confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «خناقيه از فرق «غلاة» شيعه و پيرو ابو منصور عجلى كوفى بودند. ==شرح حال موسس==...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
==اعتقادات== | ==اعتقادات== | ||
'''امامت و پیامبری''' | '''امامت و پیامبری''' | ||
ابو منصور مطابق با افکار غلو آمیزش خود را از منسوبین امام باقر علیه السلام می دانستT اما از طرف امام مطرود شد و حضرت از وی تبری جست پس از آن بود که ادعای امامت کرد و بعد از شهادت حضرت اعلام کرد که امامت به او منتقل شده است. <ref>شهرستانی،محمد،الملل و النحل،به کوشش محمد بن فتح الله بدران،قاهره،۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م، ج1، ص 158</ref> و نیز مدعی بود که امام خودش امر امامت را به وی تفویض کرده و او را وصی خویش خوانده است.<ref>اشعری،سعد،المقالات و الفرق،به کوشش محمدجواد مشکور،تهران،۱۳۶۱ش، ص ۴۶ـ۴۷</ref> | ابو منصور مطابق با افکار غلو آمیزش خود را از منسوبین امام باقر علیه السلام می دانستT اما از طرف امام مطرود شد و حضرت از وی تبری جست پس از آن بود که ادعای امامت کرد و بعد از شهادت حضرت اعلام کرد که امامت به او منتقل شده است. <ref>شهرستانی،محمد،الملل و النحل،به کوشش محمد بن فتح الله بدران،قاهره،۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م، ج1، ص 158</ref> و نیز مدعی بود که امام خودش امر امامت را به وی تفویض کرده و او را وصی خویش خوانده است.<ref>اشعری،سعد،المقالات و الفرق،به کوشش محمدجواد مشکور،تهران،۱۳۶۱ش، ص ۴۶ـ۴۷</ref> | ||
با این حال به نقل برخی از منابع <ref>ابن جوزی،عبدالرحمان،تلبیس ابلیس،قاهره،۱۳۶۸ق، این جوزی ص۹۷ـ۹۸</ref> | با این حال به نقل برخی از منابع <ref>ابن جوزی،عبدالرحمان،تلبیس ابلیس،قاهره،۱۳۶۸ق، این جوزی ص۹۷ـ۹۸</ref> | ||
خط ۲۹: | خط ۳۰: | ||
'''بهشت و دوزخ''' | '''بهشت و دوزخ''' | ||
ابومنصور معتقد بود که مراد از بهشت یعنی شخصی که مامور به دوستی و پیروی از او هستیم. او امام حاضر و امام وقت است و مقصود از جهنم یعنی شخصی که با امام دشمنی دارد و همگی مأمورند تا با او دشمن باشند و به این نتیجه می رسد که اگر کسی به شناخت امام زمانش نایل شد، چون به بهشت کمال رسیده است، پس تمام تکالیف از او ساقط می شود. <ref>شهرستانی،محمد،الملل و النحل،به کوشش محمد بن فتح الله بدران،قاهره،۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م، ج۱، ص۱۵۸ـ۱۵۹</ref> | ابومنصور معتقد بود که مراد از بهشت یعنی شخصی که مامور به دوستی و پیروی از او هستیم. او امام حاضر و امام وقت است و مقصود از جهنم یعنی شخصی که با امام دشمنی دارد و همگی مأمورند تا با او دشمن باشند و به این نتیجه می رسد که اگر کسی به شناخت امام زمانش نایل شد، چون به بهشت کمال رسیده است، پس تمام تکالیف از او ساقط می شود. <ref>شهرستانی،محمد،الملل و النحل،به کوشش محمد بن فتح الله بدران،قاهره،۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م، ج۱، ص۱۵۸ـ۱۵۹</ref> | ||
'''حلال کردن محرمات''' | '''حلال کردن محرمات''' | ||
سعد بن عبدالله اشعری گزارش کرده است<ref>اشعری،سعد،المقالات و الفرق،به کوشش محمدجواد مشکور،تهران،۱۳۶۱ش، ص 47</ref> که ابومنصور برای پیروانش همه محرمات را حلال و واجبات و فرائض را از آنان ساقط کرده است. همان طور که ابوالحسن اشعری اشعری،<ref>ابو الحسن،مقالات الاسلامیین،به کوشش هلموت ریتر،بیروت،۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م، ص 10</ref> از آن ها نقل کرده که از دیدگاه ابو منصور، همه محرمات اسامی کسانی است که خداوند دوستی و ولایت آنان را منع کرده است و واجبات اسماء رجالی است که ولایت آنان واجب و فرض است. | سعد بن عبدالله اشعری گزارش کرده است<ref>اشعری،سعد،المقالات و الفرق،به کوشش محمدجواد مشکور،تهران،۱۳۶۱ش، ص 47</ref> که ابومنصور برای پیروانش همه محرمات را حلال و واجبات و فرائض را از آنان ساقط کرده است. همان طور که ابوالحسن اشعری اشعری،<ref>ابو الحسن،مقالات الاسلامیین،به کوشش هلموت ریتر،بیروت،۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م، ص 10</ref> از آن ها نقل کرده که از دیدگاه ابو منصور، همه محرمات اسامی کسانی است که خداوند دوستی و ولایت آنان را منع کرده است و واجبات اسماء رجالی است که ولایت آنان واجب و فرض است. | ||
'''تشبیه خدا''' | '''تشبیه خدا''' | ||
ابومنصور مدعی بود که خداوند با وی سخن گفته و دستش را بر سر او کشیده و به وی گفته است: «برو ای فرزند و مردم را به سوی من بخوان. | ابومنصور مدعی بود که خداوند با وی سخن گفته و دستش را بر سر او کشیده و به وی گفته است: «برو ای فرزند و مردم را به سوی من بخوان. | ||
<ref>ابوالمعالی،محمد،بیانالادیان،به کوشش هاشم رضی،تهران،۱۳۴۲ش ص 56</ref>این عقیده ثابت می کند که ابومنصور مثل بسیاری از غالیان شیعی، تشبیه گرا بوده است. | <ref>ابوالمعالی،محمد،بیانالادیان،به کوشش هاشم رضی،تهران،۱۳۴۲ش ص 56</ref>این عقیده ثابت می کند که ابومنصور مثل بسیاری از غالیان شیعی، تشبیه گرا بوده است. | ||
'''سخت گیری بر مخالفان''' | '''سخت گیری بر مخالفان''' | ||
ابومنصور بر مخالفانش سخت میگرفت.از احمد بن حنبل نقل می کنند این فرقه اعتقاد داشتند که اگر شخصی از این فرقه چهل نفر از مخالفان را بکشد، اهل بهشت است. <ref>ابن ابی یعلی، محمد، طبقات الحنابلة، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره،۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م،ج۱ص۳۳</ref> | ابومنصور بر مخالفانش سخت میگرفت.از احمد بن حنبل نقل می کنند این فرقه اعتقاد داشتند که اگر شخصی از این فرقه چهل نفر از مخالفان را بکشد، اهل بهشت است. <ref>ابن ابی یعلی، محمد، طبقات الحنابلة، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره،۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م،ج۱ص۳۳</ref> | ||