۸۸٬۱۲۶
ویرایش
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==اعتقادات== | ==اعتقادات== | ||
میمون معتقد بود کودکانی که دارای پدر و مادر مشرک هستند، داخل [[بهشت]] می شوند. ولی [[امام علی]]، [[طلحه]]، [[زبیر]]، [[عایشه]] [[عثمان]] و نیز کسانی که مرتکب کبیره می شوند، [[کافر]] هستند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 434 با ویرایش و اصلاح عبارت</ref> <ref>بغدادی عبد القاهر، الفرق بین الفرق، ص 303</ref> میمون چون مجوسیان،زناشویى جد را با دخترِ پسر و دخترِ پسرِ برادر و خواهر جایز می دانست و معتقد بود که نام زنانی که خداوند زناشویى با آنان را حرام کرده از قرار ذیل است. | میمون معتقد بود کودکانی که دارای پدر و مادر مشرک هستند، داخل [[بهشت]] می شوند. ولی [[امام علی]]، [[طلحه]]، [[زبیر]]، [[عایشه]] [[عثمان]] و نیز کسانی که مرتکب کبیره می شوند، [[کافر]] هستند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 434 با ویرایش و اصلاح عبارت</ref> <ref>بغدادی عبد القاهر، الفرق بین الفرق، ص 303</ref> میمون چون مجوسیان،زناشویى جد را با دخترِ پسر و دخترِ پسرِ برادر و خواهر جایز می دانست و معتقد بود که نام زنانی که خداوند زناشویى با آنان را حرام کرده از قرار ذیل است. | ||
1.مادران، 2.دختران، 3.خواهران، 4.عمه ها، 5.خاله ها، اما خداوند ازدواج با دختران برادر، دختران خواهر، دختر پسر، دختر دختر، دختر فرزندان برادر، دختر فرزندان خواهر را منع نکرده است.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 434 با ویرایش و اصلاح عبارت</ref> <ref>مقدسی مطهر،البدء و التاریخ، ج 5، ص 138</ref> كرابیسى می نویسد که میمونیه از «خوارج» بودند و مانند «عجارده» [[سوره | 1.مادران، 2.دختران، 3.خواهران، 4.عمه ها، 5.خاله ها، اما خداوند ازدواج با دختران برادر، دختران خواهر، دختر پسر، دختر دختر، دختر فرزندان برادر، دختر فرزندان خواهر را منع نکرده است.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 434 با ویرایش و اصلاح عبارت</ref> <ref>مقدسی مطهر،البدء و التاریخ، ج 5، ص 138</ref> كرابیسى می نویسد که میمونیه از «خوارج» بودند و مانند «عجارده» [[سوره یوسف|سوره یوسف]] و نیز [[سوره حم]] را از [[قرآن]] نمى دانستند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 434</ref> <ref>مقدسی مطهر،البدء و التاریخ،، ج 5، ص 138</ref>ابو عثمان عراقى می نویسد که«میمونیه» نكاح با جدات و دختران اولاد را جایز می دانستند و می گفتند که حرمت ایشان به نص كتاب ثابت نشده است. همچنین می گفتند که جایز نیست جهان از امام خالی باشد و هر کسی که جناب [[ابو بکر]] را دوست و [[علی علیه السلام]] را دشمن بدارد او شایسته امامت است و فرقی نمی کند که این شخص قرشی باشد یا غیر قرشی. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 434 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref>[[فخر رازی]] می نویسد میمون می گفت شرور از خدا نیست. <ref>فخر رازی،اعتقادات فِرَق المسلمین و المشرکین، ص 52</ref> <ref>جرجانی میر سید شریف، تعریفات العلوم و تحدیدات الرسوم، ص 192</ref> <ref>ابن حزم، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، ج 3، ص 126</ref> ا<ref>بن اثیر، اللباب فی تهذیب الانسان، ج 3، ص 285</ref> <ref>اشعری ابو الحسن، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج1، ص 177</ref> <ref>بغدادی عبد القاهر، الملل و النحل، ص 68</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |