پرش به محتوا

حنین: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۸۲۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ ژوئن ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۵: خط ۴۵:
=حنین کجاس=
=حنین کجاس=


«حنين» سرزميني در نزديكي [[شهر طائف]] حدود دوازده فرسخي [[مكه]] است؛ چون اين [[غزوه]] در آنجا واقع شد، به نام '''غزوة حنين''' معروف شده و در [[قرآن]] با عنوان ي<big>وم حنين</big> از آن ياد شده است. نام ديگر اين غزوه <sup>اوطاس</sup> مي‌باشد و آن نام سرزميني در همان حدود است. نام ديگر اين <sup>غزوه هوازن</sup> است كه نام يكي از قبايل بزرگي است كه در اين جنگ شركت داشت و فرمانده لشكر هم از آن قبيله بود.  
«حنین» سرزمینی در نزدیكی [[شهر طائف]] حدود دوازده فرسخی [[مكه]] است؛ چون این [[غزوه]] در آنجا واقع شد، به نام '''غزوة حنین''' معروف شده و در [[قرآن]] با عنوان ی<big>وم حنین</big> از آن یاد شده است. نام دیگر این غزوه <sup>اوطاس</sup> می‌باشد و آن نام سرزمینی در همان حدود است. نام دیگر این <sup>غزوه هوازن</sup> است كه نام یكی از قبایل بزرگی است كه در این جنگ شركت داشت و فرمانده لشكر هم از آن قبیله بود.  
 
 
=زمینه بروز غزوة حنین=
 
پس از فتح «مكه» در [[ماه رمضان]] سال هشتم هجری، دو قبیله بزرگ «هوازن» و «ثقیف» كه به ترتیب در منطقه «حنین» و «طائف» زندگی می‌كردند، احتمال دادند كه [[پیامبر(ص)]] به سراغ آنها برود. به همین سبب در آخر ماه «رمضان» یا اوایل [[ماه شوال]] سال هشتم هجرت بود كه بزرگان هر دو طایفه، نزد «مالك بن عوف» جمع شدند و پس از مشورت گفتند: صلاح در این است كه ما پیش‌دستی كنیم، به جنگ مسلمانان برویم و آنها را شكست دهیم؛ چون مسلمانان تاكنون با كسانی جنگیده‌اند كه فنون جنگ را نمی‌دانستند؛ ولی ما با فنون نبرد آشناییم و آنها را شكست خواهیم داد.
 
به همین منظور چهار هزار نفر از قبیله «ثقیف» و «بنی سعد» آماده شدند و به هوازن پیوستند و گروه‌هایی هم از قبیله‌های «بنی نصر»، «بنی جُشَم»، «بنی غیلان» و اعراب دیگر به آنان پیوستند. حدود سی هزار نفر جمع شدند و فرماندهی «مالك بن عوف» را پذیرفتند. وی جوانی مغرور بود و بیش از سی سال نداشت. او دستور داد كه لشكریان؛ اموال، زنان و فرزندان خود را نیز همراه ببرند تا از میدان جنگ فرار نكنند.
 
آنان بدین ترتیب حركت كردند تا به سرزمین «اوطاس» رسیدند. وی در آنجا نصیحت پیرمرد باتجربه نابینا، رئیس قبیله «جُشَم»، به نام «درید بن صمّه» را نیز در همراه نبردن زن و فرزند نپذیرفت و گفت: «تو پیر شده‌ای و عقلت فرتوت شده است.» سپس گفت: «ای گروه هوازن! یا از من اطاعت كنید یا شكمم را به نوك شمشیر می‌گذارم و فشار می‌دهم تا از پشتم درآید!» همه گفتند: «اطاعتت می‌كنیم.»
سپس به لشكر خود دستور داد: «غلاف شمشیرها را بشكنند (كنایه از اینكه این شمشیر دیگر به غلاف نخواهد رفت تا اینكه دشمن را از پا درآورد) و به سوی «حنین» بروند و در آنجا در شكاف كوه‌ها و درّه‌ها و لابه‌لای درختان كمین كنند تا وقتی لشكر اسلام به آنجا رسید، از هر طرف حمله كرده، آنها را غافلگیر سازند. »
 
=منبع=


=پانویس=
{{پانویس|2}}


[[رده:تاریخ اسلام]]
[[رده:تاریخ اسلام]]
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱

ویرایش