۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابو ال' به 'ابوال') |
جز (جایگزینی متن - 'عبد ال' به 'عبدال') |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==معنای اصطلاحی حسبان== | ==معنای اصطلاحی حسبان== | ||
در برخی آثار متقدم به ندرت ادبی و غالباً کلامی، مانند العِقد الفرید ا<ref>حمدبن محمد ابن عبدربه احمد بن محمد، العقد الفرید، چاپ احمد امین و دیگران، قاهره، سال 1389 هجری قمری و 1969 میلادی، ج 2، ص 407-408</ref> مقالات الاسلامیین اشعری <ref> اشعری ابوالحسن، المقالات الاسلامیین، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم، سال 1400 قمری و 1980 میلادی، ص 433ـ 434،</ref> <ref>مطهر بن طاهر، البدء والتاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس، سال 1899 میلادی، افست طهران، سال 1341ش، ج 1، ص 48</ref> <ref>قاضی | در برخی آثار متقدم به ندرت ادبی و غالباً کلامی، مانند العِقد الفرید ا<ref>حمدبن محمد ابن عبدربه احمد بن محمد، العقد الفرید، چاپ احمد امین و دیگران، قاهره، سال 1389 هجری قمری و 1969 میلادی، ج 2، ص 407-408</ref> مقالات الاسلامیین اشعری <ref> اشعری ابوالحسن، المقالات الاسلامیین، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم، سال 1400 قمری و 1980 میلادی، ص 433ـ 434،</ref> <ref>مطهر بن طاهر، البدء والتاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس، سال 1899 میلادی، افست طهران، سال 1341ش، ج 1، ص 48</ref> <ref>قاضی عبدالجبار، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، چاپ ابراهیم مدکور،ج 12، ص 41</ref>اصطلاح حسبان به معنای « گمان و پنداشت» و لفظ حسبانیه به معنای« کسانی که به یقین قائل نیستند» به کار رفته است. در برخی دیگر، نظیر التوحید ماتریدی،<ref>ماتریدی محمد بن محمد، التوحید،نشر فتحالله خلیف، بیروت،سال 1986 میلادی، ص 153</ref>اصول الدین بغدادی، <ref>بغدادی عبدالقاهر بن طاهر، اصول الدین، چاپ بیروت،سال 1401قمری و 1981 میلادی، ص 6</ref>الفصل ابن حزم، <ref>ابن حزم،الفصل فی الملل و الاهواء، سال 1997 میلادی،ج 1، ص 43</ref>اصولالدین بزدوی،<ref>بزدوی محمد بن محمد،اصولالدین، چاپ هانز بیترلنس، قاهره، سال 1383 قمری،ص 5</ref>مقالات الاسلامیین اشعری، <ref>اشعری ابوالحسن، المقالات الاسلامیین، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم، سال 1400 قمری و 1980 میلادی، ص 433ـ 434</ref> و البدء والتاریخ، <ref>مقدسی مطهر بن طاهر، البدء والتاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس، سال 1899 میلادی، افست طهران، سال 1341 شمسی ج 1، ص 48،</ref> واژۀ سوفسطاییه به کار رفته است. اصطلاحی دیگر نیز در این راستا به نام لاادریه وجود دارد که در آثار نسبتاً متأخر آمده است، اما معنا و مفهوم آرای لا ادریه در منابع اسلامی قدمت بیشتری دارد. | ||
==معنای اصطلاحی لاادریه== | ==معنای اصطلاحی لاادریه== | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
==اعتقادات== | ==اعتقادات== | ||
حسبانیه معتقدند که فهم اشیاء و لذت ها و درد ها چیزی جز توهم و خیال نیست و هر کسی به اندازه فهم و الهامش آن اشیاء را درک می کند و حقیقتی در میان نیست. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 157 | حسبانیه معتقدند که فهم اشیاء و لذت ها و درد ها چیزی جز توهم و خیال نیست و هر کسی به اندازه فهم و الهامش آن اشیاء را درک می کند و حقیقتی در میان نیست. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 157 | ||
با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref> در پارهای از آثار کلامی، اندیشههای سوفسطاییان به نحو مشخصی معرفی شدهاند. در برخی متون، مانند مقالات الاسلامیین <ref>اشعری ابوالحسن، المقالات الاسلامیین، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم، سال 1400 قمری و 1980 میلادی، ص 433</ref> البدء و التاریخ مقدسی، <ref>مقدسی مطهر بن طاهر، البدء والتاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس، سال 1899 میلادی، افست طهران، سال 1341 شمسی ج 1، ص 48</ref>المغنی قاضی عبدالجبار <ref>قاضی | با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref> در پارهای از آثار کلامی، اندیشههای سوفسطاییان به نحو مشخصی معرفی شدهاند. در برخی متون، مانند مقالات الاسلامیین <ref>اشعری ابوالحسن، المقالات الاسلامیین، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم، سال 1400 قمری و 1980 میلادی، ص 433</ref> البدء و التاریخ مقدسی، <ref>مقدسی مطهر بن طاهر، البدء والتاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس، سال 1899 میلادی، افست طهران، سال 1341 شمسی ج 1، ص 48</ref>المغنی قاضی عبدالجبار <ref>قاضی عبدالجبار، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، چاپ ابراهیم مدکور،ج 12، ص 41-43</ref> و اصولالدین بزدوی <ref>بزدوی محمد بن محمد،اصولالدین، چاپ هانز بیترلنس، قاهره، سال 1383 قمری،ص 5</ref> سوفسطایی کسی است که ظاهراً به تفاوتی میان خواب و بیداری قائل نیست و میگوید آنچه انسان در بیداری میبیند و درک میکند، وهم و خیالی («خیلوله و حسبان») بیش نیست، درست مثل چیزهایی که در خواب میبیند. به این معنا که هیچ چیز در این عالم واقعی نیست. آنچه موجود میدانیم، احتمالاً معدوم است و برعکس، آنچه شیرین مییابیم احتمالاً تلخ است و برعکس. کل آنچه علوم و معلومات میشماریم، صرفاً ظن و گمان است و عالم سرابی است از پندارها. به گفتۀ شهرستانی <ref>شهرستانی محمد بن عبدالکریم، الملل والنحل، نشر احمد فهمی محمد، بیروت، سال 1367 قمری و 1948 میلادی،ج 2، ص 106</ref> | ||
سوفسطایی نه محسوس را قبول دارد و نه معقول را. | سوفسطایی نه محسوس را قبول دارد و نه معقول را. | ||