۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
گفتهاند که این آیه و آیات قبل از آن درباره هیات نجرانى مرکب از عاقب و سید و گروهى که با آنها بودند نازل شده است، آنها خدمت پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) رسیدند و عرض کردند: آیا هرگز دیدهاى فرزندى بدون پدر متولد شود، در این هنگام آیه (ان مثل عیسى عند الله...) نازل شد و هنگامى که پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) آنها را به مباهله دعوت کرد. | گفتهاند که این آیه و آیات قبل از آن درباره هیات نجرانى مرکب از عاقب و سید و گروهى که با آنها بودند نازل شده است، آنها خدمت پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) رسیدند و عرض کردند: آیا هرگز دیدهاى فرزندى بدون پدر متولد شود، در این هنگام آیه (ان مثل عیسى عند الله...) نازل شد و هنگامى که پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) آنها را به مباهله دعوت کرد. | ||
آنها تا فرداى آن روز از حضرتش مهلت خواستند و پس از مراجعه، به شخصیتهاى نجران، اسقف (روحانى بزرگشان ) به آنها گفت: شما فردا به محمد (صلى الله علیه و آله و سلم ) نگاه کنید، اگر با فرزندان و خانوادهاش براى مباهله آمد، از مباهله با او بترسید، و اگر با یارانش آمد با او مباهله کنید، زیرا چیزى در بساط ندارد، فردا که شد پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) آمد در حالى که دست [[امام علی|على بن ابى طالب]] (علیه السلام ) را گرفته بود و حسن و حسین (علیهماالسلام ) در پیش روى او راه میرفتند و فاطمه (علیهاالسلام ) پشت سرش بود، نصارى نیز بیرون آمدند در حالى که اسقف آنها پیشاپیششان بود هنگامى که نگاه کرد، پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) با آن چند نفر آمدند، درباره آنها سوال کرد به او گفتند: این پسر عمو و داماد او و محبوبترین خلق خدا نزد او است و این دو پسر، فرزندان دختر او از على (علیه السلام ) هستند و آن بانوى جوان دخترش فاطمه (علیهاالسلام ) است که عزیزترین مردم نزد او، و | آنها تا فرداى آن روز از حضرتش مهلت خواستند و پس از مراجعه، به شخصیتهاى نجران، اسقف (روحانى بزرگشان ) به آنها گفت: شما فردا به محمد (صلى الله علیه و آله و سلم ) نگاه کنید، اگر با فرزندان و خانوادهاش براى مباهله آمد، از مباهله با او بترسید، و اگر با یارانش آمد با او مباهله کنید، زیرا چیزى در بساط ندارد، فردا که شد پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) آمد در حالى که دست [[امام علی|على بن ابى طالب]] (علیه السلام ) را گرفته بود و حسن و حسین (علیهماالسلام ) در پیش روى او راه میرفتند و فاطمه (علیهاالسلام ) پشت سرش بود، نصارى نیز بیرون آمدند در حالى که اسقف آنها پیشاپیششان بود هنگامى که نگاه کرد، پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) با آن چند نفر آمدند، درباره آنها سوال کرد به او گفتند: این پسر عمو و داماد او و محبوبترین خلق خدا نزد او است و این دو پسر، فرزندان دختر او از على (علیه السلام ) هستند و آن بانوى جوان دخترش فاطمه (علیهاالسلام ) است که عزیزترین مردم نزد او، و نزدیکترین افراد به قلب او است... سید به اسقف گفت: براى مباهله قدم پیش گذار. | ||
گفت: نه، من مردى را میبینم که نسبت به مباهله با کمال جرات اقدام مىکند و من میترسم راستگو باشد، و اگر راستگو باشد، به خدا یک سال بر ما نمیگذرد در حالى که در تمام دنیا یک نصرانى که آب بنوشد وجود نداشته باشد. | گفت: نه، من مردى را میبینم که نسبت به مباهله با کمال جرات اقدام مىکند و من میترسم راستگو باشد، و اگر راستگو باشد، به خدا یک سال بر ما نمیگذرد در حالى که در تمام دنیا یک نصرانى که آب بنوشد وجود نداشته باشد. | ||
اسقف به پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) عرض کرد: اى ابوالقاسم ! ما با تو مباهله نمیکنیم بلکه مصالحه میکنیم، با ما مصالحه کن، پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) با آنها مصالحه کرد که دوهزار حله (یک قواره پارچه خوب لباس ) که حد اقل قیمت هر حلهاى چهل درهم باشد، و عاریت دادن سى دست زره، و سى شاخه نیزه، و سى رأس اسب، در صورتى که در سرزمین یمن، توطئه اى براى مسلمانان رخ دهد، و پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) ضامن این | اسقف به پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) عرض کرد: اى ابوالقاسم ! ما با تو مباهله نمیکنیم بلکه مصالحه میکنیم، با ما مصالحه کن، پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) با آنها مصالحه کرد که دوهزار حله (یک قواره پارچه خوب لباس ) که حد اقل قیمت هر حلهاى چهل درهم باشد، و عاریت دادن سى دست زره، و سى شاخه نیزه، و سى رأس اسب، در صورتى که در سرزمین یمن، توطئه اى براى مسلمانان رخ دهد، و پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) ضامن این عاریتها خواهد بود، تا آن را بازگرداند و عهدنامهاى در این زمینه نوشته شد. | ||
و در روایتى آمده است اسقف مسیحیان به آنها گفت: من | و در روایتى آمده است اسقف مسیحیان به آنها گفت: من صورتهائى را میبینم که اگر از خداوند تقاضا کنند کوهها را از جا برکند چنین خواهد کرد هرگز با آنها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد، و یک نصرانى تا روز قیامت بر صفحه زمین نخواهد ماند. | ||
==تفسیر آیه== | ==تفسیر آیه== | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
مفسران در این مسئله اتفاق نظر دارند که (ابناءنا) در آیه فوق اشاره به حسن و حسین (علیهماالسلام) و (نساءنا) اشاره به فاطمه (علیهاالسلام) و (انفسنا) اشاره به على (علیه السلام ) است. | مفسران در این مسئله اتفاق نظر دارند که (ابناءنا) در آیه فوق اشاره به حسن و حسین (علیهماالسلام) و (نساءنا) اشاره به فاطمه (علیهاالسلام) و (انفسنا) اشاره به على (علیه السلام ) است. | ||
سپس (در پاورقى کتاب مزبور) در حدود شصت نفر از بزرگان اهل سنت ذکر شدهاند که تصریح نمودهاند آیه مباهله درباره اهل بیت (علیهمالسلام ) نازل شده است و نام آنها و مشخصات کتب آنها را از صفحه 46 تا 76 مشروحا آورده است. | سپس (در پاورقى کتاب مزبور) در حدود شصت نفر از بزرگان اهل سنت ذکر شدهاند که تصریح نمودهاند آیه مباهله درباره اهل بیت (علیهمالسلام ) نازل شده است و نام آنها و مشخصات کتب آنها را از صفحه 46 تا 76 مشروحا آورده است. | ||
از جمله | از جمله شخصیتهاى سرشناسى که این مطلب از آنها نقل شده افراد زیر هستند: | ||
*مسلم بن حجاج نیشابورى صاحب (صحیح معروف که از کتب ششگانه مورد اعتماد اهل سنت است در جلد 7 صفحه 120 (چاپ محمد على صبیح - مصر). | *مسلم بن حجاج نیشابورى صاحب (صحیح معروف که از کتب ششگانه مورد اعتماد اهل سنت است در جلد 7 صفحه 120 (چاپ محمد على صبیح - مصر). |