۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نمی شود' به 'نمیشود') |
جز (جایگزینی متن - 'می گفت' به 'میگفت') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==عقاید== | ==عقاید== | ||
وى مردى بلیغ و فصیح بود و بعد از معبد جهنى دومین کسى بود که درباره قدر سخن گفت و قدر را توانایى انسان و خیر و شر را از بنده دانست و معتقد بود هر کسی «کتاب» و «سنت» را اقامه کند، مستحق امامت است و آن مقام جز به اجماع امت به دست نمی آید.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 348 | وى مردى بلیغ و فصیح بود و بعد از معبد جهنى دومین کسى بود که درباره قدر سخن گفت و قدر را توانایى انسان و خیر و شر را از بنده دانست و معتقد بود هر کسی «کتاب» و «سنت» را اقامه کند، مستحق امامت است و آن مقام جز به اجماع امت به دست نمی آید.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 348 | ||
</ref> غیلان میان «قدر» و «ارجاء» جمع کرد و | </ref> غیلان میان «قدر» و «ارجاء» جمع کرد و میگفت که ایمان، معرفت دوم به خداوند و مهر و فروتنى به وى و اقرار به آن چیزی است که پیامبر آورده است. در نگاه او، معرفت نخستین؛ از روى ناچارى است و ایمان نمى باشد.همچنین بغدادى از زبرقان نقل مى کند که وى در «مقالات» خود از غیلان نقل می کند که [[ایمان]] اقرار به زبان مى باشد و معرفت به خداى تعالى ضرورى است و از ایمان نیست. <ref>اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلامیین واختلاف المصلین، ج۱، ص۱۳۶،</ref> <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 349 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref> غیلان معتقد بود که چیزی از ایمان کم نمیشود، بلکه بر آن افزدوه می شود و مومنین نسبت به هم برتری ندارند.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 349 با ویرایش </ref> | ||
در نظر او، خدا گناهکاران اهل قبله را هم میتواند عذاب کند و هم میتواند ببخشد، پس اگر کسی را عذاب کند و یا حتی اگر او را مخلد در آتش کند، او را به خاطر گناهی که انجام داده عذاب کرده و اگر یک نفر را ببخشد، همه کسانی را که مثل او هستند (در میزان گناه) نیز میبخشد. | در نظر او، خدا گناهکاران اهل قبله را هم میتواند عذاب کند و هم میتواند ببخشد، پس اگر کسی را عذاب کند و یا حتی اگر او را مخلد در آتش کند، او را به خاطر گناهی که انجام داده عذاب کرده و اگر یک نفر را ببخشد، همه کسانی را که مثل او هستند (در میزان گناه) نیز میبخشد. | ||
<ref>امیر مهنا و علی خریس، جامع الفرق والمذاهب، ج۱، ص۱۵۴، بیروت، مرکز الثقافی العربی، ۱۹۹۴م.</ref> غیلان همچنین به نفی صفات و مخلوق بودن قرآن عقیده داشت و میگفت خیر و شر از خود بندگان است. <ref>صابری حسین، تاریخ فرق اسلامی، ج۱، ص۶۴، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۸۳ش.</ref> | <ref>امیر مهنا و علی خریس، جامع الفرق والمذاهب، ج۱، ص۱۵۴، بیروت، مرکز الثقافی العربی، ۱۹۹۴م.</ref> غیلان همچنین به نفی صفات و مخلوق بودن قرآن عقیده داشت و میگفت خیر و شر از خود بندگان است. <ref>صابری حسین، تاریخ فرق اسلامی، ج۱، ص۶۴، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۸۳ش.</ref> |