۸۸٬۰۰۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فرا گرفت' به 'فراگرفت') |
جز (جایگزینی متن - 'می دانست' به 'مىدانست') |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
<ref>عبدالقاهر بن طاهر بن محمد البغدادی ابو منصور، الفرق بین الفرق وبیان الفرقة الناجیة، ج۱، ص۱۰۲، بیروت، دار الآفاق الجدیدة، ۱۹۷۷، چاپ دوم.</ref> ابوالهذیل معتقد بود که اهل آخرت به آن چه برای شان مقدر شده است، مجبورند. یعنی اهل بهشت مجبورند که از نعمت های بهشت مصرف کنند و اهل آتش هم مجبورند عذاب های جهنم را بچشند. | <ref>عبدالقاهر بن طاهر بن محمد البغدادی ابو منصور، الفرق بین الفرق وبیان الفرقة الناجیة، ج۱، ص۱۰۲، بیروت، دار الآفاق الجدیدة، ۱۹۷۷، چاپ دوم.</ref> ابوالهذیل معتقد بود که اهل آخرت به آن چه برای شان مقدر شده است، مجبورند. یعنی اهل بهشت مجبورند که از نعمت های بهشت مصرف کنند و اهل آتش هم مجبورند عذاب های جهنم را بچشند. | ||
همچنین میگفت که بر روى زمین گمراه و زندیقى یافت نمیشود، مگر با کفرى که دارد در بسیاری از چیزها فرمانبردار خداست. | همچنین میگفت که بر روى زمین گمراه و زندیقى یافت نمیشود، مگر با کفرى که دارد در بسیاری از چیزها فرمانبردار خداست. | ||
معتقد بود که علم و قدرت خدا عین اوست. او کلام خدا را بر دو قسم | معتقد بود که علم و قدرت خدا عین اوست. او کلام خدا را بر دو قسم مىدانست.1. کلامى که محتاج به محل است.2. کلامى که محتاج به محل نیست، او بر این گمان بود که کلمه تکوین یعنى کن (باش) که خداوند فرموده، سخنى حادث است و در محلى نیست. | ||
میگفت معجزاتى را که [[پیامبران|پیامبران]] نشان مى دادند قابل اثبات نیست مگر این که حد اقل بیست نفر آن را گواهی کنند و یک یا چند تن از آنان اهل بهشت باشند. ابوالهذیل بین افعال قلوب و جوارح فرق می گذاشت و میگفت وجود افعال قلوب با قدرت وى بر آن، پیش از مردنش روا نیست و وجود افعال جوارح پس از مرگ و پس از عدم قدرت او جایز است. وی بر این گمان بود که مرده و ناتوان مى توانند به نیرویى که پیش از مرگ و ناتوانى داشته اند، فاعل افعال جوارح شوند.او معرفت ها را بر دو دسته | میگفت معجزاتى را که [[پیامبران|پیامبران]] نشان مى دادند قابل اثبات نیست مگر این که حد اقل بیست نفر آن را گواهی کنند و یک یا چند تن از آنان اهل بهشت باشند. ابوالهذیل بین افعال قلوب و جوارح فرق می گذاشت و میگفت وجود افعال قلوب با قدرت وى بر آن، پیش از مردنش روا نیست و وجود افعال جوارح پس از مرگ و پس از عدم قدرت او جایز است. وی بر این گمان بود که مرده و ناتوان مى توانند به نیرویى که پیش از مرگ و ناتوانى داشته اند، فاعل افعال جوارح شوند.او معرفت ها را بر دو دسته مىدانست. 1. معرفتى که باید آن را بدانیم که مربوط به شناختن خداوند و پیامبری است که فرستاده است. 2. معرفتی است که دانستن آن اختیاری است. ابوالهذیل حرکت جسم کثیر الاضلاع را با حرکتى که در برخى از اجزایش وارد مى شود، جایز مىدانست و میگفت: جزء لا یتجزى هرگاه منفرد و تنها باشد، رنگ نمى پذیرد و اگر رنگین نباشد، نمیتوان آن را دید.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 464 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref> | ||
==آثار== | ==آثار== |