پرش به محتوا

نقش عقل در استنباط احکام الهی از دیدگاه اخباریین و اصولیین (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'داده اند' به 'داده‌اند'
جز (جایگزینی متن - 'می دهد' به 'می‌دهد')
جز (جایگزینی متن - 'داده اند' به 'داده‌اند')
خط ۳۵۰: خط ۳۵۰:




5-ائمه اصول مطابق با عقل صحیح را برای پیروانشان بیان کرده اند و بما اجازه داده اند که فروعات را از آنها استنباط کنیم و لذا ابواب علم را برای ما توسعه دادند و طریقه علم به احکام را برای ما سهل کردند:‌انما نلقی علیکم الاصول و علیکم ان تفرعوا  
5-ائمه اصول مطابق با عقل صحیح را برای پیروانشان بیان کرده اند و بما اجازه داده‌اند که فروعات را از آنها استنباط کنیم و لذا ابواب علم را برای ما توسعه دادند و طریقه علم به احکام را برای ما سهل کردند:‌انما نلقی علیکم الاصول و علیکم ان تفرعوا  
‌پس تنها راه برای درک احکام رجوع به کتاب و سنت است و چون علم به اینها فقط در اختیار ائمه است پس باید از اوصول و کلیاتی که آنها فرمودند در احکام مورد استفاده قرار گیرد  
‌پس تنها راه برای درک احکام رجوع به کتاب و سنت است و چون علم به اینها فقط در اختیار ائمه است پس باید از اوصول و کلیاتی که آنها فرمودند در احکام مورد استفاده قرار گیرد  


خط ۵۶۲: خط ۵۶۲:
ثانیا از طرفی همین حکمی که شما می نمائید نسبت به خطا در احکام عقلیه ایا این نیز خطاست و اگر خطا نیست پس سخن شما کلیت ندارد.  
ثانیا از طرفی همین حکمی که شما می نمائید نسبت به خطا در احکام عقلیه ایا این نیز خطاست و اگر خطا نیست پس سخن شما کلیت ندارد.  
ثالثا مجرد وجود خطا در احکام نظری صلاحیت نفی کار امدی عقل را در کشف احکام نظری دارا نیست چون عقل همیشه بوسیله میزان و معیاری که دراختیارش است می تواند صحت و سقم بسیاری از مسائل را درک کند تمامی فطریات در اصل مبتنی بر بدیهیات و وجدانیاتی هستند که بدون آنها امکان ثبات و پایداری را ندارند یعنی پشتوانه و سنگ زیر بنای نظریات و وجدانیات و فطریات است و ممکن نیست حکم نظری غیر از این باشد. از اینرو در تمامی احکام نظریس که بین علما اختلاف است اگر مغالطات و کجروی ها و انحرافات با میزان و معیار فطری اولی سنجیده شود به اتفاق و اتحاد خواهد آنجامید به اعتبار دیگر اگر تمامی عقلا و فلاسفه دنیا خای از حب و بغض با هم بحث کنن بنحوی ک مطالب یکدیگر را بنحو سقراطی مطرح کنند هیچگونه اختلافی بینشان وجود نخواهد داشت.
ثالثا مجرد وجود خطا در احکام نظری صلاحیت نفی کار امدی عقل را در کشف احکام نظری دارا نیست چون عقل همیشه بوسیله میزان و معیاری که دراختیارش است می تواند صحت و سقم بسیاری از مسائل را درک کند تمامی فطریات در اصل مبتنی بر بدیهیات و وجدانیاتی هستند که بدون آنها امکان ثبات و پایداری را ندارند یعنی پشتوانه و سنگ زیر بنای نظریات و وجدانیات و فطریات است و ممکن نیست حکم نظری غیر از این باشد. از اینرو در تمامی احکام نظریس که بین علما اختلاف است اگر مغالطات و کجروی ها و انحرافات با میزان و معیار فطری اولی سنجیده شود به اتفاق و اتحاد خواهد آنجامید به اعتبار دیگر اگر تمامی عقلا و فلاسفه دنیا خای از حب و بغض با هم بحث کنن بنحوی ک مطالب یکدیگر را بنحو سقراطی مطرح کنند هیچگونه اختلافی بینشان وجود نخواهد داشت.
موید:‌در زبان اخبار به این میزان و معیار توجه شده و مردم را بسوی ان ارجاع داده اند که امام فرمود:‌ اعرف الحق تعرف اهله و اعرف الباطل تعرف اهله این بیان گویای ان است که می توان با میزان حق و باطل اهل اندو را شناخت با توجه به اینکه حوزه حق و باطل وسیع است و شامل مسائل اجتماعی و اعتقادی و...خواهد شد  
موید:‌در زبان اخبار به این میزان و معیار توجه شده و مردم را بسوی ان ارجاع داده‌اند که امام فرمود:‌ اعرف الحق تعرف اهله و اعرف الباطل تعرف اهله این بیان گویای ان است که می توان با میزان حق و باطل اهل اندو را شناخت با توجه به اینکه حوزه حق و باطل وسیع است و شامل مسائل اجتماعی و اعتقادی و...خواهد شد  
بلی برخی مسائل است که از حوزه اندیشه ادمی فراتر است در ان عقل خودش به ناتوانی اش اذعان می کند مثل کنه و ذات الهی فتامل               
بلی برخی مسائل است که از حوزه اندیشه ادمی فراتر است در ان عقل خودش به ناتوانی اش اذعان می کند مثل کنه و ذات الهی فتامل               


Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش