۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عبد الله' به 'عبدالله') |
جز (جایگزینی متن - 'ابو ' به 'ابو') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
==اعتقادات== | ==اعتقادات== | ||
بنانیه معتقد به «[[تناسخ ارواح]]» و «[[رجعت]]» بودند. موسس این فرقه خودش را جانشین [[ | بنانیه معتقد به «[[تناسخ ارواح]]» و «[[رجعت]]» بودند. موسس این فرقه خودش را جانشین [[ابوهاشم عبدالله بن محمد بن حنفی]]ه مى دانست. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 107</ref> <ref>نوبختی حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۵۰ - ۵۱.</ref> و بعضی گفته اند که مراد از بیان در آیه شریف (هذا بیان للناس)؛ اوست. | ||
<ref>نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۵۰ - ۵۱.</ref>آن ها از قائلین به تناسخ ارواح و به تعبیر دیگر، رجعت بودهاند.<ref>بغدادی | <ref>نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۵۰ - ۵۱.</ref>آن ها از قائلین به تناسخ ارواح و به تعبیر دیگر، رجعت بودهاند.<ref>بغدادی ابومنصور، الفرق بین الفرق، ص۲۲۷.</ref> و برای خدا صورت انسانی می پنداشتند <ref>ذهبی، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج۵، ص۸۶.</ref> | ||
و امام (علیهالسّلام) را متحد با جزء الهی میدانستند و قائل به الوهیت ایشان شدهاند و گفتهاند آن جزء از آدم (علیهالسّلام) به علی (علیهالسّلام) منتقل شده و آدم به همین سبب مستوجب سجده شده است.<ref>ذهبی محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج۵، ص۵۸.</ref> بیان تبان مدعی بود که ستاره زهره را به وسیله اسم اعظم - به امامت خویش – خوانده و آن ستاره نیز جواب مثبت داده و به وسیله اسم اعظم، لشگرها را شکست میدهد. | و امام (علیهالسّلام) را متحد با جزء الهی میدانستند و قائل به الوهیت ایشان شدهاند و گفتهاند آن جزء از آدم (علیهالسّلام) به علی (علیهالسّلام) منتقل شده و آدم به همین سبب مستوجب سجده شده است.<ref>ذهبی محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج۵، ص۵۸.</ref> بیان تبان مدعی بود که ستاره زهره را به وسیله اسم اعظم - به امامت خویش – خوانده و آن ستاره نیز جواب مثبت داده و به وسیله اسم اعظم، لشگرها را شکست میدهد. | ||
<ref>بغدادی | <ref>بغدادی ابومنصور، الفرق بین الفرق، ص۲۲۷.</ref> | ||
همچنین می گفت که نور خدا در برخی زمان ها درون او ظهور میکند و برای او صورت و اعضا و اجزایی مانند انسان است و جز صورتش، بقیه اجزا از بین می رود.<ref>بغدادی | همچنین می گفت که نور خدا در برخی زمان ها درون او ظهور میکند و برای او صورت و اعضا و اجزایی مانند انسان است و جز صورتش، بقیه اجزا از بین می رود.<ref>بغدادی ابومنصور، الفرق بین الفرق، ص۲۲۷.</ref> <ref>ذهبی محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج۵، ص۸۶.</ref> | ||
عده کثیری از یاران بنان، مدعی نبوت بیانیه بودند و قائل بودند که او بعضی از شریعت [[پیامبر اسلام]] را نسخ کرده است.<ref>بغدادی | عده کثیری از یاران بنان، مدعی نبوت بیانیه بودند و قائل بودند که او بعضی از شریعت [[پیامبر اسلام]] را نسخ کرده است.<ref>بغدادی ابومنصور، الفرق بین الفرق، ص۲۲۷.</ref>و عدهای از طرفدارانش مدعی الوهیت بیان بودند. | ||
<ref>بغدادی | <ref>بغدادی ابومنصور، الفرق بین الفرق، ص۲۲۷.</ref> | ||
==ادعای ربوبیت و امامت و خلافت با قاعده تناسخ== | ==ادعای ربوبیت و امامت و خلافت با قاعده تناسخ== | ||
پیروان این فرقه ادعا می کردند که [[امام علی (علیهالسّلام)]] جزئی الهی دارد و این به دلیل تناسخ است. بنا بر این، خود را مستحق امامت و خلافت میدانستند.<ref>ذهبی محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج۵، ص۵۸.</ref> و همچنین اصحابش از بیان نقل می کنند که می گفت روح الله در [[انبیاء]] و [[امامان]] تا ابی هاشم عبدالله بن محمد از راه تناسخ منتقل شده و سپس به بیان رسیده است. به همین دلیل و بنابر مذهب حلولیه، بنان پیامبر است. | پیروان این فرقه ادعا می کردند که [[امام علی (علیهالسّلام)]] جزئی الهی دارد و این به دلیل تناسخ است. بنا بر این، خود را مستحق امامت و خلافت میدانستند.<ref>ذهبی محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج۵، ص۵۸.</ref> و همچنین اصحابش از بیان نقل می کنند که می گفت روح الله در [[انبیاء]] و [[امامان]] تا ابی هاشم عبدالله بن محمد از راه تناسخ منتقل شده و سپس به بیان رسیده است. به همین دلیل و بنابر مذهب حلولیه، بنان پیامبر است. | ||
<ref>بغدادی | <ref>بغدادی ابومنصور، الفرق بین الفرق، ص۲۲۷.</ref> | ||
در واقع بیان در ابتدا مدعی شد که وصی | در واقع بیان در ابتدا مدعی شد که وصی ابوهاشم است و سپس مدعی نبوت شد و بعد از آن مقام خودش را بالاتر دیده مدعی ربوبیت شد ودست یابی به این مقامات را از راه تناسخ توجیه می کرد. تمام مبانی مکتب او در یک کلام تشبیه و تناسخ است و او با این عقیده در واقع به جنگ مکتب اهل بیت برخاسته است. در مکتب حق؛ تناسخ و تشبیه برابر با [[کفر]] و [[شرک]] است. چنانکه [[امام رضا (علیهالسّلام)]] فرمود: «من قال بالتناسخ فهو کافر بالله العظیم مکذّب بالجنة و النار.<ref>عاملی شیخ حر، وسائل الشیعه، ج۲۸، ص۳۴۱.</ref> یعنی کسی که معتقد به تناسخ باشد، به خداوند کافر شده و تکذیب کننده [[بهشت]] و [[جهنم]] است. «قال ع من اعتقد بالتشبیه و الجبر فهو کافر مشرک و نحن منه بری فی الدنیا و الاخرة | ||
<ref>مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ج۳، ص۲۹۴</ref>.معتقد به تشبیه و [[جبرگرایی]] کافر مشرک است و ما از ایشان در دنیا و آخرت بیزاریم.» | <ref>مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ج۳، ص۲۹۴</ref>.معتقد به تشبیه و [[جبرگرایی]] کافر مشرک است و ما از ایشان در دنیا و آخرت بیزاریم.» | ||