۸۷٬۹۳۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
=مسافرت برخی صوفیه به مصر= | =مسافرت برخی صوفیه به مصر= | ||
از قرن سوم تا هفتم بتدریج برخی صوفیه به علت قداستی که برای این سرزمین قائل بودند یا برای ملاقات با صوفیان بزرگی چون ذوالنون | از قرن سوم تا هفتم بتدریج برخی صوفیه به علت قداستی که برای این سرزمین قائل بودند یا برای ملاقات با صوفیان بزرگی چون ذوالنون مصری، شیبان راعی، ابوبکر مصری، ابوعلی کاتب، روزبهان کبیر مصری و ابوالخیر اقطع به مصر عزیمت کردند. <ref>ابن جبیر، رحلة ابن جبیر، ج۱، ص۲۳، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.</ref> | ||
<ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۲۸ـ۳۱، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.</ref> | <ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۲۸ـ۳۱، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.</ref> | ||
<ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۷۲، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.</ref> | <ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۷۲، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.</ref> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
=احترام صوفیان نزد امیران= | =احترام صوفیان نزد امیران= | ||
از قرن دوم تا قرن هفتم صوفیان نزد امیران و مردم مصر محترم بودند. | از قرن دوم تا قرن هفتم صوفیان نزد امیران و مردم مصر محترم بودند. | ||
برخی از آنان امیران را امر به معروف و نهی از منکر میکردند، مانند ابوالحسن بنان حمال (متوفی ۳۱۲) که ابن طولون (مؤسس خاندان طولونیان در مصر، حک: ۲۵۴ـ۲۷۰) را امر به معروف کرد، ابوالحسن علی بن محمد دینوری (متوفی ۳۳۱) که از امیران سلسله اِخشیدی انتقاد میکرد، و ابوبکر محمد بن احمد بن سهل رَملی نابلسی که به علت سخنانش علیه | برخی از آنان امیران را امر به معروف و نهی از منکر میکردند، مانند ابوالحسن بنان حمال (متوفی ۳۱۲) که ابن طولون (مؤسس خاندان طولونیان در مصر، حک: ۲۵۴ـ۲۷۰) را امر به معروف کرد، ابوالحسن علی بن محمد دینوری (متوفی ۳۳۱) که از امیران سلسله اِخشیدی انتقاد میکرد، و ابوبکر محمد بن احمد بن سهل رَملی نابلسی که به علت سخنانش علیه فاطمیان، به دستور المعزّ در ۲۶۳ به قتل رسید. <ref>عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة، ج۱، ص۵۱۲ ـ ۵۱۵، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، ج ۱، (قاهره) ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.</ref> | ||
=وضعیت تصوف در دوره فاطمیان= | =وضعیت تصوف در دوره فاطمیان= | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
==دوران شکوفایی تصوف== | ==دوران شکوفایی تصوف== | ||
بدین ترتیب، قرن هفتم دوره شکوفایی تصوف در مصر بود، زیرا علاوه بر حمایت ایوبیان و سپس ممالیک از | بدین ترتیب، قرن هفتم دوره شکوفایی تصوف در مصر بود، زیرا علاوه بر حمایت ایوبیان و سپس ممالیک از تصوف، دور بودن مصر از مواضع خطر، مانند حمله صلیبیها از غرب و حمله مغول از شرق، موجب شد که بسیاری از صوفیه از غرب و شرق بخصوص سرزمین مغرب به مصر بروند. | ||
برخی از این صوفیان خود بنیانگذار طرق صوفیه یا مروّج آن بودند، <ref>عبدالرحمان ابوراس، شیخ الشیوخ بالدیارالمصریة فی الدولتین الایوبیة و المملوکیة، ج۱، ص۱۸ـ۲۱، قاهره ۱۴۰۷/۱۹۸۷.</ref> | برخی از این صوفیان خود بنیانگذار طرق صوفیه یا مروّج آن بودند، <ref>عبدالرحمان ابوراس، شیخ الشیوخ بالدیارالمصریة فی الدولتین الایوبیة و المملوکیة، ج۱، ص۱۸ـ۲۱، قاهره ۱۴۰۷/۱۹۸۷.</ref> | ||
از جمله ابوالفتح واسطی از عراق از مؤسسان طریقه | از جمله ابوالفتح واسطی از عراق از مؤسسان طریقه رفاعیه، احمد بدوی از مغرب مؤسس طریقه احمدیه یا بَدَویه، ابراهیم دَسوقی از مغرب که طریقه بَرهانیه منسوب به اوست، و ابوالحسن شاذلی از مغرب مؤسس طریقت شاذلیه. <ref>فاروق احمد مصطفی، البناء الاجتماعی للطریقة الشاذلیة فی مصر، ج۱، ص۷۵، اسکندریه ۱۹۸۰.</ref> | ||
=تصوف در دوره ممالیک= | =تصوف در دوره ممالیک= | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
==تأسیسات صوفیه در خانقاه== | ==تأسیسات صوفیه در خانقاه== | ||
تأسیسات صوفیه در خانقاه بتدریج افزایش یافت، چنانکه خانقاه دارای | تأسیسات صوفیه در خانقاه بتدریج افزایش یافت، چنانکه خانقاه دارای آشپزخانه، حمام، کتابخانه، محل خلوت مشایخ، تدریس و محل سکونت مدرّسان شد و در آنجا طبیب و چشم پزشک و قاری و مؤذن ساکن شدند. | ||
حتی گفتهاند در خانقاه ملزوماتی فراهم آمده بود که فقط در قصر امیران یافت میشد. <ref>فاروق احمد مصطفی، البناء الاجتماعی للطریقة الشاذلیة فی مصر، ج۱، ص۷۸، اسکندریه ۱۹۸۰.</ref> | حتی گفتهاند در خانقاه ملزوماتی فراهم آمده بود که فقط در قصر امیران یافت میشد. <ref>فاروق احمد مصطفی، البناء الاجتماعی للطریقة الشاذلیة فی مصر، ج۱، ص۷۸، اسکندریه ۱۹۸۰.</ref> | ||
<ref>عاصم محمد رزق، خانقاوات الصوفیة فی مصر فی العصرین الایوبی و المملوکی (۵۶۷ ـ۹۲۳ ه/ ۱۱۷۱ـ۱۵۱۷ م)، ج۱، ص۳۱، قاهره ۱۴۱۷/ ۱۹۹۷.</ref> | <ref>عاصم محمد رزق، خانقاوات الصوفیة فی مصر فی العصرین الایوبی و المملوکی (۵۶۷ ـ۹۲۳ ه/ ۱۱۷۱ـ۱۵۱۷ م)، ج۱، ص۳۱، قاهره ۱۴۱۷/ ۱۹۹۷.</ref> | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
==تدریس علوم دینی== | ==تدریس علوم دینی== | ||
در قرن هشتم، تدریس علوم دینی نیز از وظایف خانقاه شد، مثلاً در خانقاه جاولیه فقه | در قرن هشتم، تدریس علوم دینی نیز از وظایف خانقاه شد، مثلاً در خانقاه جاولیه فقه شافعی، در خانقاه جمالیه فقه حنفی، و در خانقاه شیخونیه فقه چهار مذهب، همچنین تفسیر و قرائت قرآن <ref>سعاد ماهر محمد، مساجد مصر و اولیاها الصالحون، ج۳، ص۱۲ـ۱۳، (قاهره)، ج ۱، (۱۳۹۱/ ۱۹۷۱)، ج ۲، (۱۳۹۳/۱۹۷۳)، ج ۳، (۱۳۹۹/ ۱۹۷۹).</ref> | ||
و گاه علم لغت و نحو و تاریخ تدریس میشد <ref>عاصم محمد رزق، خانقاوات الصوفیة فی مصر فی العصرین الایوبی و المملوکی (۵۶۷ ـ۹۲۳ ه/ ۱۱۷۱ـ۱۵۱۷ م)، ج۱، ص۲۸، قاهره ۱۴۱۷/ ۱۹۹۷.</ref> | و گاه علم لغت و نحو و تاریخ تدریس میشد <ref>عاصم محمد رزق، خانقاوات الصوفیة فی مصر فی العصرین الایوبی و المملوکی (۵۶۷ ـ۹۲۳ ه/ ۱۱۷۱ـ۱۵۱۷ م)، ج۱، ص۲۸، قاهره ۱۴۱۷/ ۱۹۹۷.</ref> | ||
و خواندن احیاء علوم | و خواندن احیاء علوم الدین، رساله قشیریه و عوارف المعارف و فتوحات مکیه نیز رایج بود. <ref>توفیق طویل، التصوف فی مصر إبان العصر العثمانی، ج۱، ص۱۵۱ـ۱۵۲، مصر ۱۹۸۸.</ref> | ||
برخی عرفا، از جمله اسماعیل بن ابراهیم منوفی (متوفی ۸۲۰)، در این خانقاهها به تألیف و تدریس میپرداختند. <ref>عاصم محمد رزق، خانقاوات الصوفیة فی مصر فی العصرین الایوبی و المملوکی (۵۶۷ ـ۹۲۳ ه/ ۱۱۷۱ـ۱۵۱۷ م)، ج۱، ص۱۵۰، قاهره ۱۴۱۷/ ۱۹۹۷.</ref> | برخی عرفا، از جمله اسماعیل بن ابراهیم منوفی (متوفی ۸۲۰)، در این خانقاهها به تألیف و تدریس میپرداختند. <ref>عاصم محمد رزق، خانقاوات الصوفیة فی مصر فی العصرین الایوبی و المملوکی (۵۶۷ ـ۹۲۳ ه/ ۱۱۷۱ـ۱۵۱۷ م)، ج۱، ص۱۵۰، قاهره ۱۴۱۷/ ۱۹۹۷.</ref> | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۴۱: | ||
===عدم درگیری جدی=== | ===عدم درگیری جدی=== | ||
در این دوره، درگیری جدّی بین صوفیان و علمای دین وجود نداشت و ضدیت طرفداران ابن تیمیه با صوفیه چندان نبود، زیرا از عقاید پیروان ابن تیمیه علیه صوفیه حمایت نمیشد. | در این دوره، درگیری جدّی بین صوفیان و علمای دین وجود نداشت و ضدیت طرفداران ابن تیمیه با صوفیه چندان نبود، زیرا از عقاید پیروان ابن تیمیه علیه صوفیه حمایت نمیشد. | ||
گفتهاند که ابن عطاءاللّه | گفتهاند که ابن عطاءاللّه اسکندرانی، از مشایخ شاذلیه، با عده بسیاری از مردم عادی به قاهره رفت و آنان همراه با مشایخ سعید السعداء به بحثهای ابن تیمیه اعتراض جمعی کردند. | ||
بدین ترتیب، هنوز میان علما و صوفیه شکافی وجود نداشت و متصوفه از نظر علمای دین محترم بودند. | بدین ترتیب، هنوز میان علما و صوفیه شکافی وجود نداشت و متصوفه از نظر علمای دین محترم بودند. | ||
خط ۱۸۶: | خط ۱۸۶: | ||
در اواخر دوره ممالیک، برخی اعمال غیراخلاقی و غیردینی هم صورت میگرفت؛ مثلاً مشایخ، مریدان خود را به قصد تأدیب فلک میکردند. <ref>بایارد داج، دانشگاه الازهر: تاریخ هزارساله تعلیمات عالی اسلامی، ج۱، ص۸۶، ترجمه آذرمیدخت مشایخ فریدنی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref> | در اواخر دوره ممالیک، برخی اعمال غیراخلاقی و غیردینی هم صورت میگرفت؛ مثلاً مشایخ، مریدان خود را به قصد تأدیب فلک میکردند. <ref>بایارد داج، دانشگاه الازهر: تاریخ هزارساله تعلیمات عالی اسلامی، ج۱، ص۸۶، ترجمه آذرمیدخت مشایخ فریدنی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref> | ||
برخی بزرگان متصوفه نیز نماز نمیخواندند و مدعی بودند که در اوقات نماز با استفاده از | برخی بزرگان متصوفه نیز نماز نمیخواندند و مدعی بودند که در اوقات نماز با استفاده از کرامات، خود را به مکانهای مقدس میرسانند و در آنجا نماز میخوانند. <ref>توفیق طویل، التصوف فی مصر إبان العصر العثمانی، ج۱، ص۴۸، مصر ۱۹۸۸.</ref> | ||
<ref>عبدالوهاب بن محمد شعرانی، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۲۵، مصر ۱۳۴۳/ ۱۹۲۵.</ref> | <ref>عبدالوهاب بن محمد شعرانی، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۲۵، مصر ۱۳۴۳/ ۱۹۲۵.</ref> | ||
خط ۱۹۲: | خط ۱۹۲: | ||
با تمام ضعف وانحطاطی که صوفیه پیدا کرده بود، آنان هنوز قدرت داشتند. | با تمام ضعف وانحطاطی که صوفیه پیدا کرده بود، آنان هنوز قدرت داشتند. | ||
هنگامی که عثمانیها به مصر حمله کردند، امرای محلی، طومان بای را برای حکومت برگزیدند، اما او امتناع کرد، زیرا به حمایت امرا اطمینان نداشت. | هنگامی که عثمانیها به مصر حمله کردند، امرای محلی، طومان بای را برای حکومت برگزیدند، اما او امتناع کرد، زیرا به حمایت امرا اطمینان نداشت. | ||
امرا نزد ابوالسعود | امرا نزد ابوالسعود جارحی، یکی از مشایخ تصوف که شیخ الاسلام هم بود، رفتند و او امرا را به اطاعت از طومان بای قسم داد و طومان بای حکومت را پذیرفت. <ref>ابن ایاس، بدائع الزهو رفی وقائع الدهور، ج۵، ص۱۰۳ـ۱۰۴، چاپ محمد مصطفی، قاهره ۱۴۰۲ـ۱۴۰۴/ ۱۹۸۲ـ۱۹۸۴.</ref> | ||
<ref>توفیق طویل، التصوف فی مصر إبان العصر العثمانی، ج۱، ص۴۸، مصر ۱۹۸۸.</ref> | <ref>توفیق طویل، التصوف فی مصر إبان العصر العثمانی، ج۱، ص۴۸، مصر ۱۹۸۸.</ref> | ||
خط ۲۱۲: | خط ۲۱۲: | ||
==طریقههای مهم دوره عثمانی== | ==طریقههای مهم دوره عثمانی== | ||
طریقههای مهم این دوره در مصر عبارت بودند از: [[رفاعیه]] ، [[قادریه]] ، [[احمدیه]] (با شاخههای [[بیومیه]] و [[شعراویه]] و [[شناویه]] )، و [[برهانیه]]. | طریقههای مهم این دوره در مصر عبارت بودند از: [[رفاعیه]]، [[قادریه]]، [[احمدیه]] (با شاخههای [[بیومیه]] و [[شعراویه]] و [[شناویه]] )، و [[برهانیه]]. | ||
==رابطه سلاطین عثمانی با صوفیه== | ==رابطه سلاطین عثمانی با صوفیه== | ||
خط ۲۵۷: | خط ۲۵۷: | ||
==تشکیل وزارتخانه مشایخ== | ==تشکیل وزارتخانه مشایخ== | ||
در قرن سیزدهم که | در قرن سیزدهم که فرانسه، عثمانیها را از مصر بیرون راند و مصر را اشغال کرد (۱۲۱۲ـ۱۲۱۶/ ۱۷۹۷ـ۱۸۰۱)، ناپلئون وزارتخانهای با حضور دَه تن از مشایخ و علما تشکیل داد. یکی از این اعضا، خلیل بکری، نقیب الاشراف و شیخ سجاده بکریه، بود. | ||
وظیفه این وزارتخانه حفظ امنیت عمومی، تهیه خواربار و تأمین امکانات بهداشتی بود. <ref>عمر اسکندری و سلیم حسن، تاریخ مصر من الفتح العثمانی (الی قبیل الوقت الحاضر)، ج۱، ص۹۹ـ ۱۰۱، قاهره ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.</ref> | وظیفه این وزارتخانه حفظ امنیت عمومی، تهیه خواربار و تأمین امکانات بهداشتی بود. <ref>عمر اسکندری و سلیم حسن، تاریخ مصر من الفتح العثمانی (الی قبیل الوقت الحاضر)، ج۱، ص۹۹ـ ۱۰۱، قاهره ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.</ref> | ||
<ref>لویس عوض، تاریخ الفکر المصری الحدیث، ج۱، ص۱۰۳، (قاهره) ۱۳۸۸ـ۱۳۸۹.</ref> | <ref>لویس عوض، تاریخ الفکر المصری الحدیث، ج۱، ص۱۰۳، (قاهره) ۱۳۸۸ـ۱۳۸۹.</ref> | ||
خط ۲۹۸: | خط ۲۹۸: | ||
==جایگاه سیاسی تصوف== | ==جایگاه سیاسی تصوف== | ||
در این دوره، طریقههایی که زیر نظر شیخ المشایخ قرار داشتند، اغلب در امور سیاسی دخالت نمیکردند، اما طریقههای غیررسمی فعالیتهای سیاسی داشتند، مثلاً برخی مشایخ شاذلیه و خلوتیه در شورش احمد عرابی پاشا ــ که خواستار استقلال سیاسی مصر در برابر مداخلات اروپاییان بود ــ از او جانبداری کردند و این شورشها سبب شد که برخی مشایخ شاذلی و خلوتی پس از اشغال مصر به وسیله | در این دوره، طریقههایی که زیر نظر شیخ المشایخ قرار داشتند، اغلب در امور سیاسی دخالت نمیکردند، اما طریقههای غیررسمی فعالیتهای سیاسی داشتند، مثلاً برخی مشایخ شاذلیه و خلوتیه در شورش احمد عرابی پاشا ــ که خواستار استقلال سیاسی مصر در برابر مداخلات اروپاییان بود ــ از او جانبداری کردند و این شورشها سبب شد که برخی مشایخ شاذلی و خلوتی پس از اشغال مصر به وسیله انگلیس، دستگیر و تبعید شوند، اما شورش خلوتیها ادامه داشت تا اینکه در۱۳۰۷ـ ۱۳۰۸/۱۹۸۰، برخی اصلاحات اقتصادی انگلیسیها، اتحاد مخالفان را از بین برد و شورشها را متوقف کرد. | ||
=دوره مخالفت اصلاح طلبان= | =دوره مخالفت اصلاح طلبان= | ||
خط ۳۱۲: | خط ۳۱۲: | ||
===مخالفت عبدالعزیز جاویش=== | ===مخالفت عبدالعزیز جاویش=== | ||
عبدالعزیز | عبدالعزیز جاویش، از دیگر اصلاح طلبان، نیز در ۱۳۰۹/ ۱۸۹۲ در نامهای سرگشاده، به توفیق بکری بشدت انتقاد نمود. | ||
===مخالفت رشیدرضا=== | ===مخالفت رشیدرضا=== | ||
خط ۳۴۰: | خط ۳۴۰: | ||
==موضعگیریهای محمدتوفیق== | ==موضعگیریهای محمدتوفیق== | ||
در این دوره، بسیاری از طریقهها مشروعیت شیخ المشایخ را پذیرفتند و بدینسان بر اعتبار و قدرت محمدتوفیق بکری افزوده شد. | در این دوره، بسیاری از طریقهها مشروعیت شیخ المشایخ را پذیرفتند و بدینسان بر اعتبار و قدرت محمدتوفیق بکری افزوده شد. | ||
همین موقعیت سبب شد که وی بتواند در برابر حضور انگلیسیها در | همین موقعیت سبب شد که وی بتواند در برابر حضور انگلیسیها در مصر، موضع گیریهای ضد استعماری نشان دهد. | ||
او، به عنوان میانجی، در فعالیتهای سیاسی خدیو شرکت میکرد و از خدیو در برابر انگلیسیها حمایت مینمود. | او، به عنوان میانجی، در فعالیتهای سیاسی خدیو شرکت میکرد و از خدیو در برابر انگلیسیها حمایت مینمود. | ||
بکری همچنین به خدیو کمک کرد تا محمد عبده را از مقامش، مفتی مصر، عزل کند. | بکری همچنین به خدیو کمک کرد تا محمد عبده را از مقامش، مفتی مصر، عزل کند. | ||
خط ۳۴۸: | خط ۳۴۸: | ||
==کنارهگیری محمدتوفیق== | ==کنارهگیری محمدتوفیق== | ||
موضع گیریهای سیاسی بکری سبب شد که وی در ۱۳۲۹/ ۱۹۱۱ مجبور به کنارهگیری شود. | موضع گیریهای سیاسی بکری سبب شد که وی در ۱۳۲۹/ ۱۹۱۱ مجبور به کنارهگیری شود. | ||
جانشین وی، عبدالحمید | جانشین وی، عبدالحمید بکری، نسبت به انگلیس هیچ موضع سیاسیای اتخاذ نکرد. | ||
==رسمیت یافتن برخی طریقهها== | ==رسمیت یافتن برخی طریقهها== | ||
در این دوره، چند | در این دوره، چند طریقه، از جمله عظیمیه (از شاخههای شاذلیه) و حبیبیه (از شاخههای رفاعیه)، با پشتیبانی احزاب سیاسی به رسمیت شناخته شدند. | ||
برخی طریقهها، مانند دَمرداشیه و | برخی طریقهها، مانند دَمرداشیه و ادریسیه، نیز با حمایت انگلیس به رسمیت شناخته شدند. | ||
==مخالفان جدید تصوف== | ==مخالفان جدید تصوف== | ||
خط ۳۶۸: | خط ۳۶۸: | ||
==طرح مصطفی مراغی== | ==طرح مصطفی مراغی== | ||
محمد مصطفی | محمد مصطفی مراغی، رئیس دانشگاه الازهر از ۱۳۰۷ تا ۱۳۰۸ ش/ ۱۹۲۸ـ۱۹۲۹، طرحی پیشنهاد کرد که بر اساس آن مشایخی که تحصیلات دانشگاهی نداشتند، میبایست از سرپرستی طریقههای صوفیه برکنار میشدند و به جای آنان علما و مشایخی میآمدند که در الازهر تحصیل کرده بودند. | ||
این پیشنهاد که منافع شیوخ طریقهها را به خطر میانداخت، با مخالفت مشایخ صوفیه و حتی عبدالحمید بکری، شیخ المشایخ، روبرو شد و بکری و دیگر مشایخ بیانیهای علیه مراغی صادر کردند. | این پیشنهاد که منافع شیوخ طریقهها را به خطر میانداخت، با مخالفت مشایخ صوفیه و حتی عبدالحمید بکری، شیخ المشایخ، روبرو شد و بکری و دیگر مشایخ بیانیهای علیه مراغی صادر کردند. | ||
==اقدامات احمد ساوی== | ==اقدامات احمد ساوی== | ||
سرانجام، مراغی نتوانست مقاصد خویش را محقق سازد، اما در ۱۳۲۵ ش/ ۱۹۴۶ ملک فاروق، احمدمراد بکری (آخرین شیخ المشایخ از خاندان بکری و فرزند عبدالحمید) را به علت فعالیتهایش در حمایت از جدایی طلبان سودانی، از مقام شیخ المشایخی برکنار کرد و احمد | سرانجام، مراغی نتوانست مقاصد خویش را محقق سازد، اما در ۱۳۲۵ ش/ ۱۹۴۶ ملک فاروق، احمدمراد بکری (آخرین شیخ المشایخ از خاندان بکری و فرزند عبدالحمید) را به علت فعالیتهایش در حمایت از جدایی طلبان سودانی، از مقام شیخ المشایخی برکنار کرد و احمد ساوی، از علمای الازهر و شاگرد محمد عبده، را شیخ المشایخ نمود. <ref>توفیق طویل، التصوف فی مصر إبان العصر العثمانی، ج۱، ص۱۸۵، مصر ۱۹۸۸.</ref> | ||
احمد ساوی که از حمایت مفتی مصر و علمای الازهر برخوردار بود، از ابتدا با مشایخ طریقهها مناسبات خوبی نداشت. | احمد ساوی که از حمایت مفتی مصر و علمای الازهر برخوردار بود، از ابتدا با مشایخ طریقهها مناسبات خوبی نداشت. | ||
خط ۳۹۷: | خط ۳۹۷: | ||
===شیخ المشایخی علوان=== | ===شیخ المشایخی علوان=== | ||
به این منظور ابتدا میبایست حرکت اصلاحی ــ که تحت تأثیر اخوان المسلمین از ۱۳۲۶ ش/ ۱۹۴۷ در بین طریقههای صوفیه شروع شده بود ــ خنثی میشد؛ ازینرو، احمد ساوی در ۱۳۳۶ ش/ ۱۹۵۷ مجبور به استعفا گردید و به جای او محمدمحمود علوان (شیخ علوانیه | به این منظور ابتدا میبایست حرکت اصلاحی ــ که تحت تأثیر اخوان المسلمین از ۱۳۲۶ ش/ ۱۹۴۷ در بین طریقههای صوفیه شروع شده بود ــ خنثی میشد؛ ازینرو، احمد ساوی در ۱۳۳۶ ش/ ۱۹۵۷ مجبور به استعفا گردید و به جای او محمدمحمود علوان (شیخ علوانیه خلوتیه، متوفی ۱۳۴۸ ش/ ۱۹۶۹)، شیخ المشایخ شد. | ||
===اقدامات علوان=== | ===اقدامات علوان=== | ||
خط ۴۱۰: | خط ۴۱۰: | ||
==احمد ابوالوفا شرقاوی== | ==احمد ابوالوفا شرقاوی== | ||
از مشایخ مشهور این دوره، احمد ابوالوفا شرقاوی (متوفی ۱۳۴۰ ش/ ۱۹۶۱) بود. | از مشایخ مشهور این دوره، احمد ابوالوفا شرقاوی (متوفی ۱۳۴۰ ش/ ۱۹۶۱) بود. | ||
پدر ابوالوفا، ابوالمعارف شَرقاوی (متوفی ۱۳۱۷/ ۱۸۹۹)، نیز از مشایخ بنام و از مریدان ابوالبرکات احمد بن محمد دَردیر (شیخ اصلاح طلب طریقت | پدر ابوالوفا، ابوالمعارف شَرقاوی (متوفی ۱۳۱۷/ ۱۸۹۹)، نیز از مشایخ بنام و از مریدان ابوالبرکات احمد بن محمد دَردیر (شیخ اصلاح طلب طریقت خلوتیه، متوفی ۱۲۰۰/ ۱۷۸۶) و دوست نزدیک محمد عبده بود. | ||
==احمد رضوان== | ==احمد رضوان== | ||
خط ۴۲۳: | خط ۴۲۳: | ||
==حمایت دولت از برخی طریقهها== | ==حمایت دولت از برخی طریقهها== | ||
با اینهمه، برخی طریقهها به علتهای سیاسی از حمایت دولت برخوردار شدند، مانند طریقه کتانیه شاذلیه که ابتدا محدود به مراکش بود، اما دولت برای آنکه از حمایت خانواده قدرتمند حسن | با اینهمه، برخی طریقهها به علتهای سیاسی از حمایت دولت برخوردار شدند، مانند طریقه کتانیه شاذلیه که ابتدا محدود به مراکش بود، اما دولت برای آنکه از حمایت خانواده قدرتمند حسن کتانی، شیخ کتانیه، برخوردار شود، شورای صوفیه را واداشت که این طریقه را به رسمیت بشناسد. | ||
از بَرهانیه و دسوقیه نیز برای تحکیم روابط مصر با سودان حمایت میشد. | از بَرهانیه و دسوقیه نیز برای تحکیم روابط مصر با سودان حمایت میشد. | ||
خط ۴۳۶: | خط ۴۳۶: | ||
==نقش شورای عالی صوفیه== | ==نقش شورای عالی صوفیه== | ||
امروزه شورای عالی | امروزه شورای عالی صوفیه، مهمترین عامل در اجرای اهداف فرهنگی و سیاسی دولت است. | ||
==اداره المشیخة العامة== | ==اداره المشیخة العامة== | ||
خط ۴۴۶: | خط ۴۴۶: | ||
<ref>فاروق احمد مصطفی، البناء الاجتماعی للطریقة الشاذلیة فی مصر، ج۱، ص۳۱۳ـ۳۱۴، اسکندریه ۱۹۸۰.</ref> | <ref>فاروق احمد مصطفی، البناء الاجتماعی للطریقة الشاذلیة فی مصر، ج۱، ص۳۱۳ـ۳۱۴، اسکندریه ۱۹۸۰.</ref> | ||
وظایف این شورا حل و فصل منازعات طریقهها، اجرای مراسم و جشنهای صوفیه مانند موالید و | وظایف این شورا حل و فصل منازعات طریقهها، اجرای مراسم و جشنهای صوفیه مانند موالید و حضره، و عزل و نصب مشایخ ضرایح و تکایا و سجادههایی است که تحت نظارت این سازماناند و شورای صوفیه آنها را به رسمیت شناخته است. <ref>توفیق طویل، التصوف فی مصر إبان العصر العثمانی، ج۱، ص۹۱، مصر ۱۹۸۸.</ref> | ||
<ref>فاروق احمد مصطفی، البناء الاجتماعی للطریقة الشاذلیة فی مصر، ص ۸۹، اسکندریه ۱۹۸۰</ref> | <ref>فاروق احمد مصطفی، البناء الاجتماعی للطریقة الشاذلیة فی مصر، ص ۸۹، اسکندریه ۱۹۸۰</ref> | ||
تا ۱۳۶۸ ش/ ۱۹۸۹، این شورا ۷۳ طریقه را به رسمیت شناخت. | تا ۱۳۶۸ ش/ ۱۹۸۹، این شورا ۷۳ طریقه را به رسمیت شناخت. | ||
این طریقهها موظفاند که طبق لوایح ۱۳۲۱ و ۱۳۲۳/ ۱۹۰۳ و ۱۹۰۵ عمل کنند. | این طریقهها موظفاند که طبق لوایح ۱۳۲۱ و ۱۳۲۳/ ۱۹۰۳ و ۱۹۰۵ عمل کنند. | ||
بر اساس این لوایح، همه اعمال خلاف شرع، از جمله دوشه، گفتن ذکر همراه با | بر اساس این لوایح، همه اعمال خلاف شرع، از جمله دوشه، گفتن ذکر همراه با رقص، استفاده از برخی آلات موسیقی، مجروح کردن بدن با سیخ، خوردن حشرات به عنوان کرامت و همچنین اعتقاد به سقوط تکلیف و حلول و اتحاد ممنوع است. <ref>توفیق طویل، التصوف فی مصر إبان العصر العثمانی، ج۱، ص۸۶ ـ ۸۸، مصر ۱۹۸۸.</ref> | ||
<ref>سمیح زین، الصوفیة فی نظر الاسلام، ج۱، ص۵۶۱، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.</ref> | <ref>سمیح زین، الصوفیة فی نظر الاسلام، ج۱، ص۵۶۱، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.</ref> | ||
<ref>فاروق احمد مصطفی، البناء الاجتماعی للطریقة الشاذلیة فی مصر، ج۱، ص۳۲۳، اسکندریه ۱۹۸۰.</ref> | <ref>فاروق احمد مصطفی، البناء الاجتماعی للطریقة الشاذلیة فی مصر، ج۱، ص۳۲۳، اسکندریه ۱۹۸۰.</ref> | ||
خط ۴۵۷: | خط ۴۵۷: | ||
==شیخ المشایخی تفتازانی== | ==شیخ المشایخی تفتازانی== | ||
از ۱۳۶۱ ش/ ۱۹۸۲، ابوالوفا غُنَیمی | از ۱۳۶۱ ش/ ۱۹۸۲، ابوالوفا غُنَیمی تفتازانی، از شیوخ طریقه غُنیمیه خلوتیه و استاد فلسفه دانشگاه قاهره، شیخ المشایخ مصر شد. <ref>سمیح زین، الصوفیة فی نظر الاسلام، ج۱، ص۵۶۰، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.</ref> | ||
به نظر او، خصایص تصوف مصر دوری از افراط و تفریط و غلوگویی و شطح است و عقاید کسانی که فلسفه را با تصوف آمیختند و به وحدت وجود و فنا معتقد شدند در مصر طرفداران جدّی ندارد. <ref>سمیح زین، الصوفیة فی نظر الاسلام، ج۱، ص۵۶۱، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.</ref> | به نظر او، خصایص تصوف مصر دوری از افراط و تفریط و غلوگویی و شطح است و عقاید کسانی که فلسفه را با تصوف آمیختند و به وحدت وجود و فنا معتقد شدند در مصر طرفداران جدّی ندارد. <ref>سمیح زین، الصوفیة فی نظر الاسلام، ج۱، ص۵۶۱، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.</ref> | ||
خط ۴۶۵: | خط ۴۶۵: | ||
==تصوف و بنیادگرایی اسلامی== | ==تصوف و بنیادگرایی اسلامی== | ||
امروزه تصوف با بنیادگرایی اسلامی اختلافهای بسیار دارد. | امروزه تصوف با بنیادگرایی اسلامی اختلافهای بسیار دارد. | ||
بنیادگرایی نقش تصوف را منفی میداند و در مسائل سیاسی آن را عامل اقدامات انفعالی، در مسائل شرعی آن را عامل | بنیادگرایی نقش تصوف را منفی میداند و در مسائل سیاسی آن را عامل اقدامات انفعالی، در مسائل شرعی آن را عامل اهمال، در مقابل مسلکهای غربی آن را بیاعتنا، و نیز آن را عامل ترویج خرافات میداند، ازینرو بنیادگرایان و صوفیه در جذب افراد به سوی خود رقابت دارند. | ||
==طریقههای هماهنگ با اصلاحطلبان== | ==طریقههای هماهنگ با اصلاحطلبان== | ||
تحت تأثیر مخالفان، طریقههایی هماهنگ با آرای اصلاح طلبان به وجود آمد، از جمله طریقه دردیریه سباعیه از شاخههای خلوتیه منتسب به ابوالبرکات احمد دردیر، | تحت تأثیر مخالفان، طریقههایی هماهنگ با آرای اصلاح طلبان به وجود آمد، از جمله طریقه دردیریه سباعیه از شاخههای خلوتیه منتسب به ابوالبرکات احمد دردیر، عظمیه، سنوسیه، محمدیه شاذلیه و رحمانیه . | ||
این طریقهها به تصوف عملیِ موافق اسلام روی آوردهاند و از بحثهای مربوط به عرفان نظری خودداری میکنند. <ref>سمیح زین، الصوفیة فی نظر الاسلام، ج۱، ص۵۶۲، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.</ref> | این طریقهها به تصوف عملیِ موافق اسلام روی آوردهاند و از بحثهای مربوط به عرفان نظری خودداری میکنند. <ref>سمیح زین، الصوفیة فی نظر الاسلام، ج۱، ص۵۶۲، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.</ref> | ||
<ref>سمیح زین، الصوفیة فی نظر الاسلام، ج۱، ص۵۷۲ ـ۵۷۳، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.</ref> | <ref>سمیح زین، الصوفیة فی نظر الاسلام، ج۱، ص۵۷۲ ـ۵۷۳، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.</ref> | ||
==تحصیلات دانشگاهی صوفیه== | ==تحصیلات دانشگاهی صوفیه== | ||
صوفیه برای مبارزه با مخالفان و هماهنگ شدن با جهان جدید، در عین سیروسلوک | صوفیه برای مبارزه با مخالفان و هماهنگ شدن با جهان جدید، در عین سیروسلوک عرفانی، به تحصیلات دانشگاهی روی آوردند <ref>یوسف محمد طه زیدان، الطریق الصوفی و فروع القادریة بمصر، ج۱، ص۲۰۳، بیروته ۱۴۱۱/۱۹۹۱.</ref> | ||
ازینرو طریقههای صوفیه در جذب جوانان تحصیل کرده بسیار موفق بودند. | ازینرو طریقههای صوفیه در جذب جوانان تحصیل کرده بسیار موفق بودند. | ||
خط ۴۸۰: | خط ۴۸۰: | ||
==جایگاه مردمی صوفیه== | ==جایگاه مردمی صوفیه== | ||
باوجود مخالفتهایی که با صوفیه شد، مصریها، علاوه بر مقابر منسوب به فرزندان | باوجود مخالفتهایی که با صوفیه شد، مصریها، علاوه بر مقابر منسوب به فرزندان پیامبر، به مقابر صوفیه بسیار احترام میگذارند و زیارت حرم مشایخ از سنن عادی زندگی مردم است. | ||
تحصیل کردگان مصری حتی اگر به زیارت قبور صوفیه نروند و در مراسم موالید شرکت نکنند، به مشایخ علاقه و ارادت دارند و به قدرت و کرامت آنان معتقدند. <ref>توفیق طویل، التصوف فی مصر إبان العصر العثمانی، ج۱، ص۲۰۳، مصر ۱۹۸۸.</ref> | تحصیل کردگان مصری حتی اگر به زیارت قبور صوفیه نروند و در مراسم موالید شرکت نکنند، به مشایخ علاقه و ارادت دارند و به قدرت و کرامت آنان معتقدند. <ref>توفیق طویل، التصوف فی مصر إبان العصر العثمانی، ج۱، ص۲۰۳، مصر ۱۹۸۸.</ref> | ||
خط ۴۹۶: | خط ۴۹۶: | ||
=طریقههای مهم مصر= | =طریقههای مهم مصر= | ||
طریقههای مهم مصر عبارتاند از: | طریقههای مهم مصر عبارتاند از: رفاعیه، احمدیه یا بدویه، شاذلیه، خلوتیه، دسوقیه یا ابراهیمیه یا برهانیه، بکتاشیه، نقشبندیه، قادریه، و میرغانیه . | ||
==رفاعیه== | ==رفاعیه== | ||
خط ۵۰۲: | خط ۵۰۲: | ||
ورود این طریقه به دوره ایوبی برمیگردد. | ورود این طریقه به دوره ایوبی برمیگردد. | ||
این طریقه را عمدتاً ترکها در مصر و سوریه گسترش دادند. | این طریقه را عمدتاً ترکها در مصر و سوریه گسترش دادند. | ||
اعمال این طریقه گاه شبیه سحر و جادو بود؛ مثلاً، پیروان یکی از شاخههای آن به نام | اعمال این طریقه گاه شبیه سحر و جادو بود؛ مثلاً، پیروان یکی از شاخههای آن به نام سعدیه، منسوب به سعدالدین جَباوی، زغال گداخته و شیشه و مار میخوردند و آسیبی نمیدیدند یا سر و اعضای خود را قطع و بعد به هم وصل میکردند. | ||
مراسم دوشه را هم آنان در زادروز پیامبر برگزار میکردند، <ref>فاروق احمد مصطفی، البناء الاجتماعی للطریقة الشاذلیة فی مصر، ج۱، ص۸۱، اسکندریه ۱۹۸۰.</ref> | مراسم دوشه را هم آنان در زادروز پیامبر برگزار میکردند، <ref>فاروق احمد مصطفی، البناء الاجتماعی للطریقة الشاذلیة فی مصر، ج۱، ص۸۱، اسکندریه ۱۹۸۰.</ref> | ||
اما شورای صوفیه برگزاری آن را ممنوع کرد. <ref>فاروق احمد مصطفی، البناء الاجتماعی للطریقة الشاذلیة فی مصر، ج۱، ص۸۲، اسکندریه ۱۹۸۰.</ref> | اما شورای صوفیه برگزاری آن را ممنوع کرد. <ref>فاروق احمد مصطفی، البناء الاجتماعی للطریقة الشاذلیة فی مصر، ج۱، ص۸۲، اسکندریه ۱۹۸۰.</ref> | ||
برخی از شاخههای رفاعیه عبارتاند از: عِلوانیه منسوب به محمد بن احمد | برخی از شاخههای رفاعیه عبارتاند از: عِلوانیه منسوب به محمد بن احمد عِلوان، حنیفیه منسوب به شمسالدین حنفی، و حبیبیه منسوب به محمد حبیب. | ||
عَلَم و عمامههای شاخههای این طریقت | عَلَم و عمامههای شاخههای این طریقت سبز، سیاه و کبود است. <ref>فاروق احمد مصطفی، البناء الاجتماعی للطریقة الشاذلیة فی مصر، ج۱، ص۸۱، اسکندریه ۱۹۸۰.</ref> | ||
==احمدیه یا بدویه== | ==احمدیه یا بدویه== | ||
مؤسس آن احمد بدوی است. | مؤسس آن احمد بدوی است. | ||
عَلَم و دستار آنان سرخ است. | عَلَم و دستار آنان سرخ است. | ||
شاخههای آن عبارتاند از: | شاخههای آن عبارتاند از: بیّومیه، شَنّاویه منسوب به محمد بن عبداللّه شَنّاوی، حلبیه منسوب به ابوالعباس احمد حلبی و سَطوحیه منسوب به جمالالدین عمر. <ref>علی باشا مبارک، الخطط التوفیقیة الجدیدة لمصر القاهرة، ج۳، ص۴۳۶ـ۴۳۷، قاهره ۱۹۸۰ـ۱۹۸۳.</ref> | ||
==شاذلیه== | ==شاذلیه== | ||
شاذلیه منسوب به ابوالعباس شاذلی است. | شاذلیه منسوب به ابوالعباس شاذلی است. | ||
عَلَمهایی به رنگهای گوناگون دارند. | عَلَمهایی به رنگهای گوناگون دارند. | ||
شاخههای آن عبارتاند از: ادریسیه منسوب به احمد بن | شاخههای آن عبارتاند از: ادریسیه منسوب به احمد بن ادریس، عروسیه منسوب به ابوالعباس احمد عروسی صوفی قرن نهم، وَفائیه منسوب به محمد بن احمد وفا (متوفی ۷۶۰)، سَبْتیه منسوب به ابوالعباس احمد بن جعفر سَبتی (متوفی ۹۰۱)، محمدیه شاذلیه، و درقاویه منسوب به احمد درقاوی (متوفی ۱۳۱۳ ش/ ۱۹۳۴). <ref>علی باشا مبارک، الخطط التوفیقیة الجدیدة لمصر القاهرة، ج۳، ص۴۳۶، قاهره ۱۹۸۰ـ۱۹۸۳.</ref> | ||
<ref>فاروق احمد مصطفی، البناء الاجتماعی للطریقة الشاذلیة فی مصر، ج۱، ص۱۲۰ـ۱۲۱، اسکندریه ۱۹۸۰.</ref> | <ref>فاروق احمد مصطفی، البناء الاجتماعی للطریقة الشاذلیة فی مصر، ج۱، ص۱۲۰ـ۱۲۱، اسکندریه ۱۹۸۰.</ref> | ||
==خلوتیه== | ==خلوتیه== | ||
وقتی صفویه تبریز را گرفتند، این طریقه بتدریج از آنجا به مصر رفت. | وقتی صفویه تبریز را گرفتند، این طریقه بتدریج از آنجا به مصر رفت. | ||
اولین زاویه خلوتی را در مصر ابراهیم گلشنی (متوفی ۸۹۲)، مرید عمر | اولین زاویه خلوتی را در مصر ابراهیم گلشنی (متوفی ۸۹۲)، مرید عمر روشنی، برپا کرد. | ||
این طریقه عَلَم ندارد و شاخههای آن عبارتاند از: منسوبان به محمد بن سالم حَفناوی / حِفْنی (متوفی ۱۱۸۱)، | این طریقه عَلَم ندارد و شاخههای آن عبارتاند از: منسوبان به محمد بن سالم حَفناوی / حِفْنی (متوفی ۱۱۸۱)، بکریه، بیرامیه، شرقاویه منسوب به عبداللّه شرقاوی، تِجانیه، دَمرداشیه منسوب به شمسالدین محمد دمرداشی (متوفی ۹۳۲)، و دردیریه یا سباعیه منسوب به احمد دردیر . <ref>علی باشا مبارک، الخطط التوفیقیة الجدیدة لمصر القاهرة، ج۳، ص۴۳۷، قاهره ۱۹۸۰ـ۱۹۸۳.</ref> | ||
<ref>توفیق طویل، التصوف فی مصر إبان العصر العثمانی، ج۱، ص۷۷، مصر ۱۹۸۸.</ref> | <ref>توفیق طویل، التصوف فی مصر إبان العصر العثمانی، ج۱، ص۷۷، مصر ۱۹۸۸.</ref> | ||
خط ۵۳۷: | خط ۵۳۷: | ||
این طریقه همواره از حمایت عثمانیها و از حمایت دربار مصر برخوردار بود. | این طریقه همواره از حمایت عثمانیها و از حمایت دربار مصر برخوردار بود. | ||
بعد از سرنگونی فاروق (۱۳۳۱ ش/ ۱۹۵۲) این طریقه وضع سابق خود را از دست داد و از کمکهای اوقاف محروم شد. | بعد از سرنگونی فاروق (۱۳۳۱ ش/ ۱۹۵۲) این طریقه وضع سابق خود را از دست داد و از کمکهای اوقاف محروم شد. | ||
بالاخره با مرگ احمد | بالاخره با مرگ احمد سیری، آخرین شیخ بکتاشیه در مصر، این طریقه به پایان راه خود رسید و اعضای تکیه احمد سیری به امریکا مهاجرت کردند. | ||
==نقشبندیه== | ==نقشبندیه== | ||
این طریقه تا قرن سیزدهم/ نوزدهم در مصر وجود نداشت. | این طریقه تا قرن سیزدهم/ نوزدهم در مصر وجود نداشت. | ||
از زمانی که حق قِدَم لغو شد، شاخهای از نقشبندیه به نام خالدیه در مصر حضور یافت. | از زمانی که حق قِدَم لغو شد، شاخهای از نقشبندیه به نام خالدیه در مصر حضور یافت. | ||
محمدامین | محمدامین کردی، عالم و صوفی قرن سیزدهم/ نوزدهم، آن را در مصر گسترش داد. | ||
==قادریه== | ==قادریه== | ||
محمد بن عبدالصمد در قرن هفتم آن را به مصر برد. | محمد بن عبدالصمد در قرن هفتم آن را به مصر برد. | ||
قبل از او فرزندان عبدالقادر | قبل از او فرزندان عبدالقادر گیلانی، مؤسس طریقه قادریه، به مصر رفته بودند، از جمله علاءالدین بغدادی . | ||
مزار فرزندان گیلانی در دارالقرافه است. <ref>یوسف محمد طه زیدان، الطریق الصوفی و فروع القادریة بمصر، ج۱، ص۱۷۸، بیروته ۱۴۱۱/۱۹۹۱.</ref> | مزار فرزندان گیلانی در دارالقرافه است. <ref>یوسف محمد طه زیدان، الطریق الصوفی و فروع القادریة بمصر، ج۱، ص۱۷۸، بیروته ۱۴۱۱/۱۹۹۱.</ref> | ||
<ref>یوسف محمد طه زیدان، الطریق الصوفی و فروع القادریة بمصر، ج۱، ص۱۸۵ـ۱۸۷، بیروته ۱۴۱۱/۱۹۹۱.</ref> | <ref>یوسف محمد طه زیدان، الطریق الصوفی و فروع القادریة بمصر، ج۱، ص۱۸۵ـ۱۸۷، بیروته ۱۴۱۱/۱۹۹۱.</ref> |