۸۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهرى ؛ ج1 ؛ ص323-322-با تلخیص و ویرایش جزئی -</ref> | <ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهرى ؛ ج1 ؛ ص323-322-با تلخیص و ویرایش جزئی -</ref> | ||
= امام صادق علیه السلام = | = [[امام صادق علیه السلام]] = | ||
== بررسی روایاتی که معرفت به امام را شرط قبولی اعمال می داند == | == بررسی روایاتی که معرفت به امام را شرط قبولی اعمال می داند == | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
لا يقبل اللّه اعمال العباد الّا بمعرفته | لا يقبل اللّه اعمال العباد الّا بمعرفته | ||
«خدا اعمال بندگان را بدون آنكه امام زمان خودشان را بشناسند | «خدا اعمال بندگان را بدون آنكه امام زمان خودشان را بشناسند نمى پذيرد». | ||
ایشان بعد از روایات فوق روایات دیگری را که که مفادشان متفاوت با روایات مذکور است بیان می کند: | ایشان بعد از روایات فوق روایات دیگری را که که مفادشان متفاوت با روایات مذکور است بیان می کند: | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
محمد بن مسلم مىگويد: | [[محمد بن مسلم]] مىگويد: | ||
در خدمت امام صادق بودم؛ من در طرف چپ آن حضرت نشسته بودم و زرارة در طرف راست آن حضرت نشسته بود. ابو بصير وارد شد و پرسيد: چه مىگويى درباره كسى كه در خدا شك كند؟ | در خدمت امام صادق بودم؛ من در طرف چپ آن حضرت نشسته بودم و زرارة در طرف راست آن حضرت نشسته بود. ابو بصير وارد شد و پرسيد: چه مىگويى درباره كسى كه در خدا شك كند؟ | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
من و محمد بن مسلم و ابو الخطاب در يك جا گرد آمده بوديم؛ ابو الخطاب پرسيد عقيده شما درباره كسى كه امر امامت را نشناسد چيست؟ من گفتم: به عقيده من كافر است. | من و محمد بن مسلم و ابو الخطاب در يك جا گرد آمده بوديم؛ ابو الخطاب پرسيد عقيده شما درباره كسى كه امر امامت را نشناسد چيست؟ من گفتم: به عقيده من كافر است. | ||
ابو الخطاب گفت: تا حجّت بر او تمام نشده كافر نيست، اگر حجّت تمام شد و نشناخت آنگاه كافر است. | [[ابو الخطاب]] گفت: تا حجّت بر او تمام نشده كافر نيست، اگر حجّت تمام شد و نشناخت آنگاه كافر است. | ||
محمد بن مسلم گفت: سبحان اللّه! اگر امام را نشناسد و جحود و انكار هم نداشته باشد چگونه كافر شمرده مىشود؟! خير، غير عارف اگر جاحد نباشد كافر نيست. به اين ترتيب ما سه نفر سه عقيده مخالف داشتيم. | محمد بن مسلم گفت: سبحان اللّه! اگر امام را نشناسد و جحود و انكار هم نداشته باشد چگونه كافر شمرده مىشود؟! خير، غير عارف اگر جاحد نباشد كافر نيست. به اين ترتيب ما سه نفر سه عقيده مخالف داشتيم. | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۶: | ||
امام فرمود: | امام فرمود: | ||
هنگامى ميان شما قضاوت مىكنم و به اين سؤال پاسخ مىدهم كه آن دو نفر هم حضور داشته باشند. | هنگامى ميان شما قضاوت مىكنم و به اين سؤال پاسخ مىدهم كه آن دو نفر هم حضور داشته باشند. وعده گاه من و شما سه نفر همين امشب در منى نزديك جمره وسطى. | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۲: | ||
هاشم كه به قول مرحوم فيض، مىدانست قضاوت امام بر ضدّ عقيده او است، گفت: نه. | هاشم كه به قول مرحوم فيض، مىدانست قضاوت امام بر ضدّ عقيده او است، گفت: نه. | ||
امام فرمود: بسيار بد است براى شما كه چيزى را كه از ما نشنيده ايد از پيش خود بگوييد. | |||
هاشم بعدها به ديگران چنين گفت: گمان بردم كه امام نظر محمد بن مسلم را تأييد مىكند و مىخواهد ما را به سخن او برگرداند <ref>رک به : مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (عدل الهى)، ج1، ص: 327-320)</ref> | |||
همانگونه که در روایت مذکور می بینیم امام علیه السلام اندیشه تکفیر منکرین غیر جاحد و غیر عارف به امامت را اندیشه خوارج می داند | همانگونه که در روایت مذکور می بینیم امام علیه السلام اندیشه تکفیر منکرین غیر جاحد و غیر عارف به امامت را اندیشه خوارج می داند | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۶۷: | ||
هل لاحد على ما عمل ثواب على اللّه موجب الّا المؤمنين؟ قال: لا | هل لاحد على ما عمل ثواب على اللّه موجب الّا المؤمنين؟ قال: لا | ||
«آيا جز مؤمنين كسى ديگر هم هست كه پاداش دادن به او بر خداوند لازم باشد؟ | «آيا جز مؤمنين كسى ديگر هم هست كه پاداش دادن به او بر خداوند لازم باشد؟ <ref>«كافى» آخر «كتاب الايمان و الكفر»</ref> | ||
امام فرمود: نه». | امام فرمود: نه». | ||
خط ۱۷۴: | خط ۱۷۷: | ||
شهید مطهری بعد از مباحث روایی می فرماید : | شهید مطهری بعد از مباحث روایی می فرماید : | ||
البته روايات مربوطه منحصر به آنچه ما در اينجا نقل كرديم نيست؛ روايات ديگر هم هست. استنباط ما از همه اين روايات همين است كه گفتيم. اگر كسى جز اين استنباط مىكند و نظر ما را تأييد نمىكند ممكن است نظر خود را مستدل بيان كند، شايد مورد استفاده ما نيز قرار گيرد. <ref> | البته روايات مربوطه منحصر به آنچه ما در اينجا نقل كرديم نيست؛ روايات ديگر هم هست. استنباط ما از همه اين روايات همين است كه گفتيم. اگر كسى جز اين استنباط مىكند و نظر ما را تأييد نمىكند ممكن است نظر خود را مستدل بيان كند، شايد مورد استفاده ما نيز قرار گيرد.<ref>همان</ref> | ||
ویرایش