پرش به محتوا

بررسی روایت الله الله فی أصحابی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می توان' به 'می‌توان'
جز (جایگزینی متن - ' :' به ':')
جز (جایگزینی متن - 'می توان' به 'می‌توان')
خط ۳۴: خط ۳۴:


در برخی روایات آمده است که پیامبر در همین جریان به خالد فرمود: دعوا لی اصحابی فوالذی نفسی بیده لو انفقتم مثل احد او مثل الجبال ذهبا ما بلغتم اعمالهم »  
در برخی روایات آمده است که پیامبر در همین جریان به خالد فرمود: دعوا لی اصحابی فوالذی نفسی بیده لو انفقتم مثل احد او مثل الجبال ذهبا ما بلغتم اعمالهم »  
پس در این حدیث هم مخاطب خاص است و هم در باره شخص خاصی سفارش شده است از این جهت ، این حدیث را نمی توان دلیل بر عدالت تمامی صحابه دانست
پس در این حدیث هم مخاطب خاص است و هم در باره شخص خاصی سفارش شده است از این جهت ، این حدیث را نمی‌توان دلیل بر عدالت تمامی صحابه دانست


ثانیا:
ثانیا:
خط ۴۷: خط ۴۷:
خالد بن ولید ... یکی از اشراف قریش در جاهلیت بوده و در تمام جنگ ها تا صلح حدیبییه همرا کفار قریش بوده است چنان که در صحیح ثبت شده ، او طلیعه دار لشکر قریش بود سپس در سال هفتم پس از جنگ خیبر اسلام آورد قول ضعیفی گفته استکه پیش از آن اسلام آورد  و هر که گمان کند که او در سال پنجم اسلام آورده ، توهم است .
خالد بن ولید ... یکی از اشراف قریش در جاهلیت بوده و در تمام جنگ ها تا صلح حدیبییه همرا کفار قریش بوده است چنان که در صحیح ثبت شده ، او طلیعه دار لشکر قریش بود سپس در سال هفتم پس از جنگ خیبر اسلام آورد قول ضعیفی گفته استکه پیش از آن اسلام آورد  و هر که گمان کند که او در سال پنجم اسلام آورده ، توهم است .
با صرف نظر از این نکات و تحلیل ، آنچه در این بحث اهمیت دارد ، بی ارتباط بودن این حدیث با مدعای آنان یعنی عدالت تمامی صحابه است.  
با صرف نظر از این نکات و تحلیل ، آنچه در این بحث اهمیت دارد ، بی ارتباط بودن این حدیث با مدعای آنان یعنی عدالت تمامی صحابه است.  
زیرا این حدیث بر فرض اثبات سند ودلالت آن ، بر عده ای از صحابه دلالت دارد نه تمامی صحابه پس دلیل اخص از مدعاست و با این دلیل نمی توان عدالت تمامی صحابه را ثابت نمود .
زیرا این حدیث بر فرض اثبات سند ودلالت آن ، بر عده ای از صحابه دلالت دارد نه تمامی صحابه پس دلیل اخص از مدعاست و با این دلیل نمی‌توان عدالت تمامی صحابه را ثابت نمود .
=متن حدیث چهارم=   
=متن حدیث چهارم=   


خط ۶۰: خط ۶۰:
آیا معقول است که خداوند نسبت به پیامبر خاتم و سایر پیامبران ، این طور سخت گیری کند اما نسبت به اصحاب بدر این طور صحبت کند و آنها رادر انجام هر کاری و لو گناه کبیره آزاد بگذارد و آنها را بشارت به بهشت بدهد ؟  
آیا معقول است که خداوند نسبت به پیامبر خاتم و سایر پیامبران ، این طور سخت گیری کند اما نسبت به اصحاب بدر این طور صحبت کند و آنها رادر انجام هر کاری و لو گناه کبیره آزاد بگذارد و آنها را بشارت به بهشت بدهد ؟  


و از طرفی دیگر این حدیث نسبت به حاطب بن ابی بلتعة است که برای مشرکین جاسوسی می‌کرد چطور می توان قبول کرد ؟ که این شخص وارد بهشت شود ؟ در حالی که در اسلام  کسی که مسلمان باشد و برای کفار و به مصلت مشرکین جاسوسی نماید کشته یا شکنجه یا تعزیر می‌شود ( بر حسب اختلاف در مذاهب  )   
و از طرفی دیگر این حدیث نسبت به حاطب بن ابی بلتعة است که برای مشرکین جاسوسی می‌کرد چطور می‌توان قبول کرد ؟ که این شخص وارد بهشت شود ؟ در حالی که در اسلام  کسی که مسلمان باشد و برای کفار و به مصلت مشرکین جاسوسی نماید کشته یا شکنجه یا تعزیر می‌شود ( بر حسب اختلاف در مذاهب  )   


چون اصل حدیث که بخاری از علی بن ابیطالب ، نقل کرده ، چنین است: اخرج البخاری عن علی ع قال: بعثنی رسول الله ص و ابامرشد و الزبیر و کلنا فارس ، قال: انطلقوا حتی تاتوا روضة خاخ ، فان بها امراة من المشرکین معها کتاب من حاتب بن ابی بلتعة الی المشرکین فادرکناها تسیر علی بعیر لها حیث قال رسول الله فقلنا: الکتاب، فقالت: ما منا کتاب فانخناها فالتمسنا فلم نر کتابا فقلنا: ما کذب رسول الله لتخرجن الکتاب او لنجردنک فلما رات ...»<ref>(الموسوعة الفقیهة ج 10 ص 163)</ref>
چون اصل حدیث که بخاری از علی بن ابیطالب ، نقل کرده ، چنین است: اخرج البخاری عن علی ع قال: بعثنی رسول الله ص و ابامرشد و الزبیر و کلنا فارس ، قال: انطلقوا حتی تاتوا روضة خاخ ، فان بها امراة من المشرکین معها کتاب من حاتب بن ابی بلتعة الی المشرکین فادرکناها تسیر علی بعیر لها حیث قال رسول الله فقلنا: الکتاب، فقالت: ما منا کتاب فانخناها فالتمسنا فلم نر کتابا فقلنا: ما کذب رسول الله لتخرجن الکتاب او لنجردنک فلما رات ...»<ref>(الموسوعة الفقیهة ج 10 ص 163)</ref>


پس بنا بر این ، این حدیث که حاطب برای مشرکین و بر علیه مسلمانان و پیامبر ص جاسوسی می‌کرد هر چند که حاطب جزو بدریین بوده  و در جنگ بدر حضور داشته است اما بعد از جنگ بدر منحرف شده است و صحت این حدیث و اسناد آن به پیامبر نمی تواند درست باشد و در نهایت این حدیث نمی تواند دلیل برای عدالت صحابه باشد  
پس بنا بر این ، این حدیث که حاطب برای مشرکین و بر علیه مسلمانان و پیامبر ص جاسوسی می‌کرد هر چند که حاطب جزو بدریین بوده  و در جنگ بدر حضور داشته است اما بعد از جنگ بدر منحرف شده است و صحت این حدیث و اسناد آن به پیامبر نمی‌تواند درست باشد و در نهایت این حدیث نمی‌تواند دلیل برای عدالت صحابه باشد  
=متن حدیث پنجم=  
=متن حدیث پنجم=  


خط ۸۵: خط ۸۵:
آخرین فرد از طبقه سوم ( تابعان تابعین ) در سال 220 هجری درگذشته است و این مقدار زمان ، بهترین زمان ها ست و پس از آن بدعت ها آشکار شد معتزله آزاد گشتند فلاسفه سر بلند کردند و محدثان مورد امتحان قرار گرفتند و پیوسته این کاهش تا به زمان ما جریان دارد  
آخرین فرد از طبقه سوم ( تابعان تابعین ) در سال 220 هجری درگذشته است و این مقدار زمان ، بهترین زمان ها ست و پس از آن بدعت ها آشکار شد معتزله آزاد گشتند فلاسفه سر بلند کردند و محدثان مورد امتحان قرار گرفتند و پیوسته این کاهش تا به زمان ما جریان دارد  


ابن حجر در صدق واژه قرن ، را جمعی می داند که در یک زمان معین می تواند صد و یا کمتر از آن باشد ، قرار گرفته اند وحال آنکه از منظر قرآن ، مقیاس در صدق این واژه بر هر گروهی ، چیز دیگری است  
ابن حجر در صدق واژه قرن ، را جمعی می داند که در یک زمان معین می‌تواند صد و یا کمتر از آن باشد ، قرار گرفته اند وحال آنکه از منظر قرآن ، مقیاس در صدق این واژه بر هر گروهی ، چیز دیگری است  
کلمه قرن در قرآن ، بسیار بکار برده شده است وقتی با دقت در آن ، چه بصورت مفرد و یا جمع ، بدست می آید ، می نگریم واژه قرن بسان اقتران بمعنی نزدیکی و همراهی است و ملاک و معیار در صدق آن بر هر گروهی ، وجود یک رابطه فرهنگی یا حکومتی و یا عقیدتی در میان آنها ست تا روزی کمه منقرض شوند  
کلمه قرن در قرآن ، بسیار بکار برده شده است وقتی با دقت در آن ، چه بصورت مفرد و یا جمع ، بدست می آید ، می نگریم واژه قرن بسان اقتران بمعنی نزدیکی و همراهی است و ملاک و معیار در صدق آن بر هر گروهی ، وجود یک رابطه فرهنگی یا حکومتی و یا عقیدتی در میان آنها ست تا روزی کمه منقرض شوند  
بنا بر این ممکن است بشتر و یا کمتر از صد سال باشد و لذا نفس صد سال ملاک نیست  
بنا بر این ممکن است بشتر و یا کمتر از صد سال باشد و لذا نفس صد سال ملاک نیست  
خط ۹۶: خط ۹۶:
پس خیرالقرون که در حدیث آمده باعتبار وجود پیامبر اسلام است که مثل نوری در میان ظلمت و گمراهی و تاریکی درخشید و بوسیله آن ، شرک و بت پرستی از بین رفته و توحید و یکتاپرستی جای آن را گرفت  
پس خیرالقرون که در حدیث آمده باعتبار وجود پیامبر اسلام است که مثل نوری در میان ظلمت و گمراهی و تاریکی درخشید و بوسیله آن ، شرک و بت پرستی از بین رفته و توحید و یکتاپرستی جای آن را گرفت  
پس ظاهر روایت چنین است: 1 – الصحابه ( در قرنی که پیامبر مبعوث شد و حضور داشت ) 2 – التابعون ( آن کسانی که نزدیک صحابه زمان پیامبر بوده اند ) 3 – تابعوالتابعین ( آن کسانی که بعد از تابعین آمده اند )  
پس ظاهر روایت چنین است: 1 – الصحابه ( در قرنی که پیامبر مبعوث شد و حضور داشت ) 2 – التابعون ( آن کسانی که نزدیک صحابه زمان پیامبر بوده اند ) 3 – تابعوالتابعین ( آن کسانی که بعد از تابعین آمده اند )  
پس هر کسی که نزدیک به زمان پیامبر ص بوده ، او افضل از افراد پس از خودش است این سه قسم را می توان از ظاهر روایت فهمید و بر داشت کرد  
پس هر کسی که نزدیک به زمان پیامبر ص بوده ، او افضل از افراد پس از خودش است این سه قسم را می‌توان از ظاهر روایت فهمید و بر داشت کرد  


ولی آنچه که در تاریخ اتفاق افتاد خلاف آن است زیرا منظور از یلونهم ، تابعین است و در میان همین تابعین ، اموی ها وجود دارند آیا عصر اموی ها را براستی می توان بهترین قرن ها نامید در حالیکه در میان همین اموی ها افرادی بودند که خون بسیاری از افراد پاک و بی گناه را ریختند و حتی فرزند پیامبر اسلام یعنی حسین بن علی بن ابیطال ع را در سرزمین کربلا بقتل رساندند و اولاد و اصحاب و یاران آن امام را نیز به قتل رساندند و حرمت کعبه ، خانه خدارا ، هتک کردند
ولی آنچه که در تاریخ اتفاق افتاد خلاف آن است زیرا منظور از یلونهم ، تابعین است و در میان همین تابعین ، اموی ها وجود دارند آیا عصر اموی ها را براستی می‌توان بهترین قرن ها نامید در حالیکه در میان همین اموی ها افرادی بودند که خون بسیاری از افراد پاک و بی گناه را ریختند و حتی فرزند پیامبر اسلام یعنی حسین بن علی بن ابیطال ع را در سرزمین کربلا بقتل رساندند و اولاد و اصحاب و یاران آن امام را نیز به قتل رساندند و حرمت کعبه ، خانه خدارا ، هتک کردند


و هم چنین حجاج بن یوسف سقفی چه جنایاتی را که در طول تاریخ مرتکب شد آیا همه این هارا می توان نادیده گرفت ؟ و این عصر را بهترین عصر نامید و مردم آن را بهترین مردم دانست ؟  
و هم چنین حجاج بن یوسف سقفی چه جنایاتی را که در طول تاریخ مرتکب شد آیا همه این هارا می‌توان نادیده گرفت ؟ و این عصر را بهترین عصر نامید و مردم آن را بهترین مردم دانست ؟  


و بر فرض صحت این روایت و نادیده گرفتن همه حوادث تاریخی ، با این روایت نمی توان عدالت جمیع صحابه را ثابت کرد زیرا این حدیث فثط عده ای از صحابه را ستایش می کند نه همه آنان را . و فضیلت برخی صحابه را بیان می کند و ثابت می کند که برخی صحابه افضل از غیرشان بودند
و بر فرض صحت این روایت و نادیده گرفتن همه حوادث تاریخی ، با این روایت نمی‌توان عدالت جمیع صحابه را ثابت کرد زیرا این حدیث فثط عده ای از صحابه را ستایش می کند نه همه آنان را . و فضیلت برخی صحابه را بیان می کند و ثابت می کند که برخی صحابه افضل از غیرشان بودند
   
   
=متن حدیث ششم=  
=متن حدیث ششم=  
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۹۳

ویرایش