادهایم، و آنان را به پرستش چنین خدایانی وادار نساختهایم.[۸۵] | ||
چون اولین دعوت تمام پیامبران الهی، دعوت به توحید بوده و غرض اصلی از ارسال رسولان همان توحید است و بقیه دستورات، متفرّع بر همین توحید است.[۸۶] | چون اولین دعوت تمام پیامبران الهی، دعوت به توحید بوده و غرض اصلی از ارسال رسولان همان توحید است و بقیه دستورات، متفرّع بر همین توحید است.[۸۶] | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۱۸: | ||
==واژه اول== | ==واژه اول== | ||
«صَنَم» و آن مجسمهای است که از نقره یا مس ریخته یا از چوب تراشیده شده باشد [۸۷][۸۸]و برای تقرب به خدا پرستش شود و در ظاهر یاعنوانْ بزرگ به نظر آید. [۸۹] بعضی از حکیمانگفتهاند:به هر چیزی که انسان را از توجه به خدا باز دارد و به خود مشغول سازد صنم گفته میشود. [۹۰][۹۱]برخی گفتهاند:صنم عبارت است از آنچه غیر خدا پرستش شود [۹۲]، با عبادت ظاهری یا باطنی، با توجه قلب به سوی آن شیء و تواضع و فروتنی در برابر آن و اعتقاد به تأثیر آن در دنیا و آخرت. [۹۳] | «صَنَم» و آن مجسمهای است که از نقره یا مس ریخته یا از چوب تراشیده شده باشد [۸۷][۸۸]و برای تقرب به خدا پرستش شود و در ظاهر یاعنوانْ بزرگ به نظر آید. [۸۹] بعضی از حکیمانگفتهاند:به هر چیزی که انسان را از توجه به خدا باز دارد و به خود مشغول سازد صنم گفته میشود. [۹۰][۹۱]برخی گفتهاند:صنم عبارت است از آنچه غیر خدا پرستش شود [۹۲]، با عبادت ظاهری یا باطنی، با توجه قلب به سوی آن شیء و تواضع و فروتنی در برابر آن و اعتقاد به تأثیر آن در دنیا و آخرت. [۹۳] | ||
این واژه پنج بار به صورت جمع (اصنام) در قرآن آمده است. | این واژه پنج بار به صورت جمع (اصنام) در قرآن آمده است. | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۳۹: | ||
==هفتم== | ==هفتم== | ||
برخی «جبت» و «طاغوت» را نیز بتانی شمردهاند [۱۰۸][۱۰۹] که نام آنها در قرآن آمده؛ اما با توجه به اطلاق و عمومیت معنای این دو واژه، که درباره هر معبودی غیر خدا به کار رفته [۱۱۰][۱۱۱][۱۱۲][۱۱۳] بر مطلق بت و معبود دروغین [۱۱۴] و بر هر متکبر متظاهر بیحقیقت [۱۱۵] اطلاق میشود. | برخی «جبت» و «طاغوت» را نیز بتانی شمردهاند [۱۰۸][۱۰۹] که نام آنها در قرآن آمده؛ اما با توجه به اطلاق و عمومیت معنای این دو واژه، که درباره هر معبودی غیر خدا به کار رفته [۱۱۰][۱۱۱][۱۱۲][۱۱۳] بر مطلق بت و معبود دروغین [۱۱۴] و بر هر متکبر متظاهر بیحقیقت [۱۱۵] اطلاق میشود. | ||
همچنین از واژههایی چون آلهه، تماثیل (جمع تمثال به معنای تصویر و مجسمه که عکسهای روی پرده را نیز شامل میشود) اولیاء، انداد، ماتنحتون (آنچه میتراشید)، شرکاء، شفعاء، شهداء و ارباب که به اوصاف بتها اعم از واقعی و ادعایی اشاره دارند نیز معنای بت اراده شده است. [۱۱۶] گفتنی است که آیات مربوط به شرک که بیشتر درباره بتپرستان ساکن شبهجزیره عربستان است [۱۱۷] نیز به بحث ارتباط مییابند. [۱۱۸] | همچنین از واژههایی چون آلهه، تماثیل (جمع تمثال به معنای تصویر و مجسمه که عکسهای روی پرده را نیز شامل میشود) اولیاء، انداد، ماتنحتون (آنچه میتراشید)، شرکاء، شفعاء، شهداء و ارباب که به اوصاف بتها اعم از واقعی و ادعایی اشاره دارند نیز معنای بت اراده شده است. [۱۱۶] گفتنی است که آیات مربوط به شرک که بیشتر درباره بتپرستان ساکن شبهجزیره عربستان است [۱۱۷] نیز به بحث ارتباط مییابند. [۱۱۸] | ||
=عاقبت بتها و بتپرستان= | =عاقبت بتها و بتپرستان= | ||
بتپرستان، عاقبتی دردناک درپیش دارند و آن جهنم سوزان است. بتپرستان امید داشتند که بتها نزد خدا برایشان شفاعت کنند، اما بر خلاف تصور آنها، خداوند بتپرستان را با بتهایشان در آتش جهنم قرین ساخته، به گونهای که در آخرت، چیزی نزد بتپرستان مبغوضتر از این معبودهای باطلشان نخواهد بود:[۱۱۹] | بتپرستان، عاقبتی دردناک درپیش دارند و آن جهنم سوزان است. بتپرستان امید داشتند که بتها نزد خدا برایشان شفاعت کنند، اما بر خلاف تصور آنها، خداوند بتپرستان را با بتهایشان در آتش جهنم قرین ساخته، به گونهای که در آخرت، چیزی نزد بتپرستان مبغوضتر از این معبودهای باطلشان نخواهد بود:[۱۱۹] | ||
«إِنَّکُمْ وَ ماتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِاللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُون»[۱۲۰] | |||
«شما و آنچه غیر از خدا مىپرستید، هیزم جهنم خواهید بود و همگى در آن وارد مىشوید.» | «إِنَّکُمْ وَ ماتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِاللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُون»[۱۲۰] «شما و آنچه غیر از خدا مىپرستید، هیزم جهنم خواهید بود و همگى در آن وارد مىشوید.» | ||
=منبع= | =منبع= |