۸۸٬۱۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'كلام' به 'کلام') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
=تفاوت رسول و نبی= | =تفاوت رسول و نبی= | ||
از این جا به دست میآید كه نبوت با رسالت ملازمت دارد، یعنی كسی كه به مقام نبوت و پیامبری برگزیده میشود، مقام رسالت و پیامرسانی را نیز دارد. البته مقصود این نیست كه دو واژه نبوت و رسالت یا نبی و رسول با یكدیگر مترادفاند، بلكه مقصود این است كه در اصطلاح | از این جا به دست میآید كه نبوت با رسالت ملازمت دارد، یعنی كسی كه به مقام نبوت و پیامبری برگزیده میشود، مقام رسالت و پیامرسانی را نیز دارد. البته مقصود این نیست كه دو واژه نبوت و رسالت یا نبی و رسول با یكدیگر مترادفاند، بلكه مقصود این است كه در اصطلاح کلامی، این دو با یكدیگر ملازماند. دلیل روشن بر این مطلب آن است كه [[قرآن کریم|قرآن كریم]] آن جا كه از نبوت عامه سخن میگوید، گاه واژه «نبی» و گاه واژه «رسول» را به كار میبرد. چنانكه فرموده است: | ||
۱. «كانَ النَّاسُ أُمَّهً واحِدَهً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ.» <ref>مفردات راغب، ماده نبأ.</ref> | ۱. «كانَ النَّاسُ أُمَّهً واحِدَهً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ.» <ref>مفردات راغب، ماده نبأ.</ref> | ||
۲. «لَقَدْ أرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ.» <ref>بقره/سوره۲، آیه ۲۱۳. </ref> | ۲. «لَقَدْ أرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ.» <ref>بقره/سوره۲، آیه ۲۱۳. </ref> | ||
==نظریه اول== | ==نظریه اول== | ||
آن چه گفته شد مربوط به مطالعه نبوت و رسالت از دیدگاه | آن چه گفته شد مربوط به مطالعه نبوت و رسالت از دیدگاه کلامی است، یعنی، فلسفه نبوت و رسالت ـ چنانكه بیان خواهد شد ـ از نظر علم کلام یك چیز است، و از این نظر تفاوتی میان نبی و رسول وجود ندارد. و دو آیه یاد شده و آیات دیگری كه رسالت و مأموریت پیامبران ـ علیهم السلام ـ را بیان كرده است، تفاوتی میان پیامبر و رسول نمیگذارد؛ ولی از آن جا كه درباره پیامبران الهی تفاضل و تفاوت مراتب مطرح است، ممكن است در برخی از آیات قرآن یا روایات میان نبی و رسول فرق گذاشته شده باشد، لیكن فرق مزبور مربوط به مأموریت و مسؤولیت آنان نیست، بلكه مربوط به صفات و ویژگیهای دیگر آنان است. چنانكه در روایات آمده است: «رسول كسی است كه در خواب و بیداری فرشته وحی را میبیند و صدای او را میشنود، ولی نبی كسی است كه فقط در خواب فرشته وحی را میبیند، و در بیداری فقط صدای او را میشنود.» <ref>حدید/سوره۵۷، آیه ۲۵. </ref> | ||
شایان ذكر است كه روایات یاد شده، غالباً در تفسیر دو آیه ذیل وارد شدهاند: | شایان ذكر است كه روایات یاد شده، غالباً در تفسیر دو آیه ذیل وارد شدهاند: | ||
۱. «وَ كانَ رَسُولاً نَبِیًّا. <ref>اصول كافی، ج ۱، كتاب الحجه، باب الفرق بین الرسول و النبی.</ref> » | ۱. «وَ كانَ رَسُولاً نَبِیًّا. <ref>اصول كافی، ج ۱، كتاب الحجه، باب الفرق بین الرسول و النبی.</ref> » | ||
۲. «وَ ما أرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِیٍّ إِلاَّ إِذا تَمَنَّى ألْقَى الشَّیْطانُ فِی أمْنِیَّتِهِ. <ref>مریم/سوره۱۹، آیه ۵۱. </ref> » | ۲. «وَ ما أرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِیٍّ إِلاَّ إِذا تَمَنَّى ألْقَى الشَّیْطانُ فِی أمْنِیَّتِهِ. <ref>مریم/سوره۱۹، آیه ۵۱. </ref> » | ||
آیه نخست درباره حضرت موسی ـ علیه السلام ـ و آیه دوم درباره عموم پیامبران ـ علیهم السلام ـ است و در هر دو آیه «رسول» و «نبی» بر كسانی اطلاق شده است كه مأموریت ابلاغ پیامهای الهی به بشر را داشتهاند. | آیه نخست درباره حضرت موسی ـ علیه السلام ـ و آیه دوم درباره عموم پیامبران ـ علیهم السلام ـ است و در هر دو آیه «رسول» و «نبی» بر كسانی اطلاق شده است كه مأموریت ابلاغ پیامهای الهی به بشر را داشتهاند. | ||
بنابراین، از جنبه | بنابراین، از جنبه کلامی، میان نبوت و رسالت تفاوتی وجود ندارد. با این حال ظاهر کلام بر نوعی تفاوت میان رسول و نبی دلالت میكند، بدین جهت از ائمه طاهرین ـ علیهم السلام ـ درباره تفاوت آن دو سؤال شده است، و آنان تفاوت آن دو را به گونهای كه پیش از این یادآور شدیم، بیان كردهاند. | ||
==نظریه دوم== | ==نظریه دوم== | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
==ارزیابی نظریه دوم== | ==ارزیابی نظریه دوم== | ||
بنابراین دیدگاه، نسبت میان نبی و رسول، عموم و خصوص مطلق است؛ زیرا هر رسولی نبی هم هست، ولی هر نبیی، رسول نیست، این نظریه با آن چه ما پیش از این یادآور شدیم كه نبوت و رسالت از نظر | بنابراین دیدگاه، نسبت میان نبی و رسول، عموم و خصوص مطلق است؛ زیرا هر رسولی نبی هم هست، ولی هر نبیی، رسول نیست، این نظریه با آن چه ما پیش از این یادآور شدیم كه نبوت و رسالت از نظر کلامی با یكدیگر ملازمه دارند، ناسازگار است. با این حال میتوان گفت: مقصود از این نظریه آن نیست كه در میان پیامبران كسانی بودهاند كه در عین این كه حامل پیامهای الهی بودهاند، هیچگاه مأموریت ابلاغ آن پیامها را به مردم نداشتهاند، زیرا چنین فرضی با فلسفه نبوت كه هدایت مردم است منافات دارد، بلكه مقصود این است كه ممكن است در شرایطی، فردی دارای مقام نبوت باشد، ولی هنوز به مقام رسالت نرسیده باشد، یعنی به دلایلی مأموریت ابلاغ پیامهای الهی به مردم را نداشته باشد. به عبارت دیگر، چه بسا پیامبران الهی قبل از آن كه به رسالت مبعوث شوند، مقام نبوت را داشتهاند، یعنی با عالم غیب در ارتباط بوده، و معارفی نیز به آنان وحی میشده است، اما مأمور ابلاغ آن معارف به مردم، و هدایت آنان نبودهاند. البته روشن است كه پیامبران الهی در آن زمان به عنوان پیامبر نیز شناخته نمیشدند، ولی آنگاه كه مأموریت هدایت بشر را عهدهدار میشدند، هم دارای مقام نبوت بودند، و هم مقام رسالت. و در اصطلاح کلامی، هر گاه نبوت به كار رود، همین معنا مقصود است. | ||
حاصل آن كه: از منظر علم کلام و با توجه به فلسفه نبوت، میان نبی و رسول فرق نیست، ولی از جنبههای دیگر میتوان میان آن دو فرق گذاشت. از قبیل آن چه در روایات بیان شده است، و یا فرقی كه از مفسران و متكلمان یادآور شدیم، با توضیحی كه درباره آن ارائه گردید. | حاصل آن كه: از منظر علم کلام و با توجه به فلسفه نبوت، میان نبی و رسول فرق نیست، ولی از جنبههای دیگر میتوان میان آن دو فرق گذاشت. از قبیل آن چه در روایات بیان شده است، و یا فرقی كه از مفسران و متكلمان یادآور شدیم، با توضیحی كه درباره آن ارائه گردید. | ||