پرش به محتوا

سادات حسنی آشنایی با سر سلسله‌های خاندان عبدالله بن حسن مثنی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'أبی طالب' به 'أبی‌طالب'
جز (جایگزینی متن - 'أبی بکر' به 'أبی‌بکر')
جز (جایگزینی متن - 'أبی طالب' به 'أبی‌طالب')
خط ۲۶: خط ۲۶:
سر انجام فاطمه در مدینه منوره در گذشت اما زمان دقیق درگذشت <ref>تدکره الخواص،  ص280</ref>.وی دانسته نیست. ابن جوزی آن را درحدود سال 117 ه. ق. دانسته است. <ref>همان،  ص 280</ref>  [[ابن عساکر]] نیز به وفات او در خلافت هشام بن عبدالملک (حک:105_125. ه. ق. ) اشاره کرده است. <ref>تاریخ مدینه دمشق،  ج 70،  ص 17.</ref>  برخی مدت عمر فاطمه را 90 سال دانسته اند <ref>کتاب الثقات،  ج 5،  ص 301</ref> که بعید به نظر می‌رسد زیرا با توجه به سن کم او در واقعه عاشورا و احتمال تولد او در حدود سال 51 هجری،  می‌توان حدس زد که وی در حدود 70 سال سن داشته است.  
سر انجام فاطمه در مدینه منوره در گذشت اما زمان دقیق درگذشت <ref>تدکره الخواص،  ص280</ref>.وی دانسته نیست. ابن جوزی آن را درحدود سال 117 ه. ق. دانسته است. <ref>همان،  ص 280</ref>  [[ابن عساکر]] نیز به وفات او در خلافت هشام بن عبدالملک (حک:105_125. ه. ق. ) اشاره کرده است. <ref>تاریخ مدینه دمشق،  ج 70،  ص 17.</ref>  برخی مدت عمر فاطمه را 90 سال دانسته اند <ref>کتاب الثقات،  ج 5،  ص 301</ref> که بعید به نظر می‌رسد زیرا با توجه به سن کم او در واقعه عاشورا و احتمال تولد او در حدود سال 51 هجری،  می‌توان حدس زد که وی در حدود 70 سال سن داشته است.  
==1.عبدالله بن الحسن:==
==1.عبدالله بن الحسن:==
عبدالله بن الحسن المثنی با کنیه ابو محمد که پدرش زاده امام حسن مجتبی و مادرش فاطمه دختر امام حسین علیه السلام و نبوه دختری طلحه بن عبیدالله است. به خاطر انتساب از سوی پدر و مادر به رسول خدا لقب محض(=خالص) و کامل »<ref>تیسیر المطالب فی أمالی أبی طالب، ص: 660</ref> به او دادند و از او نقل شده که خود را به خاطر‌این نسب نزدیکترین مردم به رسول خدا می‌دانست. <ref>مقاتل الطالبیین،ص168</ref>  عبدالله درسال هفتاد هجری در خانه حضرت فاطمه دختر پیامبراکرم در مسجد نبوی به دنیا آمد.  <ref>المجدی،  ابن الصوفی ، ص:222،  تحفة الأزهار،  ضامن بن شدقم ، ج‏1، ص:314‏</ref> اوشباهت زیادی به رسول خدا داشت. <ref>عمدة الطالب،  ابن عنبة ، ص:93‏</ref>  
عبدالله بن الحسن المثنی با کنیه ابو محمد که پدرش زاده امام حسن مجتبی و مادرش فاطمه دختر امام حسین علیه السلام و نبوه دختری طلحه بن عبیدالله است. به خاطر انتساب از سوی پدر و مادر به رسول خدا لقب محض(=خالص) و کامل »<ref>تیسیر المطالب فی أمالی أبی‌طالب، ص: 660</ref> به او دادند و از او نقل شده که خود را به خاطر‌این نسب نزدیکترین مردم به رسول خدا می‌دانست. <ref>مقاتل الطالبیین،ص168</ref>  عبدالله درسال هفتاد هجری در خانه حضرت فاطمه دختر پیامبراکرم در مسجد نبوی به دنیا آمد.  <ref>المجدی،  ابن الصوفی ، ص:222،  تحفة الأزهار،  ضامن بن شدقم ، ج‏1، ص:314‏</ref> اوشباهت زیادی به رسول خدا داشت. <ref>عمدة الطالب،  ابن عنبة ، ص:93‏</ref>  
