۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیهالسلام') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==تاریخچه نظریه== | ==تاریخچه نظریه== | ||
این نظریه برای اولین بار از سوی [[امام علی | این نظریه برای اولین بار از سوی [[امام علی علیهالسلام]] تعلیم شده است، آن گاه که شخصی از امام درباره معنای [[قدر]] میپرسد، حضرت ابتدا معنای قدر را تبیین و در ادامه به امر بین الامرین اشاره میکند و میفرماید: قدر دریایی عمیق است، پس وارد آن مشو. شخص دوباره سوال میکند که ما را از قدر آگاه کن! حضرت میفرماید مکانی است تاریک پس داخل آن نشو! آن شخص باز از معنای قدر میپرسد، حضرت پاسخ میدهد که آن سرّ خدا است، پس درباره آن بحث نکن. سائل بیشتر توضیح میخواهد، حضرت پاسخ میدهد اکنون که این پرسش را رها نمیکنی، پس بدان قدر امر بین الامرین است، نه جبر است و نه تفویض.<ref> مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ج۵، ص۵۷.</ref> | ||
از دیگر امامان معصوم خصوصا [[امام صادق]] و [[امام رضا]] علیهما السلام نیز روایاتی از تفسیر امر بین الامرین به دست ما رسیده و هم چنین از [[امام هادی|امامهادی]] | از دیگر امامان معصوم خصوصا [[امام صادق]] و [[امام رضا]] علیهما السلام نیز روایاتی از تفسیر امر بین الامرین به دست ما رسیده و هم چنین از [[امام هادی|امامهادی]] علیهالسلام رساله مفصلی در تبیین این موضوع تدوین شده است.<ref>ر ک، طبرسی امین الاسلام، الاحتجاج، ص 450 - 453</ref> | ||
و اما امر بین الامرین از نگاه دیگر، مثل [[نظریه کسب]] و [[خلق افعال عباد]]، یک اصطلاح کلامی است و از عقاید خاص مذهب [[امامیه]] به شمار میرود. این نظریه به ما نشان میدهد که در [[افعال اختیاری]] انسان، هم [[اراده الهی]] و هم [[اراده انسانی]] با هم دخالت دارد. | و اما امر بین الامرین از نگاه دیگر، مثل [[نظریه کسب]] و [[خلق افعال عباد]]، یک اصطلاح کلامی است و از عقاید خاص مذهب [[امامیه]] به شمار میرود. این نظریه به ما نشان میدهد که در [[افعال اختیاری]] انسان، هم [[اراده الهی]] و هم [[اراده انسانی]] با هم دخالت دارد. | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
==اثبات امر بین الامرین در روایات== | ==اثبات امر بین الامرین در روایات== | ||
نقل شده است با این مضمون که میان [[امام صادق]] ( | نقل شده است با این مضمون که میان [[امام صادق]] (علیهالسلام) و شخص قدری( منکر امر بین الامرین) مناظره معروفی اتفاق افتاد. امام از آن شخص خواست تا [[سوره حمد]] را بخواند، مرد قدری شروع کرد به خواندن سوره حمد و وقتی به جمله ایاک نعبدو ایاک نستعین رسید امام به او گفت همین جا توقف کن و از او پرسید مگر نمیگویی ما فقط تو را میپرستیم و از تو کمک میخواهیم! پس آن کیست که تو از او کمک میخواهی؟اگر در کارهایت به خود واگذار شده ای و بی نیازی پس چه احتیاجی به طلب کمک و یاری داری؟ اینجا بود که مرد قدری مبهوت و ساکت ماند و مغلوب امام شد.<ref> علامه مجلسی محمد باقر، بحار الانوار، ص 56 حدیث 98</ref> | ||
بنا بر این، باید بپذیریم که در امور زندگی به طور حتم نمیتوانیم مستقلا و بدون دخالت فاعل دیگری کارهای خود را ساماندهی کنیم. پس باید شخص بزرگتر و بالاتری باشد که از او کمک بطلبیم. مثلا در [[نماز]] میگوییم:«ایاک نعبد» و «ایاک نستعین» یعنی ما در همان حال که داریم با خدای مان سخن میگوییم و او را عبادت میکنیم، در همان حال نیز از او کمک میخواهیم. و این است معنای امر بین الامرین.! | بنا بر این، باید بپذیریم که در امور زندگی به طور حتم نمیتوانیم مستقلا و بدون دخالت فاعل دیگری کارهای خود را ساماندهی کنیم. پس باید شخص بزرگتر و بالاتری باشد که از او کمک بطلبیم. مثلا در [[نماز]] میگوییم:«ایاک نعبد» و «ایاک نستعین» یعنی ما در همان حال که داریم با خدای مان سخن میگوییم و او را عبادت میکنیم، در همان حال نیز از او کمک میخواهیم. و این است معنای امر بین الامرین.! | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
==تفسیر شیخ صدوق از امر بین الامرین== | ==تفسیر شیخ صدوق از امر بین الامرین== | ||
[[شیخ صدوق]]([[محمد بن علی بن بابویه]]،306-381) از علمای بزرگ [[امامیه]] در قرن چهارم هجری قمری است. این متکلم و محدث بزرگ امامیه در تفسیر [[جبر و اختیار]] و نحوه مواجهه آن با [[افعال بندگان]]، مطابق با تعالیم اولیای الهی، [[امر بین الامرین]] را بر میگزیند. | [[شیخ صدوق]]([[محمد بن علی بن بابویه]]،306-381) از علمای بزرگ [[امامیه]] در قرن چهارم هجری قمری است. این متکلم و محدث بزرگ امامیه در تفسیر [[جبر و اختیار]] و نحوه مواجهه آن با [[افعال بندگان]]، مطابق با تعالیم اولیای الهی، [[امر بین الامرین]] را بر میگزیند. | ||
این متکلم در کتاب الاعتقادات در باب «الاعتقاد فی نفی الجبر و التفویض» عقیده خود را چنین بیان میکند:«اعتقادنا فی ذلک قَوْلُ الصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلَامُ لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ بَلْ أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْنِ فَقِیلَ لَهُ وَ مَا أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْنِ؟ قَالَ ذَلِکَ مَثَلُ رَجُلٍ رَأَیْتَهُ عَلَى مَعْصِیَةٍ فَنَهَیْتَهُ فَلَمْ یَنْتَهِ فَتَرَکْتَهُ فَفَعَلَ تِلْکَ الْمَعْصِیَةَ فَلَیْسَ حَیْثُ لَا یَقْبَلُ مِنْکَ فَتَرَکْتَهُ کُنْتَ أَنْتَ الَّذِی أَمَرْتَهُ بِالْمَعْصِیَةِ» [۱] اعتقاد ما درباره جبر و اختیار، حدیث [[امام صادق]] | این متکلم در کتاب الاعتقادات در باب «الاعتقاد فی نفی الجبر و التفویض» عقیده خود را چنین بیان میکند:«اعتقادنا فی ذلک قَوْلُ الصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلَامُ لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ بَلْ أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْنِ فَقِیلَ لَهُ وَ مَا أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْنِ؟ قَالَ ذَلِکَ مَثَلُ رَجُلٍ رَأَیْتَهُ عَلَى مَعْصِیَةٍ فَنَهَیْتَهُ فَلَمْ یَنْتَهِ فَتَرَکْتَهُ فَفَعَلَ تِلْکَ الْمَعْصِیَةَ فَلَیْسَ حَیْثُ لَا یَقْبَلُ مِنْکَ فَتَرَکْتَهُ کُنْتَ أَنْتَ الَّذِی أَمَرْتَهُ بِالْمَعْصِیَةِ» [۱] اعتقاد ما درباره جبر و اختیار، حدیث [[امام صادق]] علیهالسلام است که در مواجهه با جبر و اختیار فرمود نه [[جبر]] است و نه [[تفویض]]، بلکه امری است میان دو امر. شخصی معنای امر بین الامرین را پرسید، حضرت چنین پاسخ داد مانند آن است که مردى را در حال گناه ببینى و او را از آن نهى کنى، ولى او(به جای توجه به نهی تو) گناه را انجام دهد و تو او را رها کنی! در این صورت، اگر او سخن تو را نپذیرفت و تو در همان حال رهایش کردى باعث نمى شود که او را به گناه امر کرده باشى یعنی تو باعث گناه او شده باشی. به نظر میرسد نهى در حدیث مذکور، اشاره به عدم تفویض دارد و رها کردن و اجبار نکردن، ناظر بر عدم جبر است. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
در نگاه این متکلم، افعال عباد یعنی افعالی که مختص عباد است. این یک اضافه ملکی و اختصاصی بین افعال و عباد است. بنا بر این، هر فاعلی نسبت به افعالش مسئول است و مورد محاسبه قرار خواهد گرفت. سید مرتضی مدعای خود را با استناد به آیه 286 [[سوره بقره]] ثابت میکند. | در نگاه این متکلم، افعال عباد یعنی افعالی که مختص عباد است. این یک اضافه ملکی و اختصاصی بین افعال و عباد است. بنا بر این، هر فاعلی نسبت به افعالش مسئول است و مورد محاسبه قرار خواهد گرفت. سید مرتضی مدعای خود را با استناد به آیه 286 [[سوره بقره]] ثابت میکند. | ||
وی در برابر این پرسش که: «ما القول فی أفعال العباد، هل هی مخلوقة أم لا؟ و این بیان [[امام صادق | وی در برابر این پرسش که: «ما القول فی أفعال العباد، هل هی مخلوقة أم لا؟ و این بیان [[امام صادق علیهالسلام]] که فرمود: «أفعال العباد مخلوقة خلق تقدیر لا خلق تکوین أمر بین أمرین لا جبر و لا تفویض<ref> سید مرتضی،[[رسائل الشریف المرتضى]]، ج1، ص: 135</ref> مینویسد::«أما أفعال العباد فلیست مخلوقة للَّه عز و جل، و کیف یکون خلقا له و هی مضافة الى العباد اضافة الفعلیة؟و لو کانت مخلوقة؛ لکانت من فعله، و لو کانت فعلا له، لما توجه الذم و المدح على قبحها و حسنها الى العباد، کما لا یذمون و یمدحون بخلقهم و صورهم و هیئتهم<ref>همان</ref>اما افعال عباد چون به عباد اضافه شده است، بنا بر این، مختص عباد است و اگر قرار بود خدا خالق افعال عباد باشد، اضافه آن به عباد معنا نداشت علاوه اگر افعال عباد از قبل خلق شده بود، پس فعلی از افعال الهی به حساب میآمد در این صورت، هیچ مدح و ذمیمتوجه عباد نمیشد. | ||
همچنان که عباد به دلیل خلق صورت و هیئت فعل نیز مدح و ذم نمیشوند.بنا بر این، افعال عباد از نظر تقدیر از قبل خلق شده است چون تقدیر خلق جزء علم الهی است، ولی از نظر تکوین خلق نشده است، چون مربوط به فعل بشر است و این معنای امری میان دو امر است، نه جبر است و نه تفویض | همچنان که عباد به دلیل خلق صورت و هیئت فعل نیز مدح و ذم نمیشوند.بنا بر این، افعال عباد از نظر تقدیر از قبل خلق شده است چون تقدیر خلق جزء علم الهی است، ولی از نظر تکوین خلق نشده است، چون مربوط به فعل بشر است و این معنای امری میان دو امر است، نه جبر است و نه تفویض | ||
سید مرتضی در ادامه به مطلبی اشاره میکند و مینویسد:«هذا ان أرید بالخلقهاهنا الاحداث و الإنشاء على بعض الوجوه،و ان أرید بالخلق التقدیر الذی لا یتبع الفعلیة، جاز القول بأن أفعال العباد مخلوقة للَّه عز و جل» <ref>همان</ref>این بیان زمانی موجه است که مطابق با برخی از تفاسیر، از خلق احداث و انشاء(ایجاد) را اراده کنیم، ولی اگر مقصود از خلق، صرفا تقدیری باشد که موجب فعلی در خارج نشود، در آن صورت میشود گفت که افعال عباد مخلوق خداوند است چون آن فعل مطابق با بیان امام صادق | سید مرتضی در ادامه به مطلبی اشاره میکند و مینویسد:«هذا ان أرید بالخلقهاهنا الاحداث و الإنشاء على بعض الوجوه،و ان أرید بالخلق التقدیر الذی لا یتبع الفعلیة، جاز القول بأن أفعال العباد مخلوقة للَّه عز و جل» <ref>همان</ref>این بیان زمانی موجه است که مطابق با برخی از تفاسیر، از خلق احداث و انشاء(ایجاد) را اراده کنیم، ولی اگر مقصود از خلق، صرفا تقدیری باشد که موجب فعلی در خارج نشود، در آن صورت میشود گفت که افعال عباد مخلوق خداوند است چون آن فعل مطابق با بیان امام صادق علیهالسلام، مخلوق تقدیر است نه تکوین. | ||
این متکلم امامیه در پاسخ به این پرسش که «هل هی مخلوقة للعباد أم لا؟»آیا افعال عباد مخلوق عباد است یا نه؟ پاسخ میدهد که درست آن است بگوییم: «کون العباد خالقین لأفعالهم المقصودة المجرى بها الى الأغراض الصحیحة، هو مذهب أکثر أهل العلم.» یعنی عباد، خالق افعال خویش هستند که مطابق با اغراض صحیحه آنها است و این عقیده اکثر اهل علم است. <ref>همان</ref> | این متکلم امامیه در پاسخ به این پرسش که «هل هی مخلوقة للعباد أم لا؟»آیا افعال عباد مخلوق عباد است یا نه؟ پاسخ میدهد که درست آن است بگوییم: «کون العباد خالقین لأفعالهم المقصودة المجرى بها الى الأغراض الصحیحة، هو مذهب أکثر أهل العلم.» یعنی عباد، خالق افعال خویش هستند که مطابق با اغراض صحیحه آنها است و این عقیده اکثر اهل علم است. <ref>همان</ref> | ||