۸۷٬۷۸۵
ویرایش
(تبدیل حروف) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
'''بومِدیَن هُواری''' | '''بومِدیَن هُواری''' نام مستعار محمدبنابراهیم بوخاروبه از سرکردگان انقلاب [[الجزایر]] و رئیسجمهور این کشور در 1344ـ 1357 ش/ 1965ـ 1978 است. | ||
=تولد و تحصیل= | =تولد و تحصیل= | ||
در 1304ش در روستایی نزدیک غُویلما از توابع قُسنطینَه (قُسْطَنطینَه) در الجزایر متولد شد.<ref>دایرةالمعارف خاورمیانة معاصر، ذیل مادّه</ref>. نخستین مرحله از تحصیلات خود را در مدارس قرآنی و مدرسه فرانسوی در قسنطینه به پایان رساند. پس از آن، به زادگاهش بازگشت و به آموزگاری پرداخت. | در 1304ش در روستایی نزدیک غُویلما از توابع قُسنطینَه (قُسْطَنطینَه) در الجزایر متولد شد.<ref>دایرةالمعارف خاورمیانة معاصر، ذیل مادّه</ref>. نخستین مرحله از تحصیلات خود را در مدارس قرآنی و مدرسه فرانسوی در قسنطینه به پایان رساند. پس از آن، به زادگاهش بازگشت و به آموزگاری پرداخت. | ||
=فعالیت های مبارزاتی= | =فعالیت های مبارزاتی= | ||
بوخاروبه همانند بسیاری از مردم الجزایر با اعتقادات ملیگرایانه به پیکار با استعمار فرانسه روی آورد. مبارزات او با شرکت در «شورش سِطیف » در 1324ش/ 1945 و جنگ استقلال الجزایر (1333ـ1341ش/ 1954ـ 1962) به اوج خود رسید. در 1324ش/1945 به «حزب خلق الجزایر» به رهبری مِصالی الحاج | بوخاروبه همانند بسیاری از مردم الجزایر با اعتقادات ملیگرایانه به پیکار با استعمار فرانسه روی آورد. مبارزات او با شرکت در «شورش سِطیف » در 1324ش/ 1945 و جنگ استقلال الجزایر (1333ـ1341ش/ 1954ـ 1962) به اوج خود رسید. در 1324ش/1945 به «حزب خلق الجزایر» به رهبری مِصالی الحاج پیوست. در 1331ش/ 1952 برای گریز از خدمت در ارتش [[فرانسه|فرانسه]] میهن خود را به قصد قاهره ترک کرد<ref>رودی ، ص182</ref>. وی در دانشگاه الازهر مصر و زیتونه تونس به تحصیل علوم دینی پرداخت<ref>رودی، همانجا؛ موسوعةالسیاسة ، ذیل «هواری بومدین</ref> و در 1334ش/1955 پنهانی به الجزایر بازگشت و همراه با مجاهدان ارتش آزادیبخش الجزایر در ناحیه اورانیه (غرب الجزایر) به مبارزه مسلحانه با استعمارگران فرانسوی پرداخت. از آن پس، به «هواری بومدین» ملقب شد. از 1336ش/ 1957 بومدین بتدریج سلسله مراتب ارتش آزادیبخش را طی کرد و در 1339ش/1960 به ریاست ستاد مشترک ارتش آزادیبخش رسید<ref>دایرةالمعارف خاورمیانة معاصر؛ رودی، همانجاها</ref>. | ||
=بو مِدیَن پس از استقلال الجزایر= | =بو مِدیَن پس از استقلال الجزایر= | ||
پساز استقلالالجزایر در 1341ش/ 1962، بومدین از احمدبن بلاّ برای تشکیل حکومت حمایت کرد<ref>اسعدی، ج1، ص151؛ دایرةالمعارف خاورمیانه و شمال افریقای کمبریج ص 305</ref>. در نخستین حکومت الجزایر مستقل، به ریاست بنبلا، بومدین به سمتهای وزیر دفاع و فرمانده کل قوا، رئیس شورای انقلاب میهنی و معاون اول رئیس جمهور منصوب شد<ref>موسوعة السیاسة ، همانجا</ref>.در 29 خرداد 1344/ 19 ژوئن 1965، سرهنگ بومدین با کودتای نظامی بنبلا را برکنار کرد. پس از کودتا، شورای انقلاب، مرکب از شخصیتهای نظامی و به ریاست سرهنگ بومدین، زمام اختیار را به دست گرفت<ref>تاریخ معاصر کشورهای عربی ، ص 604ـ605</ref>. در جریان | پساز استقلالالجزایر در 1341ش/ 1962، بومدین از احمدبن بلاّ برای تشکیل حکومت حمایت کرد<ref>اسعدی، ج1، ص151؛ دایرةالمعارف خاورمیانه و شمال افریقای کمبریج ص 305</ref>. در نخستین حکومت الجزایر مستقل، به ریاست بنبلا، بومدین به سمتهای وزیر دفاع و فرمانده کل قوا، رئیس شورای انقلاب میهنی و معاون اول رئیس جمهور منصوب شد<ref>موسوعة السیاسة ، همانجا</ref>.در 29 خرداد 1344/ 19 ژوئن 1965، سرهنگ بومدین با کودتای نظامی بنبلا را برکنار کرد. پس از کودتا، شورای انقلاب، مرکب از شخصیتهای نظامی و به ریاست سرهنگ بومدین، زمام اختیار را به دست گرفت<ref>تاریخ معاصر کشورهای عربی ، ص 604ـ605</ref>. در جریان کودتا بومدین یاران بنبلا را از مناصب مهم مملکتی کنار نهاد. در واقع کودتا حاصل کنشهای سیاسی بود که با برکناری وزیر کشور احمد مِدِغْری، از حامیان بومدین، آغاز شد، و موفقیت آن در نتیجه سیاستهای مستبدانه بنبلا بود که سبب شد حمایت بسیاری از سیاستمداران و وزرای الجزایر را از دست بدهد<ref>اسعدی،ج1، ص154؛ رودی، ص 207؛ موسوعةالسیاسة ، همانجا</ref>. | ||
=تشکیل حکومت= | =تشکیل حکومت= | ||
خط ۷۱: | خط ۶۹: | ||
=هویت عربی در دولت بو مدین= | =هویت عربی در دولت بو مدین= | ||
در دوران زمامداری | در دوران زمامداری بومدین بازگشت به هویّت عربی در الجزایر قوت گرفت و جناح فرانکفونی (فرانسه زبان) نتوانست بر هیئت حاکمه تسلط پیدا کند<ref>قربان اوغلی، ص 81</ref>. برخلاف بنبلا بومدین با وجود خط مشی سکولار به میراث عربی ـ اسلامی به طور اصولی احترام میگذاشت و [[اسلام|اسلام]] را طریقتی روحانی و دارای برنامه اجتماعی سیاسی میدانست که در مبارزه برای [[آزادی|آزادی]] انسان از مذاهب دیگر پیشروتر است. | ||
او خود را یک سوسیالیست مسلمان مینامید<ref>فارسون، ص 91</ref>. بومدین «سیاست عربیکردن» الجزایر را به طور جدی دنبال میکرد و به این منظور «وزارت تعلیمات اصلی و امور مذهبی» را در 1349ش/1970 تأسیس کرد. اجرای این سیاست، فضای مساعدی برای علمای دینی جهت تبلیغ و ترویج آموزشهای اسلامی در سراسر الجزایر فراهم آورد<ref>کوک، ص 98ـ103</ref>.در 1355 ش/ 1976، «منشور ملی» پس از انتشار و همهپرسی تصویب شد. این منشور تأکیدی بود بر تعهد فسخناپذیر و غیرقابل بازگشت الجزایر به سوسیالیسم، و در آن نقش مسلط جبهه آزادیبخش ملی دوباره احیا شد. در آبان/نوامبر همان سال، اصول مندرج در منشور ملی، به عنوان قانون اساسی جدید، در همهپرسی از تصویب عمومی گذشت. قانون اساسی جدید، اسلام را دین رسمی، شکل حکومت را جمهوری و الگوی اقتصاد را سوسیالیستی اعلام کرد. در آذر/دسامبر همان سال نیز بومدین در انتخابات ریاست جمهوری الجزایر، با کسب 99% آرا، برگزیده شد<ref>رودی، ص210</ref><ref>اسعدی، ج 1، ص 157ـ 158</ref>). | او خود را یک سوسیالیست مسلمان مینامید<ref>فارسون، ص 91</ref>. بومدین «سیاست عربیکردن» الجزایر را به طور جدی دنبال میکرد و به این منظور «وزارت تعلیمات اصلی و امور مذهبی» را در 1349ش/1970 تأسیس کرد. اجرای این سیاست، فضای مساعدی برای علمای دینی جهت تبلیغ و ترویج آموزشهای اسلامی در سراسر الجزایر فراهم آورد<ref>کوک، ص 98ـ103</ref>.در 1355 ش/ 1976، «منشور ملی» پس از انتشار و همهپرسی تصویب شد. این منشور تأکیدی بود بر تعهد فسخناپذیر و غیرقابل بازگشت الجزایر به سوسیالیسم، و در آن نقش مسلط جبهه آزادیبخش ملی دوباره احیا شد. در آبان/نوامبر همان سال، اصول مندرج در منشور ملی، به عنوان قانون اساسی جدید، در همهپرسی از تصویب عمومی گذشت. قانون اساسی جدید، اسلام را دین رسمی، شکل حکومت را جمهوری و الگوی اقتصاد را سوسیالیستی اعلام کرد. در آذر/دسامبر همان سال نیز بومدین در انتخابات ریاست جمهوری الجزایر، با کسب 99% آرا، برگزیده شد<ref>رودی، ص210</ref><ref>اسعدی، ج 1، ص 157ـ 158</ref>). |