عبدالله از محبوبیت و جایگاه ویژه‌ای در میان مردم مدینه و علمای بزرگ برخوردار بود. اورا شیخ بنی هاشم و از خطیبان و سخنوران بنی هاشم در زمان خود خوانده اند <ref>عمدة الطالب،  ابن عنبة ، ص:93‏ البیان و التبیین،  جاحظ،  ج‏1،  ص: 285‏</ref>  محمد بن عمر واقدی او را چنین توصیف کرده است:« و کان عبدالله بن حسن من العباد و کان له شرف و عارضة و هیبة و لسان شدید» عبدالله از عابدان زمانه و دارای شرف و با هیبتی مخصوص و قدرت بیان و زبانی تند بود. <ref>الطبقات‏الکبرى، ج‏5، ص:385</ref>   
عبدالله از محبوبیت و جایگاه ویژه‌ای در میان مردم مدینه و علمای بزرگ برخوردار بود. اورا شیخ بنی هاشم و از خطیبان و سخنوران بنی هاشم در زمان خود خوانده اند <ref>عمدة الطالب،  ابن عنبة ، ص:93‏ البیان و التبیین،  جاحظ،  ج‏1،  ص: 285‏</ref>  محمد بن عمر واقدی او را چنین توصیف کرده است:« و کان عبدالله بن حسن من العباد و کان له شرف و عارضة و هیبة و لسان شدید» عبدالله از عابدان زمانه و دارای شرف و با هیبتی مخصوص و قدرت بیان و زبانی تند بود. <ref>الطبقات‏الکبرى، ج‏5، ص:385</ref>   
قدرت بیان عبدالله به گونه‌ای بود که منصور عباسی او را دارای سحر بیان می‌دانست که با هرکس سخن بگوید او را مجاب خواهد. <ref>تاریخ مدینه دمشق، ج27، ص369؛</ref>  این جایگاه به حدی بود که در مفاخره میان بنی هاشم و بنی امیه عبدالله بن حسن یکی از مفاخر بنی هاشم شمرده شده است. <ref>شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید ؛ ج‏15 ؛ ص289‏</ref>   
قدرت بیان عبدالله به گونه‌ای بود که منصور عباسی او را دارای سحر بیان می‌دانست که با هرکس سخن بگوید او را مجاب خواهد. <ref>تاریخ مدینه دمشق، ج27، ص369؛</ref>  این جایگاه به حدی بود که در مفاخره میان بنی هاشم و بنی امیه عبدالله بن حسن یکی از مفاخر بنی هاشم شمرده شده است. <ref>شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید ؛ ج‏15 ؛ ص289‏</ref>   
خط ۳۷: خط ۳۷:
درسال 129 ق خوارج به فرماندهی ابوحمزه خارجی برای حج ازسوی عبدالله بن یحیی طالب الحق، از خوارج اباضی یمن، به عرفات آمدند. حاکم حرمین عبدالواحد بن سلیمان بن عبدالملک تصمیم گرفت تا برای حفظ حرمت حرمین یا تامین فرصت برای آمادگی رزمی با آنان مذاکره کند از‌این رو از چهره ها و خاندان‌های سرشناس مدینه از جمله خاندان خلفای چهارگانه افرادی را برگزید و آنان را نزد ابوحمزه فرستاد. ابو حمزه با توجه به گرایش اعتقادی خود به فرزندان امام علی(ع)  و عثمان بی محلی کرده و رو ترش کرد اما بر عکس به نوادگان عمر و ابوبکر خندید و خوشامد گفت و اظهار کرد:به خدا قسم ما برای عمل به سیره پدران شما قیام کردیم. در‌این هنگام عبدالله بن حسن که از‌این اقدام وی آزرده به نظر می‌آمد گفت : ما‌اینجا نه برای افتخار بر سر پدران و اجداد که برای رساندن پیام امیر آمده‌ایم و‌این جمع پس از رساندن پیام امیر و آتش بس با ابوحمزه بازگشتند.<ref>تاریخ‏الطبری، ج‏7، ص:374؛ الکامل، ج‏5، ص:374</ref>   
درسال 129 ق خوارج به فرماندهی ابوحمزه خارجی برای حج ازسوی عبدالله بن یحیی طالب الحق، از خوارج اباضی یمن، به عرفات آمدند. حاکم حرمین عبدالواحد بن سلیمان بن عبدالملک تصمیم گرفت تا برای حفظ حرمت حرمین یا تامین فرصت برای آمادگی رزمی با آنان مذاکره کند از‌این رو از چهره ها و خاندان‌های سرشناس مدینه از جمله خاندان خلفای چهارگانه افرادی را برگزید و آنان را نزد ابوحمزه فرستاد. ابو حمزه با توجه به گرایش اعتقادی خود به فرزندان امام علی(ع)  و عثمان بی محلی کرده و رو ترش کرد اما بر عکس به نوادگان عمر و ابوبکر خندید و خوشامد گفت و اظهار کرد:به خدا قسم ما برای عمل به سیره پدران شما قیام کردیم. در‌این هنگام عبدالله بن حسن که از‌این اقدام وی آزرده به نظر می‌آمد گفت : ما‌اینجا نه برای افتخار بر سر پدران و اجداد که برای رساندن پیام امیر آمده‌ایم و‌این جمع پس از رساندن پیام امیر و آتش بس با ابوحمزه بازگشتند.<ref>تاریخ‏الطبری، ج‏7، ص:374؛ الکامل، ج‏5، ص:374</ref>   
اختلافات عبدالله بن حسن با زید برسر بر تولیت اوقاف امام علی علیه السلام
اختلافات عبدالله بن حسن با زید برسر بر تولیت اوقاف امام علی علیه السلام
امیر‌مومنان املاک و مزارع کشاورزی بسیاری را با دستان خود درمناطق مختلف حجاز مانند ینبع و وادی‌القری و فقیرین و مناطق دیگر آباد و درآمد همه آنها را در راه خدا و برای رسیدگی به خویشاوندان و نیازمندان آل علی وقف کرد و تولیت آن را به فرزندان حضرت فاطمه(س) یعنی امام حسن(ع)و پس ازاو امام حسین(ع)  و بعد از آن حضرت  کسی که ایشان  تعیین کنند واگذار‌فرمود <ref>الکافی ،  ج‏7،  ص: 50؛شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید ؛ ج‏15 ؛ ص146.</ref> پس از شهادت امام حسین(ع) میان شاخه‌های حسنی و حسینی بر سر تولیت اختلاف شد و امام سجاد(ع)  که بزرگ حسینیان بود به نفع سادات حسنی از ادعای خود دست برداشت. <ref>مناهل الضرب،  ص167،  سراج الانساب،  ص36</ref>  پس از آن حضرت ‌این اختلاف زنده شد و زید بن علی به عنوان نماینده امام باقر(ع) با جعفر پسر حسن مثنی به پیگیری و دادخواهی درباره اختلاف خود به حاکم وقت مدینه خالد بن عبدالملک مراجعه می‌کردند. <ref>الکامل، ج‏5، ص:231</ref>  در‌این اثنا با‌اینکه گزارش ها از تلاش عبدالله بن حسن برای حفظ احترام زید به عنوان یکی از شخصیت‌های بزرگتر بنی هاشم گزارش شده مانند‌ اینکه هر وقت جلسه دادرسی تمام می‌شد و عبدالله و زید باز می‌گشتند،  عبدالله بن حسن به سرعت به سمت مرکب جناب زید می‌رفت و برای او رکاب می‌گرفت. <ref>تیسیر المطالب فی أمالی أبی طالب، ص: 164‏</ref> با‌این حال گفتگوهای تندی میان‌این دو بزرگوار نقل شده است. <ref>نور الأبصار،  الشبلنجی ، ص:383 ؛الکامل، ج‏5، ص:231‏؛ أنساب الأشراف،  ج‏2، ص:199 و ج‏3، ص:231</ref>   
امیر‌مومنان املاک و مزارع کشاورزی بسیاری را با دستان خود درمناطق مختلف حجاز مانند ینبع و وادی‌القری و فقیرین و مناطق دیگر آباد و درآمد همه آنها را در راه خدا و برای رسیدگی به خویشاوندان و نیازمندان آل علی وقف کرد و تولیت آن را به فرزندان حضرت فاطمه(س) یعنی امام حسن(ع)و پس ازاو امام حسین(ع)  و بعد از آن حضرت  کسی که ایشان  تعیین کنند واگذار‌فرمود <ref>الکافی ،  ج‏7،  ص: 50؛شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید ؛ ج‏15 ؛ ص146.</ref> پس از شهادت امام حسین(ع) میان شاخه‌های حسنی و حسینی بر سر تولیت اختلاف شد و امام سجاد(ع)  که بزرگ حسینیان بود به نفع سادات حسنی از ادعای خود دست برداشت. <ref>مناهل الضرب،  ص167،  سراج الانساب،  ص36</ref>  پس از آن حضرت ‌این اختلاف زنده شد و زید بن علی به عنوان نماینده امام باقر(ع) با جعفر پسر حسن مثنی به پیگیری و دادخواهی درباره اختلاف خود به حاکم وقت مدینه خالد بن عبدالملک مراجعه می‌کردند. <ref>الکامل، ج‏5، ص:231</ref>  در‌این اثنا با‌اینکه گزارش ها از تلاش عبدالله بن حسن برای حفظ احترام زید به عنوان یکی از شخصیت‌های بزرگتر بنی هاشم گزارش شده مانند‌ اینکه هر وقت جلسه دادرسی تمام می‌شد و عبدالله و زید باز می‌گشتند،  عبدالله بن حسن به سرعت به سمت مرکب جناب زید می‌رفت و برای او رکاب می‌گرفت. <ref>تیسیر المطالب فی أمالی أبی‌طالب، ص: 164‏</ref> با‌این حال گفتگوهای تندی میان‌این دو بزرگوار نقل شده است. <ref>نور الأبصار،  الشبلنجی ، ص:383 ؛الکامل، ج‏5، ص:231‏؛ أنساب الأشراف،  ج‏2، ص:199 و ج‏3، ص:231</ref>   
==زندان و شهادت عبدالله==  
==زندان و شهادت عبدالله==  
پس از اینکه  عبدالله از تحویل پسران خود خودداری کرد به فرمان منصور عباسی سه سال در دار الاماره مدینه و سپس در زندان هاشمیه کوفه زندانی شد و به اختلاف درروز عید قربان سال 145 و در سن 46 سالگی،<ref>تاریخ بغداد ج9، ص440</ref>  یا 72 سالگی یا 75 <ref>تاریخ دمشق ، ج27، ص تاریخ بغداد،  ج‏9،  ص: 440 تحفة الأزهار،  ضامن بن شدقم ، ج‏1، ص:321‏عمدة الطالب،  ابن عنبة ، ص:94</ref> یا 92 سالگی به شهادت رسید <ref>أنساب الأشراف،  البلاذری ، ج‏3، ص:89‏</ref>  . کیفیت شهادت‌این بزرگوار را مختلف نقل کرده انند: به نقلی پاهایش تورم کرده و عفونی شد و‌این عفونت با رسیدن به قلب وی را از پای در آورد ولی گزارش‌های دیگر از خفه شدن، زیر آوار سقف زندان ماندن و  مسموم شدن،  مردن زیر شکنجه و به چهار میخ کشیده شدن بر دیوار یا دق مرگ شدن پس از با خبر شدن از شهادت فرزندش محمد خبر داده اند.<ref>تحفة الأزهار،  ضامن بن شدقم ، ج‏1، ص:321</ref>  شاید گزارش تنوخی مکمل‌این روایت باشد که پس از کشته شدن محمد نفس زکیه،  به فرمان منصور دوانقی سر بریده او را در مقابل پدرش عبدالله بن حسن در زندان گذاشتند.<ref>فرج بعد الشدة،  تنوخى،  ج‏3،  ص: 365</ref>  
پس از اینکه  عبدالله از تحویل پسران خود خودداری کرد به فرمان منصور عباسی سه سال در دار الاماره مدینه و سپس در زندان هاشمیه کوفه زندانی شد و به اختلاف درروز عید قربان سال 145 و در سن 46 سالگی،<ref>تاریخ بغداد ج9، ص440</ref>  یا 72 سالگی یا 75 <ref>تاریخ دمشق ، ج27، ص تاریخ بغداد،  ج‏9،  ص: 440 تحفة الأزهار،  ضامن بن شدقم ، ج‏1، ص:321‏عمدة الطالب،  ابن عنبة ، ص:94</ref> یا 92 سالگی به شهادت رسید <ref>أنساب الأشراف،  البلاذری ، ج‏3، ص:89‏</ref>  . کیفیت شهادت‌این بزرگوار را مختلف نقل کرده انند: به نقلی پاهایش تورم کرده و عفونی شد و‌این عفونت با رسیدن به قلب وی را از پای در آورد ولی گزارش‌های دیگر از خفه شدن، زیر آوار سقف زندان ماندن و  مسموم شدن،  مردن زیر شکنجه و به چهار میخ کشیده شدن بر دیوار یا دق مرگ شدن پس از با خبر شدن از شهادت فرزندش محمد خبر داده اند.<ref>تحفة الأزهار،  ضامن بن شدقم ، ج‏1، ص:321</ref>  شاید گزارش تنوخی مکمل‌این روایت باشد که پس از کشته شدن محمد نفس زکیه،  به فرمان منصور دوانقی سر بریده او را در مقابل پدرش عبدالله بن حسن در زندان گذاشتند.<ref>فرج بعد الشدة،  تنوخى،  ج‏3،  ص: 365</ref>  
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش