پرش به محتوا

امکان تفسیر و فهم‌پذیری قرآن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می توان' به 'می‌توان'
جز (جایگزینی متن - 'گونه ای' به 'گونه‌ای')
جز (جایگزینی متن - 'می توان' به 'می‌توان')
خط ۱۴: خط ۱۴:
<nowiki>:</nowiki>
<nowiki>:</nowiki>
شیخ طوسی
شیخ طوسی
ایشان  در تفسیر التبیان  بعد از  بیان  نفی وجود تناقض و تضاد درقرآن  نتیجه نمی‌گیرد با وجود ایاتی نظیر: أفلا یتدبرون القرآن أم على قلوب أقفالها و  " لعلمه الذین یستنبطونه منهم..."چگونه می توان ادعا نمود قرآن  مفهوم پذیر نمی‌باشد.  
ایشان  در تفسیر التبیان  بعد از  بیان  نفی وجود تناقض و تضاد درقرآن  نتیجه نمی‌گیرد با وجود ایاتی نظیر: أفلا یتدبرون القرآن أم على قلوب أقفالها و  " لعلمه الذین یستنبطونه منهم..."چگونه می‌توان ادعا نمود قرآن  مفهوم پذیر نمی‌باشد.  
ایشان در ادامه به احادیثی  نظیر حدیث ثقلین و حدیث لزوم عرضه احادیث به قرآن نیز استشهاد نموده و مدعی است که از انها نیز اصل فهم  پذیری  قرآن استفاده می‌شود.
ایشان در ادامه به احادیثی  نظیر حدیث ثقلین و حدیث لزوم عرضه احادیث به قرآن نیز استشهاد نموده و مدعی است که از انها نیز اصل فهم  پذیری  قرآن استفاده می‌شود.
مفاد گفتار ایشان این است که چگونه می توان بین حجیت قرآن و لزوم عرضه احادیث بر قرآن با فهم ناپذیری قرآن جمع کرد.  
مفاد گفتار ایشان این است که چگونه می‌توان بین حجیت قرآن و لزوم عرضه احادیث بر قرآن با فهم ناپذیری قرآن جمع کرد.  
انگاه در مقام نتیجه گیری از مطالب مطرح شده  می گوید: تمامی  مطالب ذکر شده بیانگران است که اخباری که دلالت بر فهم ناپذیری قرآن دارند دلالتشان  تمام نیست: وکل ذلک یدل على أن ظاهر هذه الأخبار متروک.- انتهی –  
انگاه در مقام نتیجه گیری از مطالب مطرح شده  می گوید: تمامی  مطالب ذکر شده بیانگران است که اخباری که دلالت بر فهم ناپذیری قرآن دارند دلالتشان  تمام نیست: وکل ذلک یدل على أن ظاهر هذه الأخبار متروک.- انتهی –  
طبرسی     
طبرسی     


ایشان نیز ضمن بیان اینکه ایاتی نظیر ایه -افلا یتدبرون،  إنا جعلناه قرآنا عربیا – که مفادشان فهم پذیری قرآن در سطح عموم می‌باشد  با اشاره به احادیثی نظیر حدیث ثقلین و  احادیث عرض روایات به قرآن اظهار می‌دارد:  وقتی مضمون احادیث مذکور، حجیت قرآن و بیان اینکه ملاک صحت و سقم روایات، عرضه انها بر قرآن می‌باشد  چگونه می توان ادعای فهم ناپذیری قرآن را داشت. .
ایشان نیز ضمن بیان اینکه ایاتی نظیر ایه -افلا یتدبرون،  إنا جعلناه قرآنا عربیا – که مفادشان فهم پذیری قرآن در سطح عموم می‌باشد  با اشاره به احادیثی نظیر حدیث ثقلین و  احادیث عرض روایات به قرآن اظهار می‌دارد:  وقتی مضمون احادیث مذکور، حجیت قرآن و بیان اینکه ملاک صحت و سقم روایات، عرضه انها بر قرآن می‌باشد  چگونه می‌توان ادعای فهم ناپذیری قرآن را داشت. .
ایشان  به رد برداشت های ناصواب از روایات منع تفسیر به رای اشاره کرده و می گوید: این امور و امثال ان دلالت بر ان دارد که معنای صحیح روایات تفسیر به رای این است که تحمیل اراء شخصی به قرآن بدون شواهدی از قرآن حتی اگر منطبق با واقعیت باشد امری ناصواب است.     
ایشان  به رد برداشت های ناصواب از روایات منع تفسیر به رای اشاره کرده و می گوید: این امور و امثال ان دلالت بر ان دارد که معنای صحیح روایات تفسیر به رای این است که تحمیل اراء شخصی به قرآن بدون شواهدی از قرآن حتی اگر منطبق با واقعیت باشد امری ناصواب است.     


فیض کاشانی ایشان  با برغم انکه از او بعنوان یکی از شخصیت‌های برجسته اخباری یاد می‌شود در مساله امکان فهم پذیری قرآن دیدگاهش متفاوت از انان بوده و معتقد است که فهم قرآن منحصر به معصومین ع نبوده بلکه دیگران نیز به تناسب ظرفیت شان  می تواند از قرآن بهره گیرند. ایشان  معتقد است عدم جواز تفسیر قرآن  برای غیر معصومین مستلزم عدم جواز تفسیر کلام معصومین نیز بوده و در نتیجه قرآن و سنت از دسترس بشر خارج خواهد شد. ایشان در اثبات  جواز و امکان  تفسیر قرآن برای غیر معصومین به روایاتی نظیر: حدیث ثقلین و حدیث، فإذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن ونیز احادیثی که مشتمل بر کلمات: القرآن هدى من الضلالة، وتبیان من العمى، واستقالة من العثرة، ونور من الظلمة، وضیاء من الأجداث، وعصمة من الهلکة، ورشد من الغوایة، وبیان من الفتن، وبلاغ من الدنیا إلى الآخرة، وفیه کمال دینکم، و ما عدل أحد من القرآن الا إلى النار می‌باشد استنادمی‌کند.  
فیض کاشانی ایشان  با برغم انکه از او بعنوان یکی از شخصیت‌های برجسته اخباری یاد می‌شود در مساله امکان فهم پذیری قرآن دیدگاهش متفاوت از انان بوده و معتقد است که فهم قرآن منحصر به معصومین ع نبوده بلکه دیگران نیز به تناسب ظرفیت شان  می‌تواند از قرآن بهره گیرند. ایشان  معتقد است عدم جواز تفسیر قرآن  برای غیر معصومین مستلزم عدم جواز تفسیر کلام معصومین نیز بوده و در نتیجه قرآن و سنت از دسترس بشر خارج خواهد شد. ایشان در اثبات  جواز و امکان  تفسیر قرآن برای غیر معصومین به روایاتی نظیر: حدیث ثقلین و حدیث، فإذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن ونیز احادیثی که مشتمل بر کلمات: القرآن هدى من الضلالة، وتبیان من العمى، واستقالة من العثرة، ونور من الظلمة، وضیاء من الأجداث، وعصمة من الهلکة، ورشد من الغوایة، وبیان من الفتن، وبلاغ من الدنیا إلى الآخرة، وفیه کمال دینکم، و ما عدل أحد من القرآن الا إلى النار می‌باشد استنادمی‌کند.  


ایشان در رد گفتار ملا امین استر ابادی که با تمسک به حدیث ثقلین فهم قرآن را منحصر به اهل بیت می داند می فرماید لازمه این گفتار عدم انتفاع از قرآن و عترت خواهد بود:  
ایشان در رد گفتار ملا امین استر ابادی که با تمسک به حدیث ثقلین فهم قرآن را منحصر به اهل بیت می داند می فرماید لازمه این گفتار عدم انتفاع از قرآن و عترت خواهد بود:  
برخی از فضلاء – ملا امین استرابادی -  بر اساس حدیث ثقلین، فهم قرآن را مبتنی بر لزوم تمسک به کلام اهل بیت ع می‌دانند چون تنها در این صورت تمسک به مجموع قرآن و سنت – که مفاد حدیث ثقلین می‌باشد- تحقق خواهد یافت.  بدلیل انکه بدون تمسک به انان - اهل بیت ع- فهم مراد الهی ممکن نیست چون فقط انان اگاهی جامع به قرآن داشته و دیگران لازم است در این جهت به انان مراجعه نمایند.   
برخی از فضلاء – ملا امین استرابادی -  بر اساس حدیث ثقلین، فهم قرآن را مبتنی بر لزوم تمسک به کلام اهل بیت ع می‌دانند چون تنها در این صورت تمسک به مجموع قرآن و سنت – که مفاد حدیث ثقلین می‌باشد- تحقق خواهد یافت.  بدلیل انکه بدون تمسک به انان - اهل بیت ع- فهم مراد الهی ممکن نیست چون فقط انان اگاهی جامع به قرآن داشته و دیگران لازم است در این جهت به انان مراجعه نمایند.   
ایشان در رد سخنان  مذکورمی فرماید:  
ایشان در رد سخنان  مذکورمی فرماید:  
لزوم رجوع به اهل بیت ع در فهم قرآن مختص متشابهات بوده و در محکمات بدون انان نیز می توان به فهم مراد الهی نائل شد چون در غیر اینصورت انتفاع از قرآن بوسیله اهل بیت مختص عصر حضور انان بوده و در عصر غیبت انتفاع از مجموعه قرآن و سنت  ناممکن خواهد بود.  
لزوم رجوع به اهل بیت ع در فهم قرآن مختص متشابهات بوده و در محکمات بدون انان نیز می‌توان به فهم مراد الهی نائل شد چون در غیر اینصورت انتفاع از قرآن بوسیله اهل بیت مختص عصر حضور انان بوده و در عصر غیبت انتفاع از مجموعه قرآن و سنت  ناممکن خواهد بود.  
فیض کاشانی در کتاب التفسیر الصافی در مقدمه پنجم  نیز می فرماید:بر اساس مفاد ایات و روایات متعدد، اصل فهم پذیری– اعم ازفهم عمومی و فهم تخصصی ان -  امری ثابت و قطعی بوده بگونه‌ای که صاحبان اندیشه های متعالی می توانند به ظرائف و لطائف بیشتری از قرآن نائل گردند بنابر این کسانی که فهم قرآن را منحصر در فهم ظاهر ان دانسته  و درک معانی عمیق ان را ناممکن می‌دانند از سطح ناچیز علمی درونشان خبر داده و حکم ناصوابی نسبت به دیگران ابراز داشته اند.   
فیض کاشانی در کتاب التفسیر الصافی در مقدمه پنجم  نیز می فرماید:بر اساس مفاد ایات و روایات متعدد، اصل فهم پذیری– اعم ازفهم عمومی و فهم تخصصی ان -  امری ثابت و قطعی بوده بگونه‌ای که صاحبان اندیشه های متعالی می‌توانند به ظرائف و لطائف بیشتری از قرآن نائل گردند بنابر این کسانی که فهم قرآن را منحصر در فهم ظاهر ان دانسته  و درک معانی عمیق ان را ناممکن می‌دانند از سطح ناچیز علمی درونشان خبر داده و حکم ناصوابی نسبت به دیگران ابراز داشته اند.   


ایشان در ادامه به ذکر احادیثی در اثبات فهم پذیری قرآن پرداخته و در مقام نتیجه گیری می‌نویسد:
ایشان در ادامه به ذکر احادیثی در اثبات فهم پذیری قرآن پرداخته و در مقام نتیجه گیری می‌نویسد:
سخن حق ان است که فردی که التزام قلبی به گفتار خداوند و رسول و اهلبیتش داشته وعلاوه بر غور در اثار ائمه ع و ممارست در انها از روح لطیف و قلب مطمئنی برخوردار باشد می تواند لطائف قرآن بهتر از دیگران درک کند.  
سخن حق ان است که فردی که التزام قلبی به گفتار خداوند و رسول و اهلبیتش داشته وعلاوه بر غور در اثار ائمه ع و ممارست در انها از روح لطیف و قلب مطمئنی برخوردار باشد می‌تواند لطائف قرآن بهتر از دیگران درک کند.  
مطالب ذکر شده از فیض  – در دو کتاب الاصول الاصیله و تفسیرصافی - بیانگر ان است که اولا تفسیر و فهم عمیق قرآن منحصر به اهل بیت ع نیست چون در غیر اینصورت با ایات و روایاتی که بشر را به تدبر در محتوای قرآن دعوت نموده است متناقض خواهد بود -نظیر ایات افلا یتدبرون القرآن و....- ثانیا عدم امکان تفسیر قرآن برای غیر معصومین مستلزم عدم امکان استفاده از روایات  انان  برای پیروانشان نیز - بخصوص در عصر غیبت - خواهد بود.       
مطالب ذکر شده از فیض  – در دو کتاب الاصول الاصیله و تفسیرصافی - بیانگر ان است که اولا تفسیر و فهم عمیق قرآن منحصر به اهل بیت ع نیست چون در غیر اینصورت با ایات و روایاتی که بشر را به تدبر در محتوای قرآن دعوت نموده است متناقض خواهد بود -نظیر ایات افلا یتدبرون القرآن و....- ثانیا عدم امکان تفسیر قرآن برای غیر معصومین مستلزم عدم امکان استفاده از روایات  انان  برای پیروانشان نیز - بخصوص در عصر غیبت - خواهد بود.       


