۸۷٬۹۷۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'میداند' به 'میداند') |
جز (جایگزینی متن - 'میکرد' به 'میکرد') |
||
خط ۱۴۸: | خط ۱۴۸: | ||
#ترمذی محدّث معروف نقل میکند که مردی از اهل شام از عبدالله بن عمر از متعه زنان سؤال کرد، گفت: حلال است. سؤالکننده گفت: پدرت عمر از آن نهی کرده، عبدالله گفت: «أ رأیت إن کانأبی قد نهی عنها و قد سنّها رسولالله، أ نترک السنّة و نتبع قول أبی؟!؛ آیا اگر پدرم از آن نهی کند ولی رسول خدا آن را سنّت قرار داده باشد، ما سنّت آن حضرت را ترک کنیم و از سخن پدرم پیروی کنیم؟!». <ref>(این حدیث در صحیح ترمذی که امروز در دسترس ماست به این صورت وجود ندارد بلکه بهجای متعة النساء متعة الحج آمده، ولی زینالدین معروف به شهید ثانی از علمای قرن دهم در کتاب شرح اللمعة الدمشقیة و سید بن طاووس از علمای قرن هفتم هجری در کتاب الطرائف آن را در مورد متعة النساء آوردهاند و به نظر میرسد در نسخههای قدیمی صحیح ترمذی به همین صورت بوده و در نسخههای بعد به علل معلومی آن را تغییر دادهاند!( و کم له من نظیر!)</ref><br> | #ترمذی محدّث معروف نقل میکند که مردی از اهل شام از عبدالله بن عمر از متعه زنان سؤال کرد، گفت: حلال است. سؤالکننده گفت: پدرت عمر از آن نهی کرده، عبدالله گفت: «أ رأیت إن کانأبی قد نهی عنها و قد سنّها رسولالله، أ نترک السنّة و نتبع قول أبی؟!؛ آیا اگر پدرم از آن نهی کند ولی رسول خدا آن را سنّت قرار داده باشد، ما سنّت آن حضرت را ترک کنیم و از سخن پدرم پیروی کنیم؟!». <ref>(این حدیث در صحیح ترمذی که امروز در دسترس ماست به این صورت وجود ندارد بلکه بهجای متعة النساء متعة الحج آمده، ولی زینالدین معروف به شهید ثانی از علمای قرن دهم در کتاب شرح اللمعة الدمشقیة و سید بن طاووس از علمای قرن هفتم هجری در کتاب الطرائف آن را در مورد متعة النساء آوردهاند و به نظر میرسد در نسخههای قدیمی صحیح ترمذی به همین صورت بوده و در نسخههای بعد به علل معلومی آن را تغییر دادهاند!( و کم له من نظیر!)</ref><br> | ||
#در حدیث دیگر (در صحیح مسلم) از جابر بن عبدالله میخوانیم که میگوید ما در عصر پیامبر (صلیالله علیه و آله) با مهریه مختصری از خرما و آرد برای چند روز متعه | #در حدیث دیگر (در صحیح مسلم) از جابر بن عبدالله میخوانیم که میگوید ما در عصر پیامبر (صلیالله علیه و آله) با مهریه مختصری از خرما و آرد برای چند روز متعه میکردیم و در عصر أبوبکر نیز ادامه داشت تا آن که عمر آن را بهخاطر جریان «عمرو بن حریث» نهی کرد. <ref>صحیح مسلم، جلد 2، صفحه 131.</ref><br> | ||
#در حدیث دیگری در همان کتاب آمده است که ابن عباس و ابن زبیر در مورد متعه زنان و متعه حج اختلاف کردند (و از جابر بن عبدالله داوری خواستند)، جابر گفت: ما، هر دو را در زمان پیامبر (صلیالله علیه و آله) انجام دادیم، سپس عمر ما را نهی کرد و ما خودداری کردیم! <ref>صحیح مسلم، جلد 2، صفحه 131.</ref><br> | #در حدیث دیگری در همان کتاب آمده است که ابن عباس و ابن زبیر در مورد متعه زنان و متعه حج اختلاف کردند (و از جابر بن عبدالله داوری خواستند)، جابر گفت: ما، هر دو را در زمان پیامبر (صلیالله علیه و آله) انجام دادیم، سپس عمر ما را نهی کرد و ما خودداری کردیم! <ref>صحیح مسلم، جلد 2، صفحه 131.</ref><br> | ||
#ابن عبّاس که او را «حبر الأمّة» (عالم و دانشمند امّت اسلام) نامیدهاند نیز، از طرفداران عدم نسخ حکم متعه در عصر رسول خدا (صلیالله علیه و آله) بود، شاهد آن مشاجرهای است که میان او و عبدالله بن زبیر رخ داد که در صحیح مسلم آمده است: | #ابن عبّاس که او را «حبر الأمّة» (عالم و دانشمند امّت اسلام) نامیدهاند نیز، از طرفداران عدم نسخ حکم متعه در عصر رسول خدا (صلیالله علیه و آله) بود، شاهد آن مشاجرهای است که میان او و عبدالله بن زبیر رخ داد که در صحیح مسلم آمده است: | ||
عبدالله بن زبیر در مکه اقامت کرده بود. روزی (در میان جمعی از مردم که ابن عبّاس هم در میان آنها بود) گفت: بعضی از کسانی که خداوند چشم و دل آنها را، مانند چشم سر آنها کور کرده، فتوا به جواز متعه میدهند - منظور او ابن عبّاس بود که در آن زمان نابینا شده بود - ابن عبّاس که این سخن را شنید، گفت: تو آدم جلف نادانی هستی، به جانم سوگند در عصر رسول خدا (صلیالله علیه و آله) ما این کار را | عبدالله بن زبیر در مکه اقامت کرده بود. روزی (در میان جمعی از مردم که ابن عبّاس هم در میان آنها بود) گفت: بعضی از کسانی که خداوند چشم و دل آنها را، مانند چشم سر آنها کور کرده، فتوا به جواز متعه میدهند - منظور او ابن عبّاس بود که در آن زمان نابینا شده بود - ابن عبّاس که این سخن را شنید، گفت: تو آدم جلف نادانی هستی، به جانم سوگند در عصر رسول خدا (صلیالله علیه و آله) ما این کار را میکردیم. | ||
ابن زبیر (بیاعتنا به نام رسول خدا) گفت: تو آزمایش کن، به خدا سوگند اگر انجام دهی تو را سنگسار میکنم! <ref>صحیح مسلم، جلد 4، صفحه 59، حدیث 3307، چاپ دارالفکر.</ref>یعنی منطق را با زور و تهدید پاسخ گفت!<br> | ابن زبیر (بیاعتنا به نام رسول خدا) گفت: تو آزمایش کن، به خدا سوگند اگر انجام دهی تو را سنگسار میکنم! <ref>صحیح مسلم، جلد 4، صفحه 59، حدیث 3307، چاپ دارالفکر.</ref>یعنی منطق را با زور و تهدید پاسخ گفت!<br> | ||