پرش به محتوا

مراتب فهم پذیری قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:


<sub>
<div class="wikiInfo">
<div class="wikiInfo">
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
!عنوان مقاله!! data-type="authorName" | مراتب فهم پذیری قران از منظر فریقین  
!عنوان مقاله!! data-type="authorName" |مراتب فهم پذیری قران از منظر فریقین
|-
|-
|زبان مقاله
|زبان مقاله
خط ۱۵: خط ۱۴:
|}
|}
</div>
</div>
==مراتب فهم پذیری قران==  
==مراتب فهم پذیری قران==  


خط ۳۳: خط ۲۹:


کتاب خدا در چهار مرتبه است: عبارت، اشارت، لطایف و حقایق اما عبارت آن برای عوام است و اشارات آن برای خواص و لطایف آن برای اولیاء و حقایق آن برای انبیا است. <ref>التفسیر الصافی ج 1ص31 کتاب الله علی أربعة أشیاء: العبارة و الإشارة و اللطایف و الحقایق.  فالعبارة للعوام والإشارة للخواصّ و اللطایف للأولیاء و الحقایق للانبیاء.»</ref>   
کتاب خدا در چهار مرتبه است: عبارت، اشارت، لطایف و حقایق اما عبارت آن برای عوام است و اشارات آن برای خواص و لطایف آن برای اولیاء و حقایق آن برای انبیا است. <ref>التفسیر الصافی ج 1ص31 کتاب الله علی أربعة أشیاء: العبارة و الإشارة و اللطایف و الحقایق.  فالعبارة للعوام والإشارة للخواصّ و اللطایف للأولیاء و الحقایق للانبیاء.»</ref>   


==گفتار امام علی علیه السلام  در مراتب فهم پذیری قران==
==گفتار امام علی علیه السلام  در مراتب فهم پذیری قران==
خط ۶۴: خط ۵۹:
از طرفی هر دو نوع قابلیت معنائی در قران – توسعه طولی و عرضی - بگونه ای که پایانی برای ان متصور نیست ، بیانگر اعجاز این کتاب اسمانی نیز می باشد .
از طرفی هر دو نوع قابلیت معنائی در قران – توسعه طولی و عرضی - بگونه ای که پایانی برای ان متصور نیست ، بیانگر اعجاز این کتاب اسمانی نیز می باشد .


 
==بحثی در معانی ظاهری و باطنی قران در روایات – روایات بطون==  
==بحثی در معانی ظاهری و باطنی قران در روایات – روایات بطون ==  




خط ۷۲: خط ۶۶:


در منابع روائی فریقین روایاتی وجود دارد که بیانگر ان است که قران علاوه بر معانی ظاهری ، مشتمل بر معانی باطنی نیز می باشد بگونه ای که  چنین معانی  از دسترسی عموم خارج بوده  و فقط خواص قادرند  اگاهی از ان  پیدا کنند . در اغاز روایات فریقین را در این باره نقل نموده و انگاه دیدگاه مفسرین  را نسبت به ان بیان می کنیم :  
در منابع روائی فریقین روایاتی وجود دارد که بیانگر ان است که قران علاوه بر معانی ظاهری ، مشتمل بر معانی باطنی نیز می باشد بگونه ای که  چنین معانی  از دسترسی عموم خارج بوده  و فقط خواص قادرند  اگاهی از ان  پیدا کنند . در اغاز روایات فریقین را در این باره نقل نموده و انگاه دیدگاه مفسرین  را نسبت به ان بیان می کنیم :  


==روایات بطون معانی قران==
==روایات بطون معانی قران==
خط ۱۰۶: خط ۹۹:


ایشان بعد از ذکر مراتب چهارگانه تفسیر می نویسد :  وهذا تقسيم صحيح . - <ref>همان</ref>
ایشان بعد از ذکر مراتب چهارگانه تفسیر می نویسد :  وهذا تقسيم صحيح . - <ref>همان</ref>


==دیدگاه مفسران  فریقین پیرامون  روایات بطون  و مراتب فهم قران==  
==دیدگاه مفسران  فریقین پیرامون  روایات بطون  و مراتب فهم قران==  
خط ۱۱۲: خط ۱۰۴:


باید گفت  قول به  اشتمال  قران بر معانی باطنی از اموری است که اغلب مفسران و عالمان علوم قرانی فریقین بدان اذعان داشته و اختصاص به مذهب خاص ندارد . اینان معتقدند  دلیل این امر ایات و روایات و نیز برخی براهین عقلی است که در اثبات ان  بیان گردیده است . در اینجا گفتار برخی از اندیشمندان فریقین  را  در تبیین مطلب  مذکور بیان می کنیم :  
باید گفت  قول به  اشتمال  قران بر معانی باطنی از اموری است که اغلب مفسران و عالمان علوم قرانی فریقین بدان اذعان داشته و اختصاص به مذهب خاص ندارد . اینان معتقدند  دلیل این امر ایات و روایات و نیز برخی براهین عقلی است که در اثبات ان  بیان گردیده است . در اینجا گفتار برخی از اندیشمندان فریقین  را  در تبیین مطلب  مذکور بیان می کنیم :  
===زرکشی  در البرهان===  
===زرکشی  در البرهان===  


خط ۱۳۵: خط ۱۲۵:


اگر خداوند به هر انسان در برابر حرفی از قران قدرت هزار نوع فهم را تفضل کند باز به معانی نهائی قران نخواهد رسید بجهت انکه قران کلام خداوند و بیان اوصاف الهی است بنابر این همانگونه که وجود مقدس الله بی نهایت است کلامش نیز بی نهایت خواهد بود . هر فرد تنها بمقدار استطاعتش قدرت برداشت از ان را خواهد داشت .  <ref>البرهان ج 1ص9  كان سهل بن عبد الله يقول : لو أعطى العبد بكل حرف من القرآن ألف فهم لم يبلغ نهاية ما أودعه في آية من كتابه ; لأنه كلام الله ، وكلامه صفته . وكما أنه ليس لله نهاية ، فكذلك لا نهاية لفهم كلامه ; وإنما يفهم كل بمقدار ما يفتح الله عليه . وكلام الله غير مخلوق ، ولا تبلغ إلى نهاية فهمه فهو محدثة مخلوقة .ولما كانت علوم القرآن لا تنحصر ، ومعانيه لا تستقصى ، وجبت العناية بالقدرالممكن</ref>
اگر خداوند به هر انسان در برابر حرفی از قران قدرت هزار نوع فهم را تفضل کند باز به معانی نهائی قران نخواهد رسید بجهت انکه قران کلام خداوند و بیان اوصاف الهی است بنابر این همانگونه که وجود مقدس الله بی نهایت است کلامش نیز بی نهایت خواهد بود . هر فرد تنها بمقدار استطاعتش قدرت برداشت از ان را خواهد داشت .  <ref>البرهان ج 1ص9  كان سهل بن عبد الله يقول : لو أعطى العبد بكل حرف من القرآن ألف فهم لم يبلغ نهاية ما أودعه في آية من كتابه ; لأنه كلام الله ، وكلامه صفته . وكما أنه ليس لله نهاية ، فكذلك لا نهاية لفهم كلامه ; وإنما يفهم كل بمقدار ما يفتح الله عليه . وكلام الله غير مخلوق ، ولا تبلغ إلى نهاية فهمه فهو محدثة مخلوقة .ولما كانت علوم القرآن لا تنحصر ، ومعانيه لا تستقصى ، وجبت العناية بالقدرالممكن</ref>
===سیوطی‌ در الاتقان فی علوم القران===  
===سیوطی‌ در الاتقان فی علوم القران===  


خط ۱۵۸: خط ۱۴۶:
..وأما ما يذهب إليه بعض المحققين من أن النصوص على ظواهرها ومع ذلك فيها إشارات خفية إلى دقائق تنكشف على أرباب السلوك يمكن التطبيق بينها وبين الظواهر المرادة فهو من كمال الإيمان ومحض العرفان <ref>الاتقان، ج‌ 2، ص‌ 486</ref>
..وأما ما يذهب إليه بعض المحققين من أن النصوص على ظواهرها ومع ذلك فيها إشارات خفية إلى دقائق تنكشف على أرباب السلوك يمكن التطبيق بينها وبين الظواهر المرادة فهو من كمال الإيمان ومحض العرفان <ref>الاتقان، ج‌ 2، ص‌ 486</ref>


 
==دیدگاه اعلام شیعه در مفهوم روایات بطون==
==دیدگاه اعلام شیعه در مفهوم روایات بطون==  
 
 
===شیخ‌ طوسی‌ در التبیان===  
===شیخ‌ طوسی‌ در التبیان===  


خط ۱۸۱: خط ۱۶۶:
بنظر می رسد در بین وجوه چهارگانه وجه نخست مورد تایید شیخ طوسی می باشد.
بنظر می رسد در بین وجوه چهارگانه وجه نخست مورد تایید شیخ طوسی می باشد.


 
===فیض‌ کاشانی در تفسیر الاصفی===
=== فیض‌ کاشانی در تفسیر الاصفی ===


ایشان در آغاز تفسیر الاصفی  اظهار می دارد در فهم معانی قران نباید به معانی ظاهری ان اکتفا نمود بلکه لازم است به حقائق معانی و لایه های باطنی ان نیز توجه داشت . تنها دراین صورت تناقضات بدوی در قران مرتفع شده و به اسرار قران می توان نائل شد  .<ref>ينبغي لمن أراد فهم معاني القرآن من الأخبار من دون توهم تناقض وتضاد ، أن لا يجمد في تفسيره ومعناه على خصوص بعض الآحاد والأفراد ، بل يعمم المعنى والمفهوم في كل ما يحتمل الإحاطة والعموم ، كما ورد في بعض الآيات من الروايات . فإن وهم التناقض في الأخبار المخصصة إنما يرتفع بذلك ، وفهم أسرار القرآن يبتني على ذلك ، وإن نظر أهل البصيرة إنما يكون على الحقائق الكلية ، دون الأفراد الجزئية . فما ورد في بعض الأخبار من التخصيص ، فإنما ورد للتنبيه على المنزل فيه ، أو الإشارة إلى أحد بطون معانيه ، أو غير ذلك . وذلك بحسب فهم المخاطب على سبيل الاستئناس ، إذ كان كلامهم مع الناس على قدر عقول الناس </ref>
ایشان در آغاز تفسیر الاصفی  اظهار می دارد در فهم معانی قران نباید به معانی ظاهری ان اکتفا نمود بلکه لازم است به حقائق معانی و لایه های باطنی ان نیز توجه داشت . تنها دراین صورت تناقضات بدوی در قران مرتفع شده و به اسرار قران می توان نائل شد  .<ref>ينبغي لمن أراد فهم معاني القرآن من الأخبار من دون توهم تناقض وتضاد ، أن لا يجمد في تفسيره ومعناه على خصوص بعض الآحاد والأفراد ، بل يعمم المعنى والمفهوم في كل ما يحتمل الإحاطة والعموم ، كما ورد في بعض الآيات من الروايات . فإن وهم التناقض في الأخبار المخصصة إنما يرتفع بذلك ، وفهم أسرار القرآن يبتني على ذلك ، وإن نظر أهل البصيرة إنما يكون على الحقائق الكلية ، دون الأفراد الجزئية . فما ورد في بعض الأخبار من التخصيص ، فإنما ورد للتنبيه على المنزل فيه ، أو الإشارة إلى أحد بطون معانيه ، أو غير ذلك . وذلك بحسب فهم المخاطب على سبيل الاستئناس ، إذ كان كلامهم مع الناس على قدر عقول الناس </ref>
خط ۲۰۲: خط ۱۸۶:


ایشان معتقد است درک معانی طولی ایات تنها در پرتو تدبر بدست می اید و این امر در سراسر  قران جاری است .ایشان بعد از بیان نکته مذکور به روایات بطون اشاره کرده و معتقد است این روایات بیانگر وجود معانی عمیق قران در قران است که با تدبر بدست می اید .  <ref>القران فی الاسلام ص 27-26- ...ان هذا التدرج - ونعني به ظهور معنى بدائي من الآية ثم ظهور معنى أوسع وهكذا – جار في كل من الآيات الكريمة بلا استثناء ..وبالتأمل في هذا الموضوع يظهر معنى ما روي عن النبي صلى الله عليه وآله في كتب الحديث والتفسير من قوله : ( ان للقرآن ظهرا وبطنا ولبطنه بطنا إلى سبعة أبطن ) وعلى هذا للقرآن ظاهر وباطن أو ظهر وبطن ، وكلا المعنيين يرادان من الآيات الكريمة ، الا أنهما واقعا في الطول لا في العرض ، فان إرادة الظاهر لا تنفي إرادة الباطن وإرادة الباطن لا تزاحم إرادة الظاهر</ref>  
ایشان معتقد است درک معانی طولی ایات تنها در پرتو تدبر بدست می اید و این امر در سراسر  قران جاری است .ایشان بعد از بیان نکته مذکور به روایات بطون اشاره کرده و معتقد است این روایات بیانگر وجود معانی عمیق قران در قران است که با تدبر بدست می اید .  <ref>القران فی الاسلام ص 27-26- ...ان هذا التدرج - ونعني به ظهور معنى بدائي من الآية ثم ظهور معنى أوسع وهكذا – جار في كل من الآيات الكريمة بلا استثناء ..وبالتأمل في هذا الموضوع يظهر معنى ما روي عن النبي صلى الله عليه وآله في كتب الحديث والتفسير من قوله : ( ان للقرآن ظهرا وبطنا ولبطنه بطنا إلى سبعة أبطن ) وعلى هذا للقرآن ظاهر وباطن أو ظهر وبطن ، وكلا المعنيين يرادان من الآيات الكريمة ، الا أنهما واقعا في الطول لا في العرض ، فان إرادة الظاهر لا تنفي إرادة الباطن وإرادة الباطن لا تزاحم إرادة الظاهر</ref>  
   
   
===گفتارعلامه طباطبائی در زمینه علت بکار گیری معانی باطنی وظاهر ی در قران===  
===گفتارعلامه طباطبائی در زمینه علت بکار گیری معانی باطنی وظاهر ی در قران===  
خط ۲۱۷: خط ۲۰۰:


باید گفت علاوه بر نکات ذکر شده ، جاودانگی و ابدیت قران کریم نیز مقتضی ان است که چنین  روشی در بیان معارف قرانی بکار رود بدین معنا که اگر بناست قران در تمامی اعصار پاسخگوی نیازهای جوامع بشری باشد جز طریق مذکور راهی جهت رسیدن  به این هدف نخواهد بود .  
باید گفت علاوه بر نکات ذکر شده ، جاودانگی و ابدیت قران کریم نیز مقتضی ان است که چنین  روشی در بیان معارف قرانی بکار رود بدین معنا که اگر بناست قران در تمامی اعصار پاسخگوی نیازهای جوامع بشری باشد جز طریق مذکور راهی جهت رسیدن  به این هدف نخواهد بود .  
===سید حیدراملی در تفسیر المحیط الاعظم===  
===سید حیدراملی در تفسیر المحیط الاعظم===  


خط ۲۳۱: خط ۲۱۲:


انگاه به تبیین مطلب فوق – مراد از معانی باطنی و تفاسیر مختلفی که از انها شده است - می پردازد .
انگاه به تبیین مطلب فوق – مراد از معانی باطنی و تفاسیر مختلفی که از انها شده است - می پردازد .
===امام‌ خمینی===


 
امام‌ خمینی بر «ظاهر» و «باطن» قرآن‌ تأکید ‌ورزیده  و بسنده‌ کردن‌ به‌ ظاهر و بازماندن‌ از مغز و ژرفای‌ آن‌ را مرگ‌ و نابودی‌ آدمی‌ می‌داند. وی‌ براین‌ باور است‌ که‌ همة‌ نادانی‌ها و انکار نبوت‌ها و ولایت‌ها، در عدم‌ درک‌ و راه‌ نیافتن‌ به‌ ژرفای‌ قرآن‌ ریشه‌ دارد .<ref>امام‌ خمینی، 1374، ص‌ 38 و 59 و همچنین‌ 1378، ص‌ 136).</ref>
=== امام‌ خمینی ===
===محمدهادی‌ معرفت‌===
 
امام‌ خمینی بر «ظاهر» و «باطن» قرآن‌ تأکید ‌ورزیده  و بسنده‌ کردن‌ به‌ ظاهر و بازماندن‌ از مغز و ژرفای‌ آن‌ را مرگ‌ و نابودی‌ آدمی‌ می‌داند. وی‌ براین‌ باور است‌ که‌ همة‌ نادانی‌ها و انکار نبوت‌ها و ولایت‌ها، در عدم‌ درک‌ و راه‌ نیافتن‌ به‌ ژرفای‌ قرآن‌ ریشه‌ دارد .<ref>امام‌ خمینی، 1374، ص‌ 38 و 59 و همچنین‌ 1378، ص‌ 136).</ref>  
 
 
=== محمدهادی‌ معرفت‌ ===


   
   
خط ۲۴۸: خط ۲۲۵:


ایشان در ادامه روایاتی را که بیانگر اشتمال قران بر معانی ظاهری و باطنی  می باشد نقل می کند که از جمله انها دو روایت ذیل می باشد :   
ایشان در ادامه روایاتی را که بیانگر اشتمال قران بر معانی ظاهری و باطنی  می باشد نقل می کند که از جمله انها دو روایت ذیل می باشد :   
قال النبی ص: ان للقران ظهرا و بطنا  و قد سئل الامام ابوجعفر الباقر ع عن تفسیر هذاالحدیث فقال:  ظهره تنزیله و بطنه تاویله منه ما قد مضی و منه ما لم یکن یجری کما تجری الشمس و القمر <ref>التاویل فی مختلف المذاهب و الاراء ص33  : التاویل بمعنی تبیین المفهوم العام للایه (البطن فی مقابل الظهر ) و هذا هو المعنی الثانی للتاویل فی مصطلحهم یریدون به تبیین المفهوم العام الذی انطوت علیه الایه فی مدلولها الشامل و الذی یبدو خاصا حسب ظاهر التنزیل فان غالبیه  الایات النازله حسب المناسبات المواتیه و المستدعیه لنزول ایه او ایات تبدو بحسب ظاهرها الاولی خاصه بموارد نزولها لاتتعداها ظاهریا و هذا یجعل من رساله القران عقیمه علی مدی الایام  غیر ان النبی ص تدارک هذا الجانب الخطیر و اکد علی ضروره استخلاص الایه من ملابساتها لتصبح ذات رساله عامه و شامله لجمیع القوام و الاعصار</ref>  
قال النبی ص: ان للقران ظهرا و بطنا  و قد سئل الامام ابوجعفر الباقر ع عن تفسیر هذاالحدیث فقال:  ظهره تنزیله و بطنه تاویله منه ما قد مضی و منه ما لم یکن یجری کما تجری الشمس و القمر <ref>التاویل فی مختلف المذاهب و الاراء ص33  : التاویل بمعنی تبیین المفهوم العام للایه (البطن فی مقابل الظهر ) و هذا هو المعنی الثانی للتاویل فی مصطلحهم یریدون به تبیین المفهوم العام الذی انطوت علیه الایه فی مدلولها الشامل و الذی یبدو خاصا حسب ظاهر التنزیل فان غالبیه  الایات النازله حسب المناسبات المواتیه و المستدعیه لنزول ایه او ایات تبدو بحسب ظاهرها الاولی خاصه بموارد نزولها لاتتعداها ظاهریا و هذا یجعل من رساله القران عقیمه علی مدی الایام  غیر ان النبی ص تدارک هذا الجانب الخطیر و اکد علی ضروره استخلاص الایه من ملابساتها لتصبح ذات رساله عامه و شامله لجمیع القوام و الاعصار</ref>
 
===دیدگاه متفاوت محمد جواد مغنیه با دیگران در روایات بطون===  
 
=== دیدگاه متفاوت محمد جواد مغنیه با دیگران در روایات بطون ===  




خط ۲۶۲: خط ۲۳۷:


یدگاه متصوفه در قبول معانی باطنی قابل پذیرش نیست بجهت انکه خداوند تکلیف واحدی را بر همگان مطرح کرده و بین انسانها تفاوتی در این جهت قائل نشده است و ممکن نیست انان را به امری فراخواند که قادر به فهم ان نباشند بعلاوه انکه چنین نیست که در وراء ظاهر قران معانی باطنی باشد بگونه ای که ظاهر ان برای عوام و باطنش خاص خواص باشد. <ref>نظرات فی التصوف و الکرامات  – ص 35 الجواب : ان هذا الزعم لا يستند إلى دليل ، فان الله سبحانه قد كلف الناس جميعا بتكليف واحد ولم يفرق بين فئة وفئة ولا بين فرد وفرد ، وخاطب الجميع بالقرآن الكريم وأوجب عليهم العمل به ، ومحال ان يأمرهم بأشياء لا يفهمونها ولا يهتدون إليها ،كيف وقد وصف الله القرآن بأنه عربي مبين ؟ ! قال في الآية 103 من النحل : " وهذا لسان عربي مبين " وفي الآية 28 من الزمر ، " قرآنا عربيا غير ذي عوج " إلى غير ذلك من الآيات ،هذا إلى أن في القرآن آيات لا يمكن ان يكون وراء الظاهر شئ كقوله تعالى " محمد رسول الله " وقوله : " قل هو الله أحد " .ومن مزاعم هؤلاء ان ظاهر الشرع لعامة الناس ، وباطنه للخواص العارفين ، فالعبادة كالصوم والصلاة لا تجب على الصوفي العارف ، وانما تجب على العامة ، لان الغاية من العبادة هي الوصول ، ومتى وصل العارف فقد بلغ الغاية ، وانتهى كل شئ ، ولم يبق للوسيلة من اثر ، فالدين ليس عقيدة يعتقدها الناس ، ولا شعيرة يؤدونها بين مجموعة من الأحجار تسمى معبدا ، وانما العقيدة هي الاعتقاد الحق بالله الذي يستلزم الانصراف الكامل عن الخلق ، والمعبد الحق هو القائم في القلب المقدس .نظرات فی التصوف و الکرامات</ref>
یدگاه متصوفه در قبول معانی باطنی قابل پذیرش نیست بجهت انکه خداوند تکلیف واحدی را بر همگان مطرح کرده و بین انسانها تفاوتی در این جهت قائل نشده است و ممکن نیست انان را به امری فراخواند که قادر به فهم ان نباشند بعلاوه انکه چنین نیست که در وراء ظاهر قران معانی باطنی باشد بگونه ای که ظاهر ان برای عوام و باطنش خاص خواص باشد. <ref>نظرات فی التصوف و الکرامات  – ص 35 الجواب : ان هذا الزعم لا يستند إلى دليل ، فان الله سبحانه قد كلف الناس جميعا بتكليف واحد ولم يفرق بين فئة وفئة ولا بين فرد وفرد ، وخاطب الجميع بالقرآن الكريم وأوجب عليهم العمل به ، ومحال ان يأمرهم بأشياء لا يفهمونها ولا يهتدون إليها ،كيف وقد وصف الله القرآن بأنه عربي مبين ؟ ! قال في الآية 103 من النحل : " وهذا لسان عربي مبين " وفي الآية 28 من الزمر ، " قرآنا عربيا غير ذي عوج " إلى غير ذلك من الآيات ،هذا إلى أن في القرآن آيات لا يمكن ان يكون وراء الظاهر شئ كقوله تعالى " محمد رسول الله " وقوله : " قل هو الله أحد " .ومن مزاعم هؤلاء ان ظاهر الشرع لعامة الناس ، وباطنه للخواص العارفين ، فالعبادة كالصوم والصلاة لا تجب على الصوفي العارف ، وانما تجب على العامة ، لان الغاية من العبادة هي الوصول ، ومتى وصل العارف فقد بلغ الغاية ، وانتهى كل شئ ، ولم يبق للوسيلة من اثر ، فالدين ليس عقيدة يعتقدها الناس ، ولا شعيرة يؤدونها بين مجموعة من الأحجار تسمى معبدا ، وانما العقيدة هي الاعتقاد الحق بالله الذي يستلزم الانصراف الكامل عن الخلق ، والمعبد الحق هو القائم في القلب المقدس .نظرات فی التصوف و الکرامات</ref>
 
==نقد و بررسی گفتار متصوفه و پاسخ مغنیه نسبت به ان==  
 
== نقد و بررسی گفتار متصوفه و پاسخ مغنیه نسبت به ان==  




خط ۲۷۱: خط ۲۴۴:


بدیهی است  نکته مذکور امری است که بوضوح  مشهود بوده و صحت ان مورد تایید اغلب اندیشمندان قرانی است اما ایراد مغنیه اشاره به برداشتهای ناصوابی است که برخی از متصوفه از معانی باطنی قران نموده و معتقدند که تکالیف الهی از انان بدلیل وصولشان به روح عبادت  ساقط می گردد؛ بدیهی است چنین برداشتی نوعی تفسیربه رای بوده و مخالف مفاد بسیاری از ایات است که امر به عبودیت  الهی نموده و هیچگاه کسی را معاف از ان نمی داند  .
بدیهی است  نکته مذکور امری است که بوضوح  مشهود بوده و صحت ان مورد تایید اغلب اندیشمندان قرانی است اما ایراد مغنیه اشاره به برداشتهای ناصوابی است که برخی از متصوفه از معانی باطنی قران نموده و معتقدند که تکالیف الهی از انان بدلیل وصولشان به روح عبادت  ساقط می گردد؛ بدیهی است چنین برداشتی نوعی تفسیربه رای بوده و مخالف مفاد بسیاری از ایات است که امر به عبودیت  الهی نموده و هیچگاه کسی را معاف از ان نمی داند  .
 
==تبیین و بررسی نهائی در  روایات  بطون  معانی قران==  
==تبیین و بررسی نهائی در  روایات  بطون  معانی قران==  


خط ۳۰۰: خط ۲۷۱:


و نیز روایت معروف از امام  صادق  ع: "كتاب الله عز وجل على أربعة أشياء : على العبارة ، والإشارة ، واللطائف ، والحقائق . فالعبارة للعوام ، والإشارة للخواص ، واللطائف للأولياء ، والحقائق للأنبياء  "  <ref>بحارالانوار ج 75ص 278</ref> که مراتب فهم قران را به تناسب  ظرفیت فهم انسانها - عوام ، خواص ، اولیا و انبیاء  - می داند .  
و نیز روایت معروف از امام  صادق  ع: "كتاب الله عز وجل على أربعة أشياء : على العبارة ، والإشارة ، واللطائف ، والحقائق . فالعبارة للعوام ، والإشارة للخواص ، واللطائف للأولياء ، والحقائق للأنبياء  "  <ref>بحارالانوار ج 75ص 278</ref> که مراتب فهم قران را به تناسب  ظرفیت فهم انسانها - عوام ، خواص ، اولیا و انبیاء  - می داند .  
==مراد از معانی بطون در روایات==  
==مراد از معانی بطون در روایات==  


خط ۳۲۳: خط ۲۹۲:


باید گفت : از دلائل بطلان این تفکر ، مخالفت ان با مضامین بسیاری از ایات قرانی است که همه بشریت  را  دعوت به تفکر در محتوای این کتاب اسمانی نموده و حتی با اظهار تحدی  از مخالفانش می خواهد اگر در اعجاز ان تردید دارند سوره ای همانند ان  ارائه دهند . از طرفی بر اساس روایات لزوم عرض احادیث به قران  و عدم مخالفت ان  با قران  ،  برداشت مذکور از روایات بطون – که مستلزم  عدم دسترسی  بشر به  قران است - مقبول نخواهد بود .   
باید گفت : از دلائل بطلان این تفکر ، مخالفت ان با مضامین بسیاری از ایات قرانی است که همه بشریت  را  دعوت به تفکر در محتوای این کتاب اسمانی نموده و حتی با اظهار تحدی  از مخالفانش می خواهد اگر در اعجاز ان تردید دارند سوره ای همانند ان  ارائه دهند . از طرفی بر اساس روایات لزوم عرض احادیث به قران  و عدم مخالفت ان  با قران  ،  برداشت مذکور از روایات بطون – که مستلزم  عدم دسترسی  بشر به  قران است - مقبول نخواهد بود .   
==پرسش و پاسخ :ایا تفسیر قران و اگاهی از لایه های درونی معانی ان امری تخصصی است ؟==
==پرسش و پاسخ :ایا تفسیر قران و اگاهی از لایه های درونی معانی ان امری تخصصی است ؟==


خط ۳۴۴: خط ۳۱۱:


بر این اساس هر قدر سطح  اگاهی انسان در مقدمات ذکر شده بیشتر و عمیق تر باشد ظرفیتش در فهم دقائق قران  بیشتر خواهد بود .
بر این اساس هر قدر سطح  اگاهی انسان در مقدمات ذکر شده بیشتر و عمیق تر باشد ظرفیتش در فهم دقائق قران  بیشتر خواهد بود .


==نتائج :==
==نتائج :==
خط ۳۶۰: خط ۳۲۶:


4- در منابع روائی فریقین نیز روایاتی وجود دارد که بیانگر ان است که قران علاوه بر معانی ظاهری  مشتمل بر معانی باطنی نیز می باشد  بر این اساس مفسران و عالمان علوم قرانی فریقین ،  قائل  به مراتب متنوع  معانی قران  بوده  و معتقدند هر قدر سطح اندیشه انسانها  وظرفیت  علمی  و معنوی شان  عمیق تر باشد بهمان نسبت از درک بیشتری  در قران کریم برخوردار خواهند بود .  
4- در منابع روائی فریقین نیز روایاتی وجود دارد که بیانگر ان است که قران علاوه بر معانی ظاهری  مشتمل بر معانی باطنی نیز می باشد  بر این اساس مفسران و عالمان علوم قرانی فریقین ،  قائل  به مراتب متنوع  معانی قران  بوده  و معتقدند هر قدر سطح اندیشه انسانها  وظرفیت  علمی  و معنوی شان  عمیق تر باشد بهمان نسبت از درک بیشتری  در قران کریم برخوردار خواهند بود .  
==منابع==
==منابع==
[[رده: مقالات]]
ّ[[رده: مقالات]]
[[رده: علوم مقارن]]
 
<br />
ّ[[رده: علوم مقارن]]
[[رده: علوم قرآنی]]
 
 
ّ[[رده: علوم قرآنی]]


[[رده: مراتب فهم قرآن]]
[[رده: مراتب فهم قرآن]]
<references />
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش