۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
در برخی از کتابهای | در برخی از کتابهای لغت این واژه در معانی: خوی گرفته هرچه باز آید از غم و اندیشه و مانند آن، روز فراهم آمدن قوم، مطلق روز جشن و روز مبارکی که در آن روز مردم شادی کنند و به یکدیگر تبریک گویند به کار رفته است.[1] | ||
ابنمنظور در «لسانالعرب» معتقد است که اصل واژه «عید» از عادت میباشد بدان جهت که مردم در روز عید عادت به جمع شدن کنار یکدیگر مینمایند.[2] | ابنمنظور در «لسانالعرب» معتقد است که اصل واژه «عید» از عادت میباشد بدان جهت که مردم در روز عید عادت به جمع شدن کنار یکدیگر مینمایند.[2] | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
باید گفت عید به معنای | باید گفت عید به معنای اصطلاحی آن روزی است که در آن قوم و ملتی به موهبتی نائل شده باشند و این معنا سنتی بشری است که جهت بزرگداشت آن موهبت مهم و سرنوشتساز هرسال تکرار میگردد. بدیهی است این مفهوم اصطلاحی با معنای لغوی عید، تناسب نیز خواهد داشت. | ||
با تعریفی که از مفهوم اصطلاحی و لغوی عید بیان گردید جایگاه این واژه در شرع مقدس بیشتر روشن میگردد. | با تعریفی که از مفهوم اصطلاحی و لغوی عید بیان گردید جایگاه این واژه در شرع مقدس بیشتر روشن میگردد. | ||