پرش به محتوا

برکات اخلاقی - فرهنگی بعثت نبوی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می‏داند' به 'می‏‌داند')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<big>برکات اخلاقی - فرهنگی بعثت نبوی</big> عنوان مقاله‌ای است به زبان فارسی <ref>نویسنده: سید مصطفی حسینی رودباری</ref> که در [[پژوهشگاه مطالعات تقریبی]] [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] نگارش یافته است. در مقاله حاضر نخست سیمای جهان در عصر بعثت ترسیم گردیده و آنگاه به‏ سیمای جهان بعد از بعثت پرداخته شده است. در قسمت اول، فساد حاکم بر جهان، رواج خرافات و عصبیت‏های کور و جنگ‏های خونین براساس مستندات تاریخی بیان‏ گردیده و در قسمت دوم آثار و برکات بعثت که به عنوان رستاخیز عظیم در حیات‏ بشریت است تبیین گردیده است. در این قسمت برخی از این پیامدها نظیر: نهضت‏ تربیتی - اخلاقی - نهضت علمی - فرهنگی و عرفانی، ارائه جهان‏‌بینی توحیدی، جهش ‏تکاملی از دیدن به شنیدن، اصلاح بینش متحیرانه نسبت به زن، ترویج فرهنگ‏ مشاوره و احترام به افکار عمومی مورد بحث قرار گرفته است.
<big>برکات اخلاقی - فرهنگی بعثت نبوی</big> عنوان مقاله‌ای است به زبان فارسی <ref>نویسنده: سید مصطفی حسینی رودباری</ref> که در [[پژوهشگاه مطالعات تقریبی]] [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] نگارش یافته است. در مقاله حاضر نخست سیمای جهان در عصر بعثت ترسیم گردیده و آنگاه به‏ سیمای جهان بعد از بعثت پرداخته شده است. در قسمت اول، فساد حاکم بر جهان، رواج خرافات و عصبیت‏های کور و جنگ‏های خونین براساس مستندات تاریخی بیان‏ گردیده و در قسمت دوم آثار و برکات بعثت که به عنوان رستاخیز عظیم در حیات‏ بشریت است تبیین گردیده است. در این قسمت برخی از این پیامدها نظیر: نهضت‏ تربیتی - اخلاقی - نهضت علمی - فرهنگی و عرفانی، ارائه جهان‏‌بینی توحیدی، جهش ‏تکاملی از دیدن به شنیدن، اصلاح بینش متحیرانه نسبت به زن، ترویج فرهنگ‏ مشاوره و احترام به افکار عمومی مورد بحث قرار گرفته است.


==برکات اخلاقی و فرهنگی در بعثت نبوی==
==برکات اخلاقی و فرهنگی در بعثت نبوی==
خط ۶: خط ۶:
در مبعث رسول اکرم‏ صلی‌الله‌علیه‌‌آله نوری از افق مکه طلوع نمود که فضای تاریک جهان‏ را روشن و نقشه جامع زندگی را برای بشریت در طول زمان و برای همیشه به ‏ارمغان آورد. بعثت پیامبر صلی الله علیه وآله را باید نخستین روز انقلاب فکری و اخلاقی‏ نابودی کامل قرار داده بود. چون به یُمن این واقعه بزرگ هستی، برترین اصول ‏انسانی: آزادی، برابری و برادری، دوازده قرن قبل از انقلاب کبیر فرانسه به جامعه ‏بشری اعلان گردید؛
در مبعث رسول اکرم‏ صلی‌الله‌علیه‌‌آله نوری از افق مکه طلوع نمود که فضای تاریک جهان‏ را روشن و نقشه جامع زندگی را برای بشریت در طول زمان و برای همیشه به ‏ارمغان آورد. بعثت پیامبر صلی الله علیه وآله را باید نخستین روز انقلاب فکری و اخلاقی‏ نابودی کامل قرار داده بود. چون به یُمن این واقعه بزرگ هستی، برترین اصول ‏انسانی: آزادی، برابری و برادری، دوازده قرن قبل از انقلاب کبیر فرانسه به جامعه ‏بشری اعلان گردید؛


از این‌‏رو مبعث را نباید فقط عید مسلمانان دانست بلکه بایدآن را عید بشریت خواند؛ هر چند واسطه ابلاغ پیام بعثت به جوامع انسانی،مسلمانان بودند. خدای بزرگ نیز از بعثت رسول اکرم ‏صلی الله علیه وآله به عنوان یکی از برترین و بزرگ‏ترین نعمت‏های خویش یاد نموده و بر مؤمنین به آن منّت می ‏نهدتا ارزش این نعمت عظیم را دریابند:
از این‌‏رو مبعث را نباید فقط عید مسلمانان دانست بلکه بایدآن را عید بشریت خواند؛ هر چند واسطه ابلاغ پیام بعثت به جوامع انسانی،مسلمانان بودند. خدای بزرگ نیز از بعثت رسول اکرم ‏صلی الله علیه وآله به عنوان یکی از برترین و بزرگ‏ترین نعمت‏های خویش یاد نموده و بر مؤمنین به آن منّت می‌‏نهد تا ارزش این نعمت عظیم را دریابند:




خط ۲۲: خط ۲۲:


و نیز در خطبه 26 نهج البلاغه خطاب به اعراب شبه جزیره عربستان اوضاع ‏منحط و روبه زوال ساکنان آن را این‌‏گونه توصیف می‌‏کند:
و نیز در خطبه 26 نهج البلاغه خطاب به اعراب شبه جزیره عربستان اوضاع ‏منحط و روبه زوال ساکنان آن را این‌‏گونه توصیف می‌‏کند:
خدا، محمدصلی الله علیه وآله را فرستاد تا جهانیان را از راه و رسمی که در پیش گرفته‏اند بیم‏دهد و او را امین دستورهای آسمانی خود قرار داد. در آن حال شما ای گروه عرب‏بدترین دین را داشتید و در بدترین سرزمین زندگی می‏کردید. در بین سنگ‏های‏خشن و مارهای گزنده می‏خوابیدید و از آب تیره می‏آشامیدید. غذای خوبی نداشته‏و خون یکدیگر را می‏ریختید. پیوند خویش را از نزدیکان بریده و با آنان ستیزه‏می‏کردید. بت‏ها در بین شما برپا بود و گناهان دست و بال شما را بسته بود.[3]
خدا، محمدصلی الله علیه وآله را فرستاد تا جهانیان را از راه و رسمی که در پیش گرفته‌‏اند بیم‏دهد و او را امین دستورهای آسمانی خود قرار داد. در آن حال شما ای گروه عرب‏بدترین دین را داشتید و در بدترین سرزمین زندگی می‏کردید. در بین سنگ‏های‏خشن و مارهای گزنده می‏خوابیدید و از آب تیره می‏آشامیدید. غذای خوبی نداشته‏و خون یکدیگر را می‏ریختید. پیوند خویش را از نزدیکان بریده و با آنان ستیزه‏می‏کردید. بت‏ها در بین شما برپا بود و گناهان دست و بال شما را بسته بود.[3]




مورخان نیز اوضاع جهان را در عصر بعثت، به شدت بحرانی توصیف نموده،جوّ حاکم بر دو قدرت مسلط بر دنیا - ایران و روم - را این‏گونه تبیین کرده‏اند:
مورخان نیز اوضاع جهان را در عصر بعثت، به شدت بحرانی توصیف نموده،جوّ حاکم بر دو قدرت مسلط بر دنیا - ایران و روم - را این‏گونه تبیین کرده‌‏اند:


===اوضاع ایران===
===اوضاع ایران===
خط ۴۴: خط ۴۴:




ایران در عصر بعثت از جهت علوم و فنون نیز از ممالک جهان عقب بود.محققین علت این انحطاط را نفوذ شدید موبدها و استبداد دستگاه حاکم وانحصاری بودن تحصیلات معرفی کرده‏اند نه بی‏استعدادی مردم ایران؛ به دلیل‏بود نظیر فنون نظامی، اسلحه‏سازی، هنرهای موسیقی و رقص و آواز و معماری‏و... پیشرفت‏های خوبی داشته‏اند.[8]
ایران در عصر بعثت از جهت علوم و فنون نیز از ممالک جهان عقب بود.محققین علت این انحطاط را نفوذ شدید موبدها و استبداد دستگاه حاکم وانحصاری بودن تحصیلات معرفی کرده‌‏اند نه بی‏استعدادی مردم ایران؛ به دلیل‏بود نظیر فنون نظامی، اسلحه‏سازی، هنرهای موسیقی و رقص و آواز و معماری‏و... پیشرفت‏های خوبی داشته‌‏اند.[8]


===اوضاع روم===
===اوضاع روم===
خط ۷۲: خط ۷۲:


توصیه ‏های فراوان دین به رعایت اصول اخلاقی حتی نسبت به دشمنان -لایجرمنکم شنآن قوم علی أن لاتعدلوا اعدلوا هو أقرب للتقوی - آنچنان قلوب‏مسلمانان را تحت تأثیر قرار داد که حتی در جنگ‏ها نیز بدان پایبند بودند.چنانکه ویل دورانت در تاریخ تمدن خویش نوشته است:
توصیه ‏های فراوان دین به رعایت اصول اخلاقی حتی نسبت به دشمنان -لایجرمنکم شنآن قوم علی أن لاتعدلوا اعدلوا هو أقرب للتقوی - آنچنان قلوب‏مسلمانان را تحت تأثیر قرار داد که حتی در جنگ‏ها نیز بدان پایبند بودند.چنانکه ویل دورانت در تاریخ تمدن خویش نوشته است:
مسلمانان مردتر از مسیحیان بودند. پیمان‏ها را بهتر رعایت می‏کردند و بامغلوبان رحیم‏تر بوده‏اند. در تاریخ خود به ندرت مانند موقعی که شریعت اسلام‏مقداری مقررات قانونی مترقی داشت که به وسیله قاضیان روشنفکر اجرا می‏شدقانون مسیحی طریقه داوری الهی را بوسیله جنگ تن به تن یا آب و آتش به کارمی‏برد.[11]
مسلمانان مردتر از مسیحیان بودند. پیمان‏ها را بهتر رعایت می‏کردند و بامغلوبان رحیم‏تر بوده‌‏اند. در تاریخ خود به ندرت مانند موقعی که شریعت اسلام‏مقداری مقررات قانونی مترقی داشت که به وسیله قاضیان روشنفکر اجرا می‏شدقانون مسیحی طریقه داوری الهی را بوسیله جنگ تن به تن یا آب و آتش به کارمی‏برد.[11]




خط ۹۴: خط ۹۴:
فکلّما حصل الانسان مرتبة من العلم وجب علیه تحصیل مرتبه أخری فوقها الی‏مالا نهایة له:
فکلّما حصل الانسان مرتبة من العلم وجب علیه تحصیل مرتبه أخری فوقها الی‏مالا نهایة له:
انسان به هر مرتبه ‏ای از دانش برسد و آن را به دست آورد واجب است مرتبه بالاتر ازآن را تحصیل کند و این وجوب تحصیل - تا آدمی زنده است - پایان یافته و نهایتی‏ندارد.[14]
انسان به هر مرتبه ‏ای از دانش برسد و آن را به دست آورد واجب است مرتبه بالاتر ازآن را تحصیل کند و این وجوب تحصیل - تا آدمی زنده است - پایان یافته و نهایتی‏ندارد.[14]
در پرتو این معارف عالیه و نیز توصیه‏های پیامبرصلی الله علیه وآله و معصومین‏‌علیه‌السلام به‏تألیف کتاب نظیر: «قید والعلم بالکتابه» یا «احفظوا بکتبکم فانکم سوف‏تحتاجون الیها»، دانشمندان بزرگی در جهان اسلام درخشیدند و مدارس وکتابخانه‏های عظیمی بنا گردید؛ به گونه‏ای که باید مسلمانان را رهبران علمی دنیاخواند؛ ادعای مذکور آن چنان قطعی است که حتی مورخان بیگانه نیز به این‏حقیقت آشکار اذعان کرده‏اند.
در پرتو این معارف عالیه و نیز توصیه‏های پیامبرصلی الله علیه وآله و معصومین‏‌علیه‌السلام به‏تألیف کتاب نظیر: «قید والعلم بالکتابه» یا «احفظوا بکتبکم فانکم سوف‏تحتاجون الیها»، دانشمندان بزرگی در جهان اسلام درخشیدند و مدارس وکتابخانه‏های عظیمی بنا گردید؛ به گونه‏ای که باید مسلمانان را رهبران علمی دنیاخواند؛ ادعای مذکور آن چنان قطعی است که حتی مورخان بیگانه نیز به این‏حقیقت آشکار اذعان کرده‌‏اند.


جان برنال مؤلف کتاب علم در تاریخ نوشته است:
جان برنال مؤلف کتاب علم در تاریخ نوشته است:
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:




نکته جالب در گفتار ولتر آن است که ایشان گفتار ناروای برخی از کشیشان رانسبت به اسلام که ناشی از جهل و تعصّب آنان بود، به شدت مورد انتقاد قرار داده وآنان را افرادی احمق می‏‌داند:
نکته جالب در گفتار ولتر آن است که ایشان گفتار ناروای برخی از کشیشان را نسبت به اسلام که ناشی از جهل و تعصّب آنان بود، به شدت مورد انتقاد قرار داده وآنان را افرادی احمق می‌‏داند:
مبلغان مسیحی، فتوحات اسلام و پیشرفت‏های علمی و معنوی پیروانش راهماره مسکوت می‏‌گذاشتند. زیرا ستون فضایل رقیب موقعیت آنان را متزلزل می‏کردو برای بدگویان سلاحی جدید پدید می‏آورد. از این‏رو بوسوئه اسقف بزرگ پاریس درتاریخ جهانی‏اش محمد و محمدیان را فراموش می‏کند... من و خانم شاتله از تعصب‏احمقانه مسیحیان شکست خورده و مورخان بی‏مایه‏ای که حقایق را واژگون کرده وناروایی‏های بسیاری به محمد نسبت داده‏اند سخت بیزار شدیم.[17]
مبلغان مسیحی، فتوحات اسلام و پیشرفت‏های علمی و معنوی پیروانش را هماره مسکوت می‏‌گذاشتند. زیرا ستون فضایل رقیب موقعیت آنان را متزلزل می‏‌کرد و برای بدگویان سلاحی جدید پدید می‏‌آورد. از این‏رو بوسوئه اسقف بزرگ پاریس درتاریخ جهانی‏‌اش محمد و محمدیان را فراموش می‏‌کند... من و خانم شاتله از تعصب ‏احمقانه مسیحیان شکست خورده و مورخان بی‏‌مایه‌‏ای که حقایق را واژگون کرده و ناروایی‏های بسیاری به محمد نسبت داده‌‏اند سخت بیزار شدیم.[17]
به این ترتیب نهضت علمی اسلام به برکت بعثت، پایه‏گذار تمدن عظیم اسلامی درجهان گردید.
به این ترتیب نهضت علمی اسلام به برکت بعثت، پایه‏‌گذار تمدن عظیم اسلامی در جهان گردید.


===ارائه جهان‏بینی توحیدی‏===
===ارائه جهان‏بینی توحیدی‏===
خط ۱۳۶: خط ۱۳۶:
از مشخصه ‏های برجسته بعثت رسول اکرم‏صلی الله علیه وآله نسبت به انبیاء گذشته آن‏است که در این مرحله اراده الهی بر این تعلق گرفت که بشریت برخلاف اعصارقبل که به دیدن معجزات حسّی انبیاء بسنده می‏کردند به اندیشیدن و تفکّرتکیه کنند.
از مشخصه ‏های برجسته بعثت رسول اکرم‏صلی الله علیه وآله نسبت به انبیاء گذشته آن‏است که در این مرحله اراده الهی بر این تعلق گرفت که بشریت برخلاف اعصارقبل که به دیدن معجزات حسّی انبیاء بسنده می‏کردند به اندیشیدن و تفکّرتکیه کنند.


دعوت فراوان قرآن را به تعقّل و تدبر در آموزه‏های دینی و هر آنچه‏خداوند آفریده است و معرفی انسان‏های غیراندیشمند به عنوان بدترین‏جنبندگان روی زمین - ان شرالدواب عنداللَّه الصم البکم الذین لایعقلون - بایدمبدأ رستاخیز فکری بشر دانست. در عصر پیامبرصلی الله علیه وآله به معجزه حسّی تنها اکتفانشد؛ بلکه در کنار آن بزرگ‏ترین معجزه معنوی - قرآن - ظاهر گردید که ازانسان‏ها می‏خواست به محتوای این پیام آسمانی تأمل کنند و در صورتی که آن‏را با فطرت خویش منطبق دیدند بپذیرند:
دعوت فراوان قرآن را به تعقّل و تدبر در آموزه‏های دینی و هر آنچه‏خداوند آفریده است و معرفی انسان‏های غیراندیشمند به عنوان بدترین‏جنبندگان روی زمین - انّ شرالدواب عنداللَّه الصم البکم الذین لایعقلون - بایدمبدأ رستاخیز فکری بشر دانست. در عصر پیامبرصلی الله علیه وآله به معجزه حسّی تنها اکتفانشد؛ بلکه در کنار آن بزرگ‏ترین معجزه معنوی - قرآن - ظاهر گردید که از انسان‏‌ها می‏خواست به محتوای این پیام آسمانی تأمل کنند و در صورتی که آن‏را با فطرت خویش منطبق دیدند بپذیرند:
فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هدیهم اللَّه واولئک هم الوالالباب.
فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هدیهم اللَّه واولئک هم الوالالباب.




نکته مهم آن است که در قرآن کریم پیامبرصلی الله علیه وآله از این که چرا حسرت ایمان‏آوردن مشرکین را از طریق معجزه‏های حسّی به قلبش راه داده این چنین موردعتاب الهی قرار می‏گیرد:
نکته مهم آن است که در قرآن کریم پیامبرصلی الله علیه وآله از این که چرا حسرت ایمان ‏آوردن مشرکین را از طریق معجزه‌‏های حسّی به قلبش راه داده این چنین موردعتاب الهی قرار می‏‌گیرد:
«وَإِن کَانَ کَبُرَ عَلَیْکَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِیَ نَفَقاً فِی الْأَرْضِ أَوْ سُلَّماًفِی السَّمَاءِ فَتَأْتِیَهُم بِآیَةٍ وَلَوْ شَاءَ اللّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَی الْهُدَی‏ فَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِینَ إِنَّمَایَسْتَجِیبُ الَّذِینَ یَسْمَعُونَ وَالْمَوْتَی‏ یَبْعَثُهُمُ اللّهُ ثُمَّ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ» (انعام: 36- 35)
«وَإِن کَانَ کَبُرَ عَلَیْکَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِیَ نَفَقاً فِی الْأَرْضِ أَوْ سُلَّماًفِی السَّمَاءِ فَتَأْتِیَهُم بِآیَةٍ وَلَوْ شَاءَ اللّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَی الْهُدَی‏ فَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِینَ إِنَّمَایَسْتَجِیبُ الَّذِینَ یَسْمَعُونَ وَالْمَوْتَی‏ یَبْعَثُهُمُ اللّهُ ثُمَّ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ» (انعام: 36- 35)


خط ۱۴۶: خط ۱۴۶:




مفهوم آیه شریفه این است که مشرکان جهت ایمان آوردن نیاز به معجزات‏حسی نداشته بلکه دیده‏ای بینا لازم دارند تا با تعمق و تفکّر به حقایق دین پی ‏ببرند.
مفهوم آیه شریفه این است که مشرکان جهت ایمان آوردن نیاز به معجزات‏ حسی نداشته بلکه دیده‌‏ای بینا لازم دارند تا با تعمق و تفکّر به حقایق دین پی ‏ببرند.




در همین جهت می‏بینیم در آموزه‏های دینی تقلید در اصول دین حرام بوده‏حتی رجوع تقلیدی به مرجع دینی در فروعات باید براساس اجتهاد و تحقق‏صورت گیرد. تفقّه در دین و فهم عمیق آن به حدّی در اسلام مورد تأکید قرارگرفته که دین بدون آن، فاقد هر نوع خیر و برکتی تعلقی گشت: لادین لمن لاتفقّه‏له و امام صادق ‏‌علیه‌السلام فرموده است:
در همین جهت می‏بینیم در آموزه‏های دینی تقلید در اصول دین حرام بوده ‏حتی رجوع تقلیدی به مرجع دینی در فروعات باید براساس اجتهاد و تحقیق ‏صورت گیرد. تفقّه در دین و فهم عمیق آن به حدّی در اسلام مورد تأکید قرارگرفته که دین بدون آن، فاقد هر نوع خیر و برکتی تعلقی گشت: لادین لمن لاتفقّه‏له و امام صادق ‏‌علیه‌السلام فرموده است:
لوددت أن أصحابی ضربت روسهم بالسیاط حتی یتفقّهوا
لوددت أن أصحابی ضربت روسهم بالسیاط حتی یتفقّهوا
دلم می‏خواست کسی تازیانه بر شاگردانم فرود آورد تا در دین آگاه شوند و درفهم درست آن بکوشند.
دلم می‏‌خواست کسی تازیانه بر شاگردانم فرود آورد تا در دین آگاه شوند و در فهم درست آن بکوشند.




شکّی نیست که تأکید فراوان قرآن و اهل‏بیت‏‌علیه‌السلام در این زمینه به دلیل‏خطرات فراوانی است که در اثر غفلت مسلمین از آن، متوجه آنان خواهد شد که‏ نمونه ‏های بارز آن تزلزل و بی‏ثباتی است که در برخی از مسلمانان درگذشته وحال دیده شده و می‏شود.
شکّی نیست که تأکید فراوان قرآن و اهل‏بیت‏‌ علیه‌السلام در این زمینه به دلیل‏ خطرات فراوانی است که در اثر غفلت مسلمین از آن، متوجه آنان خواهد شد که‏ نمونه ‏های بارز آن تزلزل و بی‏ثباتی است که در برخی از مسلمانان درگذشته وحال دیده شده و می‏شود.
 


===اصلاح بینش متحیرانه نسبت به زنان===
===اصلاح بینش متحیرانه نسبت به زنان===


در نگاه اعراب عصر بعثت، زن کالایی بود که جزء دارایی پدر یا شوهر یا پسربه شمار می‏رفت و او را با اموال و ثروتی که باقی می‏ماند به ارث می‏بردند.[22]برخی از قبایل عرب مخصوصاً بنی‏اسد و تمیم احیاناً دختران خود را زنده به گورمی‏کردند. در سایر نقاط جهان نیز وضعیت زنان برتر از جامعه عرب نبود. بایداین زمان حتی استقلال مالی نیز نداشتند.  
در نگاه اعراب عصر بعثت، زن کالایی بود که جزء دارایی پدر یا شوهر یا پسربه شمار می‏‌رفت و او را با اموال و ثروتی که باقی می‏‌ماند به ارث می‏‌بردند.[22]برخی از قبایل عرب مخصوصاً بنی‌‏اسد و تمیم احیاناً دختران خود را زنده به گور می‏‌کردند. در سایر نقاط جهان نیز وضعیت زنان برتر از جامعه عرب نبود. این زمان حتی استقلال مالی نیز نداشتند.  


چنانکه دکتر شایگان در شرح قانون‏مدنی ایران نوشته است:
چنانکه دکتر شایگان در شرح قانون‏مدنی ایران نوشته است:
«استقلالی که زن در دارایی خود دارد و فقه شیعه از ابتدا آن را شناخته است درحقوق یونان و رم و ژاپن و تا چندی پیش هم در حقوق غالب کشورها وجود نداشته‏یعنی زن مثل صغیر و مجنون، محجور و از تصرف در اموال خود ممنوع بوده است.در انگلستان که سابقاً شخصیت زن کاملاً در شخصیت شوهر محو بود و قانون: یکی‏ در سال 1870 و دیگری در سال 1882 میلادی به اسم قانون مالکیت زن شوهرداراز زن رفع حجر نمود. در ایتالیا قانون 1919 میلادی زن را از شمار محجورین خارج‏کرد. در قانون مدنی آلمان (1900 میلادی) و در قانون مدنی سوییس(1907) زن مثل شوهر خود اهلیت دارد ولی زن شوهردار در حقوق پرتغال‏و فرانسه هنوز در عداد محجورین است...»
«استقلالی که زن در دارایی خود دارد و فقه شیعه از ابتدا آن را شناخته است درحقوق یونان و رم و ژاپن و تا چندی پیش هم در حقوق غالب کشورها وجود نداشته ‏یعنی زن مثل صغیر و مجنون، محجور و از تصرف در اموال خود ممنوع بوده است.در انگلستان که سابقاً شخصیت زن کاملاً در شخصیت شوهر محو بود و قانون: یکی‏ در سال 1870 و دیگری در سال 1882 میلادی به اسم قانون مالکیت زن شوهردار از زن رفع حجر نمود. در ایتالیا قانون 1919 میلادی زن را از شمار محجورین خارج‏ کرد. در قانون مدنی آلمان (1900 میلادی) و در قانون مدنی سوییس(1907) زن مثل شوهر خود اهلیت دارد ولی زن شوهردار در حقوق پرتغال‏ و فرانسه هنوز در عداد محجورین است...»




در برابر چنین تفکّر ضدانسانی - که هنوز نیز در برخی نقاط اروپا وجود دارد -بعثت پیامبرصلی الله علیه وآله مبدأ تحولی دیگر در جهان گردید. اسلام زن را همسان مردشمرد و شخصیت انسانی‏اش را به او بازگرداند. رابطه ظالمانه مردان با زنان را که‏به عنوان کالا با او برخورد می‏کردند تغییر داد و زن را مایه رحمت و برکت و مودت‏در حیات انسانی برشمرد:
در برابر چنین تفکّر ضدانسانی - که هنوز نیز در برخی نقاط اروپا وجود دارد -بعثت پیامبرصلی الله علیه وآله مبدأ تحولی دیگر در جهان گردید. اسلام زن را همسان مرد شمرد و شخصیت انسانی‏ اش را به او بازگرداند. رابطه ظالمانه مردان با زنان را که‏ به عنوان کالا با او برخورد می‏‌کردند تغییر داد و زن را مایه رحمت و برکت و مودت‏ در حیات انسانی برشمرد:
«وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَوَدَّةًوَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»[23]
«وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَوَدَّةًوَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»[23]
با این نگرش و حمایت‏های بی‏بدیغ پیامبرصلی الله علیه وآله و اولیای الهی از حقوق زنان،به تدریج نگاه عمومی جوامع به زنان تغییر یافت.
با این نگرش و حمایت‌‏های پیامبرصلی الله علیه وآله و اولیای الهی از حقوق زنان، به تدریج نگاه عمومی جوامع به زنان تغییر یافت.
 


===رواج فرهنگ مشاهده و احترام به افکار عمومی===
===رواج فرهنگ مشاهده و احترام به افکار عمومی===


جامعه اسلامی شمرد و حتی سوره‏ای را به نام «شوری» در قرآن کریم قرارداد. در اجرای این اصل مهم قرآنی پیامبرصلی الله علیه وآله خود بارها در موضوعاتی که به‏وسیله نصّ و وحی الهی حکمش بیان نشده بود به مشورت با مسلمانان پرداخت‏تا آن را در بین پیروانش و نسل‏های بعدی نهادینه کند.  
در اجرای این اصل مهم قرآنی پیامبرصلی الله علیه وآله خود بارها در موضوعاتی که به‏ وسیله نصّ و وحی الهی حکمش بیان نشده بود به مشورت با مسلمانان پرداخت ‏تا آن را در بین پیروانش و نسل‏های بعدی نهادینه کند.  


پیامبرصلی الله علیه وآله در مسائل‏اجتماعی برای مسلمانان حق اظهارنظر محفوظ داشت و هیچ‏گاه با رأی فردی‏خویش با آنان مستبدانه رفتار نمی‏نمود. در جنگ بدر در سه مرحله اصحابش رابه مشاوره دعوت نمود و از آنان خواست تا نظر خویش را پیرامون سه موضوع:اقدام به جنگ با قریش، محلّ اردوگاه بعد از آن که اصحاب جنگ را ترجیح‏دادند، رفتار با اسرای جنگی در پایان جنگ، ابراز نمایند و آنگاه خود نیز همانندسایرین نظرش را بیان نمود و در پایان از نظر اکثریت تبعیت نمود.[24]
پیامبرصلی الله علیه وآله در مسائل‏ اجتماعی برای مسلمانان حق اظهارنظر محفوظ داشت و هیچ‏گاه با رأی فردی‏ خویش با آنان مستبدانه رفتار نمی‌‏نمود. در جنگ بدر در سه مرحله اصحابش رابه مشاوره دعوت نمود و از آنان خواست تا نظر خویش را پیرامون سه موضوع: اقدام به جنگ با قریش، محلّ اردوگاه بعد از آن که اصحاب جنگ را ترجیح ‏دادند، رفتار با اسرای جنگی در پایان جنگ، ابراز نمایند و آنگاه خود نیز همانند سایرین نظرش را بیان نمود و در پایان از نظر اکثریت تبعیت نمود.[24]




در جنگ احد نیز شیوه مبارزه با مشرکین را با اصحاب در میان گذاشت که‏برخی با خارج شدن از شهر و هجوم بردن به دشمن موافقت نموده و برخی نیز باماندن داخل شهر و تقویت بنیه دفاعی اصرار داشتند که نظر نخست تصویب‏گردید. در جنگ احزاب و تبوک نیز همین سیره اجراء شده و پیامبرصلی الله علیه وآله از افکاراصحاب در راهبرد اهداف مقدس خویش بهره برد.
در جنگ احد نیز شیوه مبارزه با مشرکین را با اصحاب در میان گذاشت که ‏برخی با خارج شدن از شهر و هجوم بردن به دشمن موافقت نموده و برخی نیز باماندن داخل شهر و تقویت بنیه دفاعی اصرار داشتند که نظر نخست تصویب‏ گردید. در جنگ احزاب و تبوک نیز همین سیره اجراء شده و پیامبرصلی الله علیه وآله از افکاراصحاب در راهبرد اهداف مقدس خویش بهره برد.




نکته مهم آن است که پیامبرصلی الله علیه وآله با این که از نعمت عصمت و مصونیت از خطاو اشتباه برخوردار بود و مسلمانان نیز به آن حضرت با چنین نگرشی رفتارمی‏کردند هیچ‏گاه از انتقاد اصحاب متأثر نشده بلکه در کمال سعه صدر با آنان‏برخورد می‏نمود. منشأ این سیرت رسول اکرم آن بود که آن حضرت می‏دیدخداوند به انسان‏ها حق سخن گفتن و اندیشه کردن داده است پس چگونه‏می‏توان این حق را از آنان سلب نمود. به ویژه آن که دستور داده است در برابرتخلّف زمامداران از قانون عدل، اعتراض نموده و آن‏ها را نهی از منکر نماید.
نکته مهم آن است که پیامبرصلی الله علیه وآله با این که از نعمت عصمت و مصونیت از خطا و اشتباه برخوردار بود و مسلمانان نیز به آن حضرت با چنین نگرشی رفتار می‏‌کردند هیچ‏گاه از انتقاد اصحاب متأثر نشده بلکه در کمال سعه صدر با آنان ‏برخورد می‌‏نمود. منشأ این سیرت رسول اکرم آن بود که آن حضرت می‏‌دید خداوند به انسان‏ها حق سخن گفتن و اندیشه کردن داده است پس چگونه ‏می‏‌توان این حق را از آنان سلب نمود. به ویژه آن که دستور داده است در برابر تخلّف زمامداران از قانون عدل، اعتراض نموده و آن‏ها را نهی از منکر نماید.




درهمین رابطه می‏بینیم رسول اکرم‏صلی الله علیه وآله به لشکری از مسلمانان مأموریت جنگی‏ داد و شخصی را از انصار به فرماندهی آنان نصب نمود. فرمانده در عرض راه بر سربیفروزند همین که آتش برافروخته شد گفت: آیا رسول اکرم به شما تأکید نکرده‏ است که از اوامر من اطاعت کنید؟ گفتند: بلی، گفت: فرمان می‏دهم خود را در این‏ آتش بیندازید. آن‏ها امتناع کردند رسول اکرم از این ماجرا مستحضر شد فرمود:اگر اطاعت می‏کردند برای همیشه در آتش می‏سوختند (مخصوص آتش‏ بیدادگری است) اطاعت در موردی است که زمامداران مطابق قانون دستوری‏ بدهند.[25]
درهمین رابطه می‏‌بینیم رسول اکرم ‏صلی الله علیه وآله به لشکری از مسلمانان مأموریت جنگی‏ داد و شخصی را از انصار به فرماندهی آنان نصب نمود. همین که آتش برافروخته شد گفت: آیا رسول اکرم به شما تأکید نکرده‏ است که از اوامر من اطاعت کنید؟ گفتند: بلی، گفت: فرمان می‌‏دهم خود را در این‏ آتش بیندازید. آن‏ها امتناع کردند. رسول اکرم از این ماجرا مستحضر شد فرمود: اگر اطاعت می‏‌کردند برای همیشه در آتش می‏‌سوختند (مخصوص آتش‏ بیدادگری است) اطاعت در موردی است که زمامداران مطابق قانون دستوری‏ بدهند.[25]




Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش