پرش به محتوا

فضل‌الله نوری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۳: خط ۶۳:
=مقام علمى شیخ=
=مقام علمى شیخ=


مقام علمى شيخ فضل الله مورد توافق دوست و دشمن بود . او علاوه بر [[علوم اسلامى]] از دانشهاى ديگر هم اطلاع داشت و به مسائل چامعه و مقتضيات زمان آگاه بود . يكى از كسانى كه شيخ را ملاقات كرده است ، مى نويسد : (( مراتب علمى شيخ را هيچ كس از دوست و دشمن منكر نبود و لكن گمان مى كردند كه فقط معلومات او منحصر به همان [[فقه]] و [[اصول]] است . نگارنده در چند جلسه فهميدم قطع نظر از جنبه فقاهت از بقيه علوم هم اطلاع كافى دارند . )) <ref>مكتوبات ، اعلاميه ها ، ... و چند گزارش پيرامون نقش شيخ فضل الله نورى ، محمد تركمان ، ج 2 ، ص 326</ref>
مقام علمى شيخ فضل الله مورد توافق دوست و دشمن بود. او علاوه بر [[علوم اسلامى]] از دانشهاى ديگر هم اطلاع داشت و به مسائل جامعه و مقتضيات زمان آگاه بود. يكى از كسانى كه شيخ را ملاقات كرده است، مى نويسد: (( مراتب علمى شيخ را هيچ كس از دوست و دشمن منكر نبود و لكن گمان مى كردند كه فقط معلومات او منحصر به همان [[فقه]] و [[اصول]] است. نگارنده در چند جلسه فهميدم قطع نظر از جنبه فقاهت از بقيه علوم هم اطلاع كافى دارند. )) <ref>مكتوبات ، اعلاميه ها ، ... و چند گزارش پيرامون نقش شيخ فضل الله نورى ، محمد تركمان ، ج 2 ، ص 326</ref>


[[ناظم الاسلام]] مى نويسد : (( نگارنده روزى كه مشار اليهه ( شيخ فضل الله ) در خانه آقاى طباطبايى بود ، در مجلس در ضمن مذاكره گفت ملاى سيصد سال قبل به كار امروز نمى خورد . شيخ در جواب گفت : خيلى دور رفتى بلكه ملاى سى سال قبل به درد امروز نمى خورد . ملاى امروز بايد عالم به مقتضيات وقت باشد ، بايد مناسبات دول را نيز بداند.)) <ref>تاريخ بيدارى ايرانيان ، ناظم الاسلام كرمانى ، ص 256</ref>
[[ناظم الاسلام]] مى نويسد: ((نگارنده روزى كه مشار اليهه (شيخ فضل الله) در خانه آقاى طباطبايى بود، در مجلس در ضمن مذاكره گفت ملاى سيصد سال قبل به كار امروز نمى خورد. شيخ در جواب گفت: خيلى دور رفتى بلكه ملاى سى سال قبل به درد امروز نمى خورد. ملاى امروز بايد عالم به مقتضيات وقت باشد، بايد مناسبات دول را نيز بداند.)) <ref>تاريخ بيدارى ايرانيان ، ناظم الاسلام كرمانى ، ص 256</ref>


[[ادوارد براون]] ، محقق و تاريخ نويس نامدار مى نويسد : (( شيخ فضل الله از لحاظ علم و آراستگى به كمال معروف و [[فقيه]] جامع و كامل ... مجتهد سرشناس و عالمى متبحر ... و از لحاظ [[اجتهاد]] برتر از ديگران بود ...)) <ref> انقلاب ايران ، ادوارد براون ، ترجمه احمد پژوه ، ص 355</ref>مهديقلى هدايت چنين گفته است : (( مقام علمى اش بالاتر از ( دو سيد ) مسند نشين ( طباطبايى و بهبهانى ) است . طلاب و بيشتر اهل منبر دور او را دارند.)) <ref>خاطرات و خطرات ، مهديقلى هدايت ، ص 155</ref>
[[ادوارد براون]] محقق و تاريخ نويس نامدار مى نويسد: ((شيخ فضل الله از لحاظ علم و آراستگى به كمال معروف و [[فقيه]] جامع و كامل... مجتهد سرشناس و عالمى متبحر... و از لحاظ [[اجتهاد]] برتر از ديگران بود...)) <ref> انقلاب ايران ، ادوارد براون ، ترجمه احمد پژوه ، ص 355</ref>مهديقلى هدايت چنين گفته است: ((مقام علمى اش بالاتر از (دو سيد) مسند نشين (طباطبايى و بهبهانى) است. طلاب و بيشتر اهل منبر دور او را دارند.)) <ref>خاطرات و خطرات ، مهديقلى هدايت ، ص 155</ref>


ابوالحسن علوى مى گويد : (( شيخ فضل الله از شاگردهاى نمره اول حاجى ميرزا حسن شيرازى معروف بود . در پايتخت مرجع امورات شرعى بود.)) <ref> رجال عصر مشروطيت ، ابوالحسن علوى ، ص 81 </ref>
ابوالحسن علوى مى گويد: ((شيخ فضل الله از شاگردهاى نمره اول حاجى ميرزا حسن شيرازى معروف بود. در پايتخت مرجع امورات شرعى بود.)) <ref> رجال عصر مشروطيت ، ابوالحسن علوى ، ص 81 </ref>


فريدون آدميت نوشته است : (( متفكر مشروطيت مشروعه شيخ فضل الله نورى بود . از علماى طراز اول كه پايه اش را در اجتهاد اسلامى برتر از طباطبايى و [[بهبهانى]] شناخته اند.)) <ref>ايدئولوژى نهضت مشروطيت ، فريدون آدميت ، ص 429</ref>
فريدون آدميت نوشته است: ((متفكر مشروطيت مشروعه شيخ فضل الله نورى بود. از علماى طراز اول كه پايه اش را در اجتهاد اسلامى برتر از طباطبايى و [[بهبهانى]] شناخته اند.)) <ref>ايدئولوژى نهضت مشروطيت ، فريدون آدميت ، ص 429</ref>


احمد كسروى مى نويسد :
احمد كسروى مى نويسد:


(( حاجى شيخ فضل الله نورى ... از مجتهدان بنام و با شكوه تهران شمرده مى شد. )) <ref> تاريخ مشروطه ايران ، احمد كسروى ، ص 31</ref>
((حاجى شيخ فضل الله نورى... از مجتهدان بنام و با شكوه تهران شمرده مى شد.)) <ref> تاريخ مشروطه ايران ، احمد كسروى ، ص 31</ref>


و بالاخره يپرم خان ارمنى - كه خود عاقبت مجرى حكم اعدام شيخ شد - در يادداشتهاى خصوصى خود نوشته است :
و بالاخره يپرم خان ارمنى - كه خود عاقبت مجرى حكم اعدام شيخ شد - در يادداشتهاى خصوصى خود نوشته است:


(( شيخ فضل الله نورى ... روحانى عاليقدرى بود و گفته او براى توده خلق ، [[وحى]] منزل محسوب مى شد.)) <ref>يپرم خان سردار ، اسماعيل رائين ، ص 252</ref>
((شيخ فضل الله نورى... روحانى عاليقدرى بود و گفته او براى توده خلق، [[وحى]] منزل محسوب مى شد.)) <ref>يپرم خان سردار ، اسماعيل رائين ، ص 252</ref>


=فعالیت‌هاى اجتماعى=
=فعالیت‌هاى اجتماعى=
خط ۱۲۷: خط ۱۲۷:
=پس‌ از شهادت‌ شیخ‌ نوری=
=پس‌ از شهادت‌ شیخ‌ نوری=


قرائن‌ و شواهد بسیار، حاكی است‌ كه‌ آخوند پس‌‌از قتل‌ شیخ، به‌ ماهیت‌ ضد‌ اسلام‌ جناحِ‌ تندرو پیبرده‌ و از طُرُق‌ گوناگون‌ به‌ ریشه‌ كن‌ كردن‌ آنان‌ كوشید، كه‌ از جمله‌ آنها حكم‌ به‌ انحراف‌ مسلك‌ تقیزاده‌ و یاران‌ وی از اسلام، و لزوم‌ عزل‌ و اخراج‌ او از مجلس‌ شورا بود. نهایتاً‌ هم‌ تصمیم‌ گرفت‌ كه‌ برای اصلاح‌ امر مشروطه، به‌ ایران‌ بیاید كه‌ او را [[شهید]] ساختند. در این‌ زمینه، نخست‌ به‌ گزارش‌ معتبر تاریخی زیر توجه‌ كنید:
قرائن‌ و شواهد بسیار، حاكی است‌ كه‌ آخوند پس‌‌از قتل‌ شیخ، به‌ ماهیت‌ ضد‌ اسلام‌ جناحِ‌ تندرو پیبرده‌ و از طُرُق‌ گوناگون‌ به‌ ریشه‌ كن‌ كردن‌ آنان‌ كوشید، كه‌ از جمله‌ آنها حكم‌ به‌ انحراف‌ مسلك‌ تقی زاده‌ و یاران‌ وی از اسلام، و لزوم‌ عزل‌ و اخراج‌ او از مجلس‌ شورا بود. نهایتاً‌ هم‌ تصمیم‌ گرفت‌ كه‌ برای اصلاح‌ امر مشروطه، به‌ ایران‌ بیاید كه‌ او را [[شهید]] ساختند. در این‌ زمینه، نخست‌ به‌ گزارش‌ معتبر تاریخی زیر توجه‌ كنید:


آقای محمد واعظ‌ زاده‌ خراسانی، فرزند شیخ‌ مهدی واعظ‌ خراسانی‌اند كه‌ در عصر خود خطیب‌ بزرگ‌ [[مشهد]] بوده‌ است. [[واعظ‌ زاده‌]] به‌ نقل‌ از پدر، ماجرای جالبی را از مبارزه‌ آخوند (پس‌ از قتل‌ شیخ) با جناح‌ تندرو مشروطه‌ نقل‌ میكند كه‌ شنیدنی است. وی به نقل از‌ پدر خویش‌ (شیخ‌ مهدی واعظ) مینویسد:
آقای محمد واعظ‌ زاده‌ خراسانی، فرزند شیخ‌ مهدی واعظ‌ خراسانی‌اند كه‌ در عصر خود خطیب‌ بزرگ‌ [[مشهد]] بوده‌ است. [[واعظ‌ زاده‌]] به‌ نقل‌ از پدر، ماجرای جالبی را از مبارزه‌ آخوند (پس‌ از قتل‌ شیخ) با جناح‌ تندرو مشروطه‌ نقل‌ میكند كه‌ شنیدنی است. وی به نقل از‌ پدر خویش‌ (شیخ‌ مهدی واعظ) مینویسد:


بسیاری از علمای طرفدار مشروطه‌ وقتی نیرنگها را فهمیدند، با مشروطه‌ مخالفت‌ كردند و از طرفداریهای خود پشیمان‌ شدند. پس‌ از استقرار مشروطیت‌ و تشكیل‌ مجلس، نامه‌ای سر‌ی از طرف‌ مرحوم‌ آخوند خراسانی، حامیِ‌ مهمٍّ‌ مشروطیت، به‌ مشهد رسید... .
بسیاری از علمای طرفدار مشروطه‌ وقتی نیرنگها را فهمیدند، با مشروطه‌ مخالفت‌ كردند و از طرفداریهای خود پشیمان‌ شدند. پس‌ از استقرار مشروطیت‌ و تشكیل‌ مجلس، نامه‌ای سر‌ی از طرف‌ مرحوم‌ آخوند خراسانی، حامیِ‌ مهمٍّ‌ مشروطیت، به‌ مشهد رسید....


آخوند در آن‌ نامه‌ نوشته‌ بودند: هدف‌ ما از مشروطیت، برقراری عدالت‌ و ترویج‌ اسلام‌ بود، نه‌ اینكه‌ مالیاتهای سنگینی برای مردم‌ وضع‌ كنند و... بنابراین‌ بر هر مسلمانی [[واجب‌]] است‌ كه‌ با مشروطیت‌ مبارزه‌ كند.» <ref> مجله‌ حوزه، ش‌ 41، آذر و دی 1369، صص‌ 28-27 (ايام: تفصيل ماجرا در ص 5 همين شماره آمده است)</ref>
آخوند در آن‌ نامه‌ نوشته‌ بودند: هدف‌ ما از مشروطیت، برقراری عدالت‌ و ترویج‌ اسلام‌ بود، نه‌ اینكه‌ مالیاتهای سنگینی برای مردم‌ وضع‌ كنند و... بنابراین‌ بر هر مسلمانی [[واجب‌]] است‌ كه‌ با مشروطیت‌ مبارزه‌ كند.» <ref> مجله‌ حوزه، ش‌ 41، آذر و دی 1369، صص‌ 28-27 (ايام: تفصيل ماجرا در ص 5 همين شماره آمده است)</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش