پرش به محتوا

حق بازگشت از منظر حقوق بین‌الملل و نظام حقوقی اسلام (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲: خط ۲۲:
از جمله مباحث برجسته  و گرانسنگ در نظامات حقوقي- قطع نظر از مذهب و مرام خاص - مساله حقوق طبيعي انسانهاست  . ادميان بدليل برخورداري از  نعمت وجود و نيز استعدادهاي گوناگوني كه افريدگار جهان در انها به وديعت نهاده است طبعا از سلسله حقوقي كه مقتضاي طبيعي امكانات مذكوراست  برخوردارخواهند بود .  
از جمله مباحث برجسته  و گرانسنگ در نظامات حقوقي- قطع نظر از مذهب و مرام خاص - مساله حقوق طبيعي انسانهاست  . ادميان بدليل برخورداري از  نعمت وجود و نيز استعدادهاي گوناگوني كه افريدگار جهان در انها به وديعت نهاده است طبعا از سلسله حقوقي كه مقتضاي طبيعي امكانات مذكوراست  برخوردارخواهند بود .  
بديهي است اين حقوق  با  حقوق  قانوني و قراردادي كه توسط حاكمان در راستاي نظم اجتماعي تشريع مي گردد متفاوت خواهد بود چون اولا منشا پيدايش حقوق طبيعي  اصل خلقت ادميان و استعدادهاي تعبيه شده در وجود انان بوده در حالي كه منشا پيدايش حقوق قانوني، اعتبار و جعل حاكمان و سياستمداران جوامع  مي باشد .  
بديهي است اين حقوق  با  حقوق  قانوني و قراردادي كه توسط حاكمان در راستاي نظم اجتماعي تشريع مي گردد متفاوت خواهد بود چون اولا منشا پيدايش حقوق طبيعي  اصل خلقت ادميان و استعدادهاي تعبيه شده در وجود انان بوده در حالي كه منشا پيدايش حقوق قانوني، اعتبار و جعل حاكمان و سياستمداران جوامع  مي باشد .  
ثانيا حقوق طبيعي انسانها اموري جهاني بوده و اداب و رسوم خاص جوامع بشري در اثبات ، اصلاح  يا نفي ان دخالت ندارد در حالي كه حقوق قانوني و اعتباري بوسيله سيستمهاي خاص اجتماعي و سياسي به افراد جامعه اعطا شده و قابليت اصلاح يا سلب را داراست.  نكته اساسي در مساله حقوق طبيعي ان است كه برغم اتفاق  همه مكاتب و مذاهب – ديني و غيرديني – در پذيرش اصل اين حقوق ، نسبت به برخي از موارد و مصاديقش  بين انان اختلافاتي  ديده مي شود كه از جمله انها حق بازگشت مي باشد . در اين مقاله به تبيين  دو ديدگاه  حقوقي "اسلام  و حقوق بين الملل "در زمينه حق بازگشت  بعنوان يكي از مصاديق حقوق طبيعي انسانها خواهيم پرداخت  . اما قبل از ورود  به مبحث اصلي لازم است  به تبيين  مفهوم  و جايگاه حقوق بين الملل پرداخته شود :‌   
ثانيا حقوق طبيعي انسانها اموري جهاني بوده و اداب و رسوم خاص جوامع بشري در اثبات ، اصلاح  يا نفي ان دخالت ندارد در حالي كه حقوق قانوني و اعتباري بوسيله سيستمهاي خاص اجتماعي و سياسي به افراد جامعه اعطا شده و قابليت اصلاح يا سلب را داراست.  نكته اساسي در مساله حقوق طبيعي ان است كه برغم اتفاق  همه مكاتب و مذاهب – ديني و غيرديني – در پذيرش اصل اين حقوق ، نسبت به برخي از موارد و مصاديقش  بين انان اختلافاتي  ديده مي شود كه از جمله انها حق بازگشت مي باشد . در اين مقاله به تبيين  دو ديدگاه  حقوقي "اسلام  و حقوق بين الملل "در زمينه حق بازگشت  بعنوان يكي از مصاديق حقوق طبيعي انسانها خواهيم پرداخت  . اما قبل از ورود  به مبحث اصلي لازم است  به تبيين  مفهوم  و جايگاه حقوق بين الملل پرداخته شود :‌  <ref>تفسير القرآن العظيم    ج‏2    386</ref>   
== حقوق بين الملل ==
== حقوق بين الملل ==
مراد از حقوق بين الملل حقوقي است كه در اعلاميه جهاني حقوق بشر به رسميت شناخته شده و همه دولتها موظف به اجراي ان هستند. در اين اعلاميه كه مشتمل بر سي اصل مي باشد مهمترين حقوق طبيعي انسانها نظير ازادي بيان ، عقيده و...به رسميت شناخته شده است .  
مراد از حقوق بين الملل حقوقي است كه در اعلاميه جهاني حقوق بشر به رسميت شناخته شده و همه دولتها موظف به اجراي ان هستند. در اين اعلاميه كه مشتمل بر سي اصل مي باشد مهمترين حقوق طبيعي انسانها نظير ازادي بيان ، عقيده و...به رسميت شناخته شده است .  
۱۳۵

ویرایش