۸۷٬۶۵۹
ویرایش
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
===عوامل داخلی=== | ===عوامل داخلی=== | ||
وضعيت | وضعيت کلی افغانستان پیش از شروع فعالیت طالبان، دچار بیثباتی و بحران بود. | ||
====تمایل افکار عمومی==== | ====تمایل افکار عمومی==== | ||
مسابقه سران و فرماندهان گروههای مجاهدین پس از سقوط دولت نجیبالله (بهار۱۳۷۱ش/۱۹۹۲م)، برای تلاش در ورود انحصاری و سریع به [[کابل]] و بدست گرفتن مناطق مهم و سلاحهای سنگین، باعث شد که اختلافات به درگیریهای شدید، جنایات بسیار و ویران ساختن کابل و شهرهای بزرگ انجامد. رونق اقتصادی، ثبات اجتماعی و امنیت همگانی در دوره دولت مجاهدین از بین رفت. روند | مسابقه سران و فرماندهان گروههای مجاهدین پس از سقوط دولت نجیبالله (بهار۱۳۷۱ش/۱۹۹۲م)، برای تلاش در ورود انحصاری و سریع به [[کابل]] و بدست گرفتن مناطق مهم و سلاحهای سنگین، باعث شد که اختلافات به درگیریهای شدید، جنایات بسیار و ویران ساختن کابل و شهرهای بزرگ انجامد. رونق اقتصادی، ثبات اجتماعی و امنیت همگانی در دوره دولت مجاهدین از بین رفت. روند کمشتاب توسعه متوقف شد. فساد، زورگویی و اعمال خلاف قانون رواج بیشتر یافت.<ref>طنین، افغانستان در قرن بیستم، ۱۳۹۰ش، ص ۳۹۹-۴۱۰.</ref> اینگونه بود که افکار عمومی به سمت ظهور عامل قوی برای توقف و جبران نابسامانیهای عملکرد مجاهدین متمایل شد. ناشناخته بودن اولیه طالبان باعث شد که تصور عمومی بر متفاوت بودن و بهتر بودن این گروه شکل گیرد.<ref>سجادی، «طالبان، دین و حکومت»، ۱۳۷۷ش،ص ۴۴۰.</ref> | ||
====تناسب شخصیتی طالبان==== | ====تناسب شخصیتی طالبان==== | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
===شروط طالبان براي صلح با دولت افغانستان=== | ===شروط طالبان براي صلح با دولت افغانستان=== | ||
<br> | <br> | ||
به گفته منابع افغانستاني گروه طالبان | به گفته منابع افغانستاني گروه طالبان که بعد از 20 سال جنگ در افغانستان حاضر شده است براي صلح گفتگو کند، شرطي را براي صلح مطرح کرده که خود باعث اختلاف و درگيري است. | ||
<br> | <br> | ||
اين گروه | اين گروه تأکيد دارد جنگ اين در افغانستان «جهاد» نام¬گذاري شود و تنها فقه حنفي مبناي اصلي تصميم¬گيري¬ها در مذاکرات صلح باشد و از مذاهب ديگري نام برده نشود! اين در حالي است که در افغانستان مذهب ديگري به نام تشيع نيز وجود دارد که قانون اساسي افغانستان آن را به رسميت شناخته است و بر همين اساس علماء شيعه و سني کشور افغانستان اين درخواست طالبان را غير منطقي، ناعادلانه و خلاف قانون اساسي مي¬دانند. | ||
<br> | <br> | ||
از جمله معترضين به اين در خواست محمد سرور دانش، معاون دوم رئيس جمهور و از علماء شيعه در اين باره گفت: صلح افغانستان مربوط به همه اقوام، همه احزاب، پيروان همه مذاهب، همه ولايات و گروه¬هاي اجتماعي و احزاب سياسي | از جمله معترضين به اين در خواست محمد سرور دانش، معاون دوم رئيس جمهور و از علماء شيعه در اين باره گفت: صلح افغانستان مربوط به همه اقوام، همه احزاب، پيروان همه مذاهب، همه ولايات و گروه¬هاي اجتماعي و احزاب سياسي کشور است و اختصاص به يک گروه خاص ندارد. اگر هدف از مذاکرات اين باشد که از آغاز بين مردم ما تفرقه ايجاد کنند و دستاورد¬هاي دولت و مردم زير سؤال برود، در اين صورت مذاکرات به سود افغانستان به سرانجام نمي¬رسد. همچنين لطف¬الله حق سرپرست عضو شوراي اخوت اسلامي افغانستان گفته است: ناديده گرفتن ساير مذاهب اسلامي به خصوص مذهب جعفري که يک مذهب جهاني است و در تمام دنيا پيرو دارد، بنيان¬هاي اخوت اسلامي را سست مي¬کند و با ماهيت صلح و آشتي نيز سازگاري ندارد. اين استاد دانشگاه افزود، اگر گروه طالبان به درخواست خود مبني بر اينکه بايد فقه حنفي مبنا و اساس گفتگوها باشد، پافشاري کند، در حقيقت در مسير دشمن حرکت کرده است، زيرا دست هاي پشت پرده در تلاش هستند که جنگ مذهبي و تفرقه¬افکنانه را در افغانستان به راه بيندازند و نتيجه صلح را ناخواسته به سوي يک جنگ خونين مذهبي سوق دهند و مطرح کردن چنين موضوعاتي که فضاي صلح را خدشه¬دار مي¬سازد از هر طرف که باشد ما را از مقصود اصلي که همان برقراري ثبات و امنيت در کشور مي-باشد باز مي¬دارد. حق پرست تأکيد کرد که فضاي گفتگوها بايد به گونهای تنظيم شود که حتي حق اقليت-هاي بودايي و هندو نيز ناديده گرفته نشود، چه رسد به مذهب جعفري که به صورت واضح در قانون اساسي افغانستان ثبت شده است و در خارج ساختن يک مذهب رسمي از فضاي گفتگوها به معني خارج کردن از کل نظام و کشور است که پيامدهاي خطرناکي مي¬تواند داشته باشد، که از اين روي، اگر گروه طالبان طرفدار صلح هستند نبايد اين گونه مسائل را دامن بزنند. | ||
===الگو بودن زندگی سلفی=== | ===الگو بودن زندگی سلفی=== | ||
مبانی اندیشه ملایان طالب، ناشی از مکتب [[دیوبندیه|دیوبندی]] هند و سلفیه است که دورههای آغازین و میانی اسلام] را دوران طلایی، و دور از هرگونه خطا و نقد میداند. به نظر آنان این دوره نزدیکترین و شبیهترین مشخصات زندگی اسلامی را به سیره و سنت [[حضرت محمد|رسول خدا]](ص) داشته، و باید نظام زندگی اکنون مسلمانان نیز به آن دوره برگردد.<ref>عارفی، «مبانی قومی و مذهبی طالبان»، ص ۲۰۵.</ref> | مبانی اندیشه ملایان طالب، ناشی از مکتب [[دیوبندیه|دیوبندی]] هند و سلفیه است که دورههای آغازین و میانی اسلام] را دوران طلایی، و دور از هرگونه خطا و نقد میداند. به نظر آنان این دوره نزدیکترین و شبیهترین مشخصات زندگی اسلامی را به سیره و سنت [[حضرت محمد|رسول خدا]](ص) داشته، و باید نظام زندگی اکنون مسلمانان نیز به آن دوره برگردد.<ref>عارفی، «مبانی قومی و مذهبی طالبان»، ص ۲۰۵.</ref> |