علامه طباطبائی  
علامه طباطبائی  
جامع ترین  گفتار در زمینه امکان تفسیر و فهم پذیری قرآن را می توان در  کلمات علامه طباطبائی مشاهده نمود که از جهات گوناگون به این مساله مهم پرداخته و به شبهات قائلین به منحصر نمودن فهم قرآن بوسیله روایات معصومین، پاسخ گفته است. ایشان در اثبات فهم پذیر بودن قرآن تحت عنوان  "القرآن مستقل فی دلالته "می‌نویسد:  
جامع ترین  گفتار در زمینه امکان تفسیر و فهم پذیری قرآن را می‌توان در  کلمات علامه طباطبائی مشاهده نمود که از جهات گوناگون به این مساله مهم پرداخته و به شبهات قائلین به منحصر نمودن فهم قرآن بوسیله روایات معصومین، پاسخ گفته است. ایشان در اثبات فهم پذیر بودن قرآن تحت عنوان  "القرآن مستقل فی دلالته "می‌نویسد:  
قرآن همانند محاورات مردم دلالتش بر معانی واضح بوده و هیچ نوع خفائی دران وجود ندارد و دلیلی بر اینکه  مراد جدی خداوند در ایات غیر از مدلول ظاهری شان می‌باشد وجود ندارد.   
قرآن همانند محاورات مردم دلالتش بر معانی واضح بوده و هیچ نوع خفائی دران وجود ندارد و دلیلی بر اینکه  مراد جدی خداوند در ایات غیر از مدلول ظاهری شان می‌باشد وجود ندارد.   
ایشان در تبیین نکته فوق می فرماید:  
ایشان در تبیین نکته فوق می فرماید:  
کلمات قرآن بگونه‌ای است که اگاه به زبان عربی بخوبی می تواند معانی انرا درک نماید همانگونه که مخاطب بسیاری از ایات طوائف خاصی از مردم بوده و قرآن با انان در مسائل گوناگون تکلم و احتجاج می‌کند. بدیهی است مفهوم این مخاطبات ان است که انان معانی ایات را درک می‌کردند چون تکلم با افرادی که زبان قرآن را نمی فهمند بی معنا خواهد بود.   
کلمات قرآن بگونه‌ای است که اگاه به زبان عربی بخوبی می‌تواند معانی انرا درک نماید همانگونه که مخاطب بسیاری از ایات طوائف خاصی از مردم بوده و قرآن با انان در مسائل گوناگون تکلم و احتجاج می‌کند. بدیهی است مفهوم این مخاطبات ان است که انان معانی ایات را درک می‌کردند چون تکلم با افرادی که زبان قرآن را نمی فهمند بی معنا خواهد بود.   
ایشان در ادامه به ایاتی از قرآن اشاره نموده و می‌نویسد:   
ایشان در ادامه به ایاتی از قرآن اشاره نموده و می‌نویسد:   
ایاتی نظیر: ( أفلا یتدبرون القرآن أم على قلوب أقفالها )  ویقول: ( أفلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا )  دلالت بر ضرورت تدبر در قرآن می‌کند. بدیهی است امر به تدبردر قرآن مبتنی بر ثبوت مدلول ومعانی ظاهری برای قرآن می‌باشد که با تدبر درانها ابهامات احتمالی اش بر طرف می‌گردد.   
ایاتی نظیر: ( أفلا یتدبرون القرآن أم على قلوب أقفالها )  ویقول: ( أفلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا )  دلالت بر ضرورت تدبر در قرآن می‌کند. بدیهی است امر به تدبردر قرآن مبتنی بر ثبوت مدلول ومعانی ظاهری برای قرآن می‌باشد که با تدبر درانها ابهامات احتمالی اش بر طرف می‌گردد.   
ایشان در ادامه به  رفع شبهه کسانی می پردازد که معتقدند که فهم قرآن مبتنی بر رجوع به روایات بوده و بدون ان فهم صحیح  و درک مراد واقعی قرآن ممکن نیست.  
ایشان در ادامه به  رفع شبهه کسانی می پردازد که معتقدند که فهم قرآن مبتنی بر رجوع به روایات بوده و بدون ان فهم صحیح  و درک مراد واقعی قرآن ممکن نیست.  
دیدگاه نهائی علامه طباطبائی درزمینه امکان و جواز فهم پذیری و تفسیر قرآن نسبت به غیر معصومین را از مطالب ذیل نیز می توان بدست اورد:
دیدگاه نهائی علامه طباطبائی درزمینه امکان و جواز فهم پذیری و تفسیر قرآن نسبت به غیر معصومین را از مطالب ذیل نیز می‌توان بدست اورد:
سخن حق ان است که قرآن کریم کتابی است فهم پذیر که درک معانی و مقاصدش جز تدبر در ایات ان نیازمند امر دیگری نیست بجهت انکه وقتی خداوند قرآن را با اوصافی همانند هدی نور تبیان همه امور معرفی نموده است چگونه در فهمش نیازمند امری غیراز خودش می‌باشد.       
سخن حق ان است که قرآن کریم کتابی است فهم پذیر که درک معانی و مقاصدش جز تدبر در ایات ان نیازمند امر دیگری نیست بجهت انکه وقتی خداوند قرآن را با اوصافی همانند هدی نور تبیان همه امور معرفی نموده است چگونه در فهمش نیازمند امری غیراز خودش می‌باشد.       


خط ۴۹: خط ۴۹:


امام خمینی در زمینه فهم پذیری قرآن می فرمایند:  
امام خمینی در زمینه فهم پذیری قرآن می فرمایند:  
هرچند فهم قرآن به طور کامل برای انسان میسر نیست، اما انسان ها می توانند به تبع مخاطبان اصلی وحی و با کمک آنها به حقایق قرآن دست یابند و خداوند نیز از روی حکمت خود آن را به گونه‌ای نازل کرده است که دربردارند ظاهر و باطن است و از ظاهر آیات و قرآن منزّل نیز هرکس به قدر فهم و اشتهای خود بهره می برد.   
هرچند فهم قرآن به طور کامل برای انسان میسر نیست، اما انسان ها می‌توانند به تبع مخاطبان اصلی وحی و با کمک آنها به حقایق قرآن دست یابند و خداوند نیز از روی حکمت خود آن را به گونه‌ای نازل کرده است که دربردارند ظاهر و باطن است و از ظاهر آیات و قرآن منزّل نیز هرکس به قدر فهم و اشتهای خود بهره می برد.   
امام خمینی در راستای اثبات حجیت ظواهر قرآنی و امکان فهم قرآن به بناء عقلاء در محاورات عرفی و نحوه سخن گفتن آنان تمسک می جوید و برای آن مراحلی را ترسیم می نماید:
امام خمینی در راستای اثبات حجیت ظواهر قرآنی و امکان فهم قرآن به بناء عقلاء در محاورات عرفی و نحوه سخن گفتن آنان تمسک می جوید و برای آن مراحلی را ترسیم می نماید:
1. اثبات اصل صدور کلام از متکلم.
1. اثبات اصل صدور کلام از متکلم.
2. اثبات اصل ظهور کلام که از ناحیه تبادر و ارتکاز عرفی ودیگر علامات حقیقت و مجاز و قول اهل لغت می توان به آن دست یافت.
2. اثبات اصل ظهور کلام که از ناحیه تبادر و ارتکاز عرفی ودیگر علامات حقیقت و مجاز و قول اهل لغت می‌توان به آن دست یافت.
3. اثبات جهت صدور و کشف مراد جدّی متکلم و این که او ظواهر کلام خود را اراده نموده و موانعی از آن مانند تقیه موجود نیست.
3. اثبات جهت صدور و کشف مراد جدّی متکلم و این که او ظواهر کلام خود را اراده نموده و موانعی از آن مانند تقیه موجود نیست.
برای هر کلامی با طیّ این سه مرحله حجیّت ظهور محقق شده و قابل استناد و فهم می‌باشد و در این مطلب فرقی میان قرآن و سایر سخنان مردم نیست؛ زیرا خداوند نیز در نحوه گفتار و انتقال مطالب به مردم، شیوه عقلا را برگزیده است.   
برای هر کلامی با طیّ این سه مرحله حجیّت ظهور محقق شده و قابل استناد و فهم می‌باشد و در این مطلب فرقی میان قرآن و سایر سخنان مردم نیست؛ زیرا خداوند نیز در نحوه گفتار و انتقال مطالب به مردم، شیوه عقلا را برگزیده است.   
خط ۸۸: خط ۸۸:
ایشان در کتاب فتح القدیردر تبیین ایه شریفه ( أفلا یتدبرون ) می‌نویسد:ایه مذکور بیانگر لزوم تدبر در قرآن بوده و مفهوم حقیقی ان این است که اگر مردم در قرآن بمعنای واقعی اش تدبرنمایند انرا مجموعه ای بهم پیوسته و هماهنگ دیده و به معانی عمیق ان پی می برند مضافا به اینکه دراثر تدبر در قرآن انرا در بالاترین مرحله بلاغت خواهند یافت.       
ایشان در کتاب فتح القدیردر تبیین ایه شریفه ( أفلا یتدبرون ) می‌نویسد:ایه مذکور بیانگر لزوم تدبر در قرآن بوده و مفهوم حقیقی ان این است که اگر مردم در قرآن بمعنای واقعی اش تدبرنمایند انرا مجموعه ای بهم پیوسته و هماهنگ دیده و به معانی عمیق ان پی می برند مضافا به اینکه دراثر تدبر در قرآن انرا در بالاترین مرحله بلاغت خواهند یافت.       


از مجموع گفتار اعلام فریقین بدست امد که  فهم قرآن اختصاص به عده ای خاص نداشته بلکه عموم مردم می توانند با تدبر در ایات قرآن ازمعارفش بهره مند گردند.
از مجموع گفتار اعلام فریقین بدست امد که  فهم قرآن اختصاص به عده ای خاص نداشته بلکه عموم مردم می‌توانند با تدبر در ایات قرآن ازمعارفش بهره مند گردند.
   
   
==ب  - ادله نقلی تفسیر و فهم پذیری قرآن :==
==ب  - ادله نقلی تفسیر و فهم پذیری قرآن :==
<ref>1 –  قرآن :</ref>در اثبات  فهم پذیری قرآن  به ایات متعددی از قرآن می توان استناد نمود:  
<ref>1 –  قرآن :</ref>در اثبات  فهم پذیری قرآن  به ایات متعددی از قرآن می‌توان استناد نمود:  


الف - ایاتی که عموم انسانها را دعوت به تفکر و تعقل در محتوای این کتاب اسمانی نموده است نظیر ایه : «أَ فَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا – محمد ایه 24-، أَ فَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ و لوکان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا – نساء ایه 82-
الف - ایاتی که عموم انسانها را دعوت به تفکر و تعقل در محتوای این کتاب اسمانی نموده است نظیر ایه : «أَ فَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا – محمد ایه 24-، أَ فَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ و لوکان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا – نساء ایه 82-
دقت در ایات مذکور و نظائر ان بیانگر نکاتی است:  
دقت در ایات مذکور و نظائر ان بیانگر نکاتی است:  
1 - در ایات فوق  ضمن  بیان لزوم تدبر و تعقل در قرآن ،  به توبیخ کسانی می پردازد  که بدون  تدبر از کنار قرآن  می گذرند. بدیهی است این نکته بمعنای ان است که اصل  فهم پذیری قرآن  امری  مسلم تلقی گردیده است.- مخاطبین  ایه مذکور، کفار بوده  که با لحن توبیخ امیز خطاب به انان میفرماید:    چرا  بدون تدبر در قرآن  نسبت به ان اظهار نظر نموده  و وحیانی بودن انرا انکار می‌کنند؟
1 - در ایات فوق  ضمن  بیان لزوم تدبر و تعقل در قرآن ،  به توبیخ کسانی می پردازد  که بدون  تدبر از کنار قرآن  می گذرند. بدیهی است این نکته بمعنای ان است که اصل  فهم پذیری قرآن  امری  مسلم تلقی گردیده است.- مخاطبین  ایه مذکور، کفار بوده  که با لحن توبیخ امیز خطاب به انان میفرماید:    چرا  بدون تدبر در قرآن  نسبت به ان اظهار نظر نموده  و وحیانی بودن انرا انکار می‌کنند؟
بنابر این وقتی کفار اینچنین نسبت به تدبر در قرآن مورد خطاب قرار می گیرند بطریق اولی می توان فهمید که قرآن کریم  کتابی است که برای همگان فهم پذیر بوده  و عقول  بشری قابلیت درک محتوای انرا خواهند داشت .   
بنابر این وقتی کفار اینچنین نسبت به تدبر در قرآن مورد خطاب قرار می گیرند بطریق اولی می‌توان فهمید که قرآن کریم  کتابی است که برای همگان فهم پذیر بوده  و عقول  بشری قابلیت درک محتوای انرا خواهند داشت .   


3-  مفاد ایه " أَ فَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ و لوکان من عند غیر الله" این است که اثبات هماهنگی و عدم تناقض در محتوای قرآن  فقط از طریق تدبر ممکن خواهد بود : و لو کان من عند غیرالله.....
3-  مفاد ایه " أَ فَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ و لوکان من عند غیر الله" این است که اثبات هماهنگی و عدم تناقض در محتوای قرآن  فقط از طریق تدبر ممکن خواهد بود : و لو کان من عند غیرالله.....
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
ج - ایاتی که فهم قرآن را برای همگان میسور و اسان می داند نظیر : و لقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر  
ج - ایاتی که فهم قرآن را برای همگان میسور و اسان می داند نظیر : و لقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر  
د – خطابات قرآنی: ایاتی که عموم مردم را مخاطب خویش  دانسته و با انان سخن می گوید نظیر ایاتی که با خطاب : یا معشر الجن و الانس  یا ایها الناس  یا.... در قرآن کریم وارد شده و نیز ایاتی که مخاطبینش را مومنان  قرار داده است.  
د – خطابات قرآنی: ایاتی که عموم مردم را مخاطب خویش  دانسته و با انان سخن می گوید نظیر ایاتی که با خطاب : یا معشر الجن و الانس  یا ایها الناس  یا.... در قرآن کریم وارد شده و نیز ایاتی که مخاطبینش را مومنان  قرار داده است.  
علاوه بر ایاتی که ذکر شد می توان ادعا نمود که  ایاتی  نظیر: و یعلمهم الکتاب و الحکمه و....- که دلالت بر تعلیم  قرآن  توسط  پیامبر به مسلمانان دارد نیز بیانگر  اصل فهم  پذیری فی الجمله قرآن کریم می‌باشد  
علاوه بر ایاتی که ذکر شد می‌توان ادعا نمود که  ایاتی  نظیر: و یعلمهم الکتاب و الحکمه و....- که دلالت بر تعلیم  قرآن  توسط  پیامبر به مسلمانان دارد نیز بیانگر  اصل فهم  پذیری فی الجمله قرآن کریم می‌باشد  
نتیجه: باید گفت بر اساس ایات ذکر شده  فهم پذیری قرآن اختصاص به عده ای خاص  نداشته بلکه همه انسانها به تناسب ظرفیت شان می توانند از محتوای قرآن بهره گیرند و  از انجا که مراتب فهم و سطح تدبر انسانها متفاوت می‌باشد بنابر این هر قدر  ظرفیت علمی و معنوی افراد بیشتر باشد به همان نسبت در مقایسه با دیگران قادر به بهره برداری بیشتر از قرآن کریم را خواهند داشت.
نتیجه: باید گفت بر اساس ایات ذکر شده  فهم پذیری قرآن اختصاص به عده ای خاص  نداشته بلکه همه انسانها به تناسب ظرفیت شان می‌توانند از محتوای قرآن بهره گیرند و  از انجا که مراتب فهم و سطح تدبر انسانها متفاوت می‌باشد بنابر این هر قدر  ظرفیت علمی و معنوی افراد بیشتر باشد به همان نسبت در مقایسه با دیگران قادر به بهره برداری بیشتر از قرآن کریم را خواهند داشت.
   
   
==2- روایات==
==2- روایات==


روایاتی که در اثبات امکان تفسیر و فهم پذیری قرآن می توان به انها استناد نمود طوائف مختلفی هستند که در اینجا به برخی از انها اشاره می‌شود:
روایاتی که در اثبات امکان تفسیر و فهم پذیری قرآن می‌توان به انها استناد نمود طوائف مختلفی هستند که در اینجا به برخی از انها اشاره می‌شود:


1-روایاتی که مفادشان  لزوم عرضه احادیث به قرآن بوده و معیار صحت و سقم احادیث را مطابقت و مخالفت با قرآن می داند. بدیهی است لازمه این امر، امکان فهم پذیری قرآن می‌باشد. در این راستا باید گفت:  
1-روایاتی که مفادشان  لزوم عرضه احادیث به قرآن بوده و معیار صحت و سقم احادیث را مطابقت و مخالفت با قرآن می داند. بدیهی است لازمه این امر، امکان فهم پذیری قرآن می‌باشد. در این راستا باید گفت:  
خط ۱۳۰: خط ۱۳۰:
تبیین: مفاد روایت مذکور این است که دین شناسی که امری لازم برای همه مسلمانهاست باید مستند به قرآن و سنت باشد بنابر این  بر اساس روایت مذکور امکان  اخذ دین از قرآن  و سنت برای  نوع مردم میسور است  و هرگاه  قرآن و سنت برای مردم فاقد قابلیت فهم باشد  ندانیم قادر نیست  مرجع مسلمانان  در استنادات دینی شان قرار گیرد که لازمه این امر  عدم تحقق  معرفت صحیح  دینی خواهد بود.  
تبیین: مفاد روایت مذکور این است که دین شناسی که امری لازم برای همه مسلمانهاست باید مستند به قرآن و سنت باشد بنابر این  بر اساس روایت مذکور امکان  اخذ دین از قرآن  و سنت برای  نوع مردم میسور است  و هرگاه  قرآن و سنت برای مردم فاقد قابلیت فهم باشد  ندانیم قادر نیست  مرجع مسلمانان  در استنادات دینی شان قرار گیرد که لازمه این امر  عدم تحقق  معرفت صحیح  دینی خواهد بود.  
نتیجه :  مفاد روایات مذکور  جواز  تدبر در قرآن  کریم و امکان  تفسیر و فهم پذیری ان – اعم از فهم تخصصی و عمومی - می‌باشد.
نتیجه :  مفاد روایات مذکور  جواز  تدبر در قرآن  کریم و امکان  تفسیر و فهم پذیری ان – اعم از فهم تخصصی و عمومی - می‌باشد.
==3- دلیل عقلی فهم پذیری قرآن :دلیل عقلی در اثبات فهم پذیری قرآن را می توان به شیوه های مختلف تقریر نمود.==
==3- دلیل عقلی فهم پذیری قرآن :دلیل عقلی در اثبات فهم پذیری قرآن را می‌توان به شیوه های مختلف تقریر نمود.==
فخر رازی در تفسیر الکبیر  تحت عنوان: الاحتجاج بالمعقول، در بیان دلائل عقلی قائلین به فهم پذیری قرآن  سه  تقریر را مطرح می‌کند :   
فخر رازی در تفسیر الکبیر  تحت عنوان: الاحتجاج بالمعقول، در بیان دلائل عقلی قائلین به فهم پذیری قرآن  سه  تقریر را مطرح می‌کند :   
تقریر اول: هرگاه تخاطب با دیگران  بگونه‌ای باشد که علم به  محتوای خطاب برای مخاطب ممکن نباشد. این امر بمعنای گفتگوکردن انسان با لغتی است که مخاطب بیگانه از ان بوده و مفهومی از ان درک نمی‌کند.  بدیهی است  چنین امری غیرمعقول خواهد بود.
تقریر اول: هرگاه تخاطب با دیگران  بگونه‌ای باشد که علم به  محتوای خطاب برای مخاطب ممکن نباشد. این امر بمعنای گفتگوکردن انسان با لغتی است که مخاطب بیگانه از ان بوده و مفهومی از ان درک نمی‌کند.  بدیهی است  چنین امری غیرمعقول خواهد بود.
خط ۱۶۰: خط ۱۶۰:
بخشی از معارف قرآن برای عالم و جاهل قابل فهم است. برخی دیگر از معارف الهی تنها برای کسانی قابل فهم است که از ذهنی صاف و قلبی مهذب برخوردار باشند و برخی معارف الهی در قرآن نیز  فقط  برای خداوند،  ملائکه الهی و راسخان در علم، معلوم می‌باشد.   
بخشی از معارف قرآن برای عالم و جاهل قابل فهم است. برخی دیگر از معارف الهی تنها برای کسانی قابل فهم است که از ذهنی صاف و قلبی مهذب برخوردار باشند و برخی معارف الهی در قرآن نیز  فقط  برای خداوند،  ملائکه الهی و راسخان در علم، معلوم می‌باشد.   
   
   
ج - در بیانات اهل بیت ع، قرآن، بعنوان مادبه الله شمرده  شده  است:  ان هذا القرآن مادبه الله فتعلموا مادبته ما استطعتم ، مفهوم این گفتار ان است که قرآن از ظرفیت گسترده ای برخوردار بوده  که هر یک از انسانها به تناسب استعداد و توانائی فکری شان  می توانند از ان  بهره گیرند.
ج - در بیانات اهل بیت ع، قرآن، بعنوان مادبه الله شمرده  شده  است:  ان هذا القرآن مادبه الله فتعلموا مادبته ما استطعتم ، مفهوم این گفتار ان است که قرآن از ظرفیت گسترده ای برخوردار بوده  که هر یک از انسانها به تناسب استعداد و توانائی فکری شان  می‌توانند از ان  بهره گیرند.
تبصره:  از انجا که مراتب فهم قرآن بحسب ظرفیت ها و سطح علمی انسانها متفاوت می‌باشد این امر سبب پیدایش تفاسیر گوناگون ادبی، هنری، فلسفی، عرفانی و.... در سطوح  مختلف  گردیده است.
تبصره:  از انجا که مراتب فهم قرآن بحسب ظرفیت ها و سطح علمی انسانها متفاوت می‌باشد این امر سبب پیدایش تفاسیر گوناگون ادبی، هنری، فلسفی، عرفانی و.... در سطوح  مختلف  گردیده است.
سئوال: چگونه ممکن است قرآن برای همه اعصار و همه اقشار انسانها در طول زمان  قابل بهره برداری باشد ؟  
سئوال: چگونه ممکن است قرآن برای همه اعصار و همه اقشار انسانها در طول زمان  قابل بهره برداری باشد ؟  
خط ۲۰۲: خط ۲۰۲:
وللکل وصف ظاهر وباطن، وحد ومطلع، فالظاهر التلاوة، والباطن الفهم، ایشان درادامه به اقوال برخی از عالمان در زمینه مراتب گسترده فهم قرآن  اشاره نموده و از برخی انان نقل می‌کند که هر ایه، ظرفیت 60 هزار برداشت را داراست و از برخی دیگر نقل می‌کند که قرآن مشتمل بر 77هزار نوع علم می‌باشد..           
وللکل وصف ظاهر وباطن، وحد ومطلع، فالظاهر التلاوة، والباطن الفهم، ایشان درادامه به اقوال برخی از عالمان در زمینه مراتب گسترده فهم قرآن  اشاره نموده و از برخی انان نقل می‌کند که هر ایه، ظرفیت 60 هزار برداشت را داراست و از برخی دیگر نقل می‌کند که قرآن مشتمل بر 77هزار نوع علم می‌باشد..           


ایشان در ادامه به تبین نکته مذکور پرداخته  و می‌نویسد:  از انجا که همه علوم زیر مجموعه افعال و صفات الهی قرار دارند بنابر این قرآن را می توان شرح همه این علوم که- بیانگر ذات، صفات و افعال خداوند هستند- دانست. بدیهی است این امر مستلزم  وجود مراتب گسترده در معانی قرآن و فهم ان می‌باشد.  
ایشان در ادامه به تبین نکته مذکور پرداخته  و می‌نویسد:  از انجا که همه علوم زیر مجموعه افعال و صفات الهی قرار دارند بنابر این قرآن را می‌توان شرح همه این علوم که- بیانگر ذات، صفات و افعال خداوند هستند- دانست. بدیهی است این امر مستلزم  وجود مراتب گسترده در معانی قرآن و فهم ان می‌باشد.  
ایشان به نقل از سهل‌ بن‌ عبدالله‌ دربارة‌ لایه‌های‌ معنایی‌ قرآن‌ (بطون) می‌گوید:
ایشان به نقل از سهل‌ بن‌ عبدالله‌ دربارة‌ لایه‌های‌ معنایی‌ قرآن‌ (بطون) می‌گوید:
اگر خداوند به هر انسان در برابر حرفی از قرآن قدرت هزار نوع فهم را تفضل کند باز به معانی نهائی قرآن نخواهد رسید بجهت انکه قرآن کلام خداوند و بیان اوصاف الهی است بنابر این همانگونه که وجود مقدس الله بی نهایت است کلامش نیز بی نهایت خواهد بود. هر فرد تنها بمقدار استطاعتش قدرت برداشت از ان را خواهد داشت..  
اگر خداوند به هر انسان در برابر حرفی از قرآن قدرت هزار نوع فهم را تفضل کند باز به معانی نهائی قرآن نخواهد رسید بجهت انکه قرآن کلام خداوند و بیان اوصاف الهی است بنابر این همانگونه که وجود مقدس الله بی نهایت است کلامش نیز بی نهایت خواهد بود. هر فرد تنها بمقدار استطاعتش قدرت برداشت از ان را خواهد داشت..  
خط ۲۲۲: خط ۲۲۲:
وجه چهارم: مقصود از ظاهر و باطن‌ این‌ است‌ که‌ شما هرگاه‌ از باطن‌ آیه‌ جست‌وجو، و آن‌ را برظاهر آیه‌ قیاس‌ کنید، بر معنای‌ صحیح‌ آیه‌ وقوف‌ خواهی یافت.  
وجه چهارم: مقصود از ظاهر و باطن‌ این‌ است‌ که‌ شما هرگاه‌ از باطن‌ آیه‌ جست‌وجو، و آن‌ را برظاهر آیه‌ قیاس‌ کنید، بر معنای‌ صحیح‌ آیه‌ وقوف‌ خواهی یافت.  
بنظر می‌رسد در بین وجوه چهارگانه وجه نخست مورد تایید شیخ طوسی می‌باشد.
بنظر می‌رسد در بین وجوه چهارگانه وجه نخست مورد تایید شیخ طوسی می‌باشد.
فیض‌ کاشانی در تفسیر الاصفیایشان در آغاز تفسیر الاصفی  اظهار می‌دارد در فهم معانی قرآن نباید به معانی ظاهری ان اکتفا نمود بلکه لازم است به حقائق معانی و لایه های باطنی ان نیز توجه داشت. تنها دراین صورت تناقضات بدوی در قرآن مرتفع شده و به اسرار قرآن می توان نائل شد .       
فیض‌ کاشانی در تفسیر الاصفیایشان در آغاز تفسیر الاصفی  اظهار می‌دارد در فهم معانی قرآن نباید به معانی ظاهری ان اکتفا نمود بلکه لازم است به حقائق معانی و لایه های باطنی ان نیز توجه داشت. تنها دراین صورت تناقضات بدوی در قرآن مرتفع شده و به اسرار قرآن می‌توان نائل شد .       


ایشان در ادامه ضمن بیان اینکه ائمه علیهم السلام به مقدار عقول مردم سخن می‌گفتند به یکی از برداشتهای عمیق امام صادق ع از قرآن کریم اشاره کرده می‌نویسد:  
ایشان در ادامه ضمن بیان اینکه ائمه علیهم السلام به مقدار عقول مردم سخن می‌گفتند به یکی از برداشتهای عمیق امام صادق ع از قرآن کریم اشاره کرده می‌نویسد:  
خط ۲۲۹: خط ۲۲۹:
ایشان در تحقیقی جامع  به معانی ظاهر و باطنی قرآن  پرداخته و مطالب ارزشمندی را در حکمت بکارگیری چنین شیوه ای در قرآن بیان نموده است.  
ایشان در تحقیقی جامع  به معانی ظاهر و باطنی قرآن  پرداخته و مطالب ارزشمندی را در حکمت بکارگیری چنین شیوه ای در قرآن بیان نموده است.  
ایشان در  بخش نخست کلامشان ذیل عنوان" للقرآن ظاهر وباطن" می فرماید:  
ایشان در  بخش نخست کلامشان ذیل عنوان" للقرآن ظاهر وباطن" می فرماید:  
مراد از معانی باطنی امور غیرقابل ادراک نیست  بلکه مراد ان است که با تدبر و تعمق در قرآن می توان به لایه های عمیق معانی ایات پی برد بگونه‌ای که ان معانی هم بعد از تدبر بعنوان ظواهر تلقی خواهد شد بعبارت دیگر ظواهر معانی قرآن  از لایه های مختلفی برخوردار است که در سلسله طولی قرار داشته بگونه‌ای که  با تدبر قابل دسترسی می‌باشد. ایشان  نکته مذکور را در قالب بیان شواهدی از قرآن توضیح می‌دهند .   
مراد از معانی باطنی امور غیرقابل ادراک نیست  بلکه مراد ان است که با تدبر و تعمق در قرآن می‌توان به لایه های عمیق معانی ایات پی برد بگونه‌ای که ان معانی هم بعد از تدبر بعنوان ظواهر تلقی خواهد شد بعبارت دیگر ظواهر معانی قرآن  از لایه های مختلفی برخوردار است که در سلسله طولی قرار داشته بگونه‌ای که  با تدبر قابل دسترسی می‌باشد. ایشان  نکته مذکور را در قالب بیان شواهدی از قرآن توضیح می‌دهند .   


ایشان معتقد است درک معانی طولی ایات تنها در پرتو تدبر بدست می‌آید و این امر در سراسر  قرآن جاری است.ایشان بعد از بیان نکته مذکور به روایات بطون اشاره کرده و معتقد است این روایات بیانگر وجود معانی عمیق قرآن در قرآن است که با تدبر بدست می‌آید.   
ایشان معتقد است درک معانی طولی ایات تنها در پرتو تدبر بدست می‌آید و این امر در سراسر  قرآن جاری است.ایشان بعد از بیان نکته مذکور به روایات بطون اشاره کرده و معتقد است این روایات بیانگر وجود معانی عمیق قرآن در قرآن است که با تدبر بدست می‌آید.   
خط ۲۳۷: خط ۲۳۷:
ایشان  تحت عنوان: لماذا تکلم القرآن بأسلوب الظاهر والباطن  بعد از بیان سه مقدمه می فرماید:  
ایشان  تحت عنوان: لماذا تکلم القرآن بأسلوب الظاهر والباطن  بعد از بیان سه مقدمه می فرماید:  
از انجا که تعالیم عالی قرآن ناظر به مقام والای انسانیت بوده و او را قابل سیر در مدارج کمال می داند  و از طرفی استعداد انسانها در فهم امور معنوی با یکدیگر متفاوت بوده و نمی‌توان مسائل عالی را در یک سطح ارائه داد به همین دلیل قرآن کریم مسائل را بصورت ساده در اختیار بشریت گذاشته اما در باطن این معانی بظاهر ساده معارف عمیقی نهاده است که تنها اهل معرفت قادر به درک انها می‌باشند.   
از انجا که تعالیم عالی قرآن ناظر به مقام والای انسانیت بوده و او را قابل سیر در مدارج کمال می داند  و از طرفی استعداد انسانها در فهم امور معنوی با یکدیگر متفاوت بوده و نمی‌توان مسائل عالی را در یک سطح ارائه داد به همین دلیل قرآن کریم مسائل را بصورت ساده در اختیار بشریت گذاشته اما در باطن این معانی بظاهر ساده معارف عمیقی نهاده است که تنها اهل معرفت قادر به درک انها می‌باشند.   
بعبارت دیگر عمق معارف قرآن و نیز تفاوت ظرفیت انسانها  مقتضی ان بود که  ایات قرآن بگونه‌ای تنظیم گردد تا همگان در هر سطحی که هستند بتوانند مراتبی از معانی عالیه ان  را درک کنند به همین جهت ظواهر ایات در قرآن کریم دارای سلسله مراتبی هستند که سطوح مختلف متدبرین در ان می توانند معرفت خویش  را ارتقا بخشد.  
بعبارت دیگر عمق معارف قرآن و نیز تفاوت ظرفیت انسانها  مقتضی ان بود که  ایات قرآن بگونه‌ای تنظیم گردد تا همگان در هر سطحی که هستند بتوانند مراتبی از معانی عالیه ان  را درک کنند به همین جهت ظواهر ایات در قرآن کریم دارای سلسله مراتبی هستند که سطوح مختلف متدبرین در ان می‌توانند معرفت خویش  را ارتقا بخشد.  
باید گفت علاوه بر نکات ذکر شده، جاودانگی و ابدیت قرآن کریم نیز مقتضی ان است که چنین  روشی در بیان معارف قرآنی بکار رود بدین معنا که اگر بناست قرآن در تمامی اعصار پاسخگوی نیازهای جوامع بشری باشد جز طریق مذکور راهی جهت رسیدن  به این هدف نخواهد بود.         
باید گفت علاوه بر نکات ذکر شده، جاودانگی و ابدیت قرآن کریم نیز مقتضی ان است که چنین  روشی در بیان معارف قرآنی بکار رود بدین معنا که اگر بناست قرآن در تمامی اعصار پاسخگوی نیازهای جوامع بشری باشد جز طریق مذکور راهی جهت رسیدن  به این هدف نخواهد بود.         


خط ۲۷۸: خط ۲۷۸:


با توجه به نکات مذکور می گوئیم:  
با توجه به نکات مذکور می گوئیم:  
اولا  روایات بطون  بیانگر  ظرفیت  عمیق  و تمام ناشدنی این کتاب اسمانی است بگونه‌ای که  در همه زمانها و اعصار پاسخگوی نیازهای انسانها است بنابر این هیچگاه نباید به معانی که تاکنون در زمینه ایات الهی بیان گردیده اکتفا نمود بلکه می توان با اندیشیدن درقرآن کریم در همه زمانها بهره برد چنانکه در بیانی از رسول اکرم ص  در معرفی قرآن  امده است:...وله ظهر وبطن فظاهره حکم وباطنه علم، ظاهره أنیق وباطنه عمیق، له نجوم وعلى نجومه نجوم لا تحصى عجائبه ولا تبلى غرائبه  
اولا  روایات بطون  بیانگر  ظرفیت  عمیق  و تمام ناشدنی این کتاب اسمانی است بگونه‌ای که  در همه زمانها و اعصار پاسخگوی نیازهای انسانها است بنابر این هیچگاه نباید به معانی که تاکنون در زمینه ایات الهی بیان گردیده اکتفا نمود بلکه می‌توان با اندیشیدن درقرآن کریم در همه زمانها بهره برد چنانکه در بیانی از رسول اکرم ص  در معرفی قرآن  امده است:...وله ظهر وبطن فظاهره حکم وباطنه علم، ظاهره أنیق وباطنه عمیق، له نجوم وعلى نجومه نجوم لا تحصى عجائبه ولا تبلى غرائبه  
ثانیا  مفاد روایات بطون ان است که همه انسانها در هر مرحله از تفکر  و رشد فکر ی  که باشند به تناسب ظرفیت شان می توانند از قرآن بهره گیرند چنانکه در روایات می خوانیم: أن هذا القرآن مأدبة الله فتعلموا مأدبته ما استطعتم إن هذا القرآن حبل الله وهو النور البین والشفاء النافع عصمة لمن تمسک به ونجاة لمن تبعه الحدیث     
ثانیا  مفاد روایات بطون ان است که همه انسانها در هر مرحله از تفکر  و رشد فکر ی  که باشند به تناسب ظرفیت شان می‌توانند از قرآن بهره گیرند چنانکه در روایات می خوانیم: أن هذا القرآن مأدبة الله فتعلموا مأدبته ما استطعتم إن هذا القرآن حبل الله وهو النور البین والشفاء النافع عصمة لمن تمسک به ونجاة لمن تبعه الحدیث     


و نیز روایت معروف از امام  صادق  ع: "کتاب الله عز وجل على أربعة أشیاء: على العبارة، والإشارة، واللطائف، والحقائق. فالعبارة للعوام، والإشارة للخواص، واللطائف للأولیاء، والحقائق للأنبیاء  " که مراتب فهم قرآن را به تناسب  ظرفیت فهم انسانها - عوام، خواص، اولیا و انبیاء  - می داند.     
و نیز روایت معروف از امام  صادق  ع: "کتاب الله عز وجل على أربعة أشیاء: على العبارة، والإشارة، واللطائف، والحقائق. فالعبارة للعوام، والإشارة للخواص، واللطائف للأولیاء، والحقائق للأنبیاء  " که مراتب فهم قرآن را به تناسب  ظرفیت فهم انسانها - عوام، خواص، اولیا و انبیاء  - می داند.     
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۱۷۲

ویرایش