۸۷٬۸۶۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'عبد الله' به 'عبدالله') |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
</ref> | </ref> | ||
'''نظر نوبختی و سعد بن | '''نظر نوبختی و سعد بن عبدالله''': | ||
نوبختی و سعد بن | نوبختی و سعد بن عبدالله معتقد بودند که پس از درگذشت ابوهاشم گروهی از پیروانش قائل شدند که وی عبداللّه بن معاویه را وصی و امام پس از خود معرفی کرده، اما چون عبداللّه در هنگام وفات وی کودک بوده، ابوهاشم این راز را به صالح بن مدرک گفته است تا زمانی که عبداللّه بالغ شد راز را با وی در میان بگذارد. <ref>نوبختی، فرق الشیعة، ص ۳۲</ref> <ref>سعد بن عبداللّه اشعری، کتاب المقالاتو الفرق، ج۱، ص ۳۹.</ref> | ||
==اعتقادات== | ==اعتقادات== | ||
جناحیه | جناحیه عبدالله بن معاویه را امام می دانستند و معتقد بودند که علم چون علف در دل او می روید و او را خدا و مظهر رسول الله می دانستند و از اباحیه به شمار می رفتند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی ، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص</ref> 142 | ||
<ref>خطط مقریزى، ج 4، ص 176.</ref>آنان همچنین به حلول و [[تناسخ]] معتقد بودند و میگفتند ارواح از بدنی به بدنی دیگر منتقل میشوند. | <ref>خطط مقریزى، ج 4، ص 176.</ref>آنان همچنین به حلول و [[تناسخ]] معتقد بودند و میگفتند ارواح از بدنی به بدنی دیگر منتقل میشوند. | ||
به باور آنان روح خدا در آدم حلول کرد و از او به دیگر پیامبران رسید تا به حضرت رسول صلیاللّهعلیه وآله وسلم، سپس در علی و فرزندانش حسن و حسین علیهمالسلام و محمد بن حنفیه و از محمد بن حنفیه در فرزندش ابوهاشم و از او در عبداللّه بن معاویه حلول کرد.<ref>سعد بن عبداللّه اشعری، کتاب المقالاتو الفرق، ج۱، ص ۴۲، چاپ محمدجواد مشکور، تهران ۱۳۶۱ ش.</ref> <ref> عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بینالفرق، ج۱، ص ۲۵۵، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت: دارالمعرفة،) بیتا</ref> <ref> محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۲۴۴، چاپ احمد فهمی محمد، قاهره ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸/ ۱۹۴۸ـ۱۹۴۹، چاپ افست بیروت) بیتا).</ref> <ref>نشوان بن سعید حمیری، الحورالعین، ج۱، ص ۱۶۱، چاپ کمال مصطفی، چاپ افست تهران ۱۹۷۲.</ref> مچنین معتقد بودند که ارواح یاران پیامبر در بدن ایشان جای گرفته است و ازاینرو نام آن ها را بر خویش مینهادند | به باور آنان روح خدا در آدم حلول کرد و از او به دیگر پیامبران رسید تا به حضرت رسول صلیاللّهعلیه وآله وسلم، سپس در علی و فرزندانش حسن و حسین علیهمالسلام و محمد بن حنفیه و از محمد بن حنفیه در فرزندش ابوهاشم و از او در عبداللّه بن معاویه حلول کرد.<ref>سعد بن عبداللّه اشعری، کتاب المقالاتو الفرق، ج۱، ص ۴۲، چاپ محمدجواد مشکور، تهران ۱۳۶۱ ش.</ref> <ref> عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بینالفرق، ج۱، ص ۲۵۵، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت: دارالمعرفة،) بیتا</ref> <ref> محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۲۴۴، چاپ احمد فهمی محمد، قاهره ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸/ ۱۹۴۸ـ۱۹۴۹، چاپ افست بیروت) بیتا).</ref> <ref>نشوان بن سعید حمیری، الحورالعین، ج۱، ص ۱۶۱، چاپ کمال مصطفی، چاپ افست تهران ۱۹۷۲.</ref> مچنین معتقد بودند که ارواح یاران پیامبر در بدن ایشان جای گرفته است و ازاینرو نام آن ها را بر خویش مینهادند |