confirmed
۵٬۹۰۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می کنند' به 'میکنند') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
==وجه تسمیه== | ==وجه تسمیه== | ||
ابوالفرج بن الجوزى در کتاب «تلبیس ابلیس» می گوید: خرمیان منسوب به خرّم اند که به معنى چیزهاى خوب و شایسته است و ایشان | ابوالفرج بن الجوزى در کتاب «تلبیس ابلیس» می گوید: خرمیان منسوب به خرّم اند که به معنى چیزهاى خوب و شایسته است و ایشان به دنبال لذّات و شهوات بودند و این لقبى بود براى مزدکیان. سعد بن عبداللّه ابى خلف اشعرى، در کتاب «مقالات و الفرق»، خرمدینان و مزدکیه را یکى شمرده و ایشان را از غلاة شیعه شمرده است.سعید نفیسى در کتاب «بابک خرم دین» مى نویسد: شاید خرمدینان همان مزدکیان پیشین باشند که اصلاحاتى در دین مزدک کرده و روش تازهاى برگزیده و نام این آیین تازه را خرم دینى گذاشته باشد و چنان مىنماید که ترکیب کلمه (خرم دین) تقلیدى از ترکیب (به دین) بوده باشد که آن را مترادف دین زرتشتى به کار مى بردند. مورّخان درباره وجه تسمیه این طایفه به خرمیه، توجیهات مختلفى کرده اند. سمعانى در «کتاب الانساب» آن نام را مشتق از کلمه «خرّم» فارسى به معنى خوب و پسندیده دانسته است، یعنى دین ایشان آن چیز خوب و نیکو را آرزو کرده و این لقب را به آنان دادهاند که محرمات را از خمر و لذّات دیگر مباح دانسته اند.ابى خلف اشعرى و ابن الجوزى این وجه تسمیه را تائید کرده اند. خواجه نظام الملک می گوید: چون زن مزدک، خرمیه (خرمک)- دخت فاده (پاتک)- نام داشت پس از کشته شدن شوهرش از مداین بگریخت و به رى رفت و دین شوهرش را تبلیغ مى کرد، از این جهت پیروان او را «خرم دین» لقب دادند یعنى: کسانى که دین خرمه زن مزدک را دارند. مقدسى در کتاب «البدء و التاریخ»، آنان را به کوهى به نام خرمیه نسبت مى دهد.ابن بلخى مى نویسد که: مسلمیه را خرم دینیه نیز مى گویند و در بلخ قریه اى به نام «خرم آباد» است که ایشان منسوب به آنند. بعضى ایشان را به «قلعه خرم» در اردبیل نسبت داده اند. ظاهرا همان حدس سعید نفیسى که کلمه مرکب خرم دین را تقلیدى از ترکیب (به دین) دانسته به واقع نزدیک تر است. | ||
==عقاید== | ==عقاید